مستنداتی از سیر حوادث و اظهارات و اعترافات متهمان وقایع پس از انتخابات
برنامهریزی سفارت انگلیس برای فتنه چهار ماه قبل از انتخابات
بخش عمده مرتبطین ما را افراد به اصطلاح روشنگر و کسانی که به نوعی نسبت به حاکمیت فعلی دارای زاویه بودند تشکیل میداد و در همین رابطه بیشتر ارتباط ما با اصلاحطلبانی مثل آقای عطریانفر، آقای شمسالواعظین و آقای سعید لیلاز بود که البته من اینجا باید بگویم که متاسفانه دوستانی مثل این آقایان به راحتی با دیپلماتهای خارجی، خبرنگاران خارجی صحبت میکردند و این مشکلی بود که ایجاد میشد که ما هم به هر حال با اینها ارتباطگیری کرده بودیم. همچنین سفارت انگلیس برای گسترش شبکه مرتبطین خودش از یک شیوه دیگر هم استفاده میکرد که من الان خدمتتان توضیح میدهم، آن در واقع استفاده از بخش VIP سفارت بود، این شیوه دیگر بود. سفارت سعی میکرد از افرادی که دارای دسترسی در حوزههای مختلف باشند، به خصوص افرادی که از جناح اصلاحطلب باشند، بخشی را به نام بخش VIP در کنسولگری سفارت انگلیس که متصدی امور ویزا است، تأسیس کند. این بخش تأسیس شد توسط دیپلماتهای بخش سیاسی که بعضاً ظاهراً مظنون به فعالیتهای اطلاعاتی هستند به همراه دیپلماتهایی از بخش ویزا، از افرادی که متقاضی ویزای انگلستان بودند، حالا برای خودشان یا برای بستگانشان دعوت میشد که بیایند بخش ویزا، بیایند بخش VIP تا با آنها گفتوگو بشود. به این ترتیب یک ارتباط اولیهای برقرار میشد و ضمن بررسی وضعیت فکری و دیدگاههای این افراد و همچنین میزان علاقهمندی آنها به ادامه ارتباط به نوعی ترتیباتی انجام میشد که ملاقاتهای بعدی هم با آنها بتواند صورت بگیرد و بعد از این مرحله که ملاقاتهای اولیه انجام میشد تماسهاعمدتاً به خارج از سفارت منتقل میشد.
شیوه دیگری هم بود برای در واقع ایجاد ارتباط و کشف مرتبطین جدید برای سفارت که از طریق شورای فرهنگی بریتانیا یا همان «بریتیش کنسل» British council انجام میشد، یکی از بخشهای دیگری که در ارتباط با گسترش شبکه مرتبطین خیلی کارآیی داشت و برای شناسایی افراد دارای دسترسی به اخبار و اطلاعات مورد استفاده قرار میگرفت. به خصوص افرادی که گرایشی هم نسبت به انگلستان داشته باشند. این شورای فرهنگی بریتانیا بود. از مهمترین بخشهای بریتیش کنسل میتوانیم به دو بخش بورسها و پروژهها اشاره کنیم. حالا اینها در واقع کارکردشان چه بود؟
که در واقع این دو بخش نقش بیبدیلی در داخل شورای فرهنگی بریتانیا بازی میکردند. این در 4 محور بود: یکی از آنها تلاش برای ایجاد مرتبطین جدید و تشکیل بانک اطلاعاتی در مورد کسانی که با آنها ارتباط داشتند. حالا این به چه منظور است؟ دیتا بیسی Data Base تشکیل میشد، ببینید در هر دوره از امتحانات... که مثلاً برگزار میشد چیزی در حدود 2000 نفر مثلاً شرکت میکردند که خوب از این 2000 نفر چیزی حدود 400 نفرشان در امتحان قبول میشدند، ولی چیزی که اتفاق میافتاد این بود که خوب یک دیتا بیس 2000 نفره وجود داشت: اسم، فامیل، مشخصات، سطح تحصیلات، ارتباطات این آدمها گذشتهشان و این امکان را ایجاد میکردکه در مقاطع بعدی بریتیش کنسل با اینها تماس بگیرد و ارتباطاتی با این افراد برقرار بکند. محور دوم این بود که تلاش میکردبریتیش کنسل، شورای فرهنگی بریتانیا برای تأثیرگذاری در سیستم مدیریتی کشور از طریق برگزاری دورههای مشترک با سازمانها و نهادهای حکومتی، مثلاً پروژه میگرفتند با فیالمثل وزارت بهداشت یا یکی دیگر از وزارتخانهها،این پروژه ممکن بود در حوزه بهداشتی باشد، ممکن بود در جایی دیگر در حوزه اجتماعی باشد، در حوزه فقر باشد، در حوزه فرهنگی باشد، و در این پروژه که انجام میدادند خوب هم اطلاعات جمعآوری میشد در حوزههای مختلف و هم اینکه یک تلاشی صورت میگرفت که آن حوزههای مدیریتی که مربوط به این امور میشدند تحت تأثیر قرار بگیرد.
