kayhan.ir

کد خبر: ۳۸۶۴۲
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۶

انقلاب یمن و نگرانی ارتجاع عرب

آنچه یمن را برای سعودی‌ها و غرب دارای اهمیت کرده، موقعیت ژئوپلیتیک دریای سرخ و تنگه باب‌المندب و هراس از شکل‌گیری جنبشی دیگر با رویکرد مقاومت در همسایگی عربستان است.
از زمان استیلای نیروهای انقلابی انصارالله بر یمن و تشکیل شورای ریاست جمهوری، تحولات این کشور مورد توجه جامعه بین‌المللی قرار گرفته است، در این بین و در حالی که کشورهای شرقی از اعلام موضعی صریح در مورد انقلابیون کنونی پرهیز نموده‌اند، شماری از قدرت‌های غربی و کشورهای عربی نسبت به پیروزی‌ حوثی‌ها در یمن اعلام موضع کرده و آن را برخلاف موازین بین‌المللی دانسته‌اند.
رسانه‌های خبری در روزهای اخیر از بسته شدن سفارت عربستان سعودی، کانادا، ایالات متحده آمریکا، فرانسه و انگلیس در یمن خبر داده‌اند. کشورهای فوق در کنار دبیرکل سازمان ملل خواستار مداخله شورای امنیت سازمان ملل جهت حل بحران این کشور شدند.
تحولات چند هفته اخیر در یمن، این کشور را وارد مرحله حساسی کرده است. سیر شتابان روند تحولات حاکی از دوره جدیدی از بی‌ثباتی و تداوم اعتراضات مردمی است که ریشه در عوامل داخلی مثل فقر، محرومیت، تبعیض به جا مانده از چهار دهه دیکتاتوری و بافت قبیله‌ای و عوامل خارجی مثل دخالت‌های مستمر عربستان سعودی و آمریکا دارد.
آنچه یمن را برای سعودی‌ها و غرب دارای اهمیت کرده، موقعیت ژئوپلیتیک دریای سرخ و تنگه باب‌المندب و هراس از شکل‌گیری جنبشی دیگر با رویکرد مقاومت در همسایگی سعودی‌ها و در واقع در حاشیه دریای سرخ و تنگه استراتژیک باب‌المندب است. به همین خاطر آنها علاوه بر دخالت در امور سیاسی و حمایت از دولتمردانی که مردم در نگاه آنها جایی ندارند، به بهانه مبارزه با القاعده حملاتی به مناطق مختلف به ویژه در جنوب این کشور انجام می‌دهند که عمدتا قربانی شدن غیرنظامیان را به دنبال دارد.
اما تحولات اخیر به این دلیل رخ داد که پاییز گذشته «عبدربه منصور هادی» پس از گذشت دو هفته از امضای توافقنامه صلح و مشارکت با انقلابیون، «عوض بن مبارک» را نامزد نخست‌وزیری این کشورمعرفی کرد، اما جنبش انصارالله به این دلیل که تعیین بن مبارک را تصمیمی کاملا خارجی می‌دانست، با این اقدام رئیس‌جمهور مخالفت کرد و  منصور هادی نیز ناچار به تغییر در تصمیم خود شد و او را مسئول دفتر خود کرد، در پی آن، انصارالله احساس کرد که عوض بن مبارک تحرکات مشکوکی را دنبال می‌کند و از همین رو کمیته‌های مردمی انصارالله، بن مبارک را بازداشت کردند. در این باره یک منبع نزدیک به انصار‌الله فاش کرد که علت بازداشت بن مبارک، رفت و آمدهای مکرر وی به سفارت آمریکا و تلاش او برای تقسیم یمن از طریق دست بردن در متن قانون اساسی بوده است.
پس از این واقعه اعتراضات مردمی به دولت منصور هادی گسترش یافت.
