مهمترین چالشهای فرهنگی پیش روی انقلاب اسلامی و راهکارهای مبارزه با آن (بخش نخست) (گزارش روز)
توانمندی ژنرالهای جوان در پیروزی جنگ نرم (گزارش روز)
گالیا توانگر
ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردیم؛ بعضیها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمی؟ بعد یواش یواش دیدند که نه ]فقط[ ما میگوییم، خیلی از کشورهای غربی هم مسئله تهاجم فرهنگی را مطرح میکنند و میگویند غربیها به ما تهاجم فرهنگی کردند.
بعد دیدند که خود اروپاییها هم میگویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگی کرده! لابد دیدهاید، خواندهاید که ]گفتند[ فیلمهای آمریکایی، کتابهای آمریکایی دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار میدهند. بعد به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمیکردند، قرار گرفت! تهاجم فرهنگی یک واقعیتی است. صدها - حالا من میگویم صدها، میشود گفت هزارها؛ منتها حالا بنده چون یک خرده در زمینههای آماری دلم میخواهد احتیاط کنم، میگویم صدها- رسانه صوتی، تصویری، اینترنتی، مکتوب در دنیا دارند کار میکنند با هدف ایران! نه اینکه دارند کار خودشان را میکنند. یک وقت هست که فرض کنید رادیوی فلان کشور یا تلویزیون فلان کشور یک کاری دارد برای خودش میکند، این نیست، اصلا هدف اینجا است؛ با زبان فارسی ]برنامه میسازند[؛ آن را با وقت استفاده فارسی زبان یا عنصر ایرانی تطبیق میکنند؛ مسائل ما را رصد میکنند و بر طبق آن مسائل، موضوعات و محتوا برای رسانه خودشان تهیه میکنند؛ یعنی کاملا واضح است که هدف اینجاست. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 92/9/19)
زیرسؤال رفتن الگوهای مصرفگرایی، خودباوری ملتهای جان سوم به تأسی از جمهوری اسلامی که نتیجهاش این اواخر بیداری ملتهای خاورمیانه بوده است، قوت گرفتن انگیزههای تلاش برای استقلال همهجانبه بویژه در عرصه علمی و تکنولوژی در دل جوانان ایرانی و... همگی نمونههایی از ضررهای بزرگی هستند که غربیها در پی سیطره فرهنگی اسلام به واسطه ظهور و بروز جمهوری اسلامی در قلب خاورمیانه متحمل شدهاند. آیا این دستاوردها جز در سایه تحول در نظام فرهنگی ایران و ایجاد خودباوری در ملت حاصل میشد؟
ملتی که تا قبل از انقلاب هر بار که میخواست از توانمندیهایش بگوید، وقتی میخواست خودش باشد و به پشتوانه آرمانهای ملی و مذهبیاش رشتههای اتصالش به نظام سرمایهداری را بگسلد، به نوعی سرکوب میشد!
بنابراین مقوله فرهنگی کشور یکی از مهمترین مقولههاست که اگر بر بدنه آن خدشهای وارد گردد تمامی عرصهها از جمله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و... را نیز تحتالشعاع قرار خواهد داد.
تفاوتهای جبهه نظامی و جبهه فرهنگی
بین سالهای 1381 تا 1383 مقام معظم رهبری بارها و بارها بر اهمیت مقوله فرهنگی کشور تاکید داشتند و از متولیان فرهنگی خواستند که نقشه راه را به طور دقیق و شفاف تدوین کنند. ایشان نهتنها بر وجود نقشه راه تأکید داشتند بلکه برای عملیاتی کردن این نقشه وفاق سازمانها و آحاد جامعه را خواستار شدند.
«یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است. یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درونزا و ضرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه به وجود میآید، چگونه باید باشد؟ اشکالات و نواقصش چیست؟ کندیها و معارضاتش چیست؟
فرهنگ کشور کلا به یک نظم و جهتگیری و جهتیابی و انسجام بخش های گوناگون دولتی و غیردولتی در باب فرهنگ احتیاج دارد.» (در محضر ولایت 1381)
حجتالاسلام علیرضا روحی، مسئول نمایندگی ولایت فقیه در ناحیه مقاومت مالکاشتر ضمن تاکید بر این که دشمنان انقلاب در هیچ یک از توطئههای آشکار خود از قبیل ترورها، تحریم اقتصادی، طراحی جنگ تحمیلی و... نتوانستهاند موفق باشند، لذا چارهای جز تهاجم فرهنگی همهجانبه ندیدند، درگفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «این جبهه - جبهه فرهنگی و جنگ نرم- بسیار خطرناکتر از جبهه نظامی و ترور است. در دومی چون جنگ رودررو است، شناسایی ماهیت دشمن کار چندان سختی نیست. معمولا در جنگهای نظامی به تجربه ثابت شده که مهاجم خود چندین برابر کشور هدف متحمل خسارتهای اقتصادی میشود و باید هزینههای هنگفتی بپردازد. در جنگ نظامی مرزهای آبی و خاکی مورد تهاجم واقع شده کاملا مشخصند. ضمنا کشتهها در جنگ نظامی اسطوره میشوند و ایشان را شهید میخوانند. اما در جبهه فرهنگی و جنگ نرم شناسایی ماهیت دشمن کار دشواری است. چرا که دشمن با چهره دوست و خیلی موجه وارد عمل میشود. در این قالب که وارد می شود نهتنها ضرری نمیکند، بلکه سودهای کلانی از ساخت، تبلیغ و عرضه محصولات فرهنگی خود به جیب میزند. شما تصور میکنید سالانه هالیوود باعرضه آن فیلمهای غیراخلاقی و غیرارزشی خود چه میزان سودآوری دارد؟ جنگ نرم محدود به مرزهای آبی و خاکی کشور نمیشود، بلکه تکتک خانههایمان، کوچه و خیابانها و حتی تکتک دلهای ملت را نشانه گرفتهاند. بنابراین دشمن عرصه وسیعی در جبهه فرهنگی و جنگ نرم برای خودش بازکرده است. افرادی که در جنگ نرم به دست عوامل دشمن از لحاظ هویتی و فکری کشته میشوند، افراد قابل قبولی نیستند. حتی ممکن است پدر و مادری وجود فرزند خود باخته خود را منکر شوند.»
حجتالاسلام روحی ترویج فرهنگ اباحیگری، چالشهایی که در عرصه کتاب، هنر نشر ایجاد میکنند، تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی و نیز ایجاد اختلاف بین مسلمانان را از مهمترین چالشهای پیش روی انقلاب اسلامی عنوان کرده که این روزها دشمنان سخت مشغول سرمایهگذاری برای بسط دادن دامنه چنین چالشهایی با هدف ضربه زدن به جمهوری اسلامیاند.
از قید و بند مصرفگرایی غربی خلاص شویم
حجتالاسلام روحی کارشناس مسائل فرهنگی در باب چالش ترویج فرهنگ اباحیگری توضیح میدهد: «این چالش مصادیق مختلفی دارد. از ایجاد شبهات دینی در ذهن جوانان گرفته تا فرقهسازی و ترویج سبک زندگی غربی.
