kayhan.ir

کد خبر: ۴۵۸۰۷
تاریخ انتشار : ۰۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۲۴

روش‌ها و بسترهای رسیدن به همدلی و همزبانی

همدلی در اعتقاد و همزبانی در روش و تبیین باورها و اعتقاد می‌بایست در جهت اصلاح امور جامعه و پیشبرد اهداف متعالی باشد. نویسنده با مراجعه به آموزه‌های دینی بر آن است تا بخشی از روش‌ها و بسترهای رسیدن به این هدف را تبیین کند.


 علی فرازنده

 قرآن و عترت(ع) محور همدلی و همزبانی
خداوند در آیات بسیاری از جمله آیه 103 سوره آل عمران می‌فرماید: و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید: آنگاه که دشمنان یکدیگر بودید، پس میان دل‌های شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این‌گونه، خداوند نشانه‌های خود را برای شما روشن می‌‌کند، باشد که شما راه یابید.
از آیه 108 همین سوره بر می‌آید که اعتصام مومنان به حبل الهی یعنی قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، از آیات الهی است. امام باقر(ع) در این باره می‌فرماید: و اعلم ان الالف من الله و الفرک من الشیطان؛ بدان که انس و الفت گرفتن (با دیگران) از خداوند و دشمنی از شیطان است.(کافی، ج 5،‌ص 500، ح 1)
بر اساس آیه فوق خداوند میان خود و خلق ریسمانی آویخته تا مومنان با آویختن به آن به سوی خدا بروند و از عنایات و فضل الهی بهره برده و به کمال برسند و سعادت دنیا و آخرت را به دست آورند.
البته باید توجه داشت که آویختگی حبل‌الله به معنای آن است که خداوند آن را نینداخته بلکه یکی از دو طرف این حبل در دست خدا و طرف دیگرش در دست مومنان است. در روایت معروف پیامبر(ص) فرمود: من دو چیز ارزشمند در میان شما می‌گذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم، اگر به آنها چنگ بزنید، هرگز گمراه نمی‌شوید.. کتاب‌الله یک طرف آن در دست خداوند سبحان و طرف دیگرش در دست شماست.(مستدرک الوسائل، طبرسی، ج 7، ص 255؛ شرح احقا‌ق‌الحق، ج 5، ص 28؛ بحارالانوار، ج 37، ص 168)
مومنان با تمسک‌جویی به این حبل الهی و ریسمان آویخته میان آسمان و زمین می‌توانند در مسیر تعالی و کمال گام بردارند و آن را سبب و وسیله‌ای برای رشد و کمال و سعادت دنیا و آخرت خود قرار دهند.
پس محور اتحاد و همدلی و حتی همزبانی که در این آیه مورد بحث بیان می‌شود‌،‌ همان حبل‌الله و قرآن کریم و عترت معصوم پیامبر(ص) است.
خداوند بیان می‌کند کسانی که به حبل الهی تمسک جستند در سایه آن توانستند به یک فهم و زبان و روش مشترک در زندگی دست یابند و تالیف قلوب انجام گرفته و دل‌ها به هم نزدیک شده و همدلی تحقق یابد و هرگونه تفرقه در اعتقاد و باورها و گفتارها و رفتارها از میان برود.
اتحاد و وحدت جامعه، خاستگاه همدلی و همزبانی
همچنین از این آیه به دست می‌آید همدلی و همزبانی، خاستگاه و ریشه اتحاد و وحدت جامعه است؛ زیرا اگر حبل‌الله، یعنی همان کتاب‌‌الله و عترت طاهره(ع) به عنوان قرآن ناطق و مجسم، بنیاد جامعه و امت اسلامی است، در حقیقت عقاید و احکامی که در قرآن بیان و از سوی آنان مطرح می‌شود، اصولی است که امت را می‌سازد؛ زیرا امت به گروهی از افراد گفته می‌شود که از یک ریشه و به سمت مقصد واحدی در حرکت هستند. در حقیقت قلوب آنان با فکر و عقیده واحدی پیوند خورده و با هم الفت می‌گیرد.