محور سوم در واقع شناسایی و جذب نخبگان بود از طریق اعطای بورسهای مختلف مثل بورس شونینگ که بورس مخصوص وزارت امور خارجه انگلیس است و هر سال تعدادی از فرهیختگان و فارغالتحصیلان دانشگاهی اقدام میکردند، داوطلب میشدند برای اینکه آن را دریافت کنند. این بورسها در حوزههای خاصی هم بود و در دانشگاههای انگلستان برگزار میشد که از شرطهای آن هم این بود که اینها بروند آنجا، افرادی هم انتخاب میشدند که با استعداد باشند، توانا باشند، جزو نخبگان کشور باشند و شرطی هم که مورد نظر قرار میگرفت این بود که اینها بروند انگلستان، درس بخوانند در این دانشگاهها با بورسی که داده میشود و برگردند به کشور، در واقع یک پروژه درازمدتی بود برای تحت تأثیر قرار دادن رهبری یا مدیریت فکری آینده کشور، کسانی باشند که تمایلاتی در واقع داشته باشند و محور چهارم تلاش در جهت دستیابی به پیشرفتهای علمی کشور بود که این در حوزه جاسوسی علمی و صنعتی قرار میگیرد و تحت پوشش کمک به پروژههای دانشگاهی و تحقیقاتی و غیره بود. بریتیش کنسل میآمد پروژههای مشترکی میگرفت با دانشگاههای کشور و با مراکز علمی کشور. این پروژهها را در واقع سرمایهگذاری میکرد، کمک میکرد از اطلاعات علمی که در انگلستان در دسترس بود استفاده میکرد ولی اتفاق بعدیاش که میافتاد این بود که حالا یا تدریجاً پروژه را میبردند به سمت انجامش در خود انگلستان یا دستاوردهای این را مورد استفاده قرار میدادند.
من یک حوزه دیگر را در واقع در گسترش نفوذ، این جا فکر میکنم نیاز باشد اشاره بکنم و آن NGOها است. در همین راستای سیاستهای خصمانه دولت انگلیس علیه جمهوری اسلامی راهبرد و سیاست دیپلماسی عمومی یا همان «پابلیک دیپلماسی» public Diplomacy به عنوان یکی از اساسیترین شیوهها و روشهای تأثیرگذاری در جوامع مورد هدف توسط انگلستان دنبال میشود و سفارت انگلستان هم در تهران بابت هر یک بودجه سالانهای بالغ بر 300 هزار پوند از لندن دریافت میکرده برای به اصطلاح کمک به NGOهای ایرانی که این یکی از حوزههای اصلی است که در آن در واقع ارتباطگیری میشد از طریق دیپلماسی عمومی و سعی میشد از طرف سفارت که در این عملیات تأثیرگذاریها بر سیاستها و راهبردهای این NGOها صورت بگیرد. حالا کاری هم که برای این تأثیرگذاری میشد، جمعآوری اطلاعات و اخبار بود در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و یکی از دیپلماتهای سفارت انگلستان خیلی فعالتر بود در این زمینه، آقای تام برن که دبیر دوم سیاسی سفارت بودند، تام برن در زمینه ارتباطگیری و پرداخت کمکهای مالی تخصیصی از طرف دولت انگلیس به NGOهای مختلف در سراسر کشور نقش ویژهای داشت و همان طوری که عرض کردم به هر حال پروژههای مختلفی هم با NGOها برگزار میشد که در حوزههای مختلف بود ولی آن چیزی که این جا محور بود و آن چیزی که اهمیت داشت، در واقع گسترش شبکه بود و تأثیرگذاری و توانایی بیشتر سفارت برای جمعآوری اطلاعات و اخبار.
خوب به هر حال سخت است راجع به وزارت امور خارجه انگلستان صحبت کردن و راجع به BBC هم صحبت نکردن، یکی از در واقع کارکردهای اطلاعات و اخبار جمعآوری شده توسط کارمندان محلی سفارت، از مرتبطین سفارت، این بود که این گزارشهایی که تهیه میشد در تهران و برای بررسی و تنظیم سیاستهای لندن نسبت به ایران، اینها برای وزارت امور خارجه انگلستان در لندن مخابره میشد. در همین خصوص برخی از این اطلاعات و اخبار ارسالی تبدیل به سیاستهای کاری از سوی لندن میشد. از سوی دولت انگلستان که خوب طبیعی هم است و بخشی از این سیاستها هم به شبکه فارسی BBC ابلاغ میشد و توسط آنها به اجرا گذاشته میشد و خوب به هر حال شبکه BBC و گردانندگان آن شبکه با توجه به برد رسانهای که BBC دارد تلاش میکردند که اگر به خاطر داشته باشید 6 ماه قبل این شبکه راهاندازی شد، قبل از انتخابات، عذر میخواهم در آن زمان راهاندازی شد و تلاش بسیار زیادی کردند که مخاطبگیری کنند، ضریب نفوذ در مخاطبان ایرانی ایجاد بکنند... خیلی هم حرفهای کار کردند و خیلی خوب هم توانستند تحت تاثیر قرار بدهند بخش بزرگی از مخاطبان ایرانی را. و در دوره انتخابات هم میبینیم که چیزی حدود 80 درصد برنامههای این شبکه و بعد از دوره انتخابات به موضوع ایران اختصاص داده شده بود که این را باید در چارچوب تلاش BBC برای تاثیرگذاری و انجام القائات مختلف در نظر بگیریم مثل بحث شایعه تقلب مطرح میشد، شروع میکردند در برنامه «نوبت شما» راجع به آن بحث کردن یا در برنامههای مختلف آن شبکه یا در مقاطع مختلف یک موضوعی که شاید حتی در اینجا هنوز خیلی مهم نبود یا اصلا مهم نبود این را به یکباره میدیدیم که BBC با توجه خاصی دارد به آن میپردازد.
