تحدید نسل، کلید توسعه یا سدی برای پیشرفت؟!
اخیرا آقای دکتر مرندی، ضمن جلسه ای، ناگفتههای خود از بحث جمعیت را بیان داشتهاند. صحبتهای ایشان نکات قابل توجهی داشت و تحلیل آنها لازم مینمود. تحلیلی که میتواند برای حل بحران جمعیت کشور نیز راهگشا باشد.
حسین مروتی
هفت نکته پیرامون جمعیت و صحبتهای دکتر مرندی
شواهد متعدد نشان میدهد که حضرت امام (ره) موافقتی با اجرای سیاست کنترل جمعیت نداشتهاند و تنها در نامهای در پاسخ به آقای مرندی فرمودند مسئله جمعیت مهم است و در رسانهها و در دانشگاهها مورد بحث قرار بگیرد. همچنین مسئولین و روحانیون نیز از پاسخ حضرت امام (ره) تلقی نظر مثبت نکردهاند که نمونه این مسئولین، شخص مقام معظم رهبری است که در همان روزهای آغازین زعامت بابرکت خویش، برخی واهمههای بیجا را نفی نموده و میفرمایند: «ما اگر دو برابر امروز هم جمعیت داشته باشیم، باز هم میتوانیم بدون كمترین نیازی به كشورهای دیگر، خود را به بهترین وجه اداره كنیم» (1368/04/18)
در کتابچه سمینارِ«پویایی جمعیت در کشورهای مسلمان» به نقل از دکتر مرندی آمده است که حضرت امام (ره) با تنظیم خانواده موافقت کردند. این ادعا برخلاف سخنان شخص دکتر مرندی است و اساسا برای چنین ادعایی هیچ سندی وجود ندارد این نکته را یادآور شدیم تا خدای ناکرده تاریخ انقلاب تحریف نشود.
دکتر مرندی در قسمتی از صحبتهای خود عنوان میکنند: «به خاطر ندارم که مخالفتی وجود داشته باشد، هرچه که بود، همه در موافقت بود. آن زمان دانشگاهیان سمینار میگذاشتند، نمیرفتند از مخالفین دعوت کنند و موافقان را دعوت میکردند. بنابراین همه، مشکلات را دیده بودند و میخواستند حل شود.» در این زمینه نیز باید عنوان کرد که علمای بسیاری با اصل تحدید نسل مخالف بودهاند از قبیل آیت الله سید محمد حسین حسینی طهرانی و افراد زیادی نیز با شیوه عمل دولتمردان برای تحدید نسل مخالف بودهاند. برای نمونه تعدادی از مخالفتهایی که در مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است را از نظر میگذرانیم. این مخالفتها هنگام بحث در مورد تصویب «قانون تنظیم خانواده» صورت میگیرد. قانونی که در سال 1372 و پس از تحقق اهداف جمعیتی نظام تصویب میشود و کمک زیادی به کاهش سریع رشد جمعیت میکند.
*حسن قشقاوی: «در درجه اول باید اقداماتی که در این زمینه انجام میشود اقدامات تنبیهی نباشد. اقدامات تحذیری باشد. اقدامی که زمینهها را از بین ببرد، نه اینکه بعد از عمل انجام شده، یک بار تنبیهی را نسبت به آن زن و مرد به وجود بیاورد... خوب آن بچه چهارم چه گناهی کرده؟ آن هم فرزند است. «و لا تقتلوا اولادکم خشیة املاق» خدای نخواسته مشمول ما نشود و اینجا است من به این دلیل با این قضیه کاملا مخالفم. (09/10/1371)
*دکتر قدسیه سیدی علوی: «مسلم و مورد قبول هست که در محافل بینالمللی خارجی، در محیطهای علمی یکی از نکات منفی که برای ایران مطرح میشود مسئله جمعیت هست. ولی آیا ما میخواهیم مطابق با روشها، اصول و برنامه هائی که آنها برای ما پیشنهاد میکنند حرکت بکنیم یا اینکه ایران اسلامی مستقل هست و خودش برنامهریزی میکند و خودش هم اجرا میکند و تحت تاثیر این تبلیغات سوء نیست... من از وزارت بهداشت این سؤال را دارم، برای مراجعات مکرر خانمهای ما که عقیمی برای آنها انجام شده، عمل جراحی شده و بعد با گریه میگویند این عمل ما را برگردانید، چون شوهران ما میخواهند به بهانه فرزند، همسر دیگری اختیار بکنند. من از وزارت بهداشت میخواهم که بگویند برای این موارد چه کار کردهاند که میآیند مجازات برای زن کارگر را در نظر میگیرند؟! ... به نظر میرسد که این مجازات نه تنها برای مادر هست بلکه برای بچه هم همین مجازات به کار میرود که چرا بچه چهارم یا پنجم شده... ما نمیخواهیم صرفا به بهداشت جهانی بگوئیم که ما هم جمعیت را کنترل کرده ایم، بلکه با روشهای فرهنگی باید جمعیت کنترل شود. « (09/10/1371)