همدلی و همزبانی در جهت اصلاح امور فاسد
همچنین از آیه 103 سوره آل عمران به دست می‌آید که همدلی و همزبانی که در سایه قرآن و حبل‌الله به دست می‌آید، در راستای اصلاح امور فاسد جامعه و امت خواهد بود؛ زیرا جامعه پیش از آن،‌ گرفتار اختلاف و دودستگی بوده و شرایط برای تسلط دشمنان و کشتار و فساد فراهم بوده است؛ اما پس از نزول قرآن و تمسک امت به حبل‌الله، دو دستگی از میان رفت و فسادی که در جامعه رشد کرده و آتش فتنه همه جامعه را در بر گرفته بود، به اتحاد و وحدت تبدیل شد و الفت در میان آنان برقرار شد و مردم، همدل و همزبان شدند؛ یعنی در افکار و عقاید و در حوزه عقیده قلبی به وحدت و در روش و بیان نیز به اتحاد رسیدند.
البته این همدلی و همزبانی در زمانی تحقق می‌یابد که افراد جامعه بخواهند دست از اختلاف در افکار و عقاید برداشته و با زبانی مشترک و روشی یکسان آن عقاید و افکار را در جامعه اجرایی کنند.
قرآن می‌فرماید: خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه خودشان تغییر روش دهند و هنگامی که خداوند برای ملتی به دلیل اعمالشان بدی بخواهد، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد و غیر از خدا حمایتگری برای آنان نخواهد بود.(رعد، آیه 11)
بنابراین، مردم مسلمان باید بخواهند تا با قرار دادن حبل‌الله به عنوان محور وحدت و اتحاد، به همدلی و همزبانی برسند و از زبان مشترک برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده و از هرگونه اختلاف رهایی یابند.
البته تحقق این هدف زمانی خواهد بود که هر کسی با مسئولیت و نقش اجتماعی خود آشنا بوده و به آن پایبند باشد. یعنی بر اساس همان سفارش پیامبر(ص) عمل کند که فرموده است: کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته؛ همه شما سرپرست و مسئول هستید و درباره زیر دستانتان بازخواست می‌شوید.(جامع‌الاخبار، ص 119)
اگر دیده شود کسی می‌کوشد تا در عقاید و اصول اساسی امت، شبهه‌افکنی کند و به تغییر آن اقدام نماید یا بخواهد با تحریف‌گری زبان مشترک را از میان بردارد، می‌بایست با او به عنوان یک تهدید برخورد و مقابله کرد و به حکم امر به معروف و نهی از منکر او را نخست با زبان و سپس با تحکم و تهدید و نهایت حکم و اجرای قضایی آن، به سمت هنجارها سوق داد و از نابهنجارها دور داشت؛ چرا که هر یک از اعضای امت اسلام نسبت به دیگری از نوعی ولایت در این زمینه برخوردار است.(توبه، آیه 71)
در حقیقت تحریف‌گری نوعی ایجاد اختلاف در حوزه همدلی و بویژه همزبانی است؛ زیرا تحریف‌گران بر آن هستند تا با تغییر در واژگان و اصطلاحات و تغییر مفهومی آن، زبان مشترک را به اختلاف زبانی بکشانند؛ به عنوان نمونه هر دو به ظاهر واژه آزادی را بیان کرده و خواهان آن می‌شوند، ولی مراد یکی  آزادی به معنای بی‌بند و باری و رهایی از هرگونه تقیدات قانونی و هنجاری است، در حالی که مراد دیگری از آزادی رهایی از هواهای نفسانی است.
در طول تاریخ دشمنان با تحریف‌گری تلاش کردند تا همزبانی را از میان برداشته و همدلی مردم و امت‌ها را این‌گونه مخدوش کنند و به اختلاف بکشانند. بسیاری از جنگ‌های طایفه‌ای و مذهبی در میان یک امت و شریعت بر اساس همین تحریف‌گری و فقدان زبان مشترک پدیدار شده است؛ زیرا با تحریفی که صورت گرفت، زبان مشترک و فهم مشترک از میان رفت و در نهایت همدلی در عقاید به اختلافات عقیدتی تبدیل و جامعه به فساد و تباهی کشیده شد و جنگ و کشتار میان مردم پدید آمد.
