kayhan.ir

کد خبر: ۳۸۵۱۶
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۷

شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و رسالت‌های پیش‌رو

بی شک در جهان پر تب و تاب امروز که نظام سلطه درصدد القاء فرهنگ خویش به مابقی کشورهای جهان است، ضرورت اعتنا به مقوله فرهنگ، اهمیتی دوچندان پیدا می‌کند.
برخلاف تصور شماری از نظریه پردازان حوزه امنیت که قدرت را به بعد سخت افزاری آن منحصر می‌کنند، قدرت مقوله‌ای چند وجهی است و در این میان فرهنگ یکی از عناصر اثرگذار در افزایش قدرت کشورها است و هر کشوری که بتواند به لحاظ فرهنگی، جایگاهی رفیع در عرصه جهانی پیدا کند، به کشوری اثرگذار در روند معادلات جهانی بدل خواهد گشت.
امروز بر هیچ صاحب نظر آگاه به مسائل فرهنگی پوشیده نیست که فرهنگ قوی و پویا است که می‌تواند در بلندمدت ضامن بقای یک ملت در صحنه جهانی باشد و درست از این روست که با توجه به تحولات شگرفی که در دهه‌های اخیر در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رخ داده است، عموم سیاستمداران به این صرافت افتاده‌اند که با تقویت مؤلفه‌های فرهنگی کشور متبوعشان، به مصاف فرهنگ‌های گوشه و کنار جهان روند.
امروز، رقابت اصلی میان کشورها، رقابت فرهنگ‌های مختلف بر سر کسب موقعیتی هژمون در صحنه جهانی می‌باشد. ذکر این نکته ضروری است که آنچه امروز تحت عنوان تمدن غرب از آن یاد می‌شود، ریشه در ارزش‌ها و باورهای فرهنگی مغرب زمین دارد و اگر امروز شاهد این امر هستیم که تمدن غرب در سراشیبی سقوط قرار گرفته است، همه و همه به اضمحلال فرهنگ غربی برمی گردد.
در این شرایط اضطراری که غربی‌ها متوجه سیر قهقرای فرهنگی خویش شده‌اند، تمامی تلاش خویش را به کار بسته‌اند تا به واسطه صرف هزینه‌های هنگفت  برای سرپا نگه داشتن هالیوود و دیگر نهادهای فرهنگی مغرب زمین، هژمونی فرهنگی غرب را در جهان حفظ نمایند و روند شتاب آلود فروپاشی فرهنگ غربی را به تأخیر بیندازند.
سیستم‌های سیاسی و اقتصادی سرمایه داری تا زمانی می‌توانند به حیات خویش ادامه دهند که به لحاظ فرهنگی بتوانند سیطره خویش را بر جهان حفظ نمایند و درست همین جاست که می‌بایستی به راز اهمیت ویژه فرهنگ نزد کارگزاران نظام سلطه پی‌برد. در جهان کنونی که رسانه‌ها همچون اختاپوسی بر ساحات مختلف زندگی ابناء بشر چنگ انداخته‌اند، سیطره و تسلط بر اذهان آحاد مردم، اهمیتی ویژه برای کارگزاران سرمایه داری جهانی پیدا می‌کند و درست از این روست که هالیوود به عنوان ابزاری کارامد نزد ناتوی فرهنگی، نقشی مهم جهت ترویج فرهنگ منحط غربی در کشورهای اسلامی ایفا می‌کند.واقع امر این است که استکبار جهانی جهت ادامه حیات انگل وار خویش چاره‌ای جز متشبث شدن به ابزارهایی چون هالیوود جهت اشاعه فرهنگ غربی ندارد. سرمایه داران غربی به خوبی می‌دانند که تنها با یاری گرفتن از عنصر فرهنگ است که می‌توانند حاکمیت نامشروع خویش را نزد ملت‌های ستمدیده جهان طبیعی جلوه دهند و چنین وانمود کنند که گویی غرب، نماد خوبی‌ها و پاکی‌های عالم می‌باشد و دیگر کشورهای دنیا نیز جهت فتح قله‌های توسعه و رفاه می‌بایستی پیرو ارزش‌های فرهنگ غربی باشند و رسم غربیان را پیشه خود سازند.
امروز در سایه حمایت‌های پیدا و پنهان شبکه‌های قدرتمند مالی نظام سرمایه داری، ناتوی فرهنگی دشمن با شتابی هرچه فزون‌تر سرگرم بسط فرهنگ غربی و ارزش‌های مترتب بر آن نزد جوانان و دانشجویان کشورهای اسلامی می‌باشد تا از این رهگذر غربی‌ها بتوانند فرهنگ لاقیدی را میان جوانان گسترش دهند. کارگزاران ناتوی فرهنگی درصددند به واسطه پخش و ترویج فیلم‌ها و سریال‌های مبتذل و مستهجن غربی، بنیان خانواده را که یکی از کانون‌های مهم ترویج فرهنگ عفاف و پاکدامنی است سست کنند و جوانان را که می‌باید عمده وقت خویش را صرف علم آموزی و خدمت به کشور کنند به سمت اعتیاد و عیاشی سوق دهند.
