ردپای 60 سال خیانت و جنایت- روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
آمریکا چگونه از طریق اردن صدام را تجهیز میکرد ؟! (پاورقی)
تالیف: کامران غضنفری
در سال 1374 ، هوارد تیچر عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا، در یک دادگاه ایالتی اظهار داشت که سازمان سیا به عراق اطمینان داده بود که سلاح کافی از طریق کشورهای ثالث به آن کشور داده خواهد شد .1
از دیدگاه ویلیام کیسی رئیس سیا ، کشور اردن برای عملیات مخفیانه آمریکا چه در رابطه با تسلیحات و چه در زمینه اطلاعات ، پوشش مناسبی بود . اردن هم مرز با عراق بود و بندر عقبه آن ، بندر ایده آلی برای محموله هایی بود که از راه دریای سرخ به آنجا میرسید و بعد از طریق زمینی به بغداد حمل می گردید .2
در اکتبر 1983 ( مهر 1362 ) دولت ریگان به حکومت های اردن، عربستان سعودی ، کویت و مصر اجازه داد که تسلیحات نظامی آمریکایی را به عراق ارسال کنند که این امر تخطی از قانون کنترل صادرات اسلحه مربوط به سال 1976 بود .3
طی سال های 1361 و 1362 که انواع تجهیزات آمریکایی از جمله مهمات ، انواع رایانه ، قطعات یدکی و وسایل الکترونیکی دفاعی به صورت مخفی طی عملیاتی که مستقیماً از کاخ سفید هدایت می شد ، به عراق ارسال گردید؛ هیچ نوع گزارشی از سوی رئیس جمهور آمریکا در مورد این معاملات به کنگره ارائه نشد. امور ارتباط با عراق ، منحصراً به صورت "خارج از برنامه" انجام می گرفت .4
مجله نیوزویک در تاریخ 20 دسامبر 2003 در مقاله ای با عنوان "نگاهی به پیوندهای آمریکا و صدام در طول 20 سال گذشته" با اشاره به ارسال تسلیحات آمریکایی از طریق مصر به عراق ، می نویسد :
« اسناد رسمی نشان میدهد که آمریکا به طور پنهانی تعداد زیادی تانک و سخت افزارهای نظامی در اختیار دولت بغداد قرار داده است . آمریکایی ها برای آنکه خود را از هرگونه اتهامی مبرا سازند ، این تانک ها و تجهیزات را در اختیار مصر گذاشتند و مصر نیز آنها را به عراق تحویل داد .»5
هفته نامه ایتالیایی «پانوراما» در سال 1373 طی مقاله ای با عنوان «عملیات پنهان در تاریکی» نوشت :
« از آنجایی که دولت ریگان تصمیم گرفته بود که به طور مخفیانه به عراق کمک کند و نمی توانست این حمایت ها را به طور رسمی و علنی انجام دهد ، لذا رابرت جانسون از دلالان اسلحه و مرتبط با دولت آمریکا ، و دیگران وظیفه شان این بود که راه های ارسال کالاهای جنگی را پیش بینی کرده و فوراً وارد عمل بشوند . یکی از مهمترین قاچاقچیان اسلحه که به عراق رفت و آمد داشت ، «سرکیس سوکانالیان» بود که یکی از کارمندان قراردادی سازمان سیا به حساب می آمد و مقرش در میامی آمریکا بود . او در طول سالهای دهه 1360 در حدود 10میلیارد دلار تجهیزات جنگی به عراق فروخته بود و خیلی از این نقل و انتقالات وسایل جنگی را به مقامات واشنگتن نیز اطلاع می داد . او وانمود می کرد که صرفاً از کانال اصلی سازمان سیا دستور می گیرد ولی با مقامات دیگر دولت آمریکا نیز در رابطه بود . زمانی که جورج بوش پدر ، معاون رئیس جمهور آمریکا ، به طور محرمانه می خواست دستیار خود را به پاناما بفرستد ، سوکانالیان بود که از میامی هواپیمای شخصی خود را در اختیار او قرار داد . سوکانالیان همیشه می گفت که بوش یکی از مقامات رده بالایی بود که از فروش تجهیزات جنگی به عراق خبر داشت و نفر دیگری هم که همواره از این حمایت ها با اطلاع بود ، «ویلیام ایگلتون»رئیس هیئت نمایندگی آمریکا در عراق بود . سوکانالیان در سال 1363 به بغداد رفت و معامله فروش 45بالگرد هلی کوپتر ساخت کارخانه «بل» را با دولت عراق منعقد نمود .6