*حجت الاسلام علی اصغر باغانی: «پیامبر اسلام فرمود: تناکحوا تناسلوا فانی اباهی بکم الامم. فرمود من روز قیامت براساس کثرت امتم مباهات میکنم بر سایر انبیاء. من از برادرانی که بیشتر مربوط به وزارت بهداشت و درمان هستند تعجب میکنم که به فکر سلب حقوق زنان مسلمانی افتادهاند که احیانا دارای فرزند چهارم و پنجم خواهند شد... اگر میخواهید فکر جمعیت آینده مملکت و آذوقه و هزینهای که اینها خواهند داشت و مدارسی که اینها نیاز خواهند داشت را بکنید، از هزینههای غیرضرور بزنید. الآن بودجه کشور در مجلس مطرح است، از اسراف و تبذیرهایی که در بعضی از وزارتخانهها و بعضی از مؤسسات درجه سوم هست، جلوگیری کرده و اینها را جمع کنید و از محل صرفه جویی آنها به کارگران زنی که فرزند چهارم میآورند بدهید... دکوراسیون اتاقشان را تعویض میکنند؛ دو سالی یک بار یا سالی یک بار، صندلیها یا پاترول هایشان را عوض میکنند! اگر خدای ناخواسته استکبار جهانی باز نقشه دیگری را علیه این کشور اسلامی که ام القرای اسلام است طراحی کرد، فرزندان رشید این آب و خاک بتوانند دفاع بکنند و در برابر استکبار جهانی بایستند... شما یک کاری میکنید که عدد فرزندان محدود بشود که بعد ما نتوانیم از کیان اسلام دفاع بکنیم و این لایحه برخلاف سنت پیغمبر اسلام هم هست و اصلا ارزش ندارد. شما رأی ندهید (که نباید بدهید)، من خیال میکنم کار خلاف شرع میکنید. « (13/10/1371)
طبق برنامه نخست توسعه، تصمیم گرفته میشود که نرخ باروری کل از 4/6 در سال 1365 به رقم 4 در سال 1390 برسد و تثبیت شود. البته این هدف با سرعتی فوق العاده و تنها به فاصله ی سه سال از آغاز سیاست تحدید نسل محقق شد! یعنی به گفته کارشناسان در سال 1371 نرخ باروری در ایران به 4 فرزند به ازای هر زن در سن باروری رسید. امری که مورد اشاره مقام معظم رهبری نیز قرار میگیرد. «آنطوری كه افراد متخصص و عالم و كارشناسان علمیِ این قسمت تحقیق و بررسی كردند و گزارش دادند، ما در سال ۷۱ به همان مقاصدی كه از تحدید نسل وجود داشت، رسیدیم. از سال ۷۱ به این طرف، باید سیاست را تغییر میدادیم؛ خطا كردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران كنیم» (1391/05/03)
در این صحبت مقام معظم رهبری لزوم تغییر سیاست تحدید موالید پس از سال 1371 آمده است که منظور از این تغییر را میتوان در صحبت دیگرشان در همان سال مشاهده کرد: «فقدان دستگاه رصدکننده در این زمینه به ما آسیب زد؛ ما که در سال 71 به مقصود رسیده بودیم متأسفانه کسی اطلاع رسانی نکرد و هنوز هم اعلام نشده است و سیاستهای کنترلی ادامه دارد!» (27/4/91)
از مجموع این دو صحبت مقام معظم رهبری به وضوح برداشت میشود که منظور ایشان از تغییر سیاست تحدید نسل، توقف سیاستهای کنترلی بوده است. یعنی باید در سال 1371 تحدید نسل متوقف میشد و نرخ باروری در سطح 4 فرزند و نرخ رشد جمعیت در حد 3/2 درصد تثبیت میشد.
این توضیحات دو نکته را یادآور میشود. نخست اینکه طبق برنامه نخست توسعه، بنا بر این امر بوده که هنگامی که نرخ باروری و نرخ رشد جمعیت به هدف مطرح شده رسید، تحدید نسل متوقف شود نکته دیگر آن که؛ قسمتی از کوتاهیهای صورت گرفته در زمینه بحث استراتژیک جمعیت، مرتبط با سالهای 72 تا 76 بوده است؛ زمانی که باید سیاستهای کنترلی متوقف میشد و نشد.