هدف عربستان و آمریکا از تشویق منصورهادی به استعفا و فرار به عدن، علاوه بر ایجاد بی‌ثباتی و سوق دادن یمن به هرج و مرج، این بود که مجددا زمینه برای بازگشت علی عبدالله صالح (و یا یکی از نزدیکانش) به قدرت فراهم گردد. طی این مدت عبدالله صالح نیز تلاش کرده به بازیگران منطقه‌ای و جهانی نشان دهد فقط اوست که می‌تواند بحران‌های یمن را اداره کند. ریاض و واشنگتن معتقد بودند استعفای منصورهادی می‌تواند انصارالله را تحت فشار قرار دهد و مسئولیت بحران‌های بعدی و هرج و مرج در کشور را متوجه این جنبش سازد.
غربی‌ها و سعودی‌ها اکنون درتلاشند تا زمینه‌های درگیری مذهبی را فعال کرده و بخش‌های دیگری از شمال یمن مانند دو اقلیم «سبأ» و «جند» را به بهانه شافعی‌بودن، از مناطق زیدی جدا کنند. آنها می‌خواهند با فعال کردن القاعده و ایجاد درگیری با انصارالله، این جنبش را ضعیف کنند.
در حال حاضر القاعده در برخی مناطق مانند البیضاء، مأرب و حضرموت فعال است و چه بسا پروژه‌ای شبیه به درگیری‌های داخلی عراق و سوریه، در یمن به اجرا دربیاید.
نیاز امروز یمن حفظ وحدت است که البته حضور فعالانه انصارالله درعرصه سیاسی و اجتماعی با همین هدف دنبال شده است. در این زمینه انصارالله توانسته است نظر مساعد سایر احزاب و گروه‌های مخالف را جلب کند و رهبری انقلاب مردمی یمن را برعهده گیرد. مردم یمن اکنون باید متوجه این خطر باشند که کشورهای وابسته به آمریکا درصددند در صورتی که اهدافشان حاصل نشود، این کشور را به سوی هرج و مرج و مناقشات داخلی پیش برند. انصارالله نیز به این موضوع آگاهی دارد و با درایت و هوشیاری و تشکیل کمیته‌های مردمی، سعی می‌کند مانع از به خشونت کشیده‌شدن اوضاع شود.
حیاط خلوت
کشور یمن در منطقه جنوب غربی آسیا و در جنوب شبه جزیره عربستان واقع شده است. از این کشور همیشه به عنوان حیاط خلوت عربستان سعودی نام برده می‌شود. روسای جمهور حاکم بر یمن همواره به عنوان متحد کلیدی ریاض و غرب محسوب می‌شده‌اند. فقر اقتصادی حاکم بر یمن و فرهنگ عشیره‌ای نسبتا متفاوت، باعث شد که این کشور در شورای همکاری خلیج‌فارس طی سال‌های گذشته جذب نشود.
حضور پررنگ شیعیان زیدی در این کشور که قریب به 40 درصد جمعیت را تشکیل داده‌اند، از سوی ریاض نادیده گرفته شده است، این در حالی است که مناطق جنوبی عربستان نیز شاهد حضور پررنگ شیعیان زیدی بوده و هرگونه تحرک از سوی زیدیون یمنی که در مناطق شمالی این کشور و همجوار با مرزهای عربستان زندگی می‌کنند، می‌تواند مخاطرات امنیتی را برای سعودی‌ها در پی داشته باشد.
حمایت از روسای جمهوری دیکتاتور، سرکوب شیعیان و همچنین رواج اندیشه تکفیری در یمن همواره مدنظر آل‌سعود قرار داشته است، از همین روست که القاعده یمن یکی از قدرتمندترین گروه‌های تروریستی جهان محسوب می‌شود.
