گفتمانسازی مهدویت در اندیشه امام خمینی(ره)
حمید مخدومی
موضوع منجی آخرالزمان و مصلح کل، فلسفه تاریخ اسلام را تشکیل میدهد و همواره به عنوان یک مسئله و دغدغه مهم در آموزههای وحیانی قرآن مطرح بوده است؛ زیرا سمت و سوی حرکت اسلام و مسلمانان را در سطح جهانیسازی اسلام تبیین میکند. هر مسلمانی در این اندیشه است تا در نهایت به مدلی برسد که به یک معنا پایان تاریخ را رقم میزند و در سایه آن حکومتی ایجاد میشود که تودههای مردم قیام به قسط کرده و تحت رهبری معصوم(ع) سعادت در دنیا را تجربه میکنند و غایتی از غایات ارسال رسل و انزال کتب و بعثت پیامبران را تحقق میبخشند. این مسئله دغدغه امام خمینی(ره) به عنوان معیار تجربه دولت اسلامی در دوره معاصر نیز بوده است و اهداف دولت خویش را بسترسازی برای ظهور منجی و مصلح کل معرفی کرده است.
نویسنده در این مطلب این مساله را در اندیشه امام خمینی(ره) تبیین کرده است.
جهانیسازی اسلام، پروژه و طرح الهی
براساس آموزههای قرآنی، اسلام تنها دین الهی برای هدایت بشریت است به طوری که خداوند نه دین دیگری را فرستاده و نه دین دیگری را از کسانی میپذیرد. (آلعمران، آيات 19 و 85) البته اسلام در طول تاریخ بشریت از آدم(ع) تا خاتم(ص) در قالب شرایع و مناهج گوناگونی (مائده، آیه 48) چون اسلام نوحی، اسلام موسوی، اسلام عیسوی و مانند آنها در آمده (شوری، آیه 13) و آخرین آن در قالب اسلام محمدی(ص) تجلی یافته و در ساختار ولایت معصومان استمرار و تداوم آن تا قیامت تضمین شده است. (مائده، آیه 3)
خداوند در آیه 33 سوره توبه و 28 سوره فتح و 9 سوره صف با یک عبارت واحد بر این نکته تاکید میکند که این اسلام محمدی(ص) است که در نهایت بر همه جهان حاکم خواهد شد و غلبهای بییابد که دیگر دین دیگری در کنار آن دیده نمیشود.
به سخن دیگر، از نظر آموزههای قرآنی فلسفه تاریخ و سنت الهی بر این قرار گرفته است تا اسلام محمدی(ص) به عنوان دین ظاهر و مهیمن (مائده، آیه 48)، دیگر شرایع و مناهج الهی را کنار بزند و به عنوان گفتمان حاکم بر فکر و رفتار بشریت در آید، به طوری که فلسفه و سبک زندگی بشریت بر پایه آن قرار گیرد.
در حقیقت خداوند در این آیات و آیات دیگر قرآن بر گفتمان اسلام محمدی(ص) به عنوان گفتمان نهایی و پایان تاریخ در حوزه فلسفه و سبک زندگی تاکید میکند و پیش از فوکویاما پایان تاریخ را به طور رسمی اعلام کرده است؛ با این تفاوت که برخلاف اندیشه فوکویاما که گفتمان لیبرال دموکراسی را مدل پایان تاریخی گفتمانهای فلسفه و سبک زندگی بشریت دانسته است، این اسلام محمدی(ص) است که پایان گفتمانها را رقم زده و هر مدل دیگری حتی از مدل شرایع و مناهج وحیانی اسلامی مقهور چنین گفتمانی خواهد شد.
