هدف از واگذاری پرسپولیس و استقلال چیست؟! (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
رئیس سازمان خصوصی سازی از برگزاری مزایده دوباره استقلال و پرسپولیس تا پایان سال خبر داد. مزایده دوباره به این خاطر است که مزایده اول به دلیل نبودن متقاضی لغو شد و این مزایده مانند سایر واگذاریهای سازمان خصوصیسازی دوباره برگزار خواهد شد. ما به سهم خود امیدواریم در مزایده دوم که به گفته رئیس سازمان خصوصیسازی تا پایان سال برگزار خواهد شد، متقاضی مناسبی برای هر دو تیم پیدا شود تا آنها حرکت خود را به سمت سروسامان یافتن آغاز کنند، چه، سروسامان یافتن این دو تیم بیهیچ شک و شبههای در سروسامان یافتن کلیت ورزش تاثیرگذار است.
آنچه مسلم است و نمیتوان در آن تردیدی روا داشت این موضوع مهم است که خوشبختانه عزم مسئولان برای سامان دادن به این دو تیم جدی است و برخلاف بعضی گمانهزنیهای اولیه که بحث واگذاری این دو تیم را که از طرف مسئولان جدید ورزش مطرح میشد شعاری و حرفی بدون عمل، چون همه حرفهایی که سالها و دورههای پیشتر از سوی مسئولان وقت ورزش در این باره بیان میشد، میدانستند، این بار قرار است واقعا تکلیف این دو تیم مشخص شود و وضعیت آنها از شرایطی که سالهاست به آن گرفتار هستند، یعنی بلاتکلیفی مالکیتی و بیثباتی مدیریتی تغییر کند.
مالکیت مهمتر است نه مالک
این نکته را هم نه از سر خوشخیالی و رویاپردازی، بلکه با تکیه بر واقعیات و آنچه که دارد درباره این دو تیم اتفاق میافتد، عرض میکنیم، در هر حال همانطور که بارها به سهم خود و از سرانجام وظیفه نوشتهایم اگر قرار باشد ورزش ما سر و سامان پیدا کند، ورزشی باشد ریشهای و دارای ساختار و سیستم محکم و کارآمد، باید تکلیف خیلی از مسائل سالها بلاتکلیف مانده مشخص و روشن شود. یکی از این موضوعات سالها بلاتکلیف مانده، ماجرای استقلال و پرسپولیس است. بارها نوشتهایم باز هم روی این نکته تاکید میکنیم برای ما در وهله اول مهم نیست که مالکیت این دو تیم در اختیار وزارت ورزش باشد یا در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد، بلکه مهم این است که «تکلیف» به طور صریح و روشن، مشخص شود. اگر قرار است وزارت ورزش مالک باشد. پس شرایط و لوازم را برای اینکه این دو تیم بتوانند اولا صورت باشگاه پیدا کنند، فراهم آورد و ثانیا پاسخگوی توقعات و انتظارات مردم و علاقهمندان باشند. اگر هم وزارت ورزش قادر نیست، امکان وپولش را ندارد و به هر دلیل نمیتواند یا نمیخواهد مالکیت این دو تیم را عهدهدار باشد، آنها را به بخش خصوصی واگذار کند تا بتوانند کارکردهای مورد نظر و انتظارات مردم را پاسخگو باشند. در هر حال آنچه مهم است و مهمتر از هر موضوع دیگری اینکه تکلیف این دو تیم از لحاظ مالکیتی مشخص شود، تا بتوان انتظارات بعدی مثل «ثبات مدیریت» و... را مطرح کرد. مسئولان ورزش به این نتیجه رسیدهاند که به موازات اجرای اصل 44، این دو تیم را به بخش خصوصی واگذار کنند و...
نگاه «پستی» به استقلال و پرسپولیس
در واقع تکلیف مالکیت این دو تیم را مشخص نمایند.
