kayhan.ir

کد خبر: ۳۶۵۷۵
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۹
چگونگی مهار ناهنجاری‌های اجتماعی در جوامع شهری(بخش پایانی)

ناهنجاری های اجتماعی روی اعصاب شهروندان!(گزارش روز)

لوح زرین زندگانی انسان همه‌اش کار و تلاش و جمع‌آوری مال و اموال و زینت‌آلات و زیورآلات و نمایش خودآرایی و خودستانی نیست بلکه در کنار تمامی پستی و بلندی های زندگی در دنیای ماشینی کنونی رعایت هنجارهای اجتماعی و حفظ حقوق شهروندان در هر رتبه و دسته‌ای وظیفه‌‌ای است همگانی.

حسن آقایی

حال اگر در هر بخشی از بخش‌های مهم زندگی، هنجاری از هنجارهای خرد یا کلان بنا به هر دلیل ممکن است آسیب ببیند یا خدشه دار شود قطعا به امنیت روانی و آسایش فردی و اجتماعی افراد خدشه وارد می‌شود که در این میان نقش نهادهای مربوطه برای ترمیم چنین آسیب‌هایی بسیار مهم و حیاتی به نظر می‌رسد.
با این حال رعایت حقوق شهروندان یکی از مباحث مهم و قابل بحث است که در جامعه امروز بسیار حائز اهمیت بشمار می‌رود، چرا که امنیت روانی مردم در گرو حفظ حقوق شهروندی معنا پیدا می‌کند و باید حریم حرمت‌ها در یک جامعه اسلامی از سوی سایر شهروندان حفظ شود.
ناهنجاری:‌ تضعیف حقوق اجتماعی
نکاتی از موضوع گزارش از جمله نقش فرهنگ‌سازی به عنوان یک راهکار مقابله با ناهنجاری را با «خسروی» کتاب‌فروش در میان می‌گذارم.
 پاسخ‌هایی که وی در خصوص مسئله ناهنجاری می‌دهد کم و بیش نظیر گفتار برخی از شهروندان دیگر است شامل معضلات بوق زدن، عبور مردم از عرض خیابان و گاه حادثه آفرینی و نابرابری انبوه ماشین با پارکینگ.
او در این موارد، فرهنگ و نقش مدیر در هنجارگرایی را مهم می‌داند و در ادامه می‌گوید: یک مسئله در ایجاد ناهنجاری‌ها بوق‌زدن‌های زیاد خودروها در معابر عمومی است که آلودگی صوتی آن تاثیر منفی روی شنوایی مردم می‌گذارد. معضل دیگر، بی‌اعتنایی راننده نسبت به حق تقدم گذر عابران از خطوط عرض خیابان‌ها است. دیده‌ شده زمانی که مردم می‌خواهند از این مسیرها عبور کنند، راننده فرضا 40 کیلومتر سرعتش را به 60 کیلومتر می‌رساند و قبل از گذر عابران، روی خطوط، از اندک فضای خالی محل خطوط عابر، می‌روند.
به کرات دیده‌ام بچه کوچک یا شخص بزرگسال روی خط عابر دچار حادثه با موتورسیکلت و سواری شده است.
ادامه صحبت این کتاب‌فروش پیرامون کمبود محل پارک خودرو- غیر از حواشی خیابان، کوچه‌پس کوچه به ویژه در مناطق بلند مرتبه‌سازی مسکونی است. در حالی که طی سال‌های نه‌چندان دور در بعضی خانواده‌ها فرزندان جوان‌شان که دارای اتومبیل شخصی مستقل شده جای پارک ثابت نداشته، هر جا که ممکن باشد پارک می‌کنند. این نوع کاستی و رعایت نکردن حقوق اجتماعی علاوه بر افزونی بسیار، دامنه ناهنجاری‌ را وسعت می‌دهند. وی سپس به عنوان یک راهکار رفع و یا دست‌کم کاهش ناهنجاری، آموزش و توصیه‌های کارشناسی از طریق صدا و سیما را مطرح می‌کند.
