اخبار ویژه
مظلومنمایی مجمع روحانیون برای خائنین به نظام و مردم
عضو مجمع روحانیون درباره نامه این گروه به رئیسجمهور درباره خاتمی گفت: به دنبال ممنوعالتصویری و ممنوعالبیانی رئیس دولت اصلاحات اعضای مجمع بارها در جلسات مسائلی را درخصوص تحتالشعاع قرار گرفتن حقوق شهروندی در پی این اقدام مطرح میکردند، در نهایت با وجود این بحثها تصمیم گرفته شد که در این زمینه نامهای به رئیسجمهوری ارائه شود.
وی افزود: از آنجایی که رئیسجمهور مجری اجرای قانون اساسی است و وظیفه پاسداری از حقوق شهروندی را برعهده دارد و همچنین به این دلیل که ممنوعالتصویری رئیس دولت اصلاحات بدون استناد قانونی صورت گرفته است، تعدادی از اعضای مجمع از رئیسجمهور خواستند که در اینباره به افکار عمومی توضیح دهند.
عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: پس از ارسال این نامه، دفتر رئیسجمهوری نامهای به قوه قضائیه فرستاد و پاسخ سوال مجمع را از این قوه خواستار شد و رونوشت این نامه نیز به مجمع روحانیون ارسال شد.
محمدعلی ابطحی هم در گفتوگو با خبرگزاری آنا اظهار کرد: پاسخ این نامه دو شب گذشته در مجمع روحانیون مطرح شد و به دلیل اینکه محتوای نامه قید محرمانه داشت نمیتوانم درباره جزئیات آن اطلاعی ارائه دهم.
فضاسازی درباره ممنوعالتصویری «رئیس دولت اصلاحات» در حالی است که محدودیت اعمال شده نه به خاطر رئیس دولت اصلاحات بودن بلکه به عنوان میدانداری خاتمی و برخی اعضای مجمع روحانیون در آشوبافکنی 8 ماهه سال 1388 به نیابت از سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس بود. به عبارت دیگر خاتمی به خاطر صفت رئیس دولت اصلاحات بودن مورد اعتراض یا ممنوعیت نیست بلکه به اعتبار ایفای نقش عالمانه در آشوب آمریکایی- صهیونیستی سال 88 مورد موأخذه و سرزنش است به ویژه اینکه در محافل داخلی مدعیان اصلاحطلبی اذعان کرده که باور ندارد در انتخابات 88 تقلب (آن هم در حد 11 میلیون) صورت گرفته است. او با این حال یکی از دستاندرکاران اصلی آن آتشافروزی 8 ماهه بود و بعدها نیز این شجاعت و مروت را نداشت که همان اعتراف در محافل خصوصی اصلاحطلبان را برای اطلاع مردم به شکل علنی در رسانهها مطرح کند. بنابراین، این بزرگواری نظام بوده که برای جرم و جفایی این چنین هنوز مجازاتی اعمال نکرده است. در عین حال مسئله فتنه همانطور که رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت تصریح کردند خط قرمز نظام (و نه مسئله این دولت یا آن دولت) است و دولتمردان باید این خط قرمز نظام را محترم بشمارند چرا که اگر به تعبیر رهبر معظم انقلاب «رأی مردم حقالناس است» و فتنهگران اصرار بر زیرپا گذاشتن رأی مردم (جمهوریت) و هتاکی علیه اسلام- یا مجال فراهم کردن برای هتاکان- داشتهاند، بنابراین عوامل فتنه خط قرمز نظام محسوب میشوند.
یادآور میشود رهبر معظم انقلاب در دیدار سال گذشته اعضای هیئت دولت، نسبت به خلط جناحبندیهای سیاسی با خط قرمز نظام نسبت به فتنه هشدار دادند و تأکید کردند: «علایق اعضای دولت به برخی جناحهای سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناحبندیها شوند... در موضوع جناحبندیهای سیاسی همواره تاکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است اما در برخی موارد مسئله متفاوت است و باید حتما خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنهگران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان گونه که در جلسه رای اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تاکید کردند همچنان بر آن پایبند باشند.»