اگر اجازه بفرمائید ریاست محترم دادگاه، من در مورد تحرکات سفارت انگلستان هم در انتخابات و همین دوره ریاست جمهوری مسائل پس از انتخابات خدمتتان عرایضی داشته باشم. حدود 4 ماه قبل از انتخابات جلسهای تشکیل شد در سفارت انگلستان با حضور دیپلماتها و کارمندان بخش سیاسی سفارت و با تدوین دستورالعمل دریافتی که از لندن رسیده بود، بررسی تحولات انتخاباتی در دستور کار تمامی کارمندان محلی بخش سیاسی قرار گرفت که در همین رابطه طی ملاقاتهای متعدد با مرتبطین در اماکن بیرون از سفارت از جمله رستورانها، کافیشاپها، که پیشتر عرض کردم خدمتتان، و دفاتر برخی از فعالین سیاسی بهويژه جناح اصلاحطلب، جمعآوریهای اطلاعات و اخبار از آنان انجام میشد و جلساتی به صورت منظم و روزانه در سفارت تشکیل میشد که در این جلسات روزانهای که ما در سفارت داشتیم، این اطلاعات و اخبار جمعآوری شده مورد بررسی قرار میگرفتند، تحلیل میشدند و برای لندن ارسال میشدند. این کار یعنی ملاقات با مرتبطین هم در تهران و هم در دیگر استانها با حضور دیپلمات انگلیسی به طور فعال پیگیری میشد و این سفرهایی که حالا به شکلی سفرهای استانی سفارت انگلستان بود این سفرها هم تا دو روز قبل از انتخابات انجام میشد و جمعبندیای صورت گرفته بود نسبت به انتخابات، بررسیای صورت گرفته بود در مورد میزان مشارکت مردم هر استان در انتخابات و گرایشات آنها نسبت به نامزدها و اینکه نامزدها از جهت رای در چه وضعیتی هستند.
من اینجا لازم میبینم ]که بگویم[ که آن دستورالعملی که ارسال شد برای ما از طرف لندن یک دستورالعمل دو صفحهای بود. این حوزههای مختلفی را تحت پوشش قرار میداد ولی حوزههای مهمی که اینجا در واقع وجود داشت دیدگاههای مقام معظم رهبری نسبت به انتخابات بود، اینکه ایشان چه دیدگاههایی دارند؟ آیا گرایش خاصی نسبت به هیچ کدام از کاندیداها دارند؟ معیارهایی که اعلام میکنند در مورد کاندیداها و انتخابات به چه صورت است؟ همچنین ائمه جمعه، نمایندگان مقام معظم رهبری در ارگانها و نهادهای مختلف آیا اظهارنظرهای اینها و نکاتی که اینها به آنها اشاره میکنند جهت خاصی را دنبال میکنند؟ آیا حمایت از یک کاندیدای خاص را دنبال میکند یا خیر؟ همچنین تکیه خاصی صورت گرفته بودو از ما خواسته شده بود که توجه خاصی داشته باشیم نسبت به سپاه و بسیج و نقششان در انتخابات از جهت فرماندهان سپاه، دیدگاههای فرماندهان سپاه در مورد انتخابات، در مورد اینکه آیا گرایش ویژهای به هیچکدام از کاندیداها وجود دارد؟ آیا مسائل خاصی را میخواهند مطرح کنند یا غیره. همچنین حوزههای دیگری که عرض کردم ارتباط با مرتبطین وجه مهمی از کار ما بود، گفتوگوها و جمعآوری اخبار و اطلاعات در این چارچوب صورت میگرفت. یک وجه خیلی مهمی که وجود داشت این بود که از ما خواسته شده بود تا جایی که میتوانیم هم در سفرهای استانی و هم در تهران با مردم عادی صحبت کنیم و نظرات اینها را بگیریم، ببینیم چه گرایشاتی دارند، چگونه به انتخابات نگاه میکنند و در واقع به چه کاندیدایی بیشتر تمایل دارند. از جمله فعالیتهای دیگر دیپلماتهای انگلیسی در موضوع انتخابات، تلاش آنها در جهت پیدا کردن مرتبطین در ستادهای انتخاباتی نامزدها بود که در این راستا من میتوانم به تلاشهای الکس پین فیلد که دبیر اول سیاسی سفارت انگلستان در تهران هستند برای ملاقات و مذاکره با چند نفر از اعضای ستادهای انتخاباتی نامزدهای مختلف اشاره بکنم و همینطور یکی دیگر از دیپلماتها از سفارت به اسم آقای تامبرن دبیر دوم سیاسی سفارت انگلستان بودند که تحت پوشش توریست به ستاد انتخاباتی آقای موسوی و آقای احمدینژاد در رشت و قم رفتند، به ستادهای انتخاباتی این دو کاندیدا و همچنین ستاد آقای موسوی در تهران.
از این قسمت که بگذریم، از دیگر برنامههای سفارت انگلستان در موضوع انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، ملاقات الکس پینفیلد دبیر اول سیاسی سفارت انگلستان با برخی نفرات وابسته به حزب اعتماد ملی و دفاتر تبلیغاتی آقای میرحسین موسوی بود. همینطور ما با یکی از مشاورین ستاد انتخاباتی آقای موسوی پیرو مسائل مرتبط با انتخابات و همینطور اتفاقات مربوط به بعد از انتخابات و اغتشاشات تماسهای مستمری داشتیم و از طریق من بعد از انتخابات این تماسها ادامه پیدا کرده بود که در یکی از این ملاقاتهایی که ما داشتیم به همراه آقای الکس پینفیلد، با ایشان قبل از انتخابات راجع به مسئله انتخابات و گرایشها و این مسائل صحبت کردیم.
حالا ما با این پروسه داریم میآییم جلو، جمعآوری اطلاعات و اخبار از طرف سفارت انگلستان در مورد انتخابات صورت میگرفت. میرسیم به روز انتخابات و اعلام نتایج اولیه انتخابات که در نتیجه آن آقای احمدینژاد پیروز شدند. این نتیجه حقیقتش این است که برای سفارت انگلستان بهتآور بود و باعث شگفتی دیپلمات انگلیسی شد. در اولین گزارش ارسالی هم که بعد از انتخابات برای لندن داشتیم روی ادعای تقلب از سوی یکی از طرفین انتخابات سفارت انگلستان تأکید کرده بود.
