kayhan.ir

کد خبر: ۴۴۵۹۰
تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۱

اخبار ویژه


مسابقه مدیران فرهنگی برای دلجویی از ضد انقلاب

در حالی که مهدی خزعلی به دلیل تعطیلی قانونی غرفه‌اش در نمایشگاه کتاب، صفت «دریوزگی» را به وزیر ارشاد نسبت می‌دهد، عباس صالحی، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، به منزل وی رفت تا از او دلجویی کند!
اما این نخستین نمونه از این دست رفتارهای مدیران فرهنگی دولت نیست و پیش از این هم مواردی از این دست وجود داشته است. سایت فردا در تحلیل ماجرای اخیر و تشریح موارد پیشین نوشت: ماجرا از گرفتن غرفه و حضور غیر قانونی انتشارات وابسته به مهدی خزعلی در نمایشگاه کتاب و بسته شدن قانونی این غرفه به خاطر خوداظهاری دروغ در تعداد کتابهای چاپ شده این انتشارات شروع می‌شود که برخلاف آیین نامه نمایشگاه بود. این اتفاق البته طبق معمول با فحاشی و توهین‌های معمول وی به نظام و مسئولین همراه می‌شود. تا جایی که وی به وزیر ارشاد صفت «دریوزگی» نسبت می‌دهد! اما در مقابل این اتفاق سید عباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر ارشاد به جای دفاع از برخورد با متخلف و اهمیت ندادن به لمپن بازی‌های رسانه‌ای یک عنصر معاند، برای دلجویی به منزل او می‌رود! عذرخواهی می‌کند و قول جبران زیان مالی را نیز می‌دهد! صالحی البته برای فرار از انبوه سؤال‌ها ترجیح می‌دهد ژست معلم اخلاق به خود بگیرد. پس از این اتفاق است که در مقابل بی‌ادبی‌های چنین فردی، وزیر ارشاد می‌گوید: «فحاشی به سران نظام، طبیعت مهدی خزعلی است!» تا مشخص شود آزموده را آزمودن در مورد چنین جریانی همچنان خطاست!
پیش از این هم شخص وزیر ارشاد در تشییع سیمین دانشور مزد چنین برخوردهایی را از محمود دولت‌آبادی با نشستن در کنار او گرفته بود که بی‌ادبانه و متبخترانه در صندلی کناری وزیر جمهوری اسلامی سیگار می‌کشید دود آن را به ریه‌های جناب وزیر حواله می‌کرد!
در نقطه دیگری از پایتخت محمدرضا شجریان که سابقه چند ساله اخیر وی در غلتیدن به دامان دشمنان خارجی ایران و جولان دادن در رسانه‌های ضد ایرانی و توهین‌های او به مردم و ارزش‌های ملی از یاد کسی نرفته به بازدید یک نمایشگاه نه چندان مشهور نقاشی در نیاوران می‌رود. تااینجای کار هم مشکلی وجود ندارد چرا که او با همان کراوات زرشگی همیشگی از حقوق شهروندی‌اش در سایه جمهوری اسلامی استفاده می‌کند. اما در کمال تعجب اینجا هم مدیر فرهنگسرای نیاوران آغوش باز می‌کند و با ذوق زدگی به استقبال کسی می‌رود که هر چند در موسیقی اسمی دارد اما این سالها بزرگترین بی‌مهری‌ها را به مردمش کرده است. جالب آنکه از شدت ذوق زدگی خبر این بازدید و تصاویرش نیز از طریق روابط عمومی به رسانه‌ها ارسال می‌شود!
آن سوی دیگر در سازمان سینمایی مشخص نیست چه در حال رخداد است تا جایی که برای اکران یک فیلم سینمایی لبریز از سیاه‌نمایی و توهین به مردم شورای صنفی نمایش به دروغ‌گویی روی می‌آورد و رسماً اعلام می‌کند فیلم اکران نخواهد شد اما دو روز بعد فیلم روی پرده سینماها می‌رود و از سوی رسانه‌ها عنوان «اکران قاچاقی» می‌یابد. جالب آنجاست که این فیلم حتی بدون انجام یک اصلاحیه از مواردی که وزارت ارشاد طی این مدت به فیلم‌ساز اعلام کرده بود روی پرده سینما رفته است تا حجت‌الله ایوبی که زمزمه‌های تحرکاتش برای انتخابات مجلس به گوش می‌رسد، دل فیلم‌سازی را بدست بیاورد که همین فیلمش در جشنواره‌های ضد ایرانی خارجی تحویل گرفته شده است! خانم بنی اعتماد البته پیش از اینها در جشنواره فجر آقای ایوبی و بقیه مدیران را با جمله تاریخی خود مورد نوازش داده بود که «از مادر زاییده نشده کسی که جلوی فیلم مرا بگیرد!»
اینها تنها نمونه‌های کوچک است از آنچه این روزها در گوشه و کنار فرهنگ مملکت رخ می‌دهد. و گرنه کنار هم قرار دادن آنچه در این دو سال بر فرهنگ گذشته اوضاع اسفبارتری را ترسیم خواهد کرد. از تدفین گروه زیرزمینی سگ‌های زرد در قطعه هنرمندان تا آلبوم خواننده زن و تئاترهای وهن‌آمیز و مجوز به کتابهای ضد دین و... گویا جریانی با نیم نگاهی به انتخابات پیش روی مجلس تلاش دارد در سایه عدم تسلط وزیر بر مسائل فرهنگی و تساهل نهادهای نظارتی مسئول اوضاع فرهنگ را به دوران سیاه مهاجرانی و خاتمی بازگرداند اما قطعاً ادامه مسئله به این سادگی‌ها نخواهد بود.
جا دارد یک بار دیگر جملات تاریخی و فراموش ناشدنی رهبر معظم انقلاب به عنوان اولویت‌های نهادهای فرهنگی خطاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست حجت‌الاسلام حسن روحانی را با هم مرور کنیم و آن را با سیاست‌های فرهنگی دولت یازدهم مقایسه کنیم: «با توجه به جبهه بندی جدی میان هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی و معارضان عنود با انگیزه آن، شورایعالی انقلاب فرهنگی باید با برخورد فعال و مبتکرانه با این جبهه‌بندی آشکار فرهنگی، دلبستگان فرهنگ دینی و انقلابی را در داخل و خارج کشور دلگرم و امیدوار و مطمئن و معارضان را نگران و ناامید کند.»