بر همین اساس با آنکه هسته اولیه اسلام محمدی(ص) در مکه و مدینه و حجاز و نجد شکل گرفته است، اما داعی جهانسازی از همان آغاز در راهبردها و سیاستها و برنامههای آن حضرت(ص) وجود داشته و خداوند بهصراحت در آیات بسیاری بر این مطلب تاکید کرده است. (بقره، آیات 185 و 221؛ آلعمران، آیه 138؛ انعام، آیه 19)
بنابر این، جهانیسازی گفتمان اسلام محمدی(ص) به عنوان فلسفه و سبک زندگی بشریت از سوی خداوند به عنوان فلسفه تاریخ و سنت و جبر الهی معرفی شده به طوری که در نهایت چه بخواهند و چه نخواهند چنین غلبه و چیرگی برای اسلام رقم خواهد خورد؛ اما بر مسلمانان است که با چنین رویکردی راهبردها و سیاستها و برنامههای خویش را سامان دهند و آن را به عنوان یک طرح و پروژه الهی و ماموریت خداوندی دانسته و به سمت آن حرکت کرده و تبلیغ خود را انجام دهند. (احزاب، آیه 39)
امام خمینی(ره) همین آموزههای وحیانی قرآن را سر لوح افکار و اندیشهها و حرکتهای انقلابی خود قرار داده و میفرماید: «خاتم اولیاء تایع حکم شرع است چنانکه مهدی که در آخر زمان میآید در احکام، تابع شریعت حضرت محمد(ص) است، اما در معارف و علوم حقیقی همه انبیاء و اولیا تابع اوست، زیرا باطن او باطن حضرت محمد(ص) است. به این دلیل گفته شده که او حسنهای از حسنات سید مرسلین است.» (صحیفه امام، ج 20، ص 249)
گفتمانسازی مهدویت به عنوان راهبرد اساسی
امام خمینی(ره) بر دو مساله در آموزههای اسلامی بسیار تاکید داشت؛ یکی مسئله عاشورا و قیام امام حسین(ع) که انقلاب اسلامی را در تداوم و استمرار آن میدانست؛ دوم مسئله مهدویت که از نظر امام خمینی انقلاب اسلامی بستری برای ظهور منجی و مصلحکل بشریت است. ایشان میفرماید: ما هم انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور انشاءالله فراهم شود. (همان، ج 8، 374)
بر همین اساس در جایی دیگر با تبیین مفهوم درست انتظار میفرماید: ما منتظران مقدم مبارکش، مکلف هستیم تا با تمام توان کوشش کنیم تا قانون عدل الهی را در این کشور ولی عصر (عج) حاکم کنیم. مهدی منتظر (عج) در لسان ادیان و به اتفاق مسلمین از کعبه ندا سر میدهد و بشریت را به توحید میخواند. همه فریادها را از کعبه و مکه سر میدهند و ما باید از آنها تبعیت کنیم و ندای توحید کلمه و کلمه توحید را از آن مکان مقدس سر دهیم (همان، ج 18، ص 87)
در حقیقت انقلاب اسلامی مشروعیت الهی قیام خود را وامدار نهضت امام حسین(ع) و گفتمان مهدویت در اسلام است؛ چرا که قیام امام حسین(ع) مجوزی به مردم میدهد تا علیه دولتهای فاسد اسلامی قیام کنند و گفتمان مهدویت با اصل مشروعیت حاکمیت فقیهان و عالمان اسلامی به عنوان نواب عام امام زمان(عج) در عصر غیبت، مجوزی به عالمان و فقیهان دارای شرایط میبخشد تا رهبری امت اسلام را به عهده گیرند. این گفتمان همچنین موجب امید آفرینی در موفقیت و پیروزی به مردم موممن میشود؛ زیرا با توجه به سلطه بیچون و چرای مستکبران و قدرتهای فرعونی در جهان، مردم بی سلاح و مستضعف تنها بر اساس اصل گفتمان مهدویت و پیروزی نهایی حق علیه باطل و مظلوم و مستضعف علیه مستکبران و ظالمان و وراثت حکومت زمین برای صالحان در سنت و جبر تاریخی الهی انگیزه قیام پیدا میکنند. به سخن دیگر مفاد آیه 105 سوره انبیاء و تفسیر آن از سوی معصومان(ع) به عنوان فلسفه تاریخ و منجی و مصلحکل حضرت اباصالحالمهدی(عج) موجب میشود تا موتور محرک قیامهای مردمی شکل گیرد و انگیزه و امید در مردمان مظلوم و مستضعف زنده و حرکت و قیام انجام گیرد؛ زیرا خداوند در این آیه میفرماید: ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون؛ و در حقیقت، در زبور پس ار تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
امام خمینی(ره) درباره رهبری امام زمان(عج) نسبت به حرکتها و قیامهای مردمی که در سایه رهبری فقیهان و عالمان اسلامی انجام میگیرد، میفرماید: رهبر همه شما و ما، وجود مبارک بقیهالله است و باید ماها و شما طوری رفتار کنیم که رضایت آن بزرگوار را- که رضایت خداست- به دست آوریم. (صحیفه امام، ج 14، 140)
