ضرورت بررسی دیپلماسی عزت مدار در برابر دیپلماسی ذلت مدار (بخش دوم) (گزارش روز)
دیپلماسی گرفتار یک بام و دو هوای غربیها
مذاکرات ایران با 5+1 در دولت یازدهم وارد مراحل تازهای شد و تیم دیپلماسی جدید ایران که در این مذاکرات شرکت دارد تلاش کرده با رویکردی مبتنی بر گردش قهرمانانه پا به این مذاکرات بگذارد. طبق پیش بینیها هرچند گفته میشد ایران و طرفهای غربی به یک توافق قدم به قدم دست یافتهاند تا در یک بازه زمانی شش ماهه تعهداتی را عملی کنند ولی بر همگان عیان شد که آنها به دنبال حل مسئلهای که ایجاد کردهاند نیستند و جز با پایمال کردن حقوق هستهای مردم ایران به توافق دو طرفه دیگری نمیاندیشند.
اظهارات متناقض و هماهنگ شده طرفهای غربی میتواند دلایلی متقن از یک برنامهریزی بین دول غربی باشد تا مانع از یک توافق هستهای مبتنی بر شناخته شدن حقوق هستهای کشورمان باشد؛ اظهارات دو گانه در کاخ سفید از طرف اوباما و جان کری و در شرایطی که هردوی آنها در جریان ریز مذاکرات هستند و ورود لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه در دقایق آخر به این مذاکرات و مخالفت با متن مورد اتفاق و سپس عقبنشینی و سکوت معنادار دولت وی، همه و همه دلایلی هستند بر این مدعا که آنها گرگهایی در لباسهای رنگارنگاند. اما با وجود این دانش آیا باز هم باید با همان شیوه دیپلماسی سابق کار را پیش برد؟
سران غربی در نقشهای متفاوت
طرفهای غربی در نقشهایی بازی میکنند که برایشان طراحی شده است.شاید بهترین شاهد تاریخی این ادعا نقش وزیر اسبق فرانسه باشد که همزمان با دولت اصلاحات با آقای حسن روحانی مذاکره میکرد.وی در یک گفتوگوی تلویزیونی با شبکه سخنپراکنی بریتانیا اظهار داشت که اسرائیل، فرانسه و سایر کشورها در مذاکره با ایران به نوعی در حال بازی در نقشهایی هستند که به آنها واگذار شده است.
با توضیحات گفته شده به خوبی میتوان دلایل رفتارهای متناقض غربیها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
دکتر مصطفی ملکوتیان، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل بینالملل در این باره معتقد است: به خاطر رفتارهای گذشتهای که غربیها داشتند به آنها بیاعتماد هستیم اساسا آنها زمانی حاضر هستند حقوق دیگران را به رسمیت بشناسند که مجبور شوند. یعنی هیچ راهی جز این برایشان باقی نمانده باشد و به عبارتی دقیقتر تنها زمانی کوتاه میآیند و حقوق دیگران را به رسمیت میشناسند که ببینند هزینه پرداختی شان بالا میرود، در این صورت مجبور میشوند کوتاه بیایند. در موضوع هستهای ایران هم غرب تا جایی که بتواند کوچکترین حقی را برای ما به رسمیت نخواهد شناخت ولی به دلیل نقاط قوت ایران و این که قدرت کشورها در روابط بینالمللی تعیینکننده است آنها گاهی مجبور میشوند به دلیل مشکلاتی که به وجود میآید و هزینههای زیادی که باید بپردازند در مورد حق و حقوق کشورمان کوتاه بیایند.
وی در گفتوگو با گزارشگر کیهان اضافه میکند: در موضوع هستهای غربیها هیچ حقی را برای ایران به رسمیت نمیشناسند حتی قراردادهایی که الزامآور است را سعی میکنند در مرحله اجرا تا جایی که میتوانند طبق نظرات خودشان تحمیل کنند و لیکن زمانی به این نتیجه میرسند که چارهای ندارند و مجبور میشوند با توجه به این که خواستار حفظ منافع خودشان هستند امتیاز بدهند.
غرب، همچنان غیرقابل اعتماد
حمیدرضا ترقی، معاون بینالملل حزب موتلفه اسلامی با اشاره به رفتارهای متناقض غربیها به گزارشگر کیهان میگوید: قطعا اعتماد به غرب قابل قبول نیست برای این که غربیها همچنان ویژگیها و مختصات یک طرف غیرقابل اعتماد را در خودشان حفظ کردهاند و با برداشتهای متناقض از توافقنامه ژنو سعی دارند که موقعیت بینالمللی خودشان را به عنوان برنده در مذاکرات حفظ کنند، بنابراین به نظر نمیرسد که بتوانیم به موضعگیریهای آنها در مذاکرات خوشبین باشیم و اعتماد کنیم و وظیفه تیم مذاکره کننده در مذاکرات فنی که برای اجرای توافقنامه انجام میدهند این است که به گونهای مفاد توافقنامه را تنظیم کنند که امکان برداشت چندگانه از متن توافقنامه وجود نداشته باشد و با این راهکار در مذاکرات به یک برداشت مشترک برسند تا امکان سوء استفاده از آن وجود نداشته باشد.
