روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
جاسوسان سیا در خط مقدم جنگ صدام با ایران !(پاورقی)
Research@kayhan.ir
وزیر اطلاعات ، شیوه های به دام اندازی برخی از افراد از جمله سه تن را در نیروی دریایی و نیروی هوایی ، چنین توضیح داد :
« در نیمه دوم سال 1365 ، سرهنگ بهمن ایکانی به هلند مسافرت می کند و برادرش مهدی را جهت ادامه تحصیل در آمریکا، با خود به همراه می برد و در تماس با سفارت آمریکا در هلند و وابسته نظامی آمریکا ، عوامل سازمان سیا اخذ ویزای آمریکا را منوط به همکاری با آن سازمان می کنند .
در سال 65 ، تورج ریاحی به اتفاق فرزند خود به آلمان می رود و جهت اخذ ویزا به سفارت آمریکا در این کشور مراجعه و آنان شرط دادن ویزا را همکاری [ اطلاعاتی ] اعلام می کنند .
در سال 64 ، اردشیر اشرف جهت دیدار با فرزند خود به ترکیه مسافرت و جهت اخذ ویزا برای عزیمت به آمریکا ، به سفارت این کشور در ترکیه مراجعه می کند و [مأمورین سیا] او را به همکاری دعوت می نمایند .
در سال 65 ، قهرمان ملک زاده جهت دیدار با همسر و فرزند خود در آمریکا ، به ایتالیا سفر می نماید و سفارت آمریکا در رم ، عزیمت به کشور آمریکا را منوط به دادن اطلاعات می کند .»۱
برخي از افراد دستگير شده در اين شبكه جاسوسي، طي مصاحبهاي با خبرنگاران داخلي و خارجي، چگونگي ارتباط خود با آمريكا و اطلاعات موردنظر آمريكاييها را توضيح دادند.
يكي از اين افراد به نام هوشنگ امجدي ، اظهار داشت: پس از چند بار ملاقات با يك خانم به نام «سارا» در هتلي در واشنگتن، مردي به ملاقات من آمد و بعد از آموزش استفاده از نامههاي نامرئي، از من خواست تا اطلاعاتي از اوضاع اقتصادي، وضع توليد پالايشگاهها و واردات فرآوردههاي نفتي، برايشان ارسال كنم.
جمشيد اميري نيز گفت : اطلاعاتي كه آنها از من ميخواستند، درباره مسايل جاري در كشور بود و از آنجايي كه تخصص من در رشته شيمي بود و در پتروشيمي كار ميكردم، ميخواستند بدانند كه آيا ايران قادر به توليد سلاح شيميايي هست يا نه؟
بهرام ايكاني نيز در اين رابطه اظهار داشت: اطلاعاتي را كه من به آمريكا منعكس ميكردم، مسايلي در رابطه با جنگ ايران و عراق، نيازهاي تسليحاتي ايران، زمان حمله ايران به عراق، و چگونگي سيستم پدافند ايران بود.
علياصغر راهرو نيز در همين مصاحبه گفت: از من خواسته شده بود تا از كليه پلها، ميادين حساس و تأسيسات نظامي، مناطق اقتصادي، و نيروگاههاي حرارتي عكسبرداري، و همچنين اماكن نظامي سپاه و كميته را شناسايي كنم.۲
رئیس مجلس شورای اسلامی نيز در اول ارديبهشت 1368 در اين زمينه چنین گفت :
«آمريكاييها انواع نامرئينويسي را در اين جريان به كار گرفته بودند به نحوي كه دو نفر از جاسوسان از يك نوع استفاده نكنند، تا اگر يك نوع آن را ما كشف كرديم، نوع ديگر آن كشف نشود. هريك از آنها يك ماده شيميايي و يك ظاهركننده مخصوص به خود داشته است. به جاسوسان دستورهاي پيچيده و آموزشهاي بسيار سطح بالا داده بودند و سرمايهگذاري زيادي كرده بودند... نوع آموزشها نشان ميدهد كه آمريكاييها حسابهاي خطرناكي براي ما دارند چون به بعضي از جاسوسان گفتهاند كه در اطراف مشهد زميني را به مساحت يك كيلومتر در يك كيلومتر بخريد، سپس به آنها آموزش هدايت چترباز دادهاند تا اگر چترباز خواست پياده شود، در نقطه خاصي كه ميخواهد بتواند پياده شود. همچنين به آنها مأموريت دادهاند كه همهي پلها و نقاط استراتژيك را كه تا مرز فاصله نزديكي دارند، شناسايي كرده و عكسبرداري كنند و به آمريكاييها بدهند براي اينكه آمريكايي ها بتوانند در وقت مناسب از آن استفاده كنند... به جاسوسان نوعاً يك راديوي مخصوص دادهاند كه از آن طرف پيام رمز ميدهند و در اين راديو ضبط ميشود و هر وقت هم كه جاسوسي در خانهاش نيست، پيام توسط راديو ضبط ميشود و متقابلاً نيز جاسوس مذكور پاسخ پيام دريافتي را به صورت رمز با همان راديو ارسال ميكند .»۳
مطالب ارائه شده توسط جاسوسان مذكور به اضافه موارد ديگري از قبيل عكسالعمل مردم در برابر جنگ، بمبارانها و موشكبارانها، نحوه رساندن مواد غذايي و سوختي به شهرهايي كه مورد حملات هوايي قرار ميگرفتند و ...، اطلاعاتي بود كه عمدتاً سازمان «سيا» پس از جمعآوري، آنها را در اختيار رژيم صدامحسين قرار ميداد تا بر مبناي اين اطلاعات دريافتي، بهتر بتواند به جمهوري اسلامي ايران ضربه وارد كند.
برخي از افراد دستگيرشده مذکور ، از همان سالهاي اوليه جنگ تحميلي به سازمان سيا وصل شده، در طي ساليان دفاع قهرمانانه اين ملت شجاع، اطلاعات حساسي را در رابطه با وضعيت جنگ و جبههها در اختيار آمريكا گذاشتهاند. سازمان «سيا» نيز با ارسال اين اطلاعات براي بغداد، عملاً در كشتار و قتلعام دهها هزار تن از مردم شهري و روستايي، و رزمندگان جبهههاي نبرد، شريك جنايات رژيم بغداد بوده است..