kayhan.ir

کد خبر: ۳۷۲۱۶
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۶

قدرت و واقعیت (نگاه)

 پژمان کریمی

سال 1385 بود.
به همراه چند نفر از روزنامه‌نگاران، به کشور لبنان سفر کردیم. یک روز، مهمان حزب‌الله لبنان شدیم. به همراه نماینده حزب‌الله، از روستای الخیام، زندان این روستا- که اسارتگاه مجاهدین مقاومت در مقطع اشغال جنوب لبنان بود- دیدن کردیم. وقتی در نقطه صفر مرزی- میان لبنان و فلسطین اشغالی- مستقر شدیم، یک جوان لبنانی به سمت ما آمد. با خوشرویی، خوش‌آمد گفت. کمی با دوستانم صحبت کرد. وقت خداحافظی رو به ما گفت:
- «قدر امام خامنه‌ای را بدانید و سلام ما را به ایشان برسانید»!
درک ایمان و شور انقلابی، بصیرت و ولایتمداری آن جوان و جوانانی چون او که در سفر به لبنان با آنها آشنا شدم، اشاره به یک یقین بود و آن اینکه؛ وجود و قدرت سفیران و مجاهدین انقلاب اسلامی در «فرامرز»ها واقعیتی است که جهان را گریزی از فهم و پذیرفتن آن نیست!
دو ماه بعد از آن سفر، جنگ تموز یا همان نبرد 33 روزه شروع شد.
در عملیات «وعده‌الصادق» حزب‌الله پیش‌دستی کرد و عملیات بزرگی که رژیم صهیونیستی قرار بود با هدف نابودی حزب‌الله، دست‌اندازی به رود لیتانی و... صورت گیرد را، برهم زد!
به یاد دارم که در همان روزهای جنگ 33 روزه، در حالی که رزمندگان و مجاهدین حزب‌الله، مخلصانه به دفاع و حماسه‌آفرینی در برابر کماندوهای رژیم صهیونیستی مشغول بودند، سیاست‌بازان و سیاست‌پیشگان مدعی اصلاح‌طلبی، در روزنامه‌های زنجیره‌ای چنین می‌گفتند:
- «حزب‌الله شکست می‌خورد»!
-«چگونه یک گروه می‌تواند در برابر پنجمین ارتش بزرگ دنیا تاب بیاورد»!
در واقع مدعیان و تحلیلگران اسیر دنیا، قدرت حزب‌الله را- قدرت معنوی حزب‌الله- را نه تنها نادیده گرفته بودند و باور نداشتند، بلکه از تاریخ نیز عبرت نگرفتند.
مگر همین حزب‌الله نبود که در سال 2000 میلادی، سربازان رژیم صهیونیستی را از جنوب لبنان بیرون راند و اولین بار- در آن مقطع- نقطه پایانی بر اسطوره شکست‌ناپذیری ارتش عبری نهاد؟!
در همان روزهای جنگ و در همان وقت‌ها که سیاست‌پیشگان، تحلیل‌های زمینی خود را با صدای بلند به زبان می‌آوردند، گزارشی از ضاحیه بیروت منتشر شد.
در آن گزارش تکان‌دهنده، دختر 9 ساله شیعه، در برابر دوربین، به روشنی از ایمان مجاهدین حزب‌الله سخن گفت و با قاطعیت، از پیروزی مقاومت خبر داد. آن دختر، در حالی که بر ویرانه‌های خانه خود و خانواده‌اش ایستاده بود، از امید و سازندگی و سرافرازی انسان‌های پایدار و شکیبا حرف زد!
آن دختر کوچک، نه سیاست‌پیشه بود و نه سیاست‌باز! نه تحلیلگر سیاسی بود و نه مدعی فرهیختگی و نه فعال رسانه‌ای! او تنها دختری کوچک بود که ایمان را به درستی بدست آورده بود. در خانواده‌ای اهل ولایت و بصیرت رشد کرده و پرورش پیدا کرده بود. رزمندگان مقاومت و مجاهدین حزب‌الله را از نزدیک دیده بود و قدرت معنوی و روحیه جهادی و شور انقلابی آنها را، درس گرفته بود. یاد گرفته بود که شجاعانه واقعیات زندگی را ببیند و درک کند و با معیار ایمان و آموزه‌های دینی بسنجد و امید و وعده یاری خداوند به مجاهدین راه حق را به یاد آورد و از یاد نبرد!
روزی که خبر پیروزی حزب‌الله منتشر شد، ظهور قدرتی که شاخص‌های قدرت را در مدار دین و ملهم از انقلاب اسلامی تعریف می‌کرد، بیش از سال دو هزار میلادی، پیکره دشمنان خداوند را به لرزه درآورد!
سیدحسن نصرالله رهبر حزب‌الله و فرزند خلف معنوی حضرت روح‌الله، روز جمعه گذشته در پاسخ به نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی جمله‌ای بر زبان آورد که جای تامل دارد:
- «ما را آزمایش نکنید تا شما را آزمایش نکنیم!»
سید، در واقع تاکیدی دارد بر اینکه حزب‌الله در دو مقطع سال دو هزار و سال دو هزار وشش میلادی یعنی در وقت عقب زدن رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان و جنگ تموز، قدرت خود را به رخ کشید. حزب‌الله ثابت شده است! قدرت انقلاب اسلامی ثابت شده است. شاگردان خمینی کبیر و امام خامنه‌ای ثابت شده‌اند.
حزب‌الله، اسطوره‌های شیطانی را در بتکده اذهان دنیازده، شکسته است و قدرت الهی را به اثبات رسانده است! حزب‌الله، واقعیت قدرت است؛ چه در ایران و چه در لبنان و هر نقطه جغرافیایی دیگر!