مقامات کاخ سفید از عملیات مخفیانه و غیر قانونی انتقال اسلحه به عراق ، از بیم افشاء آن هراس داشتند . تجهیزات نظامی معمولاً از پایگاه های آمریکایی در اروپا که در اختیار سازمان ناتو بود ، ارسال می شد . یکی از مقامات پیشین شورای امنیت ملی آمریکا گفته بود :
« آمریکایی ها غالباً پایگاه هوایی «راین مین» در فرانکفورت را که یکی از بزرگترین پایگاه های هوایی نظامی بوده و همیشه یک اسکادران هوایی به حالت آماده باش به منظور استفاده وزارت دفاع آمریکا در آنجا مستقر بود ، مورد استفاده قرار می دادند. این پایگاه از آن نظر انتخاب شده بود که باند این فرودگاه نظامی با باند فرودگاه عظیم بین المللی فرانکفورت مشترک بود و همه گونه عملیات مورد نظر را می شد انجام داد و به ویژه که فرودگاه فرانکفورت همه جای اروپا و دنیا را به هم متصل می کند . تجهیزات نظامی ارسالی به عراق با دقت بازرسی و کنترل می شد و در انتخاب این وسایل به این اصل توجه شده بود که عراقی ها وسایلی را لازم دارند که نمی توانند تولید کنند و نمی توانند بخرند . تصمیم موقعی گرفته می شد که مشورت های لازم ابتدا با مأمورین آمریکایی در عراق انجام می گردید و به واشنگتن اطلاع داده می شد . یکی از افسران مسئول در ارسال کالاهای جنگی به عراق می گفت : محموله هایی که از فرانکفورت به عراق ارسال می شد ، بیشتر ماسوره های جنگی برای توپخانه ها بود که می شد به راحتی بارگیری کرد و تعداد زیادی را روی یک تخته نصب کرد و فرستاد . قطعات یدکی هم جزو وسایل عمده ای بود که ارسال می شد . مانند قطعات یدکی برای هلی کوپترها ، سوخت ویژه و بالاخره چند جعبه سیاه هم که به اصطلاح به آنها دستگاه های الکترونیکی با تکنولوژی پیشرفته و قطعات ویژه گفته می شد ، ارسال می کردیم .»7
منابع در دفتر روزنامه موجود است
در سال 1374 ، هوارد تیچر عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا، در یک دادگاه ایالتی اظهار داشت که سازمان سیا به عراق اطمینان داده بود که سلاح کافی از طریق کشورهای ثالث به آن کشور داده خواهد شد .1
از دیدگاه ویلیام کیسی رئیس سیا ، کشور اردن برای عملیات مخفیانه آمریکا چه در رابطه با تسلیحات و چه در زمینه اطلاعات ، پوشش مناسبی بود . اردن هم مرز با عراق بود و بندر عقبه آن ، بندر ایده آلی برای محموله هایی بود که از راه دریای سرخ به آنجا میرسید و بعد از طریق زمینی به بغداد حمل می گردید .2
در اکتبر 1983 ( مهر 1362 ) دولت ریگان به حکومت های اردن، عربستان سعودی ، کویت و مصر اجازه داد که تسلیحات نظامی آمریکایی را به عراق ارسال کنند که این امر تخطی از قانون کنترل صادرات اسلحه مربوط به سال 1976 بود .3
طی سال های 1361 و 1362 که انواع تجهیزات آمریکایی از جمله مهمات ، انواع رایانه ، قطعات یدکی و وسایل الکترونیکی دفاعی به صورت مخفی طی عملیاتی که مستقیماً از کاخ سفید هدایت می شد ، به عراق ارسال گردید؛ هیچ نوع گزارشی از سوی رئیس جمهور آمریکا در مورد این معاملات به کنگره ارائه نشد. امور ارتباط با عراق ، منحصراً به صورت "خارج از برنامه" انجام می گرفت .4
مجله نیوزویک در تاریخ 20 دسامبر 2003 در مقاله ای با عنوان "نگاهی به پیوندهای آمریکا و صدام در طول 20 سال گذشته" با اشاره به ارسال تسلیحات آمریکایی از طریق مصر به عراق ، می نویسد :
« اسناد رسمی نشان میدهد که آمریکا به طور پنهانی تعداد زیادی تانک و سخت افزارهای نظامی در اختیار دولت بغداد قرار داده است . آمریکایی ها برای آنکه خود را از هرگونه اتهامی مبرا سازند ، این تانک ها و تجهیزات را در اختیار مصر گذاشتند و مصر نیز آنها را به عراق تحویل داد .»5