خلع عبدالله صالح از قدرت و ناکارآمدی منصور هادی در تحقق اهداف انقلابیون به مرور زمینه نارضایتی هر چه بیشتر اقوام یمنی را در پی داشت. در این بین شیعیان زیدی یمن که تحت نام‌هایی همچون حوثی‌ها و انصارالله از آنها اسم برده می‌شود، پس از دهه‌ها سرکوب شدن، از لاک دفاعی خارج شده و با بهره‌گیری از فضای موجود در پی احقاق حقوق پایمال شده خویش برآمدند. همراهی شماری از قبائل یمنی با خواست حوثی‌ها، زمینه قدرت‌گیری روز‌افزون را برای آنها فراهم نموده تا آن که در ماه‌های گذشته موفق به تصرف صنعا پایتخت یمن گردیدند.
پیامدهای قدرت‌گیری انصارالله
سقوط ناگهانی صنعا توسط انقلابیون یمنی با بهت و حیرت جامعه بین‌المللی و به ویژه کشورهای محافظه‌کار عرب مواجه گردید. تثبیت موقعیت شیعیان زیدی در یمن بی‌شک پیامدهای گسترده‌ای را برای کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در پی خواهد داشت. سیستم پادشاهی و محافظه کار حاکم بر کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس، فضایی را مهیا نموده تا آنها نسبت به هرگونه دگرگونی اندک در تحولات منطقه واکنش نشان دهند.
کارشناسان منطقه بر این باورند که پیروزی کنونی حوثی‌ها در یمن بدون تردید با سکوت سایر شیوخ خلیج‌فارس همراه نخواهد بود و کشورهای فوق اقدام به مقابله با انقلابیون یمنی خواهند کرد. فراخوانی سفرای عربستان و برخی کشورهای عربی منطقه اولین اقدام آنها در این زمینه محسوب می‌شود. تحمیل تحریم بر انقلابیون، قطع حمایت‌های مالی، تلاش برای اعمال فشار از طریق نهادهای بین‌المللی و گسیل داشتن هر چه بیشتر تروریست‌های تفکیری، از اقداماتی است که در یمن شاهد بوده و خواهیم بود.
مواضع ضد‌آمریکایی
تثبیت موقعیت نیروهای انصارالله پیامدهایی را نیز برای قدرت‌های غربی خواهد داشت. رهبران این جنبش و به ویژه «عبدالملک الحوثی» به عنوان چهره‌ای ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی در جامعه بین‌المللی شناخته می‌شوند. طبعا ارتقای موقعیت حوثی‌ها در یمن، این کشور استراتژیک را از زیر هیمنه ایالات متحده خارج خواهد ساخت. نیروهای آمریکایی و به ویژه هواپیماهای بدون سرنشین آنها سال‌هاست که به طور مکرر و تحت عناوینی همچون مبارزه با تروریسم، اقدام به عملیات در خاک یمن می‌کنند.
حوثی‌ها و محور مقاومت
از زمان تصرف صنعا توسط انقلابیون، مقامات کاخ‌سفید و پنتاگون در کنار هم پیمانان اروپایی شان بارها و بارها این اقدام را محکوم کردند و خواستار عقب‌نشینی آنها از صنعا و بازگشت مجدد منصور هادی به قدرت هستند. تعطیلی سفارت آمریکا، فرانسه و انگلیس در این راستا ارزیابی شده و احتمالا در آینده شاهد اقدامات بیشتری جهت تضعیف نیروهای انقلابی یمن خواهیم بود. فعالیت گسترده تروریست‌های تفکیری در عراق و سوریه و بی‌ثباتی در سایر مناطق در کنار حضور پررنگ القاعده در یمن، موجب در پیش گرفتن احتیاط در رابطه با چگونگی برخورد با حوثی‌ها از سوی آمریکا شده است. ایالات متحده نگران آن است که با سرکوب حوثی‌ها، فضایی مساعد را برای حضور تروریست‌ها در یمن مهیا نماید و این امر بیش از پیش منافع آمریکا را در سطح منطقه به خطر خواهد انداخت.
