راه نجات سالک از ظلمات(سلوک عارفانه)
ای انسان بیچاره! چه حسرتی خواهی داشت آن روزی که پرده طبیعت از چشم برداشته شود و معاینه کنی که آنچه در عالم قدم زدی و کوشش کردی درراه بیچارگی و شقاوت و بدبختی خود بوده، و راه چاره و طریق جبران نیز مسدود شده، و دستت از همه جا کوتاه! نه راه فرار از سلطنت قاهره الهیه، و نه راه جبران نقائص گذشته و عذرخواهی از معاصی الهیه باقی مانده است.
ای عزیز سالک! اکنون تا حجابهای غلیط طبیعت، نور فطرت را به کلی زایل نکرده، و کدورتهای معاصی، صفای باطنی قلب را به کلی نبرده، و دستت از دار دنیا که مزرعه آخرت است کوتاه نشده، دامن همتی به کمر زن و دری از سعادت به روی خود باز کن.
و بدان که اگر قدمی در راه سعادت زدی و اقدامی نمودی، و با حق تعالی از سر آشتی بیرون آمدی و عذر ماسبق خواستی، درهایی از سعادت به رویت باز میشود و حجابهای طبیعت، یکیک، پاره شود، و نور فطرت بر ظلمتهای مکتسبه غلبه کند، و کمکم محبت حق در قلبت جلوه کند و محبتهای دیگر را بسوزاند و اگر خدای تبارک و تعالی در تو اخلاص و صدق دید، تو را به سلوک حقیقی راهنمایی کند، و دلت را از غیر خودش وارسته و به خودش پیوسته کند. (1)
___________________________________
1- شرح حدیث جنود عقل و جهل، امامخمینی(ره) ص 49