از آیه 11 سوره رعد به دست می‌آید که همدلی و همزبانی و اصلاح امور فاسد جامعه زمانی تحقق خواهد یافت که هر یک از افراد جامعه بخواهد به اصلاح نفس خود پرداخته و خود را از هرگونه عوامل اختلاف و فسادانگیزی چون کبر و غرور و شیطنت و دیگر رذایل اخلاقی پاک نموده و به اصلاح کردار و رفتار و گفتار خویش بپردازد. در این صورت است که اصلاح دیگران و جامعه، شدنی و دست یافتنی است. امام علی(ع) دراین باره می‌فرماید: من لم یصلح نفسه لم یصلح غیره؛ هر کس خودش را اصلاح  نکند، نمی‌تواند دیگران را اصلاح نماید.(غررالحکم، ح 8990)
کسانی که به اصلاح خود و سپس جامعه می‌پردازند و طیف مصلحان واقعی را تشکیل می‌دهند، دنیا و آخرت‌شان بسیار خوب و سعادتمند خواهد بود؛ زیرا این گروه از مصادیق مقربان الهی هستند چنان‌که امام کاظم(ع) می‌فرماید: طوبی للمصلحین بین الناس، اولئک هم المقربون یوم القیامه؛ خوشا به حال اصلاح‌کنندگان بین مردم، که آنان همان مقربان روز قیامتند. (تحف‌العقول، ص393)
همدلی و همزبانی عالمان و حاکمان، کلید وحدت و اصلاح
شکی نیست که در میان امت اسلام برخی به سبب موقعیت و برتری اجتماعی، از جایگاه موثرتری برای تغییر و اصلاح برخوردارند. به این معنا که اگر این طبقه اجتماعی به اصلاح خود پردازد تأثیر بسیار شگرف و گسترده‌تری در جامعه و اصلاح امور آن خواهد داشت. از مهم‌ترین طبقات تأثیرگذار که الگوی رفتاری امت هستند می‌توان به عالمان و حاکمان جامعه اشاره کرد.
از آنجایی که مردم تابع دین و آئین رهبران خویش هستند، نقش تعیین‌کننده‌ای در صلاح و فساد امور جامعه و کاهش یا افزایش اختلاف در میان امت خواهند داشت. پیامبر(ص) می‌فرماید: صنفان من امتی اذا صلحا صلحت امتی و اذا فسدا، فسدت امتی، قیل یا رسول‌الله و من هما؟ قال. الفقهاء و الأمراء؛ دو گروه از امت من اگر صالح شوند، امتم صالح می‌شوند و اگر فاسد شوند، امتم فاسد می‌شوند. عرض شد ای رسول خدا آن دو گروه کدامند؟ فرمودند: عالمان و حاکمان. (خصال، شیخ صدوق، ص37)
پیامبر(ص) در جایی دیگر توضیح می‌دهد که امیران و کارگزاران هر جامعه برآمده از خود جامعه هستند و می‌توان گفت که آنان آینه تمام‌نما و تمام‌قد در جامعه‌ای بوده و اگر بخواهیم درباره جامعه‌ای قضاوت کنیم باید با نگاهی به رهبران آنها به تحلیل جامعه و توصیف آن بپردازیم.