متولیان فرهنگ غرب که در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران شکست‌های حقارت آمیزی را متحمل شده‌اند این بار قصد دارند با استفاده ابزاری از زنان که می‌باید معلمان عشق و کشتگران مزرعه زندگی باشند، فرهنگ خوشگذرانی را میان جوانان گسترش دهند و نسلی را به بار آورند که جز سودای وابستگی و سرسپردگی فرهنگی به غرب، آرزویی را در سر نپرورانند.
در چند سال اخیر شاهد این امر هستیم که شبکه‌های اجتماعی چون فیسبوک و توئیتر به جولانگاهی جهت یکه تازی جریان‌های منحط فرهنگی بدل گشته است و شماری از دانشجویان و جوانان کشور به جای آنکه وقت خویش را صرف کتابخوانی و فراگیری علوم جدید کنند، عمر گرانمایه خویش را صرف کارهای پوچ و عبثی می‌کنند که ارمغانی جز سرافکندگی برای آنها به بار نخواهد آورد.
حال با توجه به این شرایط اورژانسی فرهنگی است که می‌باید زنگ خطر را به صدا درآورد و به  مسئولان و متولیان فرهنگی کشور این نکته را متذکر شد که تا زمانی که برنامه و نقشه‌ای مدون جهت پالایش آفت‌های فرهنگی کشور تهیه و تنظیم نشود هرگز نمی‌توان انتظار ایجاد دانشگاهی با مختصات فرهنگ اسلامی را داشت.
امروز به مدد سیاست‌های فرهنگی ولنگارانه برخی مسئولین کشور، به جای آنکه فرهنگ قرآن و نهج البلاغه در دانشگاه‌ها رواج پیدا کند، کانون‌های نوازندگی دایر می‌شود که هدفی جز تبلیغ موسیقی منحط راک و پاپ غربی ندارند.
ولنگاری فرهنگی صرفاً محدود به حوزه موسیقی نمی‌شود بلکه بازار نشر و کتاب نیز آماج تهدیدهای ناتوی فرهنگی است و دانشگاه‌های کشور به محلی امن جهت ترویج شطحیات اساتید و روشنفکران سکولار بدل گشته است.
این اتفاقات ناگوار و حزن‌انگیز فرهنگی که به نام تبلیغ فرهنگ اسلامی ولی به کام رواج فرهنگ سکولار غربی در حال رخ دادن است بیش از آنکه نشانه ضعف شورای عالی انقلاب فرهنگی در انتقال و رواج فرهنگ ناب اسلامی باشد، نشانه‌ای از ضعف مدیریتی متولیان فرهنگی دانشگاه‌های کشور است که به جای آنکه درپی بسط و اشاعه ارزش‌های اصیل اسلامی و ایرانی باشند، فضا را جهت یکه تازی و عرض اندام جریانات حامی فتنه هموار کرده اند.
شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یکی از متولیان اصلی فرهنگ در کشور بارها بر ضرورت تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی تأکید ورزیده است ولی متأسفانه هیچ اراده جدی از ناحیه مجریان فرهنگی کشور جهت عملیاتی ساختن مصوبات شورا دیده نمی‌شود.
به نظرمی رسد علیرغم تلاش‌های اعضای محترم شورا در محقق نمودن فرهنگ اسلامی در مراکز آموزشی و فرهنگی کشور، این شورا می‌بایستی چالاکی فزون تری را از خویش در راستای اجرای منویات امام راحل و مقام معظم رهبری نشان دهد. سیره امام راحل و مقام معظم رهبری به وضوح نشانگر نقشه فرهنگی کشور در راستای نیل به آرمان‌ها و اهداف بلند انقلاب اسلامی است و بر مسئولین شورا فرض است که با جدیتی خستگی ناپذیر در مسیر تحقق مهندسی فرهنگی گام بردارند.
امروز برخی رسانه‌های زنجیره‌ای که سر در آخور غرب دارند سعی می‌کنند به لطایف الحیلی، در چرایی مبانی فلسفی و فکری تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی شبهه ایجاد کنند و به واسطه به راه انداختن سونامی تهمت، شورا را از ایفای وظایف انقلابی خویش بازدارند. ولی با وجود تحرکات ایذایی و هجمه‌های سنگین ناتوی فرهنگی علیه شورای عالی انقلاب فرهنگی، این شورا با احساس تکلیفی ستودنی به تلاش خویش جهت مهندسی فرهنگی دانشگاه‌های کشور ادامه می‌دهد و سر سوزنی نیز از روحیه ولایتمداری خویش عقب نخواهد نشست. البته بر اعضای شورا فرض است که اجازه ندهند دو جریان روشنفکری و متحجر بتوانند خدای ناکرده در سایه کم کاری شورا، جای پایی در دانشگاه‌های کشور پیدا کنند.
دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی به این جمع بندی رسیده‌اند که تنها راه از پا درآوردن ملت شهید پرور ایران، سست نمودن پایه‌های فرهنگی این مرز و بوم و سوق دادن جوانان به سمت الگوهای فرهنگ غربی است و درست از این روست که باید با نصب العین قراردادن رهنمودهای حکیمانه مقام معظم رهبری، فضای فرهنگی کشور را به سمت وسویی رهنمون سازند که دیگر اثری از مظاهر و تجلیات فرهنگ منحط غربی در میان نباشد.

*حسن ملک‌زاده

استاد دانشگاه