ما یک روند پیگیری مسائل انتخاباتی را پیش از انتخابات داشتیم و بعد از آن هم تقریباً این روند ادامه پیدا کرد، حوادث بعد از آن هم همینطور و طبق دستور سفارت از کارمندان محلی خواسته شده بود که حضور فعال داشته باشند در تجمعات و اغتشاشات غیرقانونی همراه با دیپلمات انگلیسی که به خصوص دو دیپلمات اخراج شده آقای تام برن و پل بلمی که اینجا میتوانم به آنها اشاره بکنم، آقای تام برن از بخش سیاسی و آقای پل بلمی از بخش ویزا و حالا من مصادیقی را هم درمورد حضور این دیپلماتها در این تجمعات میتوانم خدمتتان بگویم.
یکی آقای تام برن دبیر دوم سیاسی سفارت انگلستان در مورخ 88/3/24 در درگیری و تظاهرات خیابانهای سنائی و مطهری ایشان رفته بودند.
آقای الکس پینفیلد دبیر اول سیاسی سفارت انگلستان در مورخ 88/3/24 در درگیری و تظاهرات خیابانهای سنائی و مطهری حضور داشتند.
پاتریک دیویس کاردار سفارت انگلستان در راهپیمایی غیرقانونی خیابان انقلاب تا دانشگاه شریف حضور داشته است.
سام مورگان دبیر سوم مطبوعاتی سفارت در مورخه 88/3/25 حد فاصل خیابانهای مطهری و شریعتی ایشان حضور در تظاهرات و دیگریهای غیرقانونی را داشته است.
مورد پنجم آقای تام برن دبیر دوم سیاسی سفارت دوباره در مورخه 88/3/28 در راهپیمایی آرام خیابان انقلاب حضور داشته است.
و همچنین آقای پل بلمی که پیشتر اشاره کردم، ایشان معاون بخش ویزای سفارت بودند، در مورخه 88/3/28 در خیابان فردوسی روبهروی منوچهری مبادرت به عکاسی از تجمعات میکردند.
باز آقای سام مورگان دبیر سوم مطبوعاتی سفارت انگلیس در مورخه 88/3/27 در خیابان کریمخان آنجایی که راهپیمایی آرام داشت برگزار میشد، ایشان حضور داشته است.
و اینجا شایان ذکر است که الکس پینفیلد دبیر اول سیاسی سفارت انگلیس از احدی از کارمندان محلی درخواست کرده بود تا صبح روز پس از تجمع غیرقانونی میدان بهارستان از آثار تخریب اموال عمومی گزارش تهیه کنند که میشود روز 4 تیر، فکر میکنم چهارم تیرماه. همچنین در تاریخ 88/3/28 سفیر انگلستان در ایران آقای سایمون گس همراه با پاتریک دیویس که کاردار سفارت میشود نسبت به مشاهده راهپیمایی آرام و غیرقانونی طرفداران موسوی اقدام کرده بودند.
یکی دیگر از اعضای بخش سیاسی بودند، دبیر سومی بودند، آقای دومینیک روودز که ایشان در دو مقطع لباس سبز پوشیدند و در میان مردم ظاهر شدند. البته هدف ایشان از پوشیدن لباس به نوعی اظهار طرفداری نسبت به جریان سبز بوده است.
آخرین مورد که مربوط به روز انتخابات میشود حضور آقای الکس پینفیلد بود در حوزه رأیگیری میدان هفت حوض نارمک در روز رأیگیری مورخ 88/3/22 و گفت وگو با تعدادی از رأیدهندگان به منظور پیشبینی مشارکت مردم در انتخابات و همچنین بررسی میزان علاقه آنها به هر یک از کاندیداها، همانطور که عرض کردم این مربوط به دوره انتخابات و بعد از انتخابات میشود.
در دوره بعد از انتخابات به شکل خاص گزارشگیری از طرف آقای سفیر آقای سایمون گس درخصوص مباحث قبل و بعد از انتخابات صورت میگرفت. این گزارشگیریها به چه صورت بود؟ آقای سفیر انگلستان هر روز صبح ساعت 9 با تمام اعضای بخش سیاسی اعم از دیپلماتها و کارمندان محلی جلسه داشتند و آخرین اخبار و اطلاعات جمعآوری شده را دریافت میکردند و طی گزارشی به لندن ارسال میکردند، این یک برنامه روتین بخش سیاسی بود.
سفیر انگلستان نیازمندیهای اخبار و اطلاعاتی خود را در موضوع تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات در قالب هشت سؤال کلی از کارمندان محلی درخواست داشت تا آنها یعنی کارمندان محلی، شامل من، با گفتوگو با مردم شرکتکننده در این تجمعات غیرقانونی که در خیابانها برگزار می شد پاسخ آن سؤالات را دریافت و گزارش کنند. سؤالاتی که ایشان مطرح کرده بودند، آن هشت محوری که مطرح کرده بودند برای گزارشهایی که از طرف کارمندان محلی تهیه بشود به این ترتیب بودند:
1- در سطح شهر چه اتفاقی دارد میافتد؟
2- مواضع جناحهای مختلف درخصوص نماز جمعه 88/3/29 مقام معظم رهبری چگونه است؟ یعنی هر کدام از این جناحها چه موضعگیریای کردند و چه نظراتی را ابراز داشتند؟
3- تلاش در جهت به دست آوردن اسامی دستگیرشدگان در روزهای بعد از انتخابات، حالا بخشی از فعالین سیاسی، بخشی هم از افراد دیگری یا اغتشاشگران دستگیر شده بودند. لندن از ما خواسته بود که تا جایی که میتوانیم اسامی کسانی را که در این روزها دستگیر شدند به دست بیاوریم.