همانطور که گفتیم این کاری است که از شواهد امر، برمیآید که در حال انجام شدن است، هر چند باز بعضیها که بر اثر تجربیات و اتفاقات گذشته نگاهی بدبینانه به ماجرا دارند، معتقدند که این اتفاقات و اقدامات صوری و نمایشی است و مثلا قیمت دو تیم را چنان بالا در نظر گرفتهاند که بخش خصوصی قادر به پرداخت آن و خریداری دو تیم نیست و...! ما که نگاهی نه خوشبینانه، بلکه واقعبینانه به این داستان داریم، با تکیه بر واقعیات عرض میکنیم مسئولان امر در بحث واگذاری این دو تیم جدی هستند و دلیلی ندارد بخواهند در این باره دست به اقدامات نمایشی و ظاهری بزنند. آنها تصمیم گرفتهاند دست از تصدیگری این دو باشگاه بردارند و قصد دارند آنها را به بخش خصوصی واگذار کنند و اگر چنین قصدی نداشتند مثل دورهها و سنوات قبلی یا اصلا حرف از واگذاری نمیزدند، یا اگر میزدند، شعاری و کمرنگ و خیلی زود از کنار آن رد میشدند و به مالکیت و مدیریت خود بر این دو تیم ادامه میدادند و در واقع به بقای این دو تیم به عنوان دو «پست»! تداوم میبخشیدند و آنها را به عنوان دو پست یا مقام برای تقسیم میان افراد همسو و همحزب و باند و... حفظ میکردند. کاری که سالها درباره این دو تیم اجرا شد و تعیین و تغییر مدیریتها نه بر مبنای مصلحت این دو تیم، بلکه به عنوان کاری که به هر حال بعد از هر تغییر و تحولی در سطح کلان مملکتی (مثلا تغییر دولتها و...) باید! انجام بشود، انجام میشد...! حاکمیت این دیدگاه و این نوع رفتار و نگرش نه فقط درباره این دو تیم، بلکه درباره کلیت ورزش، ضربات سختی بر ورزش ما وارد کرده است و... امیدواریم در آینده شاهد تداوم و تکرار آن نباشیم. البته این خود بحث مفصلی است که فعلا قصد پرداختن به آن را نداریم و به موضوع خودمان برگردیم.
هدف اصلی را گم نکنیم
یکی دیگر از نکات مهمی که در بحث تعیین مالکیت دو تیم پرآوازه، مطرح است و باز این نکته را چند بار یادآور شدهایم این است که در گیر و دار بحث واگذاری و مزایده و برو و بیا و... اصل مطلب فراموش نشود و هدف اصلی گم نشود.
هدف اصلی سر و سامان یافتن این دو تیم است. رساندن آنها به وضعیت و شرایطی است که قادر باشند قابلیتها و تواناییهای بالقوه و نهفته خود را آشکار سازند و بتوانند کارکردهای مورد انتظار را نه فقط در یک رشته (فوتبال) که در رشتههای مختلف و مطرح و نه فقط در بعد فنی که در ابعاد فرهنگی، تربیتی، اقتصادی و... به جامعه ارائه دهند.
هدف این نیست که این دو تیم را به هر شکل از سر خود باز کنیم و از خود رفع تکلیف کرده و آنها را به هر قیمتی به غیر واگذار نماییم. این طوری که از چاله به چاه انداختن تیمهاست. جفای بزرگی است بزرگتر از همه کوتاهیها و کمکاریهایی که در گذشته درباره این دو تیم مرتکب شدهایم.
اصل نظارت
بحث واگذاری با هدف مهم و سازنده و ملی مطرح شده که در آن فراتر از منافع این دو باشگاه، مصالح ورزش ملی مطرح بوده است، بنابراین، این کار باید دقیق، حساب شده و با بررسی همهجانبه و ارزیابی همه جوانب و... صورت بگیرد تا نقض غرض نشود و بر مشکلات افزوده نگردد.
خوشبختانه از صحبت و اظهار نظر مسئولین ورزش این طور برمیآید که این عزیزان نیز بر این نکته واقفند و نمیخواهند به اسم «تعیین تکلیف» دست به کاری برای «رفع تکلیف» بزنند! مثلا همین هفته پیش دکتر سجادی، معاون ورزش حرفهای و قهرمانی اعلام کرد که پس از واگذاری پرسپولیس و استقلال بر آنها «نظارت» میکنیم. نظیر این سخن را از دیگر مسئولان وزارتخانه، از جمله شخص وزیر محترم ورزش هم شنیدهایم. «این دو تیم قرار نیست با واگذاری به بخش خصوصی به محل و مکانی برای کسب درآمد و تامین منافع و... این و آن فرد و جریان تبدیل شود. این دو تیم صاحب دارند و صاحب آن «مردم» هستند، ولو این دو تیم را خریداری کرده باشد، حق ندارد بعد از واگذاری، هر طوری که خواست و به هر شکلی که میلش کشید و دوست داشت، با آنها معامله کند و آنها را به راهها و مسیرهایی بکشاند که خودش میخواهد.»این دو تیم به عنوان دو تیم مردمی، دو سرمایه کمنظیر ورزش، در هر صورت و با هرگونه مالکیتی باید در خدمت مردم و مصالح ملی و منافع ورزش عمل و فعالیت نمایند. بحث «نظارت» که آقای سجادی مطرح میکند، برای تامین همین هدف است و باید در عمل هم جدی گرفته شود.