در گام اول سعی میکنند علامت سؤال بزرگی روبهروی اعتقادات مذهبی و باورهای دینی در ذهن جوانان بنشانند. برای مثال چرا باید نماز خواند و روزه گرفت! چرا باید حدود حجاب را رعایت کرد؟ از راه ایجاد شبهات وارد شده و اندکاندک فرقه الحادی خودساختهشان را ترویج میکنند. مصداق دیگری برای این چالش، ترویج سبک زندگی غربی است. شاید افراد نمازخوان و پایبند به اصول هم باشند اما در سبک زندگیشان تجملگرا و پیرو فرهنگ مصرفگرایی غربیاند. دود این شیوه زندگی بالاخره یک زمانی به چشم چنین افرادی و خانوادهشان میرود. برای مثال زندگی جوانانشان که برپایه تجملگرایی بنا نهاده میشود، از هم میپاشد و خانه آرزوهای جوانانشان ویران خواهد شد. آیا رقم قابل توجهی از آمار طلاق - این منفورترین حلال خدا- معطوف به چشم همچشمیها در جامعه امروزمان نیست؟»
وی درباره چالش تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی که نتیجهاش دور شدن جوانان از هویت اصلیشان است، میگوید: «تقلید کورکورانه از فرهنگ غرب است که مصرفگرایی و تجمل را رواج میدهد. جوان را منزوی و معتاد به اینترنت و شبکههای مجازی بار میآورد. زندگیها را تحت لوای بیبند و باریهای اخلاقی از هم میپاشد. آگاهیبخشی رسالت عظیمی است که بر شانه رسانههای تصویری و مکتوب سنگینی میکند. باید میزگردهایی در صداوسیما تشکیل داد و روی همه این مصادیق و نتایج بحث کرد.»
چالش دیگری که این کارشناس فرهنگی از آن به عنوان چالش فرهنگی پیشرو مطرح میسازد، چالشهایی است که در عرصه هنر، کتاب و نشریات با آن مواجه هستیم.
وی تأکید میکند: «نباید به بهانه آزادی اجازه ساخت فیلمهای توهینآمیز با بودجه ملی در داخل را داد. ضمناً در برابر تولیدات اینچنینی در خارج کشور موضعگیری محکم و نقدهای برندهای داشته باشیم. باید به جوانان و خانوادههایشان آگاهی دهیم که دشمن چطور دارد در فضای مجازی و از طریق عرصه هنر به یک تهاجم نرم و خزشی تداوم بخشد؟ اهالی هنر بخصوص آن گروهی که متعهدانه کار میکنند باید در این زمینه چارهاندیشی داشته باشند.»
حجتالاسلام روحی پیرامون چالش تفرقهافکنی بین مسلمانان که یک توطئه اثبات شده از سوی دشمنان اسلام و انقلاب است توصیه بر تحکیم برادری دارد.
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «با این که خیلی از کشورهای غربی مسیحی هستند اما علیرغم نداشتن هیچ نقطه مشترک دینی با یهودیت در موضعگیری علیه ایران و تحمیل تحریمها به جمهوری اسلامی از انسجام خوبی با صهیونیزمها برخوردار بودند. چرا ما در جهان اسلام از اعجاز اتحاد برای شکست دشمنان اسلام بهره نگیریم؟»
مسئله فرهنگ، مسئله اول کشور است
مسئله فرهنگی مسئله اول کشور است. حتی بر مسائل اقتصادی مردم اولویت دارد. این جمله را علیرضا عباسی مهر، یک فعال سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان مطرح کرده و دلایل ادعای خودش را اینگونه بیان میکند: «اگر فرهنگ تغییر پیدا کند، نوع نظام مصرف کشور تغییر پیدا میکند. متأسفانه چیزی که الان در جامعه شاهدش هستیم این است که برخی تحت تأثیر تبلیغات شبکههای ماهوارهای و اینترنت ولع دوچندانی برای خریداری و مصرف کالاهای نهچندان ضروری پیدا کردهاند. قبل از پیروزی انقلاب نیز تلاش برای ترویج مصرفگرایی در بدنه فرهنگ عمومی به وضوح قابل لمس بود. درحال حاضر نیز تلاش دشمن بر این است که فرهنگ را به مسیر فرهنگی قبل انقلاب بکشاند. بنابراین باتوجه به توطئههای پیشرو باید اولویت ویژهای برای مسائل فرهنگی قائل شد.»