موضعگیری مجمع روحانیون در حالی است که خاتمی رئیس شورای مرکزی مجمع و برخی دیگر از اعضای آن نقش اصلی را در فتنهانگیزی سال 88 داشتند و هنوز هم حاضر نشدهاند میان فتنه بزرگی که یک سر آن آمریکا و انگلیس و اسرائیل و گروهکهای قسم خورده ضد انقلاب و جبهه دیگر آن انقلاب و نظام اسلامی است، موضع خود را مشخص کرده و نسبت به سران فتنه اعلام بیزاری کنند.
یادآور میشود برخی اعضای مرکزیت مجمع روحانیون (نظیر خاتمی) با دستاندرکاران و بازداشتیهای فتنه 88 در رفت و آمد بودهاند و این در حالی است که خود خاتمی در جلسات محفلی چندین بار اعتراف کرده که باور ندارد در انتخابات 88 تقلب صورت گرفته است.
ادعای تقلب اسم رمز فتنهگری و التهاب و آشوبگری اصلاحطلبان تندرو در خیانت بزرگ آن سال بود. فتنهگران وابسته به گروهکهای ضد انقلاب و جریان نفاق جدید- مستظهر به حمایت طیفهایی نظیر مجمع روحانیون- سرانجام کار اوباشیگری را به هتاکی علیه ساحت امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا کشاندند و این در حالی است که در 8 ماهه پیش از این ماجرای سیاه، به اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و امام و رهبری اهانت کرده بودند.
در حقیقت استارت آشوبافکنیها با اعلان راهپیمایی مجمع روحانیون کلید خورد و حال آن که سران این گروه در پستوها اذعان داشتند ادعای تقلب دروغ است.
با این اوصاف خون قربانیان فتنه و آشوب 88 همچنان بر دوش خاتمی و موسوی خوئینیها و یکی دو نفر از همقطارانشان در مجمع سنگینی میکند اما آنان که بهتر از هر کس میدانند مرتکب فساد فیالارض و محاربه شدهاند، با فرار به جلو میکوشند خود را مظلوم و محروم جلوه دهند.
خواست آمریکا از توافق اتمی مطیع کردن ایران است!
«آیا میتوان ایران را با توافق اتمی، سرانجام مطیع کرد؟ بعید است.»
این سؤال و پاسخ را روزنامه آمریکایی یو.اس.ی.تودی مطرح کرد و نوشت: ما به سرعت در حال نزدیک شدن به نقطه عطفی حساس در قرن جدید هستیم، برههای که مورخان از آن به عنوان مقطعی مهم در تغییر روابط آمریکا با خاورمیانه یاد میکنند. آن زمان حساس سیام ژوئن، پایان ضربالاجل تعیین شده برای امضای توافق نهایی با ایران است.
اگر این اتحاد به دستیابی به توافق نهایی منجر شود، میتواند به بازگشت ثبات به آشوب زدهترین منطقه روی کره زمین کمک کند. علاوه بر آن میتواند نشان دهنده نخستین پیشرفت در مذاکرات کاهش برنامه هستهای از زمانی باشد که رئیس جمهور اوباما پنج سال پیش توافقی را با روسیه به امضا رساند. اما هنوز جزئیات این توافق باقی مانده است و همه میدانند که شیطان در جزئیات نهفته است.
نویسنده در ادامه از سه بعد توافق ایران را مورد بررسی قرار داد. به اعتقاد وی روسیه و چین بیش از آنچه انتظار میرود قدرت دارند. آنها به عنوان اعضای دایم شورای امنیت از حق وتو برخوردارند هیچگاه با تحریمهای ایران موافق نبودهاند. علاوه بر آن که آنها تنها نیستند،به محض لغو تحریمها کشورهای اروپایی و آسیایی و آمریکا برای تجارت با ایران تلاش خواهند کرد. اگر ایران نقض پیمان کند،احتمالی که آن را باید جدی گرفت آنگاه برای از سرگیری تحریمهای این کشور به توافق نظر از جمله از جانب مسکو و پکن نیاز داریم.
