kayhan.ir

کد خبر: ۳۷۳۵۰
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۱:۰۲
جنگ نرم و فرهنگی؛ عرصه مبارزه امروز(2)(زلال بصیرت)

نااميدي دشمن از رويكرد نظامي


همه دشمنان ما در خارج به اين نتيجه رسيده‌اند كه بعد از چند دهه از انقلاب، مردم ايران تسليم‌شدني نيستند؛ آنها دريافته‌اند  كه ديگر مقابله نظامي با مردم ايران سودي ندارد؛ حتي آنها فکر مي‌کردند اين رويكرد در بعضي از کشورهاي ديگر مانند سوريه سود داشته باشد؛ اما اين نيز اشتباه بود؛ زيرا به برکت فرهنگي که امام در مسلمان‌ها ايجاد کرد و گروه‌هايي که با امام بيعت کردند و مهم‌ترينشان حزب‌الله لبنان بود، آنها نيز به‌گونه‌‌اي تربیت شدند كه فعاليت‌هاي نظامي حدود چهل کشور در يک کشور کوچک مانند سوريه به نتيجه نرسيد و امروز انتخابات رسمي برگزار مي‌كنند و جشن پيروزي مي‌گيرند، همان‌گونه كه در ايران، افغانستان و عراق نيز به نتيجه نرسيدند.
جنگ نرم؛ مهم‌ترین چالش امروز
ولي آيا اين مسئله مي‌تواند خيال‌ ما را راحت کند؟ اگر عقل اينها هم در همين حد باشد، استادي به نام ابليس دارند كه خوب مي‌داند چه کاري را از چه راهی می‌تواند بهتر انجام دهد كه مشکلات و هزينه‌‌هاي رويكرد نظامي را نداشته باشد؛ موضوعي كه چندين سال است در دنيا شروع کرده‌اند و طبق نظرسنجي‌هاي خودشان نتيجه‌هاي موفقيت‌آميزي نيز داشته و آن جنگ نرم و فرهنگي است. ما بايد به اين مسئله توجه داشته باشيم و نپنداريم كه اگر دشمن در بخش نظامي به نتيجه نرسيد، از اهداف خود دست برمي‌دارد؛ اين‌طور نيست و آنها تا زنده هستند و تا ما زنده‌ايم، هر روز براي ما نقشه‌‌هاي پيچيده‌تر و کارآمدتر طراحي خواهند كرد. همان‌گونه که قرآن پيش‌بيني کرده است: وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ؛ دشمنان همواره با شما خواهند جنگيد تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند؛ «إِنِ اسْتَطَاعُواْ، اگر بتوانند»، بستگي به اين دارد كه شما تا چه اندازه براي مقابله با آنها آمادگي داشته باشيد؛ ولي آنها خيال جنگيدن و مبارزه با شما را از سر بيرون نخواهند کرد: وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ؛ البته پيوسته با شما خواهند جنگيد.
ترس از قدرت آمريكا، عامل اصلي وادادگي بسياري از روشنفكران و مسئولان
همان‌طور که بيان كرديم، در اوايل نهضت برخي به‌گونه‌اي ديگر فکر مي‌کردند؛ بخصوص برخي سياستمداران به اصطلاح روشنفکر، به‌ويژه افرادي كه غرب‌زده بودند و تحصيلات غربي داشتند، از ابتدا  با جنگ، مبارزه، درگيري و لحن تند، مخالف بودند. اينان بر اين باور بودند كه همه چيز با ديپلماسي و از طريق سفيران و سازمان‌هاي بين‌المللي حل مي‌شود. در اوايل نهضت هنوز سفارت آمريكا هم بسته نشده بود. من در طي اين سي‌ سال با گروه‌هاي مختلفي از اين طيف در سطوح گوناگون ارتباط داشته‌ام؛ نگرش اصلي آنها اين است که از يك طرف در علم، تکنولوژي، اقتصاد و صنعت به آمريكا نياز داريم و از طرف ديگر، حريف آمريکا نمي‌شويم؛ قدرت او خيلي برتر از ماست. براي مثال، در سفري به يکي از