رئیس سازمان خصوصی سازی از برگزاری مزایده دوباره استقلال و پرسپولیس تا پایان سال خبر داد. مزایده دوباره به این خاطر است که مزایده اول به دلیل نبودن متقاضی لغو شد و این مزایده مانند سایر واگذاریهای سازمان خصوصیسازی دوباره برگزار خواهد شد. ما به سهم خود امیدواریم در مزایده دوم که به گفته رئیس سازمان خصوصیسازی تا پایان سال برگزار خواهد شد، متقاضی مناسبی برای هر دو تیم پیدا شود تا آنها حرکت خود را به سمت سروسامان یافتن آغاز کنند، چه، سروسامان یافتن این دو تیم بیهیچ شک و شبههای در سروسامان یافتن کلیت ورزش تاثیرگذار است.
آنچه مسلم است و نمیتوان در آن تردیدی روا داشت این موضوع مهم است که خوشبختانه عزم مسئولان برای سامان دادن به این دو تیم جدی است و برخلاف بعضی گمانهزنیهای اولیه که بحث واگذاری این دو تیم را که از طرف مسئولان جدید ورزش مطرح میشد شعاری و حرفی بدون عمل، چون همه حرفهایی که سالها و دورههای پیشتر از سوی مسئولان وقت ورزش در این باره بیان میشد، میدانستند، این بار قرار است واقعا تکلیف این دو تیم مشخص شود و وضعیت آنها از شرایطی که سالهاست به آن گرفتار هستند، یعنی بلاتکلیفی مالکیتی و بیثباتی مدیریتی تغییر کند.
مالکیت مهمتر است نه مالک
این نکته را هم نه از سر خوشخیالی و رویاپردازی، بلکه با تکیه بر واقعیات و آنچه که دارد درباره این دو تیم اتفاق میافتد، عرض میکنیم، در هر حال همانطور که بارها به سهم خود و از سرانجام وظیفه نوشتهایم اگر قرار باشد ورزش ما سر و سامان پیدا کند، ورزشی باشد ریشهای و دارای ساختار و سیستم محکم و کارآمد، باید تکلیف خیلی از مسائل سالها بلاتکلیف مانده مشخص و روشن شود. یکی از این موضوعات سالها بلاتکلیف مانده، ماجرای استقلال و پرسپولیس است. بارها نوشتهایم باز هم روی این نکته تاکید میکنیم برای ما در وهله اول مهم نیست که مالکیت این دو تیم در اختیار وزارت ورزش باشد یا در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد، بلکه مهم این است که «تکلیف» به طور صریح و روشن، مشخص شود. اگر قرار است وزارت ورزش مالک باشد. پس شرایط و لوازم را برای اینکه این دو تیم بتوانند اولا صورت باشگاه پیدا کنند، فراهم آورد و ثانیا پاسخگوی توقعات و انتظارات مردم و علاقهمندان باشند. اگر هم وزارت ورزش قادر نیست، امکان وپولش را ندارد و به هر دلیل نمیتواند یا نمیخواهد مالکیت این دو تیم را عهدهدار باشد، آنها را به بخش خصوصی واگذار کند تا بتوانند کارکردهای مورد نظر و انتظارات مردم را پاسخگو باشند. در هر حال آنچه مهم است و مهمتر از هر موضوع دیگری اینکه تکلیف این دو تیم از لحاظ مالکیتی مشخص شود، تا بتوان انتظارات بعدی مثل «ثبات مدیریت» و... را مطرح کرد. مسئولان ورزش به این نتیجه رسیدهاند که به موازات اجرای اصل 44، این دو تیم را به بخش خصوصی واگذار کنند و...
نگاه «پستی» به استقلال و پرسپولیس
در واقع تکلیف مالکیت این دو تیم را مشخص نمایند.