نزدیکی فکری رهبران جنبش انصارالله با اعضای محور مقاومت را شاید بتوان مهم‌ترین نگرانی غرب، کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی دانست، امری که به وضوح می‌توان آن را در سخنان مقامات رژیم صهیونیستی در واکنش به پیروزی انصارالله در یمن مشاهده کرد. اسرائیل نگران آن است در صورت تداوم استیلای حوثی‌ها بر یمن، علاوه بر تقویت جایگاه ایران در سطح منطقه، احتمال به مخاطره افتادن منافع اقتصادی این رژیم قوت گیرد.
شمار زیادی از کشتی‌های اقتصادی و نظامی این رژیم جهت دسترسی به مناطق جنوبی و شرقی‌ آسیا و نیمه جنوبی آفریقا می‌بایست از تنگه باب‌المندب یمن عبور نمایند. امری که با تثبیت قدرت نیروهای انقلابی به خطر خواهد افتاد.
مواضع شورای امنیت
شورای امنیت سازمان ملل با صدور قطعنامه‌ای مداخله‌جویانه و به منظور تامین بخشی از راهبرد سلطه‌جویانه ریاض، درصدد برآمده است راه را برای مداخلات بیگانگان در یمن هموار سازد. نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که بخش عمده تحولات مربوط به یمن در خارج از این کشور و در دستگاه‌های اطلاعاتی غربی و عربی علیه اراده مردم که برای به دست گرفتن حاکمیت و تکمیل انقلاب نیمه تمام یمن قیام کرده‌اند، رقم زده می‌شود و انقلابیون یمن قسمت زیادی از وقت و امکانات خود را صرف مقابله با آن می‌کنند. به عبارت دقیق‌تر، همان دست‌هایی که سه سال پیش انقلاب مردم یمن را در نیمه راه متوقف و منحرف کردند، اکنون نیز به دنبال ایجاد مانع و رویارویی با اراده‌هایی هستند که می‌خواهند به عصر دیکتاتوری و دخالت بیگانه پایان دهند.
تحولات یمن هم‌اکنون به مراحل حساس و سرنوشت‌سازی رسیده است. بعد از این که رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و دولت مورد حمایت ریاض در صنعا به منظور ایجاد خلا قدرت و فراهم کردن زمینه هرج و مرج و دخالت خارجی اقدام به استعفای دستجمعی کردند، و منصور هادی به عدن فرار کرد، بحران‌سازی در یمن آغاز شد، ولی کمیته‌های انقلابی به رهبری انصارالله با ارائه قانون‌اساسی موقت و تشکیل شوراهای امنیتی و ریاست‌جمهوری، توان خود را برای اداره یمن و گذر از مرحله انتقالی به اثبات رساندند.
اقدام هوشمندانه انقلابیون یمن در مدیریت کشور، کنترل اوضاع و مقابله با اقدامات تجزیه‌طلبانه باعث شد که توطئه خلا قدرت و ناتوان نشان دادن انصارالله در اداره امور، خنثی شود بدون آن که آسیبی متوجه کشور گردد. بدین ترتیب، انقلابیون همچنان مقبولیت مردمی را حفظ کرده و قابلیت مدیریتی خود را نیز در اداره کشور به اثبات رساندند. همزمان با اقدام شورای امنیت سازمان ملل، شورای همکاری خلیج فارس نیز با دعوت از کشورهای دیگر برای انجام مداخله نظامی در یمن، بخش تکمیلی از توطئه غربی - عربی را به اجرا گذاشت. شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی قطعنامه پیشنهادی شورای همکاری خلیج‌فارس تشکیل جلسه داد، که البته این اقدام با وتوی روسیه ناکام ماند و این توطئه خنثی شد.
حرکت بعدی شورای امنیت در صدور قطعنامه علیه انقلاب یمن و ملزم کردن انقلابیون به دست کشیدن از خواسته‌هایشان و تحویل قدرت به بقایای رژیم دیتکاتوری، نشان داد که برنامه‌ریزی منسجمی برای عقیم گذاشتن این انقلاب وجود دارد.
منبع: خبرگزاری تسنیم