4- پیگیری اطلاعات مربوط به تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات شهرستانها بود که از طریق مرتبطین تماس تلفنی برقرار بکنیم. چون در اینترنت یا رسانههای خارجی مطالبی درمورد وضعیت در شهرستانهای دیگر مطرح میشد و از ما خواسته شده بود که از طریق مرتبطینمان چک کنیم ببینیم که در آن شهرستانها وضعیت به چه ترتیب است و صحت و سقم این اخبار را چک کنیم.
5- تلاش در ملاقات با چهرههای شاخص نزدیک به کاندیداهای معترض در دوره بعد از انتخابات و با این چهرههای شاخص صحبت بکنیم و ببینیم نظرات آن کاندیداهای معترض چگونه است.
6- ریاست محترم دادگاه، در واقع تلاش برای به دست آوردن دلایل و مدارک معترضین بود نسبت به بروز تقلب در انتخابات که اینها درمورد بروز تقلب در انتخابات چه مدارک و دلایلی دارند.
شیوه دیگری هم بود برای در واقع ایجاد ارتباط و کشف مرتبطین جدید برای سفارت که از طریق شورای فرهنگی بریتانیا یا همان «بریتیش کنسل» British council انجام میشد، یکی از بخشهای دیگری که در ارتباط با گسترش شبکه مرتبطین خیلی کارآیی داشت و برای شناسایی افراد دارای دسترسی به اخبار و اطلاعات مورد استفاده قرار میگرفت. به خصوص افرادی که گرایشی هم نسبت به انگلستان داشته باشند. این شورای فرهنگی بریتانیا بود. از مهمترین بخشهای بریتیش کنسل میتوانیم به دو بخش بورسها و پروژهها اشاره کنیم. حالا اینها در واقع کارکردشان چه بود؟
که در واقع این دو بخش نقش بیبدیلی در داخل شورای فرهنگی بریتانیا بازی میکردند. این در 4 محور بود: یکی از آنها تلاش برای ایجاد مرتبطین جدید و تشکیل بانک اطلاعاتی در مورد کسانی که با آنها ارتباط داشتند. حالا این به چه منظور است؟ دیتا بیسی Data Base تشکیل میشد، ببینید در هر دوره از امتحانات... که مثلاً برگزار میشد چیزی در حدود 2000 نفر مثلاً شرکت میکردند که خوب از این 2000 نفر چیزی حدود 400 نفرشان در امتحان قبول میشدند، ولی چیزی که اتفاق میافتاد این بود که خوب یک دیتا بیس 2000 نفره وجود داشت: اسم، فامیل، مشخصات، سطح تحصیلات، ارتباطات این آدمها گذشتهشان و این امکان را ایجاد میکردکه در مقاطع بعدی بریتیش کنسل با اینها تماس بگیرد و ارتباطاتی با این افراد برقرار بکند. محور دوم این بود که تلاش میکردبریتیش کنسل، شورای فرهنگی بریتانیا برای تأثیرگذاری در سیستم مدیریتی کشور از طریق برگزاری دورههای مشترک با سازمانها و نهادهای حکومتی، مثلاً پروژه میگرفتند با فیالمثل وزارت بهداشت یا یکی دیگر از وزارتخانهها،این پروژه ممکن بود در حوزه بهداشتی باشد، ممکن بود در جایی دیگر در حوزه اجتماعی باشد، در حوزه فقر باشد، در حوزه فرهنگی باشد، و در این پروژه که انجام میدادند خوب هم اطلاعات جمعآوری میشد در حوزههای مختلف و هم اینکه یک تلاشی صورت میگرفت که آن حوزههای مدیریتی که مربوط به این امور میشدند تحت تأثیر قرار بگیرد.
محور سوم در واقع شناسایی و جذب نخبگان بود از طریق اعطای بورسهای مختلف مثل بورس شونینگ که بورس مخصوص وزارت امور خارجه انگلیس است و هر سال تعدادی از فرهیختگان و فارغالتحصیلان دانشگاهی اقدام میکردند، داوطلب میشدند برای اینکه آن را دریافت کنند. این بورسها در حوزههای خاصی هم بود و در دانشگاههای انگلستان برگزار میشد که از شرطهای آن هم این بود که اینها بروند آنجا، افرادی هم انتخاب میشدند که با استعداد باشند، توانا باشند، جزو نخبگان کشور باشند و شرطی هم که مورد نظر قرار میگرفت این بود که اینها بروند انگلستان، درس بخوانند در این دانشگاهها با بورسی که داده میشود و برگردند به کشور، در واقع یک پروژه درازمدتی بود برای تحت تأثیر قرار دادن رهبری یا مدیریت فکری آینده کشور، کسانی باشند که تمایلاتی در واقع داشته باشند و محور چهارم تلاش در جهت دستیابی به پیشرفتهای علمی کشور بود که این در حوزه جاسوسی علمی و صنعتی قرار میگیرد و تحت پوشش کمک به پروژههای دانشگاهی و تحقیقاتی و غیره بود. بریتیش کنسل میآمد پروژههای مشترکی میگرفت با دانشگاههای کشور و با مراکز علمی کشور. این پروژهها را در واقع سرمایهگذاری میکرد، کمک میکرد از اطلاعات علمی که در انگلستان در دسترس بود استفاده میکرد ولی اتفاق بعدیاش که میافتاد این بود که حالا یا تدریجاً پروژه را میبردند به سمت انجامش در خود انگلستان یا دستاوردهای این را مورد استفاده قرار میدادند.