ناهماهنگی دستگاه های مربوط
نظر یک شهروند به برخی علل ناهنجاری‌ها دلالت بر نبود هماهنگی مدیریتی و رعایت جامع قواعد دارد اما تاثیر این خلأ متوجه سایرین هم می‌شود.
«عبدالوهاب» کارمند بازنشسته در این زمینه توضیحاتی می‌دهد از جمله فرایندهای موضوع کمبود پارکینگ و ازدیاد خودرو، او ضمن آن که کمبود محل پارک خودرو در حواشی و سطح شهر را یک عامل ایجاد ناهنجاری و تهران را پارکینگ می‌خواند اضافه می‌کند اگرچه در صدور مجوز ساخت و سازهای طبقاتی و شهرک‌ها جایگاه پارکینگ تا حدودی منظور و احداث شده اما با گذشت زمان جمعی از جوانان ساکن در واحدهای مسکونی هم دارای خودرو مستقل شده‌اند. در چنین وضعیتی، تراکم راه‌های دسترسی مناسب و در محورهای محیطی برای توقف انبوه خودروها مشکل‌ساز شده است. در این شرایط، راننده‌ای فرضا برای خرید مایحتاج خود از فروشگاه، ناچار در یک جای نامناسب خودرواش را پارک کرده و مشمول جریمه خواهد شد. نگاه وی نسبت به همین مسئله حاکی از آن است که سرعت تولید خودرو بیشتر از سرعت احداث بزرگراه، خیابان، دیگر معابر و پارکینگ شده است.
ادامه سخن این شهروند که می‌گوید در فرصت اوقات آزاد بازنشستگی دو جلد کتاب نوشته و منتشر شده، محور وضعیت هنگام پیاده و سوارشدن جمعی مسافران قطار شهری است، در این باره می‌گوید: «ورود و خروج برخی افراد از مترو و اتوبوس‌های شهری در اکثر اوقات به آرامی و مراعات همدیگر صورت نمی‌گیرد و باعث ناراحتی و رنجش جماعت حاضر می‌شود. کلا بخشی از ناهنجاری‌ها بیانگر ناهماهنگی بین دستگاه‌های مربوط است ولی این مشکلات به سایرین نسبت داده می‌شود. در هر حال، نظارت و برنامه‌ریزی کارآمد در جهت رفع و یا دست‌کم کاهش ناهنجاری‌های جاری با آموزش و توصیه‌های راهبردی با هدف ارتقا سطح رفتاری غیرناهنجار، از طریق صدا و سیما می‌تواند اثر مثبت داشته باشد.»
پاسخگویی موتور سوار و رانندگی تاکسی
در حاشیه خیابان، کارتن نسبتا بزرگی روی ترک‌نشین موتور را با باربندکشی می‌بندد و کلاه ایمنی بر سر می‌گذارد. از علیرضا جوان پیش از حرکت می‌پرسم راننده و موتورهایی موقع عبور مردم حتی روی محل خطوط عابران، چرا آرامش و ایمنی شهروندان را رعایت نمی‌کنند و با سرعت می‌گذرند! او سوار موتور می‌شود و بند کلاه ایمنی‌اش را می بندد (و درسکوت) لبخندی می‌زند. بعد این پاسخ را می‌دهد: «باید فرهنگ سازی شود.» می‌پرسم چطور؟ می‌گوید: «صدا و سیما در کنار آن همه تبلیغات کالا، راجع به آنچه ناهنجاری گفتید برای آن‌ها که به حقوق دیگران توجه نمی‌کنند برنامه‌ریزی فرهنگ‌سازی داشته باشد.» سؤال می‌کنم خود شما چقدر حقوق عابران را مراعات می‌کنید؟ باتبسمی که در قاب کلاهش کمرنگ می‌نماید، می‌گوید: «در حد توانم سعی می‌کنم رعایت کنم.»
