چو گرد بر سر راهش نشستهام ... (شعر)
سعید بیابانکی
خدا کند که بهار رسیدنش برسد
شب تولد چشمان روشنش برسد!
چو گرد بر سر راهش نشستهام شب و روز
به این امید که دستم به دامنش برسد
هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ
که آن انارترین روز چیدنش برسد!
!...بر این مشام و بر این جان چه میشود یا رب
نسیمی از چمنش، بویی از تنش برسد ...
خدا کند که بهار رسیدنش برسد
شب تولد چشمان روشنش برسد!
چو گرد بر سر راهش نشستهام شب و روز
به این امید که دستم به دامنش برسد
هزار دست پر از خواهشند و گوش به زنگ
که آن انارترین روز چیدنش برسد!
!...بر این مشام و بر این جان چه میشود یا رب
نسیمی از چمنش، بویی از تنش برسد ...