دنیس راس: توقع بیجا نداشته باشید آمریکا نمی‌تواند از قدرت ایران بکاهد


در آستانه نشست کمپ دیوید مشاور سابق رئیس جمهور آمریکا از اعراب خواست سطح توقع خود را از این نشست برای کاستن از نفوذ ایران در منطقه پایین بیاورند زیرا با توجه به جایگاه ایران، ‌دولت آمریکا نمی‌تواند گامی عملی در این خصوص بردارد.
«دنیس راس» در مصاحبه‌ای مطبوعاتی با اشاره به این که نشست کمپ دیوید در حالی برگزار می‌شود که شرایطی دشوار بر منطقه و روابط بین اعراب و آمریکا حاکم است، گفت: نگاه اعضای شورای همکاری خلیج فارس به نقش منطقه‌ای ایران با نگرش آمریکا تفاوت دارد، این در حالی است که آمریکا در آستانه امضای توافقنامه هسته‌ای با ایران قرار دارد و با امضای این توافقنامه تحریم‌های آمریکایی و بین‌المللی علیه تهران لغو می‌شود.
وی این تفاوت نگرش دو طرف را حول محور لغو تحریم‌های ایران دانست و افزود: برخلاف اینکه کشورهای عربی چنین توافقی را به شرط این که مانع دستیابی ایران به سلاح اتمی شود، رد نمی‌کنند، اما معتقدند که رفع تحریم‌ها سبب می‌شود توانمندی و نفوذ ایران در منطقه تقویت شود.
از دید دولت آمریکا یافتن مکانیزمی که مانع چنین استفاده‌ای از جانب ایران از فواید این توافق هسته‌ای شود، دشوار است و واشنگتن نمی‌تواند از نشست کمپ دیوید در این زمینه به اعراب راه حلی مطمئن و رضایت‌بخش ارایه کند.
مشاور سابق اوباما، دولت آمریکا را فاقد توان کافی برای مقابله با نفوذ ایران دانست و اذعان کرد: واشنگتن راهکارهایی منطقه‌ای برای مشکلات مهم‌تر پیشنهاد می‌کند اما قدرت عملی برای تأثیرگذاری ندارد زیرا در هیچ یک از این مشکلات منطقه در چند سال گذشته حضور عملی نداشته است.
راس در پایان با این توصیه به اعراب و آمریکایی‌ها که سطح انتظارات خود را از نشست کمپ دیوید و نتایج احتمالی آن پایین بیاورند، تأکید کرد که موانعی حقیقی سر راه طرفین است، موانعی که با توجه به موضع مقتدرانه ایران و ناگزیری دولت آمریکا برای آرام کردن مقابله‌اش با تهران تا امضای توافق هسته‌ای، یافتن راهکار برای آنها را آسان نمی‌کند.