اما مهدی اقراریان، کارشناس ارشد مسائل بینالملل تاکید میکند که پرونده هستهای ایران عملا یک موضوع صرفا فنی نیست بلکه یک موضوع سیاسی است که به عنوان یک چالش بین جمهوری اسلامی با غرب از سال 1979 یعنی پس از پیروزی انقلاب تا به امروز وجود داشته است.
وی در گفتوگو با خبرنگار سرویس گزارش کیهان اظهار میدارد: در پرونده هستهای ایران که عملا غربیها به سرکردگی آمریکا تلاش میکنند از این پرونده به عنوان یک ابزار و تاکتیک برای محدود کردن انقلاب اسلامی استفاده کنند پرونده از مسیر قانونی خود خارج و وارد مجرایی غیر قانونی شده و از مجرایی غیر از مجرای شورای حکام آژانس بینالمللی و سازمان انرژی اتمی دنبال میشود. البته در مقابل این رفتار آنها جمهوری اسلامی ایران خطوط قرمزی را مشخص کرده تا از این خطوط عدول نکند که بدیهیترین آنها حق غنی سازی است.
گامهایی بلندتر از طرف غربی
غرب وقتی از شیوههای مختلف نتوانست ایران را از هستهای شدن باز دارد به تاکتیک مذاکره و فشار روی آورد.
به نظر میآید مادامی که غرب نگاه خود را به مسئله هستهای عوض نکند تحقق هرگونه هدف مشترک در این مذاکرات بعید به نظر میرسد.
اقراریان در این مورد میگوید: ممکن است این سؤال به وجود آید که طرفین به توافقی دست یافتهاند اولین نکتهای که این جا باید مدنظر داشت این است که میزان گامهایی که هر یک از طرفین برای مذاکرات و برای دستیابی به اهداف خودشان تعیین کردهاند به چه میزان است؟ بر اساس شواهد تیم مذاکره کننده ایرانی گامهای خوبی برداشته اما در مقابل، گامهایی که غربیها تعریف کردهاند متناسب با میزان گامهایی که ما برداشتهایم نیست.
هر چند مذاکرهکنندگان ایرانی این موضوع را مطرح میکنند که مذاکرات دارای ابعاد پنهانی است و این ابعاد هنوز مشخص نشده است ولی مادامی که تمامی ابعاد مشخص و معین نشود قضاوت در مورد مذاکرات مقدور نیست. اما بر اساس وضعیت موجود به نظر میآید این گامها گامهای متوازنی نباشند.
بازی برد- برد محقق نشد
« آن چه از متن توافقنامه به دست میآید این است که بازی برد- برد درست از آب درنیامد و گروه 1+5 برد حداکثری را از آن خود کرد.»
عبدالرحیم علیزاده، کارشناس مسائل سیاسی با انتقاد از روند مذاکرات ایران با 5+1 به عبارات فوق اشاره دارد و تصریح میکند: مخصوصاً بخشهای آخر توافقنامه که رئیس جمهور و مجلس را به نوعی موظف میکند که پروتکل الحاقی را بپذیرند که اگر پروتکل الحاقی پذیرفته شود و بخشهای فنی انرژی هستهای ما، مخصوصاً غنی سازی بین ایران و 1+5 و همچنین تشخیص نیاز هم به عهده آنها باشد، کار را خیلی مشکل میکند.وی در ادامه گفتوگویش به گزارشگر کیهان میگوید: با وجود این که مذاکرهکنندگان ایرانی تلاش دارند بگویند ما چیزی به دست آوردیم ولی در ادامه باید تلاش کنند هم جلوی زیاده خواهیهای غرب را بگیرند و هم برخی از امتیازهایی که دادهاند را تغییر دهند یا پس بگیرند.
در توافقنامه توقف پذیرفته شد
این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به جزئیات امتیازهایی که ایران در توافق ژنو به غرب داده اضافه میکند: در گام اول در مورد فردو نوشته شده 12 آبشار غیر عملیاتی و بلااستفاده باقی بماند و فقط 4 آبشار فعال باشد که آن هم در یک حد بسیار محدودی میتواند غنی سازی را انجام بدهد و اگر هم احیاناً یکی از سانتریفیوژهای ما خراب شد، ایران حق ندارد از سانتریفیوژهای نسل دوم استفاده کند، همچنین در اراک تمام فعالیتهای ما اعم از استخراج تا بهرهبرداری تعلیق شده و نطنز هم وضعیت مشابهی را دارد. در موضوع توسعه فناوری هستهای هم ما برای افزایش قدرت فناوری امتیاز خاصی را به دستنیاورده ایم و اگر این روالی که در متن توافقنامه آمده بخواهد دنبال شود، تا 10 سال دیگر هم باید همچنان در مرحله تحقیقاتی باشیم و این با توجه به نیاز شدید ما در حوزههای مختلف فناوری هستهای بسیار نامطلوب است.