من یک حوزه دیگر را در واقع در گسترش نفوذ، این جا فکر میکنم نیاز باشد اشاره بکنم و آن NGOها است. در همین راستای سیاستهای خصمانه دولت انگلیس علیه جمهوری اسلامی راهبرد و سیاست دیپلماسی عمومی یا همان «پابلیک دیپلماسی» public Diplomacy به عنوان یکی از اساسیترین شیوهها و روشهای تأثیرگذاری در جوامع مورد هدف توسط انگلستان دنبال میشود و سفارت انگلستان هم در تهران بابت هر یک بودجه سالانهای بالغ بر 300 هزار پوند از لندن دریافت میکرده برای به اصطلاح کمک به NGOهای ایرانی که این یکی از حوزههای اصلی است که در آن در واقع ارتباطگیری میشد از طریق دیپلماسی عمومی و سعی میشد از طرف سفارت که در این عملیات تأثیرگذاریها بر سیاستها و راهبردهای این NGOها صورت بگیرد. حالا کاری هم که برای این تأثیرگذاری میشد، جمعآوری اطلاعات و اخبار بود در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و یکی از دیپلماتهای سفارت انگلستان خیلی فعالتر بود در این زمینه، آقای تام برن که دبیر دوم سیاسی سفارت بودند، تام برن در زمینه ارتباطگیری و پرداخت کمکهای مالی تخصیصی از طرف دولت انگلیس به NGOهای مختلف در سراسر کشور نقش ویژهای داشت و همان طوری که عرض کردم به هر حال پروژههای مختلفی هم با NGOها برگزار میشد که در حوزههای مختلف بود ولی آن چیزی که این جا محور بود و آن چیزی که اهمیت داشت، در واقع گسترش شبکه بود و تأثیرگذاری و توانایی بیشتر سفارت برای جمعآوری اطلاعات و اخبار.
خوب به هر حال سخت است راجع به وزارت امور خارجه انگلستان صحبت کردن و راجع به BBC هم صحبت نکردن، یکی از در واقع کارکردهای اطلاعات و اخبار جمعآوری شده توسط کارمندان محلی سفارت، از مرتبطین سفارت، این بود که این گزارشهایی که تهیه میشد در تهران و برای بررسی و تنظیم سیاستهای لندن نسبت به ایران، اینها برای وزارت امور خارجه انگلستان در لندن مخابره میشد. در همین خصوص برخی از این اطلاعات و اخبار ارسالی تبدیل به سیاستهای کاری از سوی لندن میشد. از سوی دولت انگلستان که خوب طبیعی هم است و بخشی از این سیاستها هم به شبکه فارسی BBC ابلاغ میشد و توسط آنها به اجرا گذاشته میشد و خوب به هر حال شبکه BBC و گردانندگان آن شبکه با توجه به برد رسانهای که BBC دارد تلاش میکردند که اگر به خاطر داشته باشید 6 ماه قبل این شبکه راهاندازی شد، قبل از انتخابات، عذر میخواهم در آن زمان راهاندازی شد و تلاش بسیار زیادی کردند که مخاطبگیری کنند، ضریب نفوذ در مخاطبان ایرانی ایجاد بکنند... خیلی هم حرفهای کار کردند و خیلی خوب هم توانستند تحت تاثیر قرار بدهند بخش بزرگی از مخاطبان ایرانی را. و در دوره انتخابات هم میبینیم که چیزی حدود 80 درصد برنامههای این شبکه و بعد از دوره انتخابات به موضوع ایران اختصاص داده شده بود که این را باید در چارچوب تلاش BBC برای تاثیرگذاری و انجام القائات مختلف در نظر بگیریم مثل بحث شایعه تقلب مطرح میشد، شروع میکردند در برنامه «نوبت شما» راجع به آن بحث کردن یا در برنامههای مختلف آن شبکه یا در مقاطع مختلف یک موضوعی که شاید حتی در اینجا هنوز خیلی مهم نبود یا اصلا مهم نبود این را به یکباره میدیدیم که BBC با توجه خاصی دارد به آن میپردازد.
اگر اجازه بفرمائید ریاست محترم دادگاه، من در مورد تحرکات سفارت انگلستان هم در انتخابات و همین دوره ریاست جمهوری مسائل پس از انتخابات خدمتتان عرایضی داشته باشم. حدود 4 ماه قبل از انتخابات جلسهای تشکیل شد در سفارت انگلستان با حضور دیپلماتها و کارمندان بخش سیاسی سفارت و با تدوین دستورالعمل دریافتی که از لندن رسیده بود، بررسی تحولات انتخاباتی در دستور کار تمامی کارمندان محلی بخش سیاسی قرار گرفت که در همین رابطه طی ملاقاتهای متعدد با مرتبطین در اماکن بیرون از سفارت از جمله رستورانها، کافیشاپها، که پیشتر عرض کردم خدمتتان، و دفاتر برخی از فعالین سیاسی بهويژه جناح اصلاحطلب، جمعآوریهای اطلاعات و اخبار از آنان انجام میشد و جلساتی به صورت منظم و روزانه در سفارت تشکیل میشد که در این جلسات روزانهای که ما در سفارت داشتیم، این اطلاعات و اخبار جمعآوری شده مورد بررسی قرار میگرفتند، تحلیل میشدند و برای لندن ارسال میشدند. این کار یعنی ملاقات با مرتبطین هم در تهران و هم در دیگر استانها با حضور دیپلمات انگلیسی به طور فعال پیگیری میشد و این سفرهایی که حالا به شکلی سفرهای استانی سفارت انگلستان بود این سفرها هم تا دو روز قبل از انتخابات انجام میشد و جمعبندیای صورت گرفته بود نسبت به انتخابات، بررسیای صورت گرفته بود در مورد میزان مشارکت مردم هر استان در انتخابات و گرایشات آنها نسبت به نامزدها و اینکه نامزدها از جهت رای در چه وضعیتی هستند.