نگاه نزدیک به ناهنجاری
کاملا کنار آن سوی خیابان یک تاکسی توقف کرده است. به سویش می‌روم. راننده میانسال مشغول شمارش کارکردش است. اندکی صبر می‌کنم. سپس آرام تلنگری به شیشه بسته می‌زنم. کمی شیشه را پایین می‌کشد. همان پرسش از موتورسیکلت سوار را مطرح می‌کنم. شمارش درآمدش را نیمه‌کاره رها می‌کند و می‌گوید: چیزی نمی‌دانم! و بی‌درنگ ماشینش را روشن می‌کند می‌گوید کمی عجله دارد. می‌رود!
را‌هم را پی می‌گیرم. پس طی مسافتی، کنار پیاده‌رو و مقابل خطوط عابران مدخل خیابان یک طرفه یک میدان بزرگ پر ایاب و ذهاب خودرو و انبوه جمعیت گذری می‌ایستم جریان بی‌وقفه ماشین و موتور و رهگذران که شتاب‌زده حرکت می‌کنند را تماشا می‌کنم دو سوی طول و سطح خطوط سفید عرض خیابان اغلب رهگذرها نگران ناامنی حادثه در برابر سرعت و کثرت وسایل حمل‌ونقل، فرصت آرام و مناسب برای عبورشان ندارند مگر آنگاه به لحاظ تراکم اندک زمانی راه‌بندی شود اگرچه برای برخی موتوری‌ها آن هم مشکل نیست؛ از پیاده‌رو استفاده می‌کردند. چند دقیقه ایستادن و نگاه کردن آن صحنه‌های سرسام‌آور در هوای سنگین و ناهنجاری سر و صداها سبب سرگیجه آدم می‌شود. از آن‌جا به یک کوچه فرعی با حدود 7-8 متر عرض می‌روم. چیزی نزدیک یک سوم آن سطح را سواری و موتور پوشانده است. در آن کوچه یک طرفه ماشین‌رو، عابران برای رفت و آمد چاره‌ای جز آن که به شکل پیچ در پیچ از لابه‌لای آن وسایل نقلیه گذر کنند، ندارند. این درحالی است که برخی کالاها کنار دکان‌ها گذارده شده است.»
عوامل و تحلیل ناهنجاری‌ها از زوایای دیگر
یک تحصیلکرده علوم ارتباطات، در پاسخ به سؤالات پیرامون ناهنجاری‌ها اظهار می‌کند: «واکاوی هسته این مسئله از دو جنبه جامعه‌شناسی و روان‌شناسی قابل بررسی می‌باشد.»
«رضا اردکانی» معتقد است ناهنجاری‌ها می‌تواند چند دلیل داشته باشد که در کلیت قضیه بدون واکنش و بازخورد نمی‌باشد که آن هم گاه ناشی از مسایل شخصی و یا حول و حوش ارتباط با اطرافیان و یا اجتماعی است. وی در این‌خصوص توضیح بیشتر می‌دهد: «ممکن است شخص در کسب و کار، ادامه تحصیل، مسئله اقتصادی، بدهکاری، ناسازگاری در محیط خانواده، خودخواهی، حتی زیاده‌طلبی که گاه امکان مبتلا به حسادت و... می‌شود، توان چنان مسایل را نداشته است. این عوامل قطعاً روی خلق و خوی و کردار نیز تأثیر می‌گذارد. یک موضوع با اهمیت ضریب بالا در این بین آن است که برخی از افراد جامعه قادر به ایجاد فرصت مناسب برای تحلیل و تجزیه معضلات خود در این زمینه‌ها را ندارند. به معنای دیگر عمیق‌گرایی هر آنچه عارضش نشده را ندارند و یا همت برای برون رفت نشان نمی‌دهند. این قبیل اشخاص بیش از آن که به راهکار بیندیشند ذکر و فکر خود را به مسئله مشغول می‌کنند و چه‌بسا پیشه گرفتن روش بی‌تفاوتی به سختی‌ها و ناهنجاری‌ها، به زندگی خود و اطرافیانش صدمه وارد می‌کند.»