این کارشناس مسائل سیاسی و فرهنگی با اشاره به این که فرهنگ ما در عقبه خود هم فرهنگ ایرانی و هم آموزههای دین اسلام را توأمان دارد پس انتظار میرود حتی پا به عرصه تمدنسازی بگذاریم و این اندیشه دور از ذهن، غیرقابل دسترس و آرمانی نیست، میگوید: «باید نقشه مهندسی فرهنگی را که به دستور مقام معظم رهبری تدوین شده و روی میز قرار دارد جدی بگیریم و با یک عزم ملی به اجرایی شدنش همت گماریم. اگر این مهم را آنچنان که باید اولویت ندهیم متأسفانه ممکن است عاقبتی چون کشورهای شرق دور داشته باشیم.
درحال حاضر میبینیم که ژاپن به یک قطب اقتصادی جهانی در سایه تلاش ملتش تبدیل شده اما علیرغم کسب پیروزیهایی در این عرصه به کل از فرهنگ ژاپنی فاصله گرفته است. تا جایی که برخی منتقدان اجتماعی بر این باورند که جامعه ژاپنی تنها نام ژاپن را به یدک میکشد،درحالی که همه مناسبات زندگیشان غربی شده است.»
توصیه دیگر عباسی مهر این است که مسئولان و سیاستگذاران فرهنگی کشورمان خارج از شعارها و کاغذبازیها وارد عرصه جهاد فرهنگی شوند که بیشک عرصه جهاد اکبر است و شهادت در این راه کمتر از شهادت در جبهه نظامی نیست.
وی میگوید: «در برابر نفوذ امواج ماهوارهای و گستره فضای مجازی باید وارد عرصه کار چهره به چهره با جوانان شد. تئوریپردازیها جواب نمیدهند.
باید از استعدادها و توانمندیهای جوانان برای دفع اثرات سوء تبلیغات ماهوارهای و اینترنتی دشمنان بهره گرفت. جوان میتواند بهترین فیلمها را بسازد. اگر به او اعتمادکنیم، حرفهای زیادی برای گفتن دارد که میتواند با نوشتنشان بیشمار کتابهای تأثیرگذار خلق کند. تلویزیون ما باید فرصت مناسبی در اختیار اندیشمندان، خلاقان و هنرمندان جوانی قرار دهد که اگر باورشان کنیم با تعهد و تخصصشان ژنرالهای پیروز جنگ نرم خواهند بود.»
از شبههافکنی دینی تا فرافکنی سیاسی
سارا سیفالهی یک فرهنگی ایجاد بدبینی و القای روحیه یأس نسبت به انقلاب را بویژه در بین قشر جوان از طریق فضای مجازی یکی از چالشهای اصلی فرهنگی پیشرو مطرح کرده و میگوید: «بدخواهان انقلاب با تشکیک و ایجاد شبهه تلاش میکنند نسل جوان را به نیروهای انقلاب بدبین کنند. دشمنان از شبهات دینی وارد شده و جوان را به شبهات سیاسی سوق میدهند. برای مثال این سؤال را در ذهن جوان مینشانند که حمایت از ملت مظلوم فلسطین به ما چه ارتباطی دارد؟»
وی ادامه میدهد: «دشمنان وقاحت را تا آنجا به پیش بردهاند که اخبار معکوسی از دستاوردهای علمی جمهوری اسلامی بهویژه در فضای مجازی پیشروی جوانان قرار میدهند. اینگونه میخواهند تخم یأس و بیاعتمادی را در دل جوان ایرانی بکارند. بیخبر از آنکه جوان ایرانی به آنچنان آگاهی رسیده که حاضر است در مسیر پیشرفت علمی کشورش به درجه رفیع شهادت نائل آید.»
این صاحبنظر فرهنگی کلیه آحاد ملت و جوانان را به کار و تلاش بویژه در عرصه تولید و نیز قناعت اقتصادی دعوت کرده و میگوید: «باید کمر فرهنگ مصرفگرایی را بشکنیم و با پوشیدن جامه سادهزیستی به سوی آرمانهای بزرگ انقلابیمان محکم گام برداریم.»
ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردیم؛ بعضیها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمی؟ بعد یواش یواش دیدند که نه ]فقط[ ما میگوییم، خیلی از کشورهای غربی هم مسئله تهاجم فرهنگی را مطرح میکنند و میگویند غربیها به ما تهاجم فرهنگی کردند.
بعد دیدند که خود اروپاییها هم میگویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگی کرده! لابد دیدهاید، خواندهاید که ]گفتند[ فیلمهای آمریکایی، کتابهای آمریکایی دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار میدهند. بعد به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلی از کسانی که قبول نمیکردند، قرار گرفت! تهاجم فرهنگی یک واقعیتی است. صدها - حالا من میگویم صدها، میشود گفت هزارها؛ منتها حالا بنده چون یک خرده در زمینههای آماری دلم میخواهد احتیاط کنم، میگویم صدها- رسانه صوتی، تصویری، اینترنتی، مکتوب در دنیا دارند کار میکنند با هدف ایران! نه اینکه دارند کار خودشان را میکنند. یک وقت هست که فرض کنید رادیوی فلان کشور یا تلویزیون فلان کشور یک کاری دارد برای خودش میکند، این نیست، اصلا هدف اینجا است؛ با زبان فارسی ]برنامه میسازند[؛ آن را با وقت استفاده فارسی زبان یا عنصر ایرانی تطبیق میکنند؛ مسائل ما را رصد میکنند و بر طبق آن مسائل، موضوعات و محتوا برای رسانه خودشان تهیه میکنند؛ یعنی کاملا واضح است که هدف اینجاست. (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 92/9/19)
زیرسؤال رفتن الگوهای مصرفگرایی، خودباوری ملتهای جان سوم به تأسی از جمهوری اسلامی که نتیجهاش این اواخر بیداری ملتهای خاورمیانه بوده است، قوت گرفتن انگیزههای تلاش برای استقلال همهجانبه بویژه در عرصه علمی و تکنولوژی در دل جوانان ایرانی و... همگی نمونههایی از ضررهای بزرگی هستند که غربیها در پی سیطره فرهنگی اسلام به واسطه ظهور و بروز جمهوری اسلامی در قلب خاورمیانه متحمل شدهاند. آیا این دستاوردها جز در سایه تحول در نظام فرهنگی ایران و ایجاد خودباوری در ملت حاصل میشد؟
ملتی که تا قبل از انقلاب هر بار که میخواست از توانمندیهایش بگوید، وقتی میخواست خودش باشد و به پشتوانه آرمانهای ملی و مذهبیاش رشتههای اتصالش به نظام سرمایهداری را بگسلد، به نوعی سرکوب میشد!
بنابراین مقوله فرهنگی کشور یکی از مهمترین مقولههاست که اگر بر بدنه آن خدشهای وارد گردد تمامی عرصهها از جمله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و... را نیز تحتالشعاع قرار خواهد داد.
تفاوتهای جبهه نظامی و جبهه فرهنگی
بین سالهای 1381 تا 1383 مقام معظم رهبری بارها و بارها بر اهمیت مقوله فرهنگی کشور تاکید داشتند و از متولیان فرهنگی خواستند که نقشه راه را به طور دقیق و شفاف تدوین کنند. ایشان نهتنها بر وجود نقشه راه تأکید داشتند بلکه برای عملیاتی کردن این نقشه وفاق سازمانها و آحاد جامعه را خواستار شدند.
«یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است. یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درونزا و ضرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه به وجود میآید، چگونه باید باشد؟ اشکالات و نواقصش چیست؟ کندیها و معارضاتش چیست؟
فرهنگ کشور کلا به یک نظم و جهتگیری و جهتیابی و انسجام بخش های گوناگون دولتی و غیردولتی در باب فرهنگ احتیاج دارد.» (در محضر ولایت 1381)
حجتالاسلام علیرضا روحی، مسئول نمایندگی ولایت فقیه در ناحیه مقاومت مالکاشتر ضمن تاکید بر این که دشمنان انقلاب در هیچ یک از توطئههای آشکار خود از قبیل ترورها، تحریم اقتصادی، طراحی جنگ تحمیلی و... نتوانستهاند موفق باشند، لذا چارهای جز تهاجم فرهنگی همهجانبه ندیدند، درگفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «این جبهه - جبهه فرهنگی و جنگ نرم- بسیار خطرناکتر از جبهه نظامی و ترور است. در دومی چون جنگ رودررو است، شناسایی ماهیت دشمن کار چندان سختی نیست. معمولا در جنگهای نظامی به تجربه ثابت شده که مهاجم خود چندین برابر کشور هدف متحمل خسارتهای اقتصادی میشود و باید هزینههای هنگفتی بپردازد. در جنگ نظامی مرزهای آبی و خاکی مورد تهاجم واقع شده کاملا مشخصند. ضمنا کشتهها در جنگ نظامی اسطوره میشوند و ایشان را شهید میخوانند. اما در جبهه فرهنگی و جنگ نرم شناسایی ماهیت دشمن کار دشواری است. چرا که دشمن با چهره دوست و خیلی موجه وارد عمل میشود. در این قالب که وارد می شود نهتنها ضرری نمیکند، بلکه سودهای کلانی از ساخت، تبلیغ و عرضه محصولات فرهنگی خود به جیب میزند. شما تصور میکنید سالانه هالیوود باعرضه آن فیلمهای غیراخلاقی و غیرارزشی خود چه میزان سودآوری دارد؟ جنگ نرم محدود به مرزهای آبی و خاکی کشور نمیشود، بلکه تکتک خانههایمان، کوچه و خیابانها و حتی تکتک دلهای ملت را نشانه گرفتهاند. بنابراین دشمن عرصه وسیعی در جبهه فرهنگی و جنگ نرم برای خودش بازکرده است. افرادی که در جنگ نرم به دست عوامل دشمن از لحاظ هویتی و فکری کشته میشوند، افراد قابل قبولی نیستند. حتی ممکن است پدر و مادری وجود فرزند خود باخته خود را منکر شوند.»
حجتالاسلام روحی ترویج فرهنگ اباحیگری، چالشهایی که در عرصه کتاب، هنر نشر ایجاد میکنند، تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی و نیز ایجاد اختلاف بین مسلمانان را از مهمترین چالشهای پیش روی انقلاب اسلامی عنوان کرده که این روزها دشمنان سخت مشغول سرمایهگذاری برای بسط دادن دامنه چنین چالشهایی با هدف ضربه زدن به جمهوری اسلامیاند.
از قید و بند مصرفگرایی غربی خلاص شویم
حجتالاسلام روحی کارشناس مسائل فرهنگی در باب چالش ترویج فرهنگ اباحیگری توضیح میدهد: «این چالش مصادیق مختلفی دارد. از ایجاد شبهات دینی در ذهن جوانان گرفته تا فرقهسازی و ترویج سبک زندگی غربی.