من اینجا لازم میبینم ]که بگویم[ که آن دستورالعملی که ارسال شد برای ما از طرف لندن یک دستورالعمل دو صفحهای بود. این حوزههای مختلفی را تحت پوشش قرار میداد ولی حوزههای مهمی که اینجا در واقع وجود داشت دیدگاههای مقام معظم رهبری نسبت به انتخابات بود، اینکه ایشان چه دیدگاههایی دارند؟ آیا گرایش خاصی نسبت به هیچ کدام از کاندیداها دارند؟ معیارهایی که اعلام میکنند در مورد کاندیداها و انتخابات به چه صورت است؟ همچنین ائمه جمعه، نمایندگان مقام معظم رهبری در ارگانها و نهادهای مختلف آیا اظهارنظرهای اینها و نکاتی که اینها به آنها اشاره میکنند جهت خاصی را دنبال میکنند؟ آیا حمایت از یک کاندیدای خاص را دنبال میکند یا خیر؟ همچنین تکیه خاصی صورت گرفته بودو از ما خواسته شده بود که توجه خاصی داشته باشیم نسبت به سپاه و بسیج و نقششان در انتخابات از جهت فرماندهان سپاه، دیدگاههای فرماندهان سپاه در مورد انتخابات، در مورد اینکه آیا گرایش ویژهای به هیچکدام از کاندیداها وجود دارد؟ آیا مسائل خاصی را میخواهند مطرح کنند یا غیره. همچنین حوزههای دیگری که عرض کردم ارتباط با مرتبطین وجه مهمی از کار ما بود، گفتوگوها و جمعآوری اخبار و اطلاعات در این چارچوب صورت میگرفت. یک وجه خیلی مهمی که وجود داشت این بود که از ما خواسته شده بود تا جایی که میتوانیم هم در سفرهای استانی و هم در تهران با مردم عادی صحبت کنیم و نظرات اینها را بگیریم، ببینیم چه گرایشاتی دارند، چگونه به انتخابات نگاه میکنند و در واقع به چه کاندیدایی بیشتر تمایل دارند. از جمله فعالیتهای دیگر دیپلماتهای انگلیسی در موضوع انتخابات، تلاش آنها در جهت پیدا کردن مرتبطین در ستادهای انتخاباتی نامزدها بود که در این راستا من میتوانم به تلاشهای الکس پین فیلد که دبیر اول سیاسی سفارت انگلستان در تهران هستند برای ملاقات و مذاکره با چند نفر از اعضای ستادهای انتخاباتی نامزدهای مختلف اشاره بکنم و همینطور یکی دیگر از دیپلماتها از سفارت به اسم آقای تامبرن دبیر دوم سیاسی سفارت انگلستان بودند که تحت پوشش توریست به ستاد انتخاباتی آقای موسوی و آقای احمدینژاد در رشت و قم رفتند، به ستادهای انتخاباتی این دو کاندیدا و همچنین ستاد آقای موسوی در تهران.
از این قسمت که بگذریم، از دیگر برنامههای سفارت انگلستان در موضوع انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، ملاقات الکس پینفیلد دبیر اول سیاسی سفارت انگلستان با برخی نفرات وابسته به حزب اعتماد ملی و دفاتر تبلیغاتی آقای میرحسین موسوی بود. همینطور ما با یکی از مشاورین ستاد انتخاباتی آقای موسوی پیرو مسائل مرتبط با انتخابات و همینطور اتفاقات مربوط به بعد از انتخابات و اغتشاشات تماسهای مستمری داشتیم و از طریق من بعد از انتخابات این تماسها ادامه پیدا کرده بود که در یکی از این ملاقاتهایی که ما داشتیم به همراه آقای الکس پینفیلد، با ایشان قبل از انتخابات راجع به مسئله انتخابات و گرایشها و این مسائل صحبت کردیم.
حالا ما با این پروسه داریم میآییم جلو، جمعآوری اطلاعات و اخبار از طرف سفارت انگلستان در مورد انتخابات صورت میگرفت. میرسیم به روز انتخابات و اعلام نتایج اولیه انتخابات که در نتیجه آن آقای احمدینژاد پیروز شدند. این نتیجه حقیقتش این است که برای سفارت انگلستان بهتآور بود و باعث شگفتی دیپلمات انگلیسی شد. در اولین گزارش ارسالی هم که بعد از انتخابات برای لندن داشتیم روی ادعای تقلب از سوی یکی از طرفین انتخابات سفارت انگلستان تأکید کرده بود.
ما یک روند پیگیری مسائل انتخاباتی را پیش از انتخابات داشتیم و بعد از آن هم تقریباً این روند ادامه پیدا کرد، حوادث بعد از آن هم همینطور و طبق دستور سفارت از کارمندان محلی خواسته شده بود که حضور فعال داشته باشند در تجمعات و اغتشاشات غیرقانونی همراه با دیپلمات انگلیسی که به خصوص دو دیپلمات اخراج شده آقای تام برن و پل بلمی که اینجا میتوانم به آنها اشاره بکنم، آقای تام برن از بخش سیاسی و آقای پل بلمی از بخش ویزا و حالا من مصادیقی را هم درمورد حضور این دیپلماتها در این تجمعات میتوانم خدمتتان بگویم.
یکی آقای تام برن دبیر دوم سیاسی سفارت انگلستان در مورخ 88/3/24 در درگیری و تظاهرات خیابانهای سنائی و مطهری ایشان رفته بودند.
