نگاه یک تحلیلگر غربی به اهداف پیدا و پنهان حمله به نیروهای حزبالله
رژیم صهیونیستی چرا به قنیطره حمله کرد؟
فریده شریفی
اشاره
ارتش رژیم صهیونیستی روز یکشنبه (28 دی) با شلیک دو موشک، حومه شهرک قنیطره در جنوب سوریه را هدف قرار داد و شماری از رزمندگان حزبالله از جمله «جهاد مغنیه» فرزند شهید «عماد مغنیه» فرمانده ارشد حزبالله و سردار «محمدعلی اللهدادی» از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به شهادت رساند.
درپی این اقدام تروریستی، تحلیلگران و کارشناسان مسائل سیاسی و راهبردی به تجزیه و تحلیل و بررسی ابعاد این جنایت پرداختند. مطلب زیر، ترجمه اظهار نظر «جوناتان کوک» در این باره در سایت اینترنتی Information clearing house است.
کوک معتقد است پشت پرده حمله تروریستی به قنیطره استراتژی خاصی نهفته که چندان هم دور از انتظار نبوده است؛ اسرائیل میخواهد برای هر اقدام خود زمینههای پیشدستانهای داشته باشد تا در مواقع لزوم از آنها بهره ببرد.
تلآویو مدعی است که تهدیدهای حزبالله قابل پیشبینی نیست، به همین دلیل اسرائیل میخواهد دستش باز باشد و نقش فعالتری در بحران سوریه داشته باشد و نشان دهد که در این کشور نفوذ دارد. این ادعای اسرائیل برای حمله به قنیطره و هدف قرار دادن مبارزان حزبالله و فرماندهان ایرانی بوده است.
این حادثه باعث شد که اسرائیل در تمام سرزمینهای اشغالی حالت آمادهباش کامل اعلام کند و حتی «بنی گانتس» رئیس ستاد مشترک اسرائیل سفر خود به اروپا را به تعویق انداخت و اعلام کرد، خطراتی که از سوی مقاومت حزبالله وجود دارد موجودیت ما را تهدید میکند.
وی مدعی شد بحران سوریه نهتنها برای این کشور بلکه برای تمام کشورهای منطقه خطرناک است.
این درحالی است که هم مقاومت حزبالله و هم ایران اعلام کردند که حق پاسخگویی برای آنان محفوظ است، اما به پاسخگویی نظامی مستقیم نمیپردازند.
این پاسخگویی میتواند به صورت پرتاب هزاران موشک از سوی حزبالله به الجلیل و سایر شهرهای سرزمینهای اشغالی باشد و این مسئلهای است که مقامات تلآویو به خوبی به آن واقف هستند.
واقعیت این است که ایران و حزبالله از نظام «بشار اسد» در سوریه حمایت میکنند و درحال مقابله با گروههای تروریستی متعددی هستند که علیه سوریه درحال جنگ هستند.
در چنین شرایطی نه حزبالله و نه ایران علاقهای به باز کردن جبهه جدیدی علیه اسرائیل ندارند.
از سوی دیگر هم ایران و هم مقاومت حزبالله به خوبی میدانند که رژیم تلآویو درحال طراحی توطئه جدیدی علیه نظام بشار اسد و حامیان این نظام است به همین دلیل به راحتی به دام این توطئه نمیلغزند و خود را درگیر جنگ با اسرائیل نمیکنند.
بر کسی پوشیده نیست که حزبالله هزاران موشک در اختیار دارد و بخشی از آنها را ایران در اختیار این جنبش قرار داده است و هر زمان که تصمیم بگیرد میتواند آنها را به سوی سرزمینهای اشغال شده فلسطین شلیک کند، اما درحال حاضر استراتژي ایران یا حزبالله رویارویی مستقیم نظامی با این رژیم نیست.
«پتروس حرب» وزیر ارتباطات لبنان نیز به این مسئله اشاره میکند و میگوید: «در حال حاضر باز کردن جبهه جدید علیه اسرائیل به نفع هیچ کس نیست.»
مسلماً ایران و حزبالله در آیندهای نه چندان دور از اسرائیل انتقام خواهند گرفت، اما نوع عملیات و زمان آن مشخص نیست.
ممکن است این پاسخگویی از داخل سوریه و توسط رزمندگان حزبالله در این کشور باشد.
ممکن است در جبهه گستردهتری و به صورت نبرد مستقیم میان حزبالله و رژیم صهیونیستی باشد همانند جنگ 33 روزه در سال 2006، یا به صورتهای دیگر باشد.
از سوی دیگر، اینکه این حمله هوایی در منطقه قنیطره در جنوب سوریه و بلندیهای جولان اشغالی صورت گرفت قابل تعمق و بررسی است و پیامهای متعددی برای طرفین دارد؛ رژیم اسرائیل میخواهد به مقاومت حزبالله نشان دهد که همچنان جولان را در اشغال خودش دارد و به مخالفان و تروریستهای مخالف نظام سوریه کمک میکند.
از سوی ایران و حزبالله نیز این پیام به رژیم صهیونیستی داده شده است که در همه مناطق حتی مناطق تحت اشغال اسرائیل هم میتوانند عملیات انجام دهند و نفوذ به اسرائیل کار مشکلی نیست.
تروریستهای «القاعده» و همچنین «النصره» در جولان اشغالی حضور دارند و از سال 1967 رژیم صهیونیستی با حمایت از این تروریستها این منطقه را به محلی برای فعالیتهای تروریستی تبدیل کرده است. تلآویو نه تنها از طریق کمکهای مالی، تسلیحاتی و آموزشی از این تروریستها حمایت میکند، بلکه مسئولیت درمان و خدمات پزشکی این عناصر مسلح را نیز به عهده گرفته است. تروریستهای القاعده، النصره و دیگر تروریستها نیز در مقابل این حمایتها به رژیم صهیونیستی کمک میکنند و مواضع مقاومت حزبالله یا نظام سوریه را هدف قرار میدهند.
رژیم صهیونیستی با کمک این تروریستها موفق شده زیرساختهای نظام سوریه را تخریب و بحران را عمیقتر کند. هواپیمای سوریه که ماه سپتامبر (شهریور) در جولان اشغالی سقوط کرد نه از سوی تروریستها بلکه توسط رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفته بود.
به هر صورت پشت پرده حمله تروریستی به رزمندگان حزبالله استراتژی خاصی نهفته است هرچند که رسانههای اسرائیلی ادعا کردند حمله روز یکشنبه برای جلوگیری از ارسال سلاح به رزمندگان حزبالله در سوریه بوده است.
دلیل دیگری که در پشت پرده این حمله وجود دارد مسئله سنیها و شیعیان است.
اسرائیل میخواهد به هر صورت ممکن میان شیعیان و سنیها اختلاف به وجود بیاورد و در شرایط کنونی که سنیها در مرزهای