كشورهاي خارجي، به منزل يكي از دوستان قديمي رفتيم كه از نيرو‌هاي حزب‌اللهي بود؛ او مي‌گفت ما اشتباه مي‌کنيم؛ هر چند با انتخاب اين مسير در علم و صنعت پيش مي‌رويم، ولي هرچقدر هم سرعتمان در اين عرصه زياد باشد،‌ در مقايسه با آنها مانند سرعت يك خودرو در برابر هواپيما است و ما هيچ‌وقت به آنها نخواهيم رسيد؛ زيرا سرعت‌ آنها زياد است. فردي كه چنين سخناني را مي‌گفت، انساني متدين و از مسئولان فعلي اين كشور است. به گفته او،‌ ما اگر بخواهيم از اين تکنولوژي‌ها استفاده كنيم، ‌چاره‌‌اي نداريم جز اينکه با آمريكا سازش كنيم و البته هزينه آن را نيز بپردازيم، وگرنه روز‌به‌روز عقب‌تر مي‌رويم و دشمني‌ آنها با ما بيشتر مي‌شود و در نهايت نابود خواهيم شد. نمونه ديگر، سفير ايران در يكي از كشورها بود كه مي‌گفت بايد با آمريکا بسازيم! تا چه زماني مي‌خواهيم با آنها دعوا کنيم؟! مصلحت ما اين است که زمينه را براي سازش فراهم کنيم. اين افراد غرضي هم ندارند؛ بلكه يک عامل فکري و رواني است که حال جنگيدن ندارند و بيشتر آرامش و راحت‌طلبي را دوست‌ ‌دارند؛ اين عامل ناخودآگاه اثر مي‌کند و شايد خودشان هم متوجه نباشند. يكي از دوستان تعريف مي‌كرد كه با يکي از شخصيت‌‌هاي معروف کشور با هم در آمريکا بوديم؛ ايشان به برج‌هاي صد طبقه دوقلو نگاهي كرد و گفت اين تمدن است؛ ما در برابر اين تمدن چه سخني براي گفتن داريم؟!
 افرادي كه اين‌گونه مي‌انديشند، صرفاً در قشري خاص هم نيستند؛ بلكه در قشرهاي مختلف نمونه‌هايي از آنها وجود دارد. عموم افرادي که تحت تأثير فرهنگ غربي و تكنولوژي‌‌هايي مانند اينترنت، ماهواره‌ها و... قرار مي‌گيرند چنين هستند. به‌هر‌حال،  ديدگاه چنين افرادي اين است كه ما به علم، قدرت و تكنولوژي آنها نياز داريم.
لزوم فعاليت در عرصه‌‌هاي مختلف جنگ نرم
وجود اين مسائل، زمينه آسيبي جدي را فراهم مي‌کند که شما بايد بيش از همه دلسوز اين باشيد؛ يعني هم‌ فکر، هم  پيش‌بيني و هم پيشگيري كنيد و آماده باشيد كه اگر خداي ‌ناکرده اين خطر ظهور پيدا كرد، با تمام وجود با آن مبارزه کنيد. به‌ عبارت خاص‌تر، امروزه به‌جاي جنگ سخت، جنگ نرم مطرح است كه انواع گوناگوني دارد. براي مثال، در بازار لباس، بيشتر لباس‌ها بدن‌نما و كوتاه است؛ اگر كسي بخواهد لباسي اسلامي براي كودك خود تهيه كند، شايد نتواند به‌راحتي آن را بيابد؛ بلوزهايي که وجود دارد آنقدر كوتاه است كه وقتي فرد خم مي‌شود، كمرش پيداست؛ بسياری از محصولات مارک‌هايي خاص دارند و روي بسياري از آنها عبارت انگليسي نوشته شده است كه خیلی‌ها نمي‌دانند معناي آن چيست و چه‌بسا در مواردي شعار‌هاي زشتي نوشته‌شده‌ است؛ زيرا مي‌پندارند اين خط انگليسي درج‌شده روي لباس امتيازي محسوب مي‌شود. متأسفانه گاهي در تلويزيون نيز اين نوع مسائل را مطرح و حتي نهاد‌هاي مسئول هم آن را تبليغ مي‌كنند و انتقاد را نيز برنمي‌تابند.
سخنرانی آيت‌الله مصباح يزدي (دامت برکاته) در جمع کاروان عاشقان حسيني، زائرين خميني؛ قم، 12/3/93.
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر می‌شود.