اما به راستی چه اتفاقی افتاد که سیاست تحدید نسل متوقف نشد؟ شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد مسئولین در ابتدا گمان نمیکردند که بیشتر از اهداف مدنظر، آن هم ظرف سالیانی اندک محقق شود. به عنوان نمونه آقای روغنی زنجانی (وزیر برنامه و بودجه) ضمن جلسهای در مجلس شورای اسلامی میگوید: «کنترل جمعیت نه فقط در ایران، بلکه کارشناسها میگویند در جهان، طولانی و کند انجام میشود. نرخ رشد جمعیت ما در سال ۱۳۹۰ به 3/2خواهد رسید که الان برابر همین میزان است؛ یعنی حرکت اینقدر کند است که برادرها میگویند به آن نرخ رشد نخواهیم رسید» (21/12/1368)
اما این نکته بدین معنی نیست که مسئولین اجرایی کشور، از آمارها و سبقت گرفتن از اهداف برنامه توسعه بیاطلاع بودند؛ بلکه شواهد زیادی نشان میدهد که مسئولان اجرایی در همان سالها به آمارهای جمعیتی واقف بودهاند و حتی به این مسئله که از هدف مقرر در برنامه نخست توسعه پیشی گرفتهاند، نیز افتخار میکردهاند. به عنوان مثال دکتر ملک زاده - وزیر وقت بهداشت- در مهرماه سال 1371 ضمن ارائه گزارشی از عملکرد وزارت متبوع خود، از اجرای موفق برنامههای تنظیم خانواده و کاهش نرخ رشد جمعیت خبر میدهد و میگوید که: «از پیشبینی برنامهای که تا سال ۷۲ قرار بود ما به عدد 9/2، برسیم جلوتر هستیم» همچنین آقای دری نجفآبادی در تیر ماه سال 1376، ضمن ارائه گزارشی از مسائل اقتصادی عنوان میکند که: «نرخ رشد جمعیت نیز مهار شده و به حدود 7/1 تا 8/1درصد بالغ میگردد و تحولات مثبت و ارزشمندی در وضعیت جمعیت و ... انجام گرفته. «فرهادی وزیر بهداشت وقت نیز در آبان ماه سال 1377 عنوان میکنند: «نرخ رشد جمعیت ما یک موقعی 4/3 بود، الآن به 41/1صدم رسیده. با کاهش رشد جمعیت که نسبتا خوب هم بوده (مواجهیم)»
خرسند بودن مسئولین از اینکه جمعیت کشور با سرعت بسیاری در حال کاهش بوده، نشان میدهد که مسئولان اجرایی، به مطلوب بودن ذاتی کاهش رشد جمعیت، قائل بودهاند. مطلوبیت مذکور در سخنان اخیر دکتر مرندی نیز بروز یافته است. ایشان در مورد پیشی گرفتن از هدف برنامه نخست توسعه در مورد تحدید نسل اینچنین توضیح میدهند: «مثلا شما وقتی که یک سدی را میخواهید بسازید، برنامهریزی میکنید که ظرف مدت خاصی به عنوان مثال 70 درصد پیشرفت داشته باشد. حالا اگر در زمان مقرر، کار سد 80 درصد پیشرفت داشته باشد که کسی نمیآید به شما بگوید که چرا بیشتر پیشرفت داشته؟!»
بی شک نمیتوان برای تحدید نسل که در اصل محدود و گاهی نابود کردن نیروی انسانی یک کشور به شمار میآید، از یک کار عمرانی مانند سد مثال آورد که اسباب آبادانی را فراهم میآورد. مطلوب بودن ذاتی کاهش رشد جمعیت در نزد مسئولین اجرایی و بیتوجهی ایشان به مسئله حیاتی و استراتژیک جمعیت، کار را به جایی میکشاند که افراد غیرمسئول به خود این اجازه را میدهند که بدون در نظر گرفتن اهداف ذکر شده در اسناد بالادستی، برای مسئله استراتژیکی مانند آینده جمعیتی ایران تصمیم بگیرند.
نمونه این موضوع را نیز میتوان در اظهارنظر سخیف یکی از نمایندگان مجلس یافت که در سال 1383 عنوان میکند که رشد جمعیت از 7/3 درصد به 2/1 درصد کاهش یافته است؛ «اما اگر چه دستاوردهای فوق قابل ستایش میباشد، اما ایدهآل نیست، بهگونهای که ... رشد جمعیت باید به 7/0درصد کاهش یابد!»
