انجمن صنفی نبود پاتوق گروهکهای آشوبطلب بود (خبر ویژه)
عضو هیئتمدیره انجمن منحله صنفی روزنامهنگاران میگوید دستگاههای دولتی ذیربط مقدمات بازگشایی این انجمن را انجام دادهاند.
عضو هیئتمدیره انجمن منحله صنفی روزنامهنگاران میگوید دستگاههای دولتی ذیربط مقدمات بازگشایی این انجمن را انجام دادهاند.
بهروز گرانپایه از متهمان پرونده جعل نظرسنجی به نفع آمریکا در ازای دریافت پول - در کنار برخی عناصر فراری نظیرحسین قاضیان - است که مدتی نیز در سال 81 در بازداشت به سر برد. وی در مصاحبه با سایت تدبیر درباره آخرین اقدامات انجام گرفته گفته است: وزارت ارشاد، وزارت کار و وزارت اطلاعات به صورت هماهنگ و براساس دستور شخص رئیسجمهور، مقدمات بازگشایی انجمن را انجام دادهاند. موانعی که به لحاظ حقوقی برای بازگشایی انجمن وجود داشت در حال رفع شدن است. دفتر انجمن به درخواست وزارت اطلاعات در سال 88 پلمب شد، در حال حاضر از جمله کارهایی که باید صورت پذیرد این است که درخواست فک پلمب از طرف وزارت اطلاعات به دادگستری داده شود تا پس از حذف شکایت، دفتر انجمن فک پلمب شود. اما هفته گذشته آقای اژهای دادستان کل کشور نکتهای را مطرح کردهاند مبنی بر این که انجمن نهادی سیاسی بوده است، بنابراین باید تغییراتی در اساسنامه و هیئتمدیره صورت پذیرد تا امکان فعالیت داشته باشند.
وی ابراز امیدواری کرده این انجمن تا دهه فجر یا حتی زودتر راهاندازی شود.
گفتنی است برخی از اعضای هیئتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران نظیر رجب مزروعی و حسین باستانی و... هماکنون متواریاند و در انگلیس و بلژیک و فرانسه به سر میبرند. اعضای هیئتمدیره آخرین در دولت خاتمی به بالا کشیدن یک میلیون دلار اختصاص یافته از سوی دولت برای تهیه و توزیع لبتاپ میان خبرنگاران متهم شدند. باستانی (بولتن نویس حزب مشارکت در دفتر رئیسجمهور وقت) پس از فرار از کشور در سال 83 گفته بود به شرف روزنامهنگاریام سوگند در اسرع وقت به کشور برمیگردم و فرار نکردهام! او هماکنون در خدمت شبکه دولتی انگلیس قرار دارد.
دستاندرکاران انجمن صنفی روزنامهنگاران از این نهاد صنفی به عنوان پوششی برای انواع رفتارهای ساختارشکنانه و فتنهانگیز استفاده کردند و جرایم امنیتی ارتکابی از سوی آنان طبیعتا با جابهجایی مدیران در وزارت ارشاد یا وزارت اطلاعات قابل توجیه و تأویل و کتمان نیست.
پیش از این- مهر 1389- ژیلا بنییعقوب از همکاران نشریات زنجیرهای در واکنش به ژست روزنامهنگاران از سوی کسانی چون مزروعی و... تصریح کرده بود: ما سالهاست با این موضوع برخورد میکنیم که کسانی با نوشتن یک مقاله خود را روزنامهنگار معرفی میکنند. مثلا وقتی چند نفر از نمایندگان مجلس ششم عضو هیئتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران شدند، کسانی بارها اعتراض کردند که مگر اینها روزنامهنگارند؟ الان نیستند و قبلا هم نبودند. مدیر اجرایی بودند و حالا نماینده مجلس. و پاسخ میشنیدیم که گاهی مقالهای مینویسند.
همچنین نیک آهنگکوثر از اعضای متواری هیئتمدیره انجمن صنفی آبان امسال ضمن مرور خاطرات خود از انجمن نوشت: ممکن است دوستان خوب من هزاران بار قسم بخورند که انجمن صنفی روزنامهنگاران به هیچ عنوان اهل سیاسیکاری و بازیهای سیاسی نبوده است. ممکن است بگویند دغدغه آنها، کاملا حرفهای بوده و غیرسیاسی... اما تجربه من از 3 سال حضور در جلسات هیئتمدیره به عنوان بازرس، غیر از این را میگوید. روزی که پروندهها را بازگشایی کردم و بررسی مجدد نحوه عضویت در انجمن آغاز شد، با دهها مورد برخورد کردم که افرادی، تنها و تنها برای گرفتن امکاناتی حداقلی، برخلاف اساسنامه عضو انجمن شده بودند و وقتی خط قرمز روی نام تعدادی کشیده شد، با اعتراضهایی روبهرو شدم؛ نه از اعضای عادی البته. گاهی وقتها که جلسات هیئتمدیره تمام میشد و دوستان از محل انجمن برای بحث درباره بیانیههای حزبی استفاده میکردند، وقتی مدیر بخشی از حزب مشارکت در محل انجمن، از افراد مختلف برای عضویت در حزب مورد نظرش دعوت به عمل میآورد و... اسمش را چه میتوان گذاشت؟ ممکن است بگویند از وقت جلسه استفاده نمیشده. اما آنجا که محل نوشتن چرکنویس بیانیه این جبهه و آن سازمان نبود که!
وی خاطر نشان میکند: اگر کسی به من بگوید که فعالیت انجمن سیاسی نبوده، من قبول نمیکنم! وقتی محسن آرمین گفت نمیخواهد مجدداً کاندیدای عضویت در هیئتمدیره شود، فکر میکنید چه کسی را به عنوان نامزد جانشین پیشنهاد کردند؟ همحزبی دیگر محسن آرمین را! چطور میتوان کسی را روزنامهنگار دانست که در سال، کمتر از 10 مطلب نوشته اما در 100 جلسه سیاسی شرکت کرده و نقشی سیاسی بازی کرده است؟