مستخدمین حسینی اعلام کرد
سقوط 50 میلیارد دلاری ارزش بازار سرمایه در دولت یازدهم
معاون اسبق وزارت اقتصاد و بانک مرکزی از سقوط 50 میلیارد دلاری ارزش بازار سرمایه در دولت یازدهم خبر داد و گفت: دولت به این بازار عنایتی ندارد.
به گزارش مهر، حیدر مستخدمین حسینی در پاسخ به این سؤال که به چه دلیل بورس کشورمان به وضعیت فعلی دچار شده است و چه تدابیری برای بهبود این اوضاع باید اتخاذ کرد، گفت: اصل موضوع این است بازار سرمایه کاملاً فاقد برنامه است و دولت به این بازار عنایتی ندارد. بحثها و اعلام نظرهایی توسط مسئولان دولتی و بازار سرمایه برای بهبود اواضع صورت میگیرد، اما عملاً اقدام و کاری انجام نمیشود.
این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه در عمل جدیتی برای مدیریت بازار سرمایه و حفظ حقوق سهامداران نیست و ماجرا به گونهای شده است که اعتماد از بازار سرمایه رخت بربسته است، تصریح کرد: از آنچه که بازار را به جایگاه واقعی خود میرساند، غافل شدهایم. فعالان حقیقی و حقوقی بازار احساس عدم اعتماد و اطمینان را نسبت به این بازار دارند به واسطه اینکه کاری باید برای بازار صورت میگرفت که نگرفته است.
وی تصریح کرد: ارزش بازار سرمایه در نیمه دوم سال 92 حدود 150 میلیارد دلار بود که هم اکنون به 100 میلیارد دلار رسیده است، در حال حاضر یک نوع رهایی در بازار سرمایه احساس میشود. اگر بازار بخواهد به صورت اقتصادی رشد یابد و «تیکآف» داشته باشد از این بازار باید شروع شود؛ یعنی نقطه آغازین رشد اقتصادی بازار سرمایه است. در تمامی کشورهای پیشرفته جنوب شرق آسیا و غرب دیدهایم که اگر اقتصادی تکامل و بهبود یافته است، نقطه آغازین آن بازار سرمایه بوده و این بازار پیشخوان و پیشانی اقتصاد است و برای تحلیل وضعیت اقتصادی باید وضعیت بازار سرمایه رصد شود.
مستخدمین حسینی گفت: علت اصلی و اولیه را باید در همان ابتدای سال 92 و سیاستهای بورسی دولت جستجو کرد که مربوط به بحثهای بهره مالکانه، خوراک پتروشیمیها، تصمیم کاملاً دستوری نرخ سود بانکی، عدم افزایش قیمتها و غیره میشود. اگر دولت امسال رسماً بخشنامه ممنوعیت افزایش قیمتها را صادر کرد، به این معنا است که اعتقادی به افزایش قیمتها ندارد، در صورتی که بازار سرمایه و بورس رشد یافته و اقتصاد آزاد و بازار آزاد و رقابتی است و دولت هر نوع سیاستگذاری داشته باشد که این بازار را نشانه رود، بلافاصله بازار سرمایه به آن واکنش منفی نشان میدهد.
وی عنوان کرد: در حال حاضر 500 واحد صنعتی و کلیدی اقتصادی در بورس داد و ستد و خرید و فروش میکنند و با بخشنامه عدم افزایش قیمتها، دولت نمیتواند افزایش دستمزدها، افزایش نرخ فرآوردههای نفتی و سوختی و انرژی را صورت دهد و در عین حال، بنگاهها نرخهای خود را افزایش ندهند و در این حالت بازار متوجه میشود که دخالتی در آن اتفاق افتاده است.
این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه اینها علامتی است که عدم اعتماد را به بازار تزریق میکند و کمکم سرمایهگذاران از این بازار به واسطه عدم اعتماد خارج میشوند، افزود: در همان مقطع تعدادی عنوان میکردند که حباب در بورس ایجاد شده است که حرف غیرکارشناسی و غیر اقتصادی است و این حرف از زبان تعدادی از مسئولان اقتصادی هم به گوش میرسید.
وی ادامه داد: در عین حال، عدم باور به خصوصیسازی و فروش بنگاههای اقتصادی از جمله سرخابیها که آزمونی برای خصوصیسازی در دولت بود، موفق از آب در نیامد و البته این نوع خصوصیسازی هم جای تأمل دارد، اینها نگاههای تعریف نشده در دولت است و خصوصیسازی کم رنگ شده و به حداقل رسیده است و بنابراین در نگاه دولت باید تجدیدنظر شود و اعتماد باید در بازار شکل گیرد تا به وضعیت تعادلی برسد.
مستخدمین حسینی با بیان اینکه اعتقادی هم به نتایج مذاکرات ندارم و اگر توافقی صورت گیرد در کوتاه مدت از نظر روانی نشانههایی در بازار خواهیم دید اما تداوم نخواهد داشت، بیان کرد: بازار سرمایه باید برنامه داشته باشد و با برنامه وظیفه تأمین منابع که الان بر عهده بانکها است را برعهده بگیرد. تاکنون حرکتی رو به جلو نبوده است تا فعالان بازار با توجه به آن اقدام کنند.
وی خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم بورس و بازار سرمایه به وضعیت تعادلی برسد، باید دولت، مسئولان و وزیر اقتصاد اعتماد را به بازار تزریق کنند و از مسئولانی برای مدیریت در بورس استفاده کنند که خاک بازار سرمایه را خورده باشند اما از افرادی که در بازار حضور نداشتند و حاشیهنشین بودند، استفاده کردند و آنها را به بورس به عنوان مدیران کشاندند که این باعث موفقیت نمیشود.
مستخدمین حسینی با تأکید بر اینکه در این شرایط نباید برای بانکها محدودیت ایجاد کرد، اظهار داشت: لازم است که به بانکها اجازه سرمایهگذاری با مدیریت خود آنها در بازار سرمایه داده شود تا بانکها بتوانند وارد میدان شوند و با حضور و این رفع محدودیت بازار سرمایه میتواند در وهله اول به خود تکانههای جدی بدهد و در این جهت سهامداران خرد و بانکها چه خصوصی و چه دولتی هر دو منتفع خواهند شد.
وی ادامه داد: قیمت سهام در این شرایط پایین است و بورس با 500 واحد تولیدی و صنعتی ارزشش تنها به 100 میلیارد دلار میرسد، این نشان دهنده این است که این معادله درستی نخواهد بود و محدودیتها رسماً باید برداشته شود، این در حالی است که بانک مرکزی با بخشنامههای متعدد خود باعث شده است که نقدینگی بانکها در بازار سرمایه چندان نباشد و برای آنها محدودیت ایجاد کرده است.
علیرغم اینکه یکی از شعارهای دولت حمایت از بازار سرمایه و رونق بورس بود اما از زمستان سال 92، روند نزولی شاخص بورس آغاز شده است و روز به روز از ارزش این بازار کاسته میشود و دولت بجای رسیدگی به وضعیت فعلی بورس، دل در گروی مذاکرات هستهای بسته است. چنانچه در روز گذشته شاخص بورس تنها 4 واحد رشد کرد، در حالی که در روز قبل آن حدود 600 واحد ریزش کرده بود.