لطف آمیخته با قهر خدا
در آیات قرآن همواره این معنا مورد تاکید است که رحمت الهی مقدم بر غضب و خشم اوست. (انعام، آیه 147؛ حجر، آیات 49 و 50؛ اسراء، آیه 57) از همین رو امام سجاد(ع) میفرماید: يا من سبقت رحمته غضبه؛ای خدایی که رحمتش بر غضبش پیشی گرفته است(مصباح المتهجد؛ ج2 ؛ ص696)
این تقدم رحمت الهی به گونهای است که حتی در غضب خداوندی رحمت موج میزند و غضب خداوند هم از جهت رحمتی است که به بندگان خویش دارد؛ گاه در این غضب الهی برای خود مغضوب علیه، خیر و رحمت است تا او را برگرداند و در مسیر درست قرار داده و با تنبیه و مجازات غضبی، به کمال برساند یا آنکه خیری برای اکثریتی است که از غضب الهی درس میگیرند و حالت بازدارنده برای آنان دارد تا دچار رفتاری نشوند که مغضوب علیه شوند یا آنکه اکثریتی را از شر مغضوب علیه گناهکار و خطاکار حفظ میکند.
در آیه 3 سوره زمر آمده است: شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ؛ خداوند ،عقابش شدید، صاحب نعمت بی پایان است. در اینجا برای آنکه آمیختگی دو صفت رحمت و غضب خداوند بیان شود، واو عاطفه به کار نرفته است. اصطلاح «طول» به فتح طاء برای نعمتهایی به کار میرود که بی پایان و طولانی ودر عین حال ژرف و عمیق است و عمرآنها کوتاه نیست.
«طائل» به آن چیزی گفته میشود که فايده دوام دار و پرمنفعت و عمیق و ژرف داشته باشد؛ و اینکه گفته میشود «لا طائل تحته يعني فايده مهمي ندارد» از همین باب است.
خداوند در آیه 25 سوره نساء میفرماید: وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُم؛ و هر کسی از شما ثروتی ندارد تا با زنان مومن نکاح کند، پس از کنیزکان استفاده کند و نکاح داشته باشد.
در این آیه معنای طول، همان ثروت و امکانات مالی است که باقی و برقرار است و میتواند با آن، نفقه همسر را بپردازد و زندگی خودش را تامین کند.
در آیه 86 سوره توبه نیز میفرماید: وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْل؛ و هر گاه سورهای نازل میشود که ایمان به خدا آورده و همراه رسول جهاد کنید، صاحبان ثروت و دارایی از تو اذن میگیرند که در جهاد حاضر نشوند.
پس «ذِی الطَّوْل» بودن اين است که ذات اقدس الهي نعمتهايي دارد که طولاني و زوال ناپذير و عمیق و مهم است. این نیز همانند شدید العقاب از اسمای حسنای الهی است. در آیه فوق غرض آن است که قهر و لطف خداوند به هم آمیخته است.
این تقدم رحمت الهی به گونهای است که حتی در غضب خداوندی رحمت موج میزند و غضب خداوند هم از جهت رحمتی است که به بندگان خویش دارد؛ گاه در این غضب الهی برای خود مغضوب علیه، خیر و رحمت است تا او را برگرداند و در مسیر درست قرار داده و با تنبیه و مجازات غضبی، به کمال برساند یا آنکه خیری برای اکثریتی است که از غضب الهی درس میگیرند و حالت بازدارنده برای آنان دارد تا دچار رفتاری نشوند که مغضوب علیه شوند یا آنکه اکثریتی را از شر مغضوب علیه گناهکار و خطاکار حفظ میکند.
در آیه 3 سوره زمر آمده است: شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ؛ خداوند ،عقابش شدید، صاحب نعمت بی پایان است. در اینجا برای آنکه آمیختگی دو صفت رحمت و غضب خداوند بیان شود، واو عاطفه به کار نرفته است. اصطلاح «طول» به فتح طاء برای نعمتهایی به کار میرود که بی پایان و طولانی ودر عین حال ژرف و عمیق است و عمرآنها کوتاه نیست.
«طائل» به آن چیزی گفته میشود که فايده دوام دار و پرمنفعت و عمیق و ژرف داشته باشد؛ و اینکه گفته میشود «لا طائل تحته يعني فايده مهمي ندارد» از همین باب است.
خداوند در آیه 25 سوره نساء میفرماید: وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلاً أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُم؛ و هر کسی از شما ثروتی ندارد تا با زنان مومن نکاح کند، پس از کنیزکان استفاده کند و نکاح داشته باشد.
در این آیه معنای طول، همان ثروت و امکانات مالی است که باقی و برقرار است و میتواند با آن، نفقه همسر را بپردازد و زندگی خودش را تامین کند.
در آیه 86 سوره توبه نیز میفرماید: وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْل؛ و هر گاه سورهای نازل میشود که ایمان به خدا آورده و همراه رسول جهاد کنید، صاحبان ثروت و دارایی از تو اذن میگیرند که در جهاد حاضر نشوند.
پس «ذِی الطَّوْل» بودن اين است که ذات اقدس الهي نعمتهايي دارد که طولاني و زوال ناپذير و عمیق و مهم است. این نیز همانند شدید العقاب از اسمای حسنای الهی است. در آیه فوق غرض آن است که قهر و لطف خداوند به هم آمیخته است.