همانطور که گفتیم این کاری است که از شواهد امر، برمیآید که در حال انجام شدن است، هر چند باز بعضیها که بر اثر تجربیات و اتفاقات گذشته نگاهی بدبینانه به ماجرا دارند، معتقدند که این اتفاقات و اقدامات صوری و نمایشی است و مثلا قیمت دو تیم را چنان بالا در نظر گرفتهاند که بخش خصوصی قادر به پرداخت آن و خریداری دو تیم نیست و...! ما که نگاهی نه خوشبینانه، بلکه واقعبینانه به این داستان داریم، با تکیه بر واقعیات عرض میکنیم مسئولان امر در بحث واگذاری این دو تیم جدی هستند و دلیلی ندارد بخواهند در این باره دست به اقدامات نمایشی و ظاهری بزنند. آنها تصمیم گرفتهاند دست از تصدیگری این دو باشگاه بردارند و قصد دارند آنها را به بخش خصوصی واگذار کنند و اگر چنین قصدی نداشتند مثل دورهها و سنوات قبلی یا اصلا حرف از واگذاری نمیزدند، یا اگر میزدند، شعاری و کمرنگ و خیلی زود از کنار آن رد میشدند و به مالکیت و مدیریت خود بر این دو تیم ادامه میدادند و در واقع به بقای این دو تیم به عنوان دو «پست»! تداوم میبخشیدند و آنها را به عنوان دو پست یا مقام برای تقسیم میان افراد همسو و همحزب و باند و... حفظ میکردند. کاری که سالها درباره این دو تیم اجرا شد و تعیین و تغییر مدیریتها نه بر مبنای مصلحت این دو تیم، بلکه به عنوان کاری که به هر حال بعد از هر تغییر و تحولی در سطح کلان مملکتی (مثلا تغییر دولتها و...) باید! انجام بشود، انجام میشد...! حاکمیت این دیدگاه و این نوع رفتار و نگرش نه فقط درباره این دو تیم، بلکه درباره کلیت ورزش، ضربات سختی بر ورزش ما وارد کرده است و... امیدواریم در آینده شاهد تداوم و تکرار آن نباشیم. البته این خود بحث مفصلی است که فعلا قصد پرداختن به آن را نداریم و به موضوع خودمان برگردیم.
هدف اصلی را گم نکنیم
یکی دیگر از نکات مهمی که در بحث تعیین مالکیت دو تیم پرآوازه، مطرح است و باز این نکته را چند بار یادآور شدهایم این است که در گیر و دار بحث واگذاری و مزایده و برو و بیا و... اصل مطلب فراموش نشود و هدف اصلی گم نشود.
هدف اصلی سر و سامان یافتن این دو تیم است. رساندن آنها به وضعیت و شرایطی است که قادر باشند قابلیتها و تواناییهای بالقوه و نهفته خود را آشکار سازند و بتوانند کارکردهای مورد انتظار را نه فقط در یک رشته (فوتبال) که در رشتههای مختلف و مطرح و نه فقط در بعد فنی که در ابعاد فرهنگی، تربیتی، اقتصادی و... به جامعه ارائه دهند.
هدف این نیست که این دو تیم را به هر شکل از سر خود باز کنیم و از خود رفع تکلیف کرده و آنها را به هر قیمتی به غیر واگذار نماییم. این طوری که از چاله به چاه انداختن تیمهاست. جفای بزرگی است بزرگتر از همه کوتاهیها و کمکاریهایی که در گذشته درباره این دو تیم مرتکب شدهایم.
اصل نظارت
بحث واگذاری با هدف مهم و سازنده و ملی مطرح شده که در آن فراتر از منافع این دو باشگاه، مصالح ورزش ملی مطرح بوده است، بنابراین، این کار باید دقیق، حساب شده و با بررسی همهجانبه و ارزیابی همه جوانب و... صورت بگیرد تا نقض غرض نشود و بر مشکلات افزوده نگردد.
خوشبختانه از صحبت و اظهار نظر مسئولین ورزش این طور برمیآید که این عزیزان نیز بر این نکته واقفند و نمیخواهند به اسم «تعیین تکلیف» دست به کاری برای «رفع تکلیف» بزنند! مثلا همین هفته پیش دکتر سجادی، معاون ورزش حرفهای و قهرمانی اعلام کرد که پس از واگذاری پرسپولیس و استقلال بر آنها «نظارت» میکنیم. نظیر این سخن را از دیگر مسئولان وزارتخانه، از جمله شخص وزیر محترم ورزش هم شنیدهایم. «این دو تیم قرار نیست با واگذاری به بخش خصوصی به محل و مکانی برای کسب درآمد و تامین منافع و... این و آن فرد و جریان تبدیل شود. این دو تیم صاحب دارند و صاحب آن «مردم» هستند، ولو این دو تیم را خریداری کرده باشد، حق ندارد بعد از واگذاری، هر طوری که خواست و به هر شکلی که میلش کشید و دوست داشت، با آنها معامله کند و آنها را به راهها و مسیرهایی بکشاند که خودش میخواهد.»این دو تیم به عنوان دو تیم مردمی، دو سرمایه کمنظیر ورزش، در هر صورت و با هرگونه مالکیتی باید در خدمت مردم و مصالح ملی و منافع ورزش عمل و فعالیت نمایند. بحث «نظارت» که آقای سجادی مطرح میکند، برای تامین همین هدف است و باید در عمل هم جدی گرفته شود.