در گام اول سعی میکنند علامت سؤال بزرگی روبهروی اعتقادات مذهبی و باورهای دینی در ذهن جوانان بنشانند. برای مثال چرا باید نماز خواند و روزه گرفت! چرا باید حدود حجاب را رعایت کرد؟ از راه ایجاد شبهات وارد شده و اندکاندک فرقه الحادی خودساختهشان را ترویج میکنند. مصداق دیگری برای این چالش، ترویج سبک زندگی غربی است. شاید افراد نمازخوان و پایبند به اصول هم باشند اما در سبک زندگیشان تجملگرا و پیرو فرهنگ مصرفگرایی غربیاند. دود این شیوه زندگی بالاخره یک زمانی به چشم چنین افرادی و خانوادهشان میرود. برای مثال زندگی جوانانشان که برپایه تجملگرایی بنا نهاده میشود، از هم میپاشد و خانه آرزوهای جوانانشان ویران خواهد شد. آیا رقم قابل توجهی از آمار طلاق - این منفورترین حلال خدا- معطوف به چشم همچشمیها در جامعه امروزمان نیست؟»
وی درباره چالش تقلید کورکورانه از فرهنگ غربی که نتیجهاش دور شدن جوانان از هویت اصلیشان است، میگوید: «تقلید کورکورانه از فرهنگ غرب است که مصرفگرایی و تجمل را رواج میدهد. جوان را منزوی و معتاد به اینترنت و شبکههای مجازی بار میآورد. زندگیها را تحت لوای بیبند و باریهای اخلاقی از هم میپاشد. آگاهیبخشی رسالت عظیمی است که بر شانه رسانههای تصویری و مکتوب سنگینی میکند. باید میزگردهایی در صداوسیما تشکیل داد و روی همه این مصادیق و نتایج بحث کرد.»
چالش دیگری که این کارشناس فرهنگی از آن به عنوان چالش فرهنگی پیشرو مطرح میسازد، چالشهایی است که در عرصه هنر، کتاب و نشریات با آن مواجه هستیم.
وی تأکید میکند: «نباید به بهانه آزادی اجازه ساخت فیلمهای توهینآمیز با بودجه ملی در داخل را داد. ضمناً در برابر تولیدات اینچنینی در خارج کشور موضعگیری محکم و نقدهای برندهای داشته باشیم. باید به جوانان و خانوادههایشان آگاهی دهیم که دشمن چطور دارد در فضای مجازی و از طریق عرصه هنر به یک تهاجم نرم و خزشی تداوم بخشد؟ اهالی هنر بخصوص آن گروهی که متعهدانه کار میکنند باید در این زمینه چارهاندیشی داشته باشند.»
حجتالاسلام روحی پیرامون چالش تفرقهافکنی بین مسلمانان که یک توطئه اثبات شده از سوی دشمنان اسلام و انقلاب است توصیه بر تحکیم برادری دارد.
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «با این که خیلی از کشورهای غربی مسیحی هستند اما علیرغم نداشتن هیچ نقطه مشترک دینی با یهودیت در موضعگیری علیه ایران و تحمیل تحریمها به جمهوری اسلامی از انسجام خوبی با صهیونیزمها برخوردار بودند. چرا ما در جهان اسلام از اعجاز اتحاد برای شکست دشمنان اسلام بهره نگیریم؟»
مسئله فرهنگ، مسئله اول کشور است
مسئله فرهنگی مسئله اول کشور است. حتی بر مسائل اقتصادی مردم اولویت دارد. این جمله را علیرضا عباسی مهر، یک فعال سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان مطرح کرده و دلایل ادعای خودش را اینگونه بیان میکند: «اگر فرهنگ تغییر پیدا کند، نوع نظام مصرف کشور تغییر پیدا میکند. متأسفانه چیزی که الان در جامعه شاهدش هستیم این است که برخی تحت تأثیر تبلیغات شبکههای ماهوارهای و اینترنت ولع دوچندانی برای خریداری و مصرف کالاهای نهچندان ضروری پیدا کردهاند. قبل از پیروزی انقلاب نیز تلاش برای ترویج مصرفگرایی در بدنه فرهنگ عمومی به وضوح قابل لمس بود. درحال حاضر نیز تلاش دشمن بر این است که فرهنگ را به مسیر فرهنگی قبل انقلاب بکشاند. بنابراین باتوجه به توطئههای پیشرو باید اولویت ویژهای برای مسائل فرهنگی قائل شد.»