امکانات دانشگاه آزاد دوباره هزینه انتخابات می‌شود؟


آیا پول دانشجویان دانشگاه آزاد مجدد برای نامزدهای انتخاباتی هزینه می‌شود؟
وبسایت فردا با طرح این پرسش نوشت: دانشگاه آزاد اسلامی که در زمان مدیر اسبق عملا به حیاط خلوت یک گروه سیاسی تبدیل شده بود به نظر می‌رسید بعد از او دیگر شاهد استفاده ابزاری از این فضای علمی به نفع احزاب و جریانات سیاسی نباشیم.
اما با روی کار آمدن دولت یازدهم یکی از اولین اقدامات شورای عالی انقلاب فرهنگی متشکل از وزرای  روحانی بازگرداندن مدیریت این مجموعه به ریل سابق بود. این‌بار به جای عبدالله جاسبی، حمید میرزاده سکان اداره این مجموعه عظیم را عهده‌دار شد. میرزاده اما به جای یک گروه سیاسی پای یک جریان سیاسی را به دانشگاه آزاد و مناصب آن باز نمود. این کادرسازی کاملا  هدفمند و برنامه‌ریزی شده با هماهنگی کامل میرزاده، معاون فرهنگی دانشگاه آزاد و بوسیله اداره کل تشکل‌های سیاسی این دانشگاه با هدف تاثیرگذاری بر انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در سال جاری صورت پذیرفته است.
فردا می‌افزاید: همزمان با این تحرکات شاهد بخشنامه‌ا‌ی تحت عنوان «تسهیل فعالیت تشکل‌های اسلامی سیاسی دانشجویان» بودیم که از سوی رئیس دانشگاه آزاد به همه واحدها ابلاغ شد. بخشنامه‌ای جنجالی که به نظر می‌رسد به دنبال محدود کردن بسیج دانشجویی آن هم در آستانه انتخابات مجلسین باشد. هر چند بسیج دانشجویی با اقدام به موقع خویش و نامه‌نگاری و شکایت از طریق مجاری قانونی موضع مناسبی در قبال این بخشنامه گرفت اما سوال اساسی اینجاست که مدیریت دانشگاه آزاد  با چه ادله‌ای به خود اجازه می‌دهدکه فعالیت تشکل‌های دانشجویی را با اعمال سلیقه محدود کند؟
257 مسئول بسیج دانشجویی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در نامه‌ای به دکتر میرزاده با بیان اینکه بسیج دانشجویی تاکنون هیچ توضیح وپاسخ منطقی درخصوص چرایی بخشنامه غیرقانونی دانشگاه آزاد برای محدودسازی بسیج دانشجویی دریافت نکرده است، اعلام کرده‌اند: «این در حالی است که مسئولین در حالی که در دوره مدیریت میرزاده تشکل‌های مستقل دانشگاه با انواع سختگیری‌ها و عدم همراهی مواجه هستند، سرانه ده برابر شده فرهنگی دانشگاه در اختیار عناصر تابلودار انجمن تهران جهت کادرسازی انتخابات مجلسین قرار گرفته است. با وجود اینکه اتحادیه‌های دانشجویی سابق دانشگاه آزاد بدون فعالیت رها شده‌اند، تلاش‌های فراوانی برای تشکیل اتحادیه چهارم با تخلفات گسترده قانونی صورت می‌گیرد.
برقراری ارتباط با کاندیداهای اصلی اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس برای اعمال نفوذ در لیست‌های انتخاباتی در دستور کار یکی از معاونت‌های دانشگاه آزاد و نهاد زیرمجموعه آن قرار گرفته است.
فردا نوشت: گویی اطرافیان هاشمی رفسنجانی حافظه تاریخی خود را از دست داده‌اند و امروز دوباره به کسانی دل بسته‌اند که در برهه‌های حساس همیشه در مقابل وی ایستاده‌اند، تجربه مقابله با رادیکال‌ها در دوران سازندگی و تقابل تندروها با دولت، انتخابات مجلس ششم و ریاست‌جمهوری سال 84 به وضوح نشان می‌دهد که مجیزگویی‌های عده‌ای خاص اطراف هاشمی رفسنجانی بیش از آنکه ناشی از دل بستگی‌های فکری و عقیدتی به وی باشد تنها به دلیل نفوذ وی است.
یادآور می‌شود مهدی هاشمی یکی از عناصری بود که از امکانات دانشگاه آزاد برای مصارف انتخاباتی و فراتر از آن فتنه‌انگیزی استفاده می‌کرد.