به این معنا که رهبران هر جامعه، نمادهای آن جامعه هستند؛ چرا که فرزندان خلف و ناخلف همان جامعه‌ای هستند که آنان را به عنوان رهبر انتخاب کرده و بر سر کار گذاشته‌اند. اگر رهبران جامعه‌ای صالح باشند گویای این معناست که اکثریت مردم آن جامعه اهل صلاح بوده و خواهان آن هستند؛ اما اگر رهبران و کارگزاران هر جامعه‌ای افرادی فاسد باشند این رهبران خود گواهی روشن از وضعیت فاسد جامعه است. از این‌رو پیامبر(ص) می‌فرماید: عمالکم اعمالکم، کما تکونون، یولی علیکم؛ کارگزاران شما (نتیجه) اعمال شما هستند، همان‌گونه که هستید، بر شما حکومت می‌شود. (شرح شهاب‌الاخبار، ص260)
پس اگر دیده شود که رهبران امت در برابر ظلم، سکوت می‌کنند یا به ندای مستضعفان و مظلومان جهان اعتنایی نمی‌کنند و براساس آیه 75 سوره نساء به نبرد با ظالمان در هر جای جهان نمی‌روند و دست‌کم به حمایت زبانی از مظلومان و مستضعفان جهان بر نمی‌خیزند، می‌توان از این رفتار و عملکرد رهبران و کارگزاران حکومت دانست که امت و جامعه‌ای که این رهبران بر آن حاکم هستند، خود از چنین خصلت سکوت و بی‌طرفی ظالمانه برخوردار هستند؛ اما اگر رهبران امت و جامعه به دفاع بپردازند و دست‌کم به فریاد کمک‌خواهی امت اسلام گوش دهند، می‌توان دانست که آن جامعه نیز سرزنده و فعال است که چنین رهبرانی دارد؛ زیرا پیامبر(ص) فرموده است: من اصبح لا یهتم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک‌خواهی کسی را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست. (کافی، ج2، ص164، ح5)
امام‌علی(ع) براساس آموزه‌های قرآنی، همدلی و همزبانی با مظلوم را به عنوان یک آئین جهانی مطرح می‌کند و می‌فرماید: کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا؛ پیوسته دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید. (نهج‌البلاغه، از نامه47)
حال اگر دیده شود که در همین جامعه، حقوق مظلوم تضییع می‌شود و داد از کسی برنمی‌آید، می‌توان دریافت که آن امت و جامعه تا چه اندازه فاقد اتحاد و وحدت و همدلی و همزبانی هستند؛ زیرا این تضییع حق مظلوم خود گواهی دیگر است بر آنکه امت به وحدت در عقیده نرسیده تا همدل باشد و در روش و رفتار هنوز اختلاف دارد که همزبان با یکدیگر فریاد مظلوم را پاسخ درخور و مناسب نمی‌دهند. ازنظر پیامبر امتی که حق ضعیف در آن پایمال می‌شود، امت قابل ستایشی نیست تا الگو و سرمشق دیگر جوامع قرار گیرد. آن حضرت می‌فرماید: ملتی که نتوان در میان آنان بدون دلهره، حق ضعیف را از قوی گرفت، هرگز قابل ستایش نیست. (تحف‌العقول، ص142)
آنچه از آیات و روایات به دست می‌آید، همدلی و همزبانی امت در قالب وحدت عقیده و اتحاد در عمل و روش، عامل مهمی است که جامعه به الفت دست یافته و افراد چنان با هم منسجم و نزدیک می‌شوند که دشمنان نمی‌توانند در میان آنان رخنه پیدا کرده و به مقاصد شوم خویش برسند.
اما اگر مردم و جامعه به جای همدلی و همزبانی گرفتار اختلاف شوند و به سبب تمسک به متشابهات به جای محکمات در حوزه عقیده و به سبب اختلاف در زبان و روش و عمل در دام تحریف‌گری بیفتند، باید بدانند که گرفتار هلاکت و نابودی می‌شوند به‌طوری که نام و نشانی از آنان به جا نخواهد ماند. از همین‌رو خداوند از امت اسلام می‌خواهد تا در عقیده، همدل و در رفتار و بیان و عمل همزبان باشند و در سایه قرآن و عترت(ع) عمل کنند، چنانکه در آیات 59 سوره نساء و 55 سوره مائده و 61 سوره آل‌عمران بویژه آیه 46 سوره انفال می‌فرماید: و أطیعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا ان‌الله مع الصابرین؛ و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود و صبر کنید که خدا با شکیبایان است.
پیامبر(ص) نیز می‌فرماید: لاتختلفوا، فان من کان قبلکم اختلفوا فهلکوا؛ با هم اختلاف نکنید، که پیشینیان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند. (کنزالعمال، ح894)
بنابراین، با همدلی و همزبانی می‌توان، هم وحدت عقیده و اتحاد در عمل و روش را حفظ کرد و هم به اصلاح امور فاسد جامعه پرداخت و اجازه نداد تا زمینه برای نفوذ دشمنان در جامعه باقی بماند.