به این کارشناس می‌گویم با شرح و تفسیر این مباحث، علت، راهکار و خروج از موضوع ناهنجاری‌ها پایان یافته تلقی می‌شود؟ می‌گوید منظور چرای اصولی این‌گونه معضلات است. وی ادامه می‌دهد:
«موضوع ناهنجاری ها درعین حال که کمتر به آن پرداخته شده و به حدی که شاید کسی به گمان خود بگوید- این عددی نیست- خیلی هم حایز اهمیت است چراکه به تخریب اعصاب و لزوم حیاتی آسایش و آرامش و روان و سلامت هر انسان مرتبط است و اثرات منفی می‌گذارد. اما متأسفانه افرادی در این‌باره  نه به تندرستی خود توجه دارند و نه به حق آسایش و آرامش دیگران احترام می‌گذارند. در این ارتباط می‌توان از بوق زدن‌های گوش‌خراش و آسیب‌رسانی به شنوایی شهروندان یاد کرد. همین بوق زدن‌ها گاه موقع خواب و استراحت از طریق آژیر عمدتاً سواری‌ها باعث التهاب و عذاب سایرین می‌شود. بوق زدن‌ها گاه برای سلام و علیک بین دو راننده به کار برده می‌شود و نیز معمولاً ماشین‌های سواری مسافربر با بوق زدن‌های پیاپی برای سوار کردن مسافر کاربردی می‌شود.
برخورد قانونی متولیان برای آسودگی شهروندان
یک ناهنجاری دیگر که آن هم تقریباً عمومی و رایج شده توقف کردن سواری‌های سبک وسط و یا به صورت سه لایه کنار ماشین‌های پارک شده حاشیه خیابان‌ها است که سبب ترافیک و بوق زدن‌های خودروهای پشت سر و خرد کردن و فشار اعصاب رهگذران می‌شود. در این احوال نکته ظریف‌تر آن است که بعضی افراد در پیاده‌روها که باید از سمت راست حرکت کنند را رعایت نکرده و مخل عبور دیگران می‌شوند. درحالی که شیوه صحیح پیاده راه رفتن از سمت راست، درست مثل رانندگی در یک مسیر معین است. به نظرم راهکار لازم تغییر عادت ناهنجاری برخی افراد به هنجارمداری فراگیر، آموزش نکات درست در روابط عمومی‌ها، برخورد سازنده قانونی متولیان امور شهری و زیست‌محیطی با خاطیان در جهت در امان بودن و آسودگی شهروندان است.»
بوق‌ها از جنس دیگر!
در ابتدای تهیه این گزارش با روابط عمومی یکی از نهادهای مهم فرهنگی و اجتماعی تماس گرفتم و محورهای موضوع گزارش و ناهنجاری‌های اجتماعی را برای مسئول روابط عمومی تشریح کردم. او شماره تماس خواست، شماره ثابت سرویس گزارش کیهان را دادم، سپس شماره موبایل خواست و دوباره پرسید: برای کجا می‌خواهید مصاحبه بگیرید! عرض کردم: برای سرویس گزارش روزنامه کیهان. گفت: حضوری یا تلفنی؟ گفتم: آقا فرقی ندارد مهم این است که مصاحبه انجام شود. تأکید کرد همین امروز نتیجه به شما اطلاع داده می‌شود!
اما به رغم آن که منتظر پاسخ این نهاد مسئول فرهنگی ماندم اما خبری نشد که نشد، فردا و فردای آن روز به دفعات زنگ زدم و هر بار تلفن بوق آزاد می‌زد و فرصت‌ها بی‌هیچ نتیجه‌ای سوخت شدند. آیا آن بوق‌ها از جنس ناهنجاری‌های بوق‌های درون شهری بودند؟!