هوش سرشار!(گفت و شنود)
گفت: دستگاه قضایی یک ناظم فاسدالاخلاق را به جرم سوء استفاده اخلاقی و آزار جنسی دانشآموزان به 100 ضربه شلاق، 2 سال تبعید و 2 سال محرومیت از فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی محکوم کرد.
گفتم: یعنی همچنان میتواند در استخدام آموزش و پرورش باشد و بعد از 2 سال دوباره فعالیت! خود را از سر بگیرد؟!
گفت: چه عرض کنم؟! انگار نه انگار که «فعالیت»! این ناظم فاسدالاخلاق در چه زمینهای بوده است؟! و ظاهراً مهم نیست که بار دیگر دانشآموزان معصوم به دست این گرگ درنده سپرده شوند!
گفتم: یک سارق را برای انتقال به زندان در اختیار ماموری گذاشته بودند. در بین راه سارق از مامور پرسید؛ کبریت داری؟ مامور گفت؛ نه! و سارق گفت؛ پس دستبندم را باز کن از بقالی کبریت بخرم! و رفت که رفت. دفعه بعد باز هم همان سارق را به همان مامور سپردند و سارق بار دیگر ترفند قبلی را تکرار کرد ولی این بار مامور دستبند را باز کرد و گفت؛ خیال میکنی خیلی زرنگی! اینجا وایستا من خودم میروم کبریت میخرم و سارق باز هم رفت که رفت!
گفتم: یعنی همچنان میتواند در استخدام آموزش و پرورش باشد و بعد از 2 سال دوباره فعالیت! خود را از سر بگیرد؟!
گفت: چه عرض کنم؟! انگار نه انگار که «فعالیت»! این ناظم فاسدالاخلاق در چه زمینهای بوده است؟! و ظاهراً مهم نیست که بار دیگر دانشآموزان معصوم به دست این گرگ درنده سپرده شوند!
گفتم: یک سارق را برای انتقال به زندان در اختیار ماموری گذاشته بودند. در بین راه سارق از مامور پرسید؛ کبریت داری؟ مامور گفت؛ نه! و سارق گفت؛ پس دستبندم را باز کن از بقالی کبریت بخرم! و رفت که رفت. دفعه بعد باز هم همان سارق را به همان مامور سپردند و سارق بار دیگر ترفند قبلی را تکرار کرد ولی این بار مامور دستبند را باز کرد و گفت؛ خیال میکنی خیلی زرنگی! اینجا وایستا من خودم میروم کبریت میخرم و سارق باز هم رفت که رفت!