از طرف دیگر باید اطمینان یابیم که همسایههای ایران از جمله عربستان سعودی، مصر و ترکیه که تردید دارند توافق هستهای بتواند به خلع سلاح ایران منجر شود، از اوضاع به وجود آمده برای تسلیح بیشتر خود استفاده نمیکنند.
یواسایتودی افزود: بازرسان آژانس باید دسترسی کامل به تأسیسات نظامی و غیرنظامی ایران داشته باشند. این موضوع هنوز مورد اختلاف است. به یمن مخالفتهای آیتالله خامنهای، رهبر معظم ایران فقدان بازرسی نظامی میتواند به کل توافق آسیب برساند. این مسئلهای نیست که باب میل ایران باشد.
روزنامه آمریکایی در پایان نوشت: حتی اگر اوضاع در سیام ژوئن هم خوب پیش برود، بعید است توافق هستهای دست کم در کوتاه مدت حاصل شود مگر این که ایران دیگر عملکردهای خود را به عنوان مثال حمایتش از اسد در سوریه، نفوذش در عراق و لبنان، دامن زدن به بحران یمن یا حمایت از تروریسم تغییر دهد. این در حالی است که اگر تحریمهای ایران لغو شود، پول بیشتری در اختیار این کشور خواهد بود تا صرف چنین فعالیتهایی کند.
مژدگانا که گربه عابد شد!
استاد سکولار دانشگاه تهران و حامی حذف دروس اسلامی از رشته علوم سیاسی، به علما و مراجع معترض به اظهارات ناپخته رئیسجمهور حمله کرد.
احمد نقیبزاده که 2 دهه پیش پیگیر حذف دروس اسلامی از رشته علوم سیاسی در دانشگاه تهران بود، در نامهای سرگشاده به حضرات آیات مکارم شیرازی و محمد یزدی نوشت: رئیسجمهور روحانی ما مطلبی گفتند که من فکر میکردم توضیح واضحات میدهند که میگویند وظیفه پلیس اجرای شرع و قرآن نیست و نمیدانستم که کار شرع و اجرای قوانین آن را میتوان به دست هر کس سپرد. وقتی اعتراض آیات عظام را دیدم از خود پرسیدم پس تخصص خود این حضرات چه میشود؟ مگر نه اینکه قاضی مجتهد شرع باید به اجرای احکام شریعت بپردازد که سالیان دراز از عمر خود در گوشه حوزهها صرف آموختن این احکام کرده است؟
در بخش دیگری از این نامه آمده است: «از قضا روحانیت ما پیش از این هم یک اشتباه مهلک دیگر مرتکب شده است که برای من بسیار جای سوال بوده است و آن اینکه کار منبر و وعظ را به مداحانی سپرده است که بعضا جز یک صوت خوش و گاهی ناخوش چیز دیگری در منقار ندارند.»
وی میافزاید: «ما در کار بزرگان فضولی نمیکنیم، فقط سوال داریم که اگر افراد پلیس صلاحیت رسیدگی به امور دینی را دارند تا پس از این مسائل دینی خود را از پلیسان و پاسبانان بپرسیم و مزاحم روحانیون والاتبار نشویم. حقیقتا عجب رئیسجمهور ناواردی داریم و گویا همان احمدینژاد مکلا متشرعتر بود و ما نمیدانستیم.»
آنچه قابل تأمل است مواضع بعضا نادرست و لیبرالی آقای روحانی درباره اسلام است که موجب گستاخی عناصری از این دست علیه روحانیت میشود. پیش از این اظهارات روحانی با اعتراض حضرات آیات مکارم شیرازی، صافیگلپایگانی و نوری همدانی مواجه شد. اما آنچه درباره نامه اخیر قابل تأمل است، هویت نویسنده آن است که تظاهر به نگرانی برای منبر و روحانیت و مرجعیت میکند، حال آن که خود سابقهدار معارضه با دروس اسلامی است.
از بدلی خواندن عارف تا بیخاصیت دانستن کروبی و رضا خاتمی
محمدرضا عارف تأکید کرد: رسیدن اصلاحطلبان به اجماع بسیار سخت است.
به گزارش آریا وی در جمع خبرنگاران و درخصوص ورود اصلاحطلبان به انتخابات مجلس، گفت: هنوز وارد مصداق نشدهایم اما آنچه اهمیت دارد، این است که تفکر اصلاحطلبی با اعتدال، بتواند اکثریت مجلس را بدست آورد لذا انتظارمان این است اصلاحطلبان از قرعه و نظر جمع تمکین کنند. وی رسیدن به اجماع اصلاحطلبان را نکتهای بسیار سخت اما شدنی خواند و اشاره کرد: در جریان انتخابات مجلس یکبار دیگر اصلاحطلبان شاهد توانایی جریان اصلاحات و اصلاحطلبان در اجرای شعارهای اصلاحطلبانه خواهیم بود.
همزمان صادق زیباکلام درباره عارف گفت: عارف نمیتواند رئیس مجلس شود وی در مصاحبه با آریا گفته است: در شرایط فعلی ایران برای ما همین کافی است که آقای عارف اصولگرا نیست در واقع اصولگرا نبودن ایشان را باید داخل گیومه بگذاریم.
وی افزود: همان اعتقادی که بنده درباره آقای روحانی داشتم و ایشان را اصولگرا نمیدانستم، آقای عارف را هم با همان ملاک و معیار اصولگرا نمیدانم بنابراین همین مسئله کافی است که ایشان را به عنوان سر لیست انتخاب کنیم.
زیباکلام درباره ریاست عارف در مجلس دهم، ادامه داد: من فکر نمیکنم آقای عارف شانسی برای ریاست مجلس داشته باشد البته اگر اصلاحطلبان بتوانند تعداد کرسیهای خود در مجلس را زیاد کنند در این صورت آقای عارف میتواند رئیس مجلس دهم شود.
زیباکلام درباره جایگاه علی لاریجانی در انتخابات مجلس دهم، گفت: ممکن است در انتخابات مجلس دهم علیرغم تلاشهایی که اصلاحطلبان میکنند نتوانند شورای نگهبان را وادار به تبعیت و تمکین از قانون کنند و رد صلاحیتها خارج از قانون انجام شود اگر این اتفاق بیفتد تعداد کرسیهای اصلاحطلب در مجلس دهم زیاد نخواهد بود بنابراین در این شرایط باید بین اصلاحطلبان و علی لاریجانی ائتلاف صورت بگیرد و اصلاحطلبان که در راس فراکسیون آنها آقای عارف است به آقای لاریجانی رای بدهند.
وی در عین حال گفت: ما اصلاحطلبان همچنان نباید آقای ناطقنوری را تمام شده فرض کنیم باید مصرانه از ایشان بخواهیم در انتخابات حضور پیدا کند و سرلیست اصلاحطلبان شود.
وی تاکید کرد: اصلاحطلبان نباید اشتباهی که در مجلس ششم مرتکب شدند را در مجلس دهم تکرار کنند اگر در آن مجلس به جای آقای کروبی، آقای هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس شده بود و اصلاحطلبان تندرو آن رفتار را با آقای هاشمی نمیکردند یقینا مجلس ششم بسیار قدرتمندتر و نیرومندتر از مجلسی میشد که آقایان کروبی و محمدرضا خاتمی در رأس مجلس بودند.
یادآور میشود اصلاحطلبان چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری سال 92 با مشاهده اعلام نامزدی خودسرانه عارف، او را اصلاحطلب بدلی و قلابی و برانگیخته نهادهای امنیتی خواندند و سرانجام هم او را مجبور کردند انصراف دهد. عارف در آخرین نظرسنجیهای اصلاحطلبان 8 درصد رأی داشت.
عضو مجمع روحانیون درباره نامه این گروه به رئیسجمهور درباره خاتمی گفت: به دنبال ممنوعالتصویری و ممنوعالبیانی رئیس دولت اصلاحات اعضای مجمع بارها در جلسات مسائلی را درخصوص تحتالشعاع قرار گرفتن حقوق شهروندی در پی این اقدام مطرح میکردند، در نهایت با وجود این بحثها تصمیم گرفته شد که در این زمینه نامهای به رئیسجمهوری ارائه شود.
وی افزود: از آنجایی که رئیسجمهور مجری اجرای قانون اساسی است و وظیفه پاسداری از حقوق شهروندی را برعهده دارد و همچنین به این دلیل که ممنوعالتصویری رئیس دولت اصلاحات بدون استناد قانونی صورت گرفته است، تعدادی از اعضای مجمع از رئیسجمهور خواستند که در اینباره به افکار عمومی توضیح دهند.
عضو مجمع روحانیون مبارز تصریح کرد: پس از ارسال این نامه، دفتر رئیسجمهوری نامهای به قوه قضائیه فرستاد و پاسخ سوال مجمع را از این قوه خواستار شد و رونوشت این نامه نیز به مجمع روحانیون ارسال شد.
محمدعلی ابطحی هم در گفتوگو با خبرگزاری آنا اظهار کرد: پاسخ این نامه دو شب گذشته در مجمع روحانیون مطرح شد و به دلیل اینکه محتوای نامه قید محرمانه داشت نمیتوانم درباره جزئیات آن اطلاعی ارائه دهم.
فضاسازی درباره ممنوعالتصویری «رئیس دولت اصلاحات» در حالی است که محدودیت اعمال شده نه به خاطر رئیس دولت اصلاحات بودن بلکه به عنوان میدانداری خاتمی و برخی اعضای مجمع روحانیون در آشوبافکنی 8 ماهه سال 1388 به نیابت از سرویسهای جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس بود. به عبارت دیگر خاتمی به خاطر صفت رئیس دولت اصلاحات بودن مورد اعتراض یا ممنوعیت نیست بلکه به اعتبار ایفای نقش عالمانه در آشوب آمریکایی- صهیونیستی سال 88 مورد موأخذه و سرزنش است به ویژه اینکه در محافل داخلی مدعیان اصلاحطلبی اذعان کرده که باور ندارد در انتخابات 88 تقلب (آن هم در حد 11 میلیون) صورت گرفته است. او با این حال یکی از دستاندرکاران اصلی آن آتشافروزی 8 ماهه بود و بعدها نیز این شجاعت و مروت را نداشت که همان اعتراف در محافل خصوصی اصلاحطلبان را برای اطلاع مردم به شکل علنی در رسانهها مطرح کند. بنابراین، این بزرگواری نظام بوده که برای جرم و جفایی این چنین هنوز مجازاتی اعمال نکرده است. در عین حال مسئله فتنه همانطور که رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت تصریح کردند خط قرمز نظام (و نه مسئله این دولت یا آن دولت) است و دولتمردان باید این خط قرمز نظام را محترم بشمارند چرا که اگر به تعبیر رهبر معظم انقلاب «رأی مردم حقالناس است» و فتنهگران اصرار بر زیرپا گذاشتن رأی مردم (جمهوریت) و هتاکی علیه اسلام- یا مجال فراهم کردن برای هتاکان- داشتهاند، بنابراین عوامل فتنه خط قرمز نظام محسوب میشوند.
یادآور میشود رهبر معظم انقلاب در دیدار سال گذشته اعضای هیئت دولت، نسبت به خلط جناحبندیهای سیاسی با خط قرمز نظام نسبت به فتنه هشدار دادند و تأکید کردند: «علایق اعضای دولت به برخی جناحهای سیاسی اشکالی ندارد اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناحبندیها شوند... در موضوع جناحبندیهای سیاسی همواره تاکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است اما در برخی موارد مسئله متفاوت است و باید حتما خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسئله فتنه و فتنهگران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همان گونه که در جلسه رای اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تاکید کردند همچنان بر آن پایبند باشند.»
موضعگیری مجمع روحانیون در حالی است که خاتمی رئیس شورای مرکزی مجمع و برخی دیگر از اعضای آن نقش اصلی را در فتنهانگیزی سال 88 داشتند و هنوز هم حاضر نشدهاند میان فتنه بزرگی که یک سر آن آمریکا و انگلیس و اسرائیل و گروهکهای قسم خورده ضد انقلاب و جبهه دیگر آن انقلاب و نظام اسلامی است، موضع خود را مشخص کرده و نسبت به سران فتنه اعلام بیزاری کنند.
یادآور میشود برخی اعضای مرکزیت مجمع روحانیون (نظیر خاتمی) با دستاندرکاران و بازداشتیهای فتنه 88 در رفت و آمد بودهاند و این در حالی است که خود خاتمی در جلسات محفلی چندین بار اعتراف کرده که باور ندارد در انتخابات 88 تقلب صورت گرفته است.
ادعای تقلب اسم رمز فتنهگری و التهاب و آشوبگری اصلاحطلبان تندرو در خیانت بزرگ آن سال بود. فتنهگران وابسته به گروهکهای ضد انقلاب و جریان نفاق جدید- مستظهر به حمایت طیفهایی نظیر مجمع روحانیون- سرانجام کار اوباشیگری را به هتاکی علیه ساحت امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا کشاندند و این در حالی است که در 8 ماهه پیش از این ماجرای سیاه، به اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و امام و رهبری اهانت کرده بودند.
در حقیقت استارت آشوبافکنیها با اعلان راهپیمایی مجمع روحانیون کلید خورد و حال آن که سران این گروه در پستوها اذعان داشتند ادعای تقلب دروغ است.
با این اوصاف خون قربانیان فتنه و آشوب 88 همچنان بر دوش خاتمی و موسوی خوئینیها و یکی دو نفر از همقطارانشان در مجمع سنگینی میکند اما آنان که بهتر از هر کس میدانند مرتکب فساد فیالارض و محاربه شدهاند، با فرار به جلو میکوشند خود را مظلوم و محروم جلوه دهند.
خواست آمریکا از توافق اتمی مطیع کردن ایران است!
«آیا میتوان ایران را با توافق اتمی، سرانجام مطیع کرد؟ بعید است.»
این سؤال و پاسخ را روزنامه آمریکایی یو.اس.ی.تودی مطرح کرد و نوشت: ما به سرعت در حال نزدیک شدن به نقطه عطفی حساس در قرن جدید هستیم، برههای که مورخان از آن به عنوان مقطعی مهم در تغییر روابط آمریکا با خاورمیانه یاد میکنند. آن زمان حساس سیام ژوئن، پایان ضربالاجل تعیین شده برای امضای توافق نهایی با ایران است.
اگر این اتحاد به دستیابی به توافق نهایی منجر شود، میتواند به بازگشت ثبات به آشوب زدهترین منطقه روی کره زمین کمک کند. علاوه بر آن میتواند نشان دهنده نخستین پیشرفت در مذاکرات کاهش برنامه هستهای از زمانی باشد که رئیس جمهور اوباما پنج سال پیش توافقی را با روسیه به امضا رساند. اما هنوز جزئیات این توافق باقی مانده است و همه میدانند که شیطان در جزئیات نهفته است.
نویسنده در ادامه از سه بعد توافق ایران را مورد بررسی قرار داد. به اعتقاد وی روسیه و چین بیش از آنچه انتظار میرود قدرت دارند. آنها به عنوان اعضای دایم شورای امنیت از حق وتو برخوردارند هیچگاه با تحریمهای ایران موافق نبودهاند. علاوه بر آن که آنها تنها نیستند،به محض لغو تحریمها کشورهای اروپایی و آسیایی و آمریکا برای تجارت با ایران تلاش خواهند کرد. اگر ایران نقض پیمان کند،احتمالی که آن را باید جدی گرفت آنگاه برای از سرگیری تحریمهای این کشور به توافق نظر از جمله از جانب مسکو و پکن نیاز داریم.
از طرف دیگر باید اطمینان یابیم که همسایههای ایران از جمله عربستان سعودی، مصر و ترکیه که تردید دارند توافق هستهای بتواند به خلع سلاح ایران منجر شود، از اوضاع به وجود آمده برای تسلیح بیشتر خود استفاده نمیکنند.
یواسایتودی افزود: بازرسان آژانس باید دسترسی کامل به تأسیسات نظامی و غیرنظامی ایران داشته باشند. این موضوع هنوز مورد اختلاف است. به یمن مخالفتهای آیتالله خامنهای، رهبر معظم ایران فقدان بازرسی نظامی میتواند به کل توافق آسیب برساند. این مسئلهای نیست که باب میل ایران باشد.
روزنامه آمریکایی در پایان نوشت: حتی اگر اوضاع در سیام ژوئن هم خوب پیش برود، بعید است توافق هستهای دست کم در کوتاه مدت حاصل شود مگر این که ایران دیگر عملکردهای خود را به عنوان مثال حمایتش از اسد در سوریه، نفوذش در عراق و لبنان، دامن زدن به بحران یمن یا حمایت از تروریسم تغییر دهد. این در حالی است که اگر تحریمهای ایران لغو شود، پول بیشتری در اختیار این کشور خواهد بود تا صرف چنین فعالیتهایی کند.
مژدگانا که گربه عابد شد!
استاد سکولار دانشگاه تهران و حامی حذف دروس اسلامی از رشته علوم سیاسی، به علما و مراجع معترض به اظهارات ناپخته رئیسجمهور حمله کرد.
احمد نقیبزاده که 2 دهه پیش پیگیر حذف دروس اسلامی از رشته علوم سیاسی در دانشگاه تهران بود، در نامهای سرگشاده به حضرات آیات مکارم شیرازی و محمد یزدی نوشت: رئیسجمهور روحانی ما مطلبی گفتند که من فکر میکردم توضیح واضحات میدهند که میگویند وظیفه پلیس اجرای شرع و قرآن نیست و نمیدانستم که کار شرع و اجرای قوانین آن را میتوان به دست هر کس سپرد. وقتی اعتراض آیات عظام را دیدم از خود پرسیدم پس تخصص خود این حضرات چه میشود؟ مگر نه اینکه قاضی مجتهد شرع باید به اجرای احکام شریعت بپردازد که سالیان دراز از عمر خود در گوشه حوزهها صرف آموختن این احکام کرده است؟
در بخش دیگری از این نامه آمده است: «از قضا روحانیت ما پیش از این هم یک اشتباه مهلک دیگر مرتکب شده است که برای من بسیار جای سوال بوده است و آن اینکه کار منبر و وعظ را به مداحانی سپرده است که بعضا جز یک صوت خوش و گاهی ناخوش چیز دیگری در منقار ندارند.»
وی میافزاید: «ما در کار بزرگان فضولی نمیکنیم، فقط سوال داریم که اگر افراد پلیس صلاحیت رسیدگی به امور دینی را دارند تا پس از این مسائل دینی خود را از پلیسان و پاسبانان بپرسیم و مزاحم روحانیون والاتبار نشویم. حقیقتا عجب رئیسجمهور ناواردی داریم و گویا همان احمدینژاد مکلا متشرعتر بود و ما نمیدانستیم.»
آنچه قابل تأمل است مواضع بعضا نادرست و لیبرالی آقای روحانی درباره اسلام است که موجب گستاخی عناصری از این دست علیه روحانیت میشود. پیش از این اظهارات روحانی با اعتراض حضرات آیات مکارم شیرازی، صافیگلپایگانی و نوری همدانی مواجه شد. اما آنچه درباره نامه اخیر قابل تأمل است، هویت نویسنده آن است که تظاهر به نگرانی برای منبر و روحانیت و مرجعیت میکند، حال آن که خود سابقهدار معارضه با دروس اسلامی است.
از بدلی خواندن عارف تا بیخاصیت دانستن کروبی و رضا خاتمی
محمدرضا عارف تأکید کرد: رسیدن اصلاحطلبان به اجماع بسیار سخت است.
به گزارش آریا وی در جمع خبرنگاران و درخصوص ورود اصلاحطلبان به انتخابات مجلس، گفت: هنوز وارد مصداق نشدهایم اما آنچه اهمیت دارد، این است که تفکر اصلاحطلبی با اعتدال، بتواند اکثریت مجلس را بدست آورد لذا انتظارمان این است اصلاحطلبان از قرعه و نظر جمع تمکین کنند. وی رسیدن به اجماع اصلاحطلبان را نکتهای بسیار سخت اما شدنی خواند و اشاره کرد: در جریان انتخابات مجلس یکبار دیگر اصلاحطلبان شاهد توانایی جریان اصلاحات و اصلاحطلبان در اجرای شعارهای اصلاحطلبانه خواهیم بود.
همزمان صادق زیباکلام درباره عارف گفت: عارف نمیتواند رئیس مجلس شود وی در مصاحبه با آریا گفته است: در شرایط فعلی ایران برای ما همین کافی است که آقای عارف اصولگرا نیست در واقع اصولگرا نبودن ایشان را باید داخل گیومه بگذاریم.
وی افزود: همان اعتقادی که بنده درباره آقای روحانی داشتم و ایشان را اصولگرا نمیدانستم، آقای عارف را هم با همان ملاک و معیار اصولگرا نمیدانم بنابراین همین مسئله کافی است که ایشان را به عنوان سر لیست انتخاب کنیم.
زیباکلام درباره ریاست عارف در مجلس دهم، ادامه داد: من فکر نمیکنم آقای عارف شانسی برای ریاست مجلس داشته باشد البته اگر اصلاحطلبان بتوانند تعداد کرسیهای خود در مجلس را زیاد کنند در این صورت آقای عارف میتواند رئیس مجلس دهم شود.
زیباکلام درباره جایگاه علی لاریجانی در انتخابات مجلس دهم، گفت: ممکن است در انتخابات مجلس دهم علیرغم تلاشهایی که اصلاحطلبان میکنند نتوانند شورای نگهبان را وادار به تبعیت و تمکین از قانون کنند و رد صلاحیتها خارج از قانون انجام شود اگر این اتفاق بیفتد تعداد کرسیهای اصلاحطلب در مجلس دهم زیاد نخواهد بود بنابراین در این شرایط باید بین اصلاحطلبان و علی لاریجانی ائتلاف صورت بگیرد و اصلاحطلبان که در راس فراکسیون آنها آقای عارف است به آقای لاریجانی رای بدهند.
وی در عین حال گفت: ما اصلاحطلبان همچنان نباید آقای ناطقنوری را تمام شده فرض کنیم باید مصرانه از ایشان بخواهیم در انتخابات حضور پیدا کند و سرلیست اصلاحطلبان شود.
وی تاکید کرد: اصلاحطلبان نباید اشتباهی که در مجلس ششم مرتکب شدند را در مجلس دهم تکرار کنند اگر در آن مجلس به جای آقای کروبی، آقای هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس شده بود و اصلاحطلبان تندرو آن رفتار را با آقای هاشمی نمیکردند یقینا مجلس ششم بسیار قدرتمندتر و نیرومندتر از مجلسی میشد که آقایان کروبی و محمدرضا خاتمی در رأس مجلس بودند.
یادآور میشود اصلاحطلبان چند ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری سال 92 با مشاهده اعلام نامزدی خودسرانه عارف، او را اصلاحطلب بدلی و قلابی و برانگیخته نهادهای امنیتی خواندند و سرانجام هم او را مجبور کردند انصراف دهد. عارف در آخرین نظرسنجیهای اصلاحطلبان 8 درصد رأی داشت.