آقای الکس پینفیلد دبیر اول سیاسی سفارت انگلستان در مورخ 88/3/24 در درگیری و تظاهرات خیابانهای سنائی و مطهری حضور داشتند.
پاتریک دیویس کاردار سفارت انگلستان در راهپیمایی غیرقانونی خیابان انقلاب تا دانشگاه شریف حضور داشته است.
سام مورگان دبیر سوم مطبوعاتی سفارت در مورخه 88/3/25 حد فاصل خیابانهای مطهری و شریعتی ایشان حضور در تظاهرات و دیگریهای غیرقانونی را داشته است.
مورد پنجم آقای تام برن دبیر دوم سیاسی سفارت دوباره در مورخه 88/3/28 در راهپیمایی آرام خیابان انقلاب حضور داشته است.
و همچنین آقای پل بلمی که پیشتر اشاره کردم، ایشان معاون بخش ویزای سفارت بودند، در مورخه 88/3/28 در خیابان فردوسی روبهروی منوچهری مبادرت به عکاسی از تجمعات میکردند.
باز آقای سام مورگان دبیر سوم مطبوعاتی سفارت انگلیس در مورخه 88/3/27 در خیابان کریمخان آنجایی که راهپیمایی آرام داشت برگزار میشد، ایشان حضور داشته است.
و اینجا شایان ذکر است که الکس پینفیلد دبیر اول سیاسی سفارت انگلیس از احدی از کارمندان محلی درخواست کرده بود تا صبح روز پس از تجمع غیرقانونی میدان بهارستان از آثار تخریب اموال عمومی گزارش تهیه کنند که میشود روز 4 تیر، فکر میکنم چهارم تیرماه. همچنین در تاریخ 88/3/28 سفیر انگلستان در ایران آقای سایمون گس همراه با پاتریک دیویس که کاردار سفارت میشود نسبت به مشاهده راهپیمایی آرام و غیرقانونی طرفداران موسوی اقدام کرده بودند.
یکی دیگر از اعضای بخش سیاسی بودند، دبیر سومی بودند، آقای دومینیک روودز که ایشان در دو مقطع لباس سبز پوشیدند و در میان مردم ظاهر شدند. البته هدف ایشان از پوشیدن لباس به نوعی اظهار طرفداری نسبت به جریان سبز بوده است.
آخرین مورد که مربوط به روز انتخابات میشود حضور آقای الکس پینفیلد بود در حوزه رأیگیری میدان هفت حوض نارمک در روز رأیگیری مورخ 88/3/22 و گفت وگو با تعدادی از رأیدهندگان به منظور پیشبینی مشارکت مردم در انتخابات و همچنین بررسی میزان علاقه آنها به هر یک از کاندیداها، همانطور که عرض کردم این مربوط به دوره انتخابات و بعد از انتخابات میشود.
در دوره بعد از انتخابات به شکل خاص گزارشگیری از طرف آقای سفیر آقای سایمون گس درخصوص مباحث قبل و بعد از انتخابات صورت میگرفت. این گزارشگیریها به چه صورت بود؟ آقای سفیر انگلستان هر روز صبح ساعت 9 با تمام اعضای بخش سیاسی اعم از دیپلماتها و کارمندان محلی جلسه داشتند و آخرین اخبار و اطلاعات جمعآوری شده را دریافت میکردند و طی گزارشی به لندن ارسال میکردند، این یک برنامه روتین بخش سیاسی بود.
سفیر انگلستان نیازمندیهای اخبار و اطلاعاتی خود را در موضوع تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات در قالب هشت سؤال کلی از کارمندان محلی درخواست داشت تا آنها یعنی کارمندان محلی، شامل من، با گفتوگو با مردم شرکتکننده در این تجمعات غیرقانونی که در خیابانها برگزار می شد پاسخ آن سؤالات را دریافت و گزارش کنند. سؤالاتی که ایشان مطرح کرده بودند، آن هشت محوری که مطرح کرده بودند برای گزارشهایی که از طرف کارمندان محلی تهیه بشود به این ترتیب بودند:
1- در سطح شهر چه اتفاقی دارد میافتد؟
2- مواضع جناحهای مختلف درخصوص نماز جمعه 88/3/29 مقام معظم رهبری چگونه است؟ یعنی هر کدام از این جناحها چه موضعگیریای کردند و چه نظراتی را ابراز داشتند؟
3- تلاش در جهت به دست آوردن اسامی دستگیرشدگان در روزهای بعد از انتخابات، حالا بخشی از فعالین سیاسی، بخشی هم از افراد دیگری یا اغتشاشگران دستگیر شده بودند. لندن از ما خواسته بود که تا جایی که میتوانیم اسامی کسانی را که در این روزها دستگیر شدند به دست بیاوریم.
4- پیگیری اطلاعات مربوط به تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات شهرستانها بود که از طریق مرتبطین تماس تلفنی برقرار بکنیم. چون در اینترنت یا رسانههای خارجی مطالبی درمورد وضعیت در شهرستانهای دیگر مطرح میشد و از ما خواسته شده بود که از طریق مرتبطینمان چک کنیم ببینیم که در آن شهرستانها وضعیت به چه ترتیب است و صحت و سقم این اخبار را چک کنیم.
5- تلاش در ملاقات با چهرههای شاخص نزدیک به کاندیداهای معترض در دوره بعد از انتخابات و با این چهرههای شاخص صحبت بکنیم و ببینیم نظرات آن کاندیداهای معترض چگونه است.
6- ریاست محترم دادگاه، در واقع تلاش برای به دست آوردن دلایل و مدارک معترضین بود نسبت به بروز تقلب در انتخابات که اینها درمورد بروز تقلب در انتخابات چه مدارک و دلایلی دارند.