سپس در تبیین مسئله گفتمان مهدویت به عنوان گفتمانی که فلسفه تاریخ مسلمانان را شکل میدهد و هدفگذاری میکند در نیمه ماه شعبان که زاد روز منجی و مصلحکل است، میفرماید: چه مبارک است میلاد بزرگ شخصیتی که برپاکننده عدالتی است که بعثت انبیا علیهمالسلام برای آن بود و چه مبارک است زادروز ابرمردی که جهان را از شر ستمگران و دغلبازان تطهیر مینماید و زمین را پس از آنکه ظلم و جور، آن را فرا گرفته، پر از عدل و داد مینماید و مستکبران جهان را سرکوب و مستضعفان جهان را وارثان ارض مینماید و چه مسعود و مبارک است روزی که جهان از دغلبازیها و فتنهانگیزیها پاک شود و حکومت عدل الهی بر سراسر گیتی گسترش یابد و منافقان و حیلهگران از صحنه خارج شوند و پرچم عدالت و رحمت... حق تعالی بر بسیط زمین افراشته گردد و تنها قانون عدل اسلامی بر بشریت حاکم شود و کاخهای ستم و کنگرههای بیداد فرو ریزد.(صحیفه نور، ج 15، ص 22)
امام خمینی(ره) به مسئله غیبت به مفهوم درست انتظار اشاره میکند و تکلیف مومنان را در عصر غیبت این گونه توضیح میدهد که در حقیقت تبیینگر مشروعیت قیام و حرکت ضد استکباری اوست: قضیه غیبت حضرت صاحب، قضیه مهمی است که به ما مسائلی را میفهماند؛ من جمله اینکه برای یک همچون کار بزرگی که در تمام دنیا عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، در تمام بشر نبوده کسی الا مهدی موعود(عج) که خدای تبارک و تعالی او را ذخیره کرده است برای بشر.(صحیفه، جلد 12، صفحه 482)
در این سخن، هم فلسفه تاریخ و سنت الهی در این حوزه تبیین شده و هم امیدآفرینی را برای حرکتها و قیامهای مردمی رقم میزند.
امام خمینی درباره فراهم آوردن شرایط و مقدمات ظهور امام زمان(ع) به وظیفه خطیر منتظران پرداخته و میگوید: «امید آن است که مسلمانان و مستضعفان جهان بپاخیزند و داد خود را از مستکبران بگیرند و مقدمات فرج آل محمد صلیالله علیه و آله را فراهم نمایند».(صحیفه امام، ج 18، 462)
پس قیام مستضعفان علیه مستکبران از نظر امام خمینی(ره) بسترآفرینی قیام آخر زمانی حضرت موعود(عج) خواهد بود و گوشهنشینی و سکوت نقطه مقابل این حرکت الهی و تکلیف خداوندی بر بشریت است.
ایشان درجایی دیگر بر لزوم زمینهسازی برای ظهور تاکید داشته و فرموده است: ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد... نگذارد که اینقدر ظلم زیاد بشود... ما تکلیف داریم. این طورنیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان(عج) هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانههایمان، تسبیج را در دست بگیریم و بگوئیم: «عجل علی فرجه»؛ با کار شما باید تعجیل بشود. شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او.(صحیفه، ج 18، ص 195)
از نظر امام خمینی(ره) انتظار واقعی زمانی رقم میخورد که تودههای مردم آماده قیام برای قسط و عدالت باشند و بستر و فضای آن امر فراهم باشد؛ زیرا حکومت عدالت گستر منجی و مصلح کل، به اعجاز نیست، بلکه به اراده تودههای مردم است، چنانکه آیه 25 سوره حدید بیان کرده است؛ هر چند که اصل فلسفه تاریخ که در آیه 105 سوره انبیاء بیان شده تضمینکننده موفقیت و پیروزی این قیامها خواهد بود. ایشان میفرماید: آن روزی که انشاءالله تعالی مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود، بلکه با کوششها و فداکاریها، ستمکاران سرکوب و منزوی میشوند.(صحیفه امام، ج 21، ص 447)
معظمله در بیان آمادگی همه جانبه، میکوشد تا گفتمان مهدویت را به یک گفتمان جهانی تبدیل کند و امید را به دل مظلومان و مستضعفان بازگرداند و آنان را برای قیام اصلی آماده سازد و بستر فکری و رفتاری این همکاری و تعاون را فراهم آورد. از همین رو میفرماید: ما باید در این طور روزها و در این طور ایام الله، توجه کنیم که خودمان را مهیا کنیم از برای آمدن حضرت. من نمیتوانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم. بزرگتر از این است. نمیتوانم بگویم که شخص اول است؛ برای اینکه دومی در کار نیست. ما ایشان را نمیتوانیم با هیچ تعبیری تعبیر کنیم؛ الا همین «مهدی موعود». ما باید خودمان را مهیا کنیم از برای اینکه اگر موفق شدیم انشاءالله به زیارت ایشان، طوری باشد که رو سفید باشیم پیش ایشان. (صحیفه امام، ج 12، ص: 483-480)