الاخبار: کاخ سفید از خشم رهبر ایران می‌ترسد


«کاخ سفید از خشم رهبر ایران می‌ترسد». این تحلیل را روزنامه لبنانی الاخبار منتشر کرده است.
سرکیس نعوم ضمن ملاقات‌هایی که با برخی مقامات فعلی و سابق آمریکا داشته، در الاخبار می‌نویسد: از یکی از مقامات سابق آمریکا که به طور جدی پیگیر اوضاع منطقه به خصوص سوریه و لبنان و ایران بود و در این حوزه کار می‌کرد و در حال حاضر به عنوان پژوهشگر همچنان در این زمینه کار می‌کند، درباره پرونده هسته‌ای ایران پرسیدم، گفت: «مشکل در توافق نیست. من با توافق موافقم. اما ایرانی‌ها گمان می‌کنند که آمریکا است که به توافق نیاز دارد نه خودشان، یا این که فکر می‌کنند ما بیشتر از آنها به این توافق نیاز داریم. برای همین در یک آن با زرنگی و ذکاوت و ماجراجویی و دشمنی برخورد می‌کنند.»
به گزارش دیپلماسی ایرانی، نعوم از قول مقام سابق آمریکایی نوشت: به همین دلیل جمهوریخواهان در آمریکا و به همراه آنها اسرائیل می‌ترسند، به ویژه که آنها می‌دانند که کاخ سفید اوباما از جمله وزارت امور خارجه تمام تلاش خود را می‌کنند تا انتقادهای آنها را تلطیف کنند یا اعتراض‌ها را بی‌اثر کنند مبادا که رهبر ایران خشمگین شود. حتی در موضوع سوریه تلاش می‌کند که ایران را عصبانی نکند به خصوص که به هر مناسبتی مذاکره کنندگان هسته‌ای ایران از جمله محمد جواد ظریف پایبندی خود را به مواضع همیشگی‌شان در مورد آن چه در سوریه می‌گذرد و به خصوص از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه بیان می‌کنند. برای همین جان‌کری، وزیر امور خارجه آمریکا گفت که ما آماده مذاکره با اسد هستیم یا به عبارت دیگر گفت که ما چاره‌ای جز مذاکره با او نداریم اما بعداً به دلایل روشن از این موضع خود عقب نشست. سوزان رایس، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور اوباما نیز وقتی که از او درباره سوریه پرسیدند، گفت: «وضعیتش از لحاظ انسانی وحشتناک است.» چیزدیگری هم اضافه نکرد.
مقام سابق گفت: «حتی نتانیاهو حاضر بود بگوید: «من موافق توافق هسته‌ای با ایران هستم و اعتراضی به حفظ غنی‌سازی اورانیوم با غلظت کم توسط ایران ندارم.» اما به او توصیه کردند که این کار را نکند. برای همین دوباره تکرار کرد: «من با توافق موافقم اما بعد از آن چه به دست می‌آید در حالی که بنا باشد تحریم‌های ایران لغو شوند بدون این که هیچ تفاهمی با ایران بر سر قضایای مختلف منطقه‌ای به دست آید؟ چه خواهد شد اگر ایران به دخالت‌های خود در عراق و سوریه و لبنان ادامه دهد؟ باید با ایران در تمامی این زمینه‌ها صحبت کرد.» ببین، یک چارچوب توافقی سیاسی است که با ایران بر سر آن توافق شده است. اما باید بعد از آن با ایران از مسائل منطقه‌ای گرفته تا جزئیات فنی گفت‌وگو کرد. اوباما می‌ترسد اگر توافق به دست نیاید، بحران اوج بگیرد و وضعیت اقتصادی آمریکا بدتر شود.
به گزارش الاخبار مقام سابق آمریکایی که معرفی نشده در ادامه گفته است: «مشکل کاخ‌سفید سوء فهم یا عدم فهم بسیاری از امور جاری در منطقه است. ما در آمریکا فکر می‌کنیم که دنیا مثل ما فکر می‌کند و مثل ما نقشه می‌کشد، و قواعد و معیارهایی که به آن استناد می‌کند و براساس آن برای مواجهه با حوادث نقشه می‌کشد مشابه همان قواعد و معیارهای ما است. در حالی که این صحیح نیست. مثلاً عراق را در نظر بگیرید. عده‌ای این جا در آمریکامی‌گویند که حیدرالعبادی، نخست‌وزیر عراق آدم دانایی است و دولت او شامل همه طیف‌های ملت عراق می‌شود. در حالی که این اراده ایران است که اجرا می‌شود. به هر حال شاید رئیس جمهور اوباما، حالا خودش به تنهایی یا همراهانش در کاخ سفید،‌احساس نوعی مسئولیت و گناه نسبت به آن چه نیروهای آمریکایی در عراق مرتکب شدند، می‌کنند. برای همین نمی‌خواهد بار دیگر این اشتباهات تکرار شود.»
سرکیس نعوم همچنین می‌نویسد: بسیاری از ایرانی‌ها حتی ایرانیان مقیم خارج و آنها که میانه خوبی با جمهوری اسلامی ندارند، موافق ایران هسته‌ای هستند چون ایران را کشور مدرن و قدرتمند می‌دانند و خود را ملت با افتخاری می‌شمارند. ایرانی‌ها معتقدند از یک کشور شایسته و قابل اعتنا در خاورمیانه برخوردارند و به خود می‌بالند.