هفته نامه ایتالیایی «پانوراما» در سال 1373 طی مقاله ای با عنوان «عملیات پنهان در تاریکی» نوشت :
« از آنجایی که دولت ریگان تصمیم گرفته بود که به طور مخفیانه به عراق کمک کند و نمی توانست این حمایت ها را به طور رسمی و علنی انجام دهد ، لذا رابرت جانسون از دلالان اسلحه و مرتبط با دولت آمریکا ، و دیگران وظیفه شان این بود که راه های ارسال کالاهای جنگی را پیش بینی کرده و فوراً وارد عمل بشوند . یکی از مهمترین قاچاقچیان اسلحه که به عراق رفت و آمد داشت ، «سرکیس سوکانالیان» بود که یکی از کارمندان قراردادی سازمان سیا به حساب می آمد و مقرش در میامی آمریکا بود . او در طول سالهای دهه 1360 در حدود 10میلیارد دلار تجهیزات جنگی به عراق فروخته بود و خیلی از این نقل و انتقالات وسایل جنگی را به مقامات واشنگتن نیز اطلاع می داد . او وانمود می کرد که صرفاً از کانال اصلی سازمان سیا دستور می گیرد ولی با مقامات دیگر دولت آمریکا نیز در رابطه بود . زمانی که جورج بوش پدر ، معاون رئیس جمهور آمریکا ، به طور محرمانه می خواست دستیار خود را به پاناما بفرستد ، سوکانالیان بود که از میامی هواپیمای شخصی خود را در اختیار او قرار داد . سوکانالیان همیشه می گفت که بوش یکی از مقامات رده بالایی بود که از فروش تجهیزات جنگی به عراق خبر داشت و نفر دیگری هم که همواره از این حمایت ها با اطلاع بود ، «ویلیام ایگلتون»رئیس هیئت نمایندگی آمریکا در عراق بود . سوکانالیان در سال 1363 به بغداد رفت و معامله فروش 45بالگرد هلی کوپتر ساخت کارخانه «بل» را با دولت عراق منعقد نمود .6
مقامات کاخ سفید از عملیات مخفیانه و غیر قانونی انتقال اسلحه به عراق ، از بیم افشاء آن هراس داشتند . تجهیزات نظامی معمولاً از پایگاه های آمریکایی در اروپا که در اختیار سازمان ناتو بود ، ارسال می شد . یکی از مقامات پیشین شورای امنیت ملی آمریکا گفته بود :
« آمریکایی ها غالباً پایگاه هوایی «راین مین» در فرانکفورت را که یکی از بزرگترین پایگاه های هوایی نظامی بوده و همیشه یک اسکادران هوایی به حالت آماده باش به منظور استفاده وزارت دفاع آمریکا در آنجا مستقر بود ، مورد استفاده قرار می دادند. این پایگاه از آن نظر انتخاب شده بود که باند این فرودگاه نظامی با باند فرودگاه عظیم بین المللی فرانکفورت مشترک بود و همه گونه عملیات مورد نظر را می شد انجام داد و به ویژه که فرودگاه فرانکفورت همه جای اروپا و دنیا را به هم متصل می کند . تجهیزات نظامی ارسالی به عراق با دقت بازرسی و کنترل می شد و در انتخاب این وسایل به این اصل توجه شده بود که عراقی ها وسایلی را لازم دارند که نمی توانند تولید کنند و نمی توانند بخرند . تصمیم موقعی گرفته می شد که مشورت های لازم ابتدا با مأمورین آمریکایی در عراق انجام می گردید و به واشنگتن اطلاع داده می شد . یکی از افسران مسئول در ارسال کالاهای جنگی به عراق می گفت : محموله هایی که از فرانکفورت به عراق ارسال می شد ، بیشتر ماسوره های جنگی برای توپخانه ها بود که می شد به راحتی بارگیری کرد و تعداد زیادی را روی یک تخته نصب کرد و فرستاد . قطعات یدکی هم جزو وسایل عمده ای بود که ارسال می شد . مانند قطعات یدکی برای هلی کوپترها ، سوخت ویژه و بالاخره چند جعبه سیاه هم که به اصطلاح به آنها دستگاه های الکترونیکی با تکنولوژی پیشرفته و قطعات ویژه گفته می شد ، ارسال می کردیم .»7
منابع در دفتر روزنامه موجود است