این کارشناس مسائل سیاسی و فرهنگی با اشاره به این که فرهنگ ما در عقبه خود هم فرهنگ ایرانی و هم آموزههای دین اسلام را توأمان دارد پس انتظار میرود حتی پا به عرصه تمدنسازی بگذاریم و این اندیشه دور از ذهن، غیرقابل دسترس و آرمانی نیست، میگوید: «باید نقشه مهندسی فرهنگی را که به دستور مقام معظم رهبری تدوین شده و روی میز قرار دارد جدی بگیریم و با یک عزم ملی به اجرایی شدنش همت گماریم. اگر این مهم را آنچنان که باید اولویت ندهیم متأسفانه ممکن است عاقبتی چون کشورهای شرق دور داشته باشیم.
درحال حاضر میبینیم که ژاپن به یک قطب اقتصادی جهانی در سایه تلاش ملتش تبدیل شده اما علیرغم کسب پیروزیهایی در این عرصه به کل از فرهنگ ژاپنی فاصله گرفته است. تا جایی که برخی منتقدان اجتماعی بر این باورند که جامعه ژاپنی تنها نام ژاپن را به یدک میکشد،درحالی که همه مناسبات زندگیشان غربی شده است.»
توصیه دیگر عباسی مهر این است که مسئولان و سیاستگذاران فرهنگی کشورمان خارج از شعارها و کاغذبازیها وارد عرصه جهاد فرهنگی شوند که بیشک عرصه جهاد اکبر است و شهادت در این راه کمتر از شهادت در جبهه نظامی نیست.
وی میگوید: «در برابر نفوذ امواج ماهوارهای و گستره فضای مجازی باید وارد عرصه کار چهره به چهره با جوانان شد. تئوریپردازیها جواب نمیدهند.
باید از استعدادها و توانمندیهای جوانان برای دفع اثرات سوء تبلیغات ماهوارهای و اینترنتی دشمنان بهره گرفت. جوان میتواند بهترین فیلمها را بسازد. اگر به او اعتمادکنیم، حرفهای زیادی برای گفتن دارد که میتواند با نوشتنشان بیشمار کتابهای تأثیرگذار خلق کند. تلویزیون ما باید فرصت مناسبی در اختیار اندیشمندان، خلاقان و هنرمندان جوانی قرار دهد که اگر باورشان کنیم با تعهد و تخصصشان ژنرالهای پیروز جنگ نرم خواهند بود.»
از شبههافکنی دینی تا فرافکنی سیاسی
سارا سیفالهی یک فرهنگی ایجاد بدبینی و القای روحیه یأس نسبت به انقلاب را بویژه در بین قشر جوان از طریق فضای مجازی یکی از چالشهای اصلی فرهنگی پیشرو مطرح کرده و میگوید: «بدخواهان انقلاب با تشکیک و ایجاد شبهه تلاش میکنند نسل جوان را به نیروهای انقلاب بدبین کنند. دشمنان از شبهات دینی وارد شده و جوان را به شبهات سیاسی سوق میدهند. برای مثال این سؤال را در ذهن جوان مینشانند که حمایت از ملت مظلوم فلسطین به ما چه ارتباطی دارد؟»
وی ادامه میدهد: «دشمنان وقاحت را تا آنجا به پیش بردهاند که اخبار معکوسی از دستاوردهای علمی جمهوری اسلامی بهویژه در فضای مجازی پیشروی جوانان قرار میدهند. اینگونه میخواهند تخم یأس و بیاعتمادی را در دل جوان ایرانی بکارند. بیخبر از آنکه جوان ایرانی به آنچنان آگاهی رسیده که حاضر است در مسیر پیشرفت علمی کشورش به درجه رفیع شهادت نائل آید.»
این صاحبنظر فرهنگی کلیه آحاد ملت و جوانان را به کار و تلاش بویژه در عرصه تولید و نیز قناعت اقتصادی دعوت کرده و میگوید: «باید کمر فرهنگ مصرفگرایی را بشکنیم و با پوشیدن جامه سادهزیستی به سوی آرمانهای بزرگ انقلابیمان محکم گام برداریم.»