وی اظهار میدارد: در کل ما به جز مرحله پسماند بقیه مراحل تهیه سوخت هستهای را که با سرعت در حال طی کردن آن بودیم را به حالت فریز و ایستا درآوردهایم و این یعنی توقف فناوری هستهای که با متن توافقنامه ژنو آن را پذیرفتهایم.
زمانبندی مذاکرات؛ اشتباه استراتژیک
مهدی اقراریان هم با تایید این که در این مذاکرات غربیها امتیازاتهای خوبی به دست آوردهاند که بازدید از مراکز و ظرفیتهای هستهای کشور و اطلاع دقیق از میزان گسترش مراکز هستهای از جمله آنهاست اظهار میدارد: با همه این امتیازها مادامی که غربیها از تحریمها به عنوان اصلیترین اهرم فشار استفاده میکنند و این تحریمها لغو نشده صحبت از اینکه این مذاکرات به نتیجه و موفقیت رسیده شاید یک نتیجهای دور از ذهن باشد و هر گونه تصمیمگیری و اظهار نظر در مورد ادامه روند مذاکرات وابسته به همین مقطع 6ماهه و ادامه روند آن است اگر همین گفتوگوهای اولیه به نتیجه برسد گامهای بعدی هم قابل طراحی است اما اگر همین گفتوگوهای اولیه متوقف شود هرگونه پیش بینی و اظهارنظر در مورد پرونده هستهای قابل پیشبینی نیست.
وی با انتقاد به دستگاه دیپلماسی در زمانبندی مذاکرات ادامه میدهد: زمان گفتوگو و مذاکره مناسب نبود و تیم مذاکره کننده بیش از این که به دنبال استفاده و بهرهبری از انرژی هستهای باشد بیشتر به دنبال بهرهبرداری داخلی بود؛ زمان مذاکره ارتباط مستقیمی به گزارش 100 روزه رئیس جمهور داشت که این اشتباه استراتژیک باعث شد طرف غربی میزان زیادهخواهی خود را افزایش دهد و احساس کند تیم مذاکرهکننده ایرانی نیازمند این مذاکره است در صورتی که آمریکاییها بیشتر نیازمند مذاکره بودند و اعتراف کردند که اگر اوباما نتواند مذاکرات هستهای را ادامه دهد در سال 2013 موفق نبوده است پس نیاز بود تیم مذاکره کننده با طمانینه بیشتری عمل کند.
غربیها مجبور به کوتاه آمدن هستند
دکتر ملکوتیان با تشبیه توافقنامه ژنو به آتشبس معتقد است: با وجود نکات منفی قرارداد مهم این است که از این به بعد خوب حرکت کنیم، یعنی ما از موضع قاطع در مذاکرات حاضر شویم و مواضع خودمان را به صورت قاطع بیان کنیم و به غربیها بفهمانیم به اندازه یک سر سوزنی از مواضع خود کوتاه نخواهیم آمد؛ البته غربیها به این نتیجه رسیدهاند که در مقابل ایران نمیتوانند دست به اقدامات سخت بزنند و در مورد کشور ما کارت نظامی آنها مدت هاست که سوخته و تهدیدهای نظامی به عبارتی بیخود است. غرب تصور میکند در مورد مخالفانش میتواند از گزینه نظامی استفاده کند ولی در مورد ایران این موضوع امکان پذیر نیست و ما میتوانیم بگوییم که در قضیه هستهای میتوانیم با ایستادگی آنها را مجبور به کوتاه آمدن کنیم.ترقی هم در این باره میگوید: به نظر میرسد اگر در مرحله اول مذاکرات تیم ایرانی، متن توافقنامه قدری عجولانه تنظیم نمیشد شاید مشکلاتی که ما اکنون در متن داریم و برداشتهای متناقضی از این متن میشود وجود نداشت در عین حال به نظر میرسد بر اساس سیاستهای کلان کشور و هدایتهای مقام معظم رهبری تیم مذاکره کننده نیازمند به تقویت از بعد فنی و تخصصی است تا بتواند در تنظیم متون توافقنامه و نحوه اجرا به گونهای عمل کند که آسیبی به حقوق هستهای ایران وارد نشود وگرنه ممکن است در ادامه مذاکرات همچنان نواقص را داشته باشیم.
علیزاده با اشاره به این گفته منسوب به ظریف که با وجود آمادگی کشور برای صادرات گفته است غربیها مدعیاند تنها یک میلیون بشکه میتوانیم صادر کنیم میگوید: این موضع یک نوع عقبنشینی و امتیاز دادن در سطح وسیع است و آقایان باید پاسخگوی این همه زحمت و هزینههایی که صرف شده مخصوصاً شهدای هستهای که قربانی این فناوری شدند، باشند. پاسخ خون شهدایی چون شهید علی محمدی و شهریاری به دست آوردن حق غنیسازی است.