زمانی مطلوب پنداشتن کاهش رشد جمعیت، باعث شده بود که یکی از نمایندگان مجلس بگوید: «کنترل جمعیت کلید توسعه اقتصادی کشور است!» نماینده دیگری نیز رشد بالای جمعیت را علت العلل بیشتر مشکلات اقتصادی مملکت دانسته بود و گفته بود: «الآن رشد جمعیت، مهمترین مشکل مملکتی ما است.» اما اکنون، مشکل رشد جمعیت از طریق کاهش بسیار شدید نرخ باروری، حل شده، کشور در سراشیب تند سالخورده شدن جمعیت قرار گرفته است و مشکلات اقتصادی نیز کم و بیش در جای خود باقی هستند و صد البته، خبری نیز از توسعه و پیشرفت موعود نیست! این مسئله در حالی است که سرعت کاهش نرخ باروری کشورمان در تاریخ بشر بینظیر عنوان میشود و بیشک اگر قرار بود تنها کشور در دنیا از طریق کاهش رشد جمعیت به توسعه برسد، آن کشور باید ایران میبود! قطعا این مسئله، عبرت بزرگی است تا مسئولین اجرایی، یک بار برای همیشه تصمیم بگیرند که به جای پاک کردن صورت مسئله، برخیزند و با همت و جدیت، مشکلات را آنچنان که باید، حل کنند. بیتردید اجرای همزمان سیاستهای اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلی جمعیت، نسخه شفابخشی برای عمده مشکلات کشور است.
مقام معظم رهبری بیان داشته بودند که «مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد» (۱۳۹۱/۰۷/۱۹) پس از این صحبتهای معظم له، متاسفانه هیچ یک از مسئولینِ مستقیم ایجاد بحران جمعیتی، در پشتیبانی از ولی فقیه به میدان نیامد، عذری نخواست و ابراز ندامت نکرد. این مسئله ادامه یافت تا اینکه اخیرا دکتر مرندی در این زمینه پیشقدم شدند و اظهار داشتند که بابت کوتاهیهای صورت گرفته ناراحت بوده و احساس گناه میکنند. ایشان در ادامه با صراحتی ستودنی بیان میدارند که «هنوز هم احساس عذاب وجدان میکنم؛ شاید اصلا نباید وارد مسئله کنترل جمعیت میشدم» همچنین دکتر مرندی، ضمن صحبت هایشان، به دست آوردن جایزه بینالمللی جمعیت را نه تنها به هیچ میانگارند، بلکه در سخنی شیرین، علت بردن جایزه مزبور را بدشانسی عنوان مینمایند که این اظهارنظر، خود نمودی دیگر از بصیرت و دشمن شناسی ایشان است که پیش از این در ماجرای فتنه ی 88 نیز بروز یافته بود. این صحبتها از جانب ایشان، جای تقدیر بسیار دارد.
کوتاهیها و سوء مدیریتهای صورت گرفته در مورد بحث جمعیت اکنون منجر به بحرانی شده است که به فرموده مقام معظم رهبری، کشور و اسلام را تهدید میکند (27/4/91) ایشان در مورد این معضل بزرگ فرمودهاند: «یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیّت است» (19/9/92) جملهای که مشابهش در بحرانیترین شرایط و حساسترین گذرگاههای انقلاب نیز، از ایشان شنیده نشده است. این تاکیدات مکرر و نظر کارشناسان متعهد جمعیت که خطر بزرگ سالخوردگی جمعیت کشور را گوشزد میکنند، اقداماتی جدی و درخور را میطلبد، درحالی که...
هنوز و پس از گذشت بیش از سه سال از نخستین تذکرات مقام معظم رهبری پیرامون بحث جمعیت، مجلس شورای اسلامی نتوانسته قانونی در راستای«افزایش نرخ باروری» تصویب کند و جالب است بدانیم که قانون تنظیم خانواده (مصوب 1372) با تغییری اندک، همچنان به قوت خود باقی است و مجلس به دلایلی آشکار و پنهان، حتی نتوانسته قانون مزبور را لغو کند!
هنوز معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که مدعی شده بود اطلاعات جمعیتی را ناقص به رهبری رساندهاند، معتقد است که کشور در وضع عروسی جمعیتی است!
هنوز برنامههای تحدید نسل با عنوان باروری سالم در وزارت بهداشت ادامه دارد و در چک لیستهای این وزارت، برای منصرف ساختن مردم از فرزندآوری، امتیاز در نظر گرفته میشود.
هنوز صندوق جمعیت سازمان ملل به خباثت هایش در مسیر قطع نسل مسلمین ادامه میدهد. هنوز برخی کارشناسان غیرمتعهد که دلارهای کثیف صندوق جمعیت، پای غیرتشان را بسته است در جهت منافع دشمنان کار میکنند و برخی دیگر مدعی میشوند که «هیچگاه جمعیت کشور متناسبتر از امروز نبوده است» و در ادعایی مضحک بیان میکنند که از دید کارشناسی، سالخوردگی جمعیت، شاید یک فرصت باشد تا تهدید!
البته در کنار این هنوزها، هنوز غیورمردان و شیرزنان این سرزمین نمردهاند تا گرگها، آینده ایران را به دندان بگیرند.