امام خمینی بر اساس همین باورها و اندیشههای وحیانی اسلام است که جنگ علیه مستکبران و ظالمان را نه تنها در جغرافیای ایران اسلامی یا حتی جهان اسلام بلکه کل جهان اعلان میکند و تا حذف هر گونه فتنهای، جنگ را بر اساس آیات قرآنی واجب و الزامی برمیشمارد. از نظر امام خمینی(ره) استقرار صلح واقعی در جهان با وجود قدرتهای سلطهگر مستکبر و پذیرش موجودیت و سلطه آنان، خیالی خام بیش تلقی نمیشد. ایشان میفرماید: سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است؛ و تا این سلطهطلبان بیفرهنگ در زمین هستند، مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عناید فرموده است نمیرسند. (صحیفه امام،ج 12، ص 144)
از نظر امام خمینی(ره) گفتمان مهدویت تنها برای مسلمانان نیست، بلکه باید به عنوان گفتمان جهانی برای بشریت تبدیل شود؛ زیرا منجی و مصلح کل برای تمام بشریت میآید و با حکومت الهی خود عدالت و قسط را با قیام تودههای مردم برپا میدارد و حق هر کسی را به او داده و هر چیزی در جای خویش قرار میگیرد. بر همین اساس، گفتمان مهدویت را به عنوان یک معیار در حرکتها و موفقیتها و عدم موفقیتها دانسته میفرماید: آن روز مبارک است بر ما که سلطه جهانخواران بر ملت مظلوم ما و بر سایر ملتهای مستضعف شکسته شود و تمام ملتها سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگیرند.(همان؛ ج 14، ص 226)
امام خمینی(ره) همچنین صدور گفتمان انقلاب اسلامی که در سایه گفتمان مهدویت مشروعیت یافته را به عنوان یک طرح معرفی کرده و خواهان آن است تا با گفتمانسازی مهدویت زمینه قیامهای مستضعفان و مظلومان علیه مستکبران و ظالمان شکل گیرد. از این رو میفرماید: امیدوارم که این نهضت و این انقلاب منتهی بشود به ظهور امام عصر - سلامالله علیه - و امیدوارم که این انقلاب ما به همه دنیا و برای همه مستضعفین، برای نجات همه مستضعفین به همه دنیا صادر بشود و همه همان راهی که برای شما هست و غلبه کردید بر دشمن اسلام و دشمن ملت، مستضعفین هم غلبه کنند بر مستکبرین.(همان، ج 13، ص 21)
در جایی دیگر میفرماید: ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدرو انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی صلیالله علیه و آله است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی، مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان ارواحنا فداه هموار میکنیم... خداوندا! انقلاب اسلامی ما را به انقلاب مصلح کل متصل فرما».(همان، ج 20، 347-345).
امام(ره) با گفتمانسازی مهدویت بر آن است تا همه سرمایه وجودی ملت و دولت اسلام به سمت قیام مهدوی(عج) جهتگیری شود؛ زیرا چنین گفتمانی هم موجب قیامها علیه مستکبران و ظالمان میشود و هم امید و انگیزه را در دلها زنده نگه میدارد و این چیزی است که مستکبران و ظالمان از آن ناخشنود هستند؛ زیرا پاشیدن بذر یاس و نومیدی در دلهای مردم است که پایههای حکومت مستکبران و ظالمان را تقویت و تحکیم میکند و گفتمان مهدویت(عج) در حقیقت موجب سستی بنیاد حکومت ظالمان و مستکبران میشود. ایشان بر همین اساس، در هر زمانی تلاش میکند تا این گفتمان را زنده نگه داشته و مردم را به آن سمت و سو رهنمون سازد تا در چارچوب چنین گفتمانسازی موفقیت را برای بشریت رقم زند. ایشان میفرماید: اگر عید ولادت حضرت رسول - صلیالله علیه و آله و سلم - بزرگترین عید است برای مسلمین از باب اینکه موفق به توسعه آن چیزهایی که میخواست توسعه بدهد نشد، چون حضرت صاحب - سلامالله علیه - این معنا را اجرا خواهد کرد و در تمام عالم زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد به همه مراتب عدالت، به همه مراتب دادخواهی، باید ما بگوئیم که عید شعبان ، عید تولد حضرت مهدی - سلامالله علیه - بزرگترین عید است برای تمام بشر. (صحیفه امام، جلد 12 - صفحه 482)
ایشان با اشاره به حمایتها و امدادهای غیبی خداوند و امام زمان(عج) نسبت به حرکتهای صالح و مردمی میفرماید: امروز سایه اسلام روی سر شماست؛ امام زمان به شما نظر دارد، پیغمبر اکرم به شما نظر دارد، خدای تبارک و تعالی پشتیبان شماست.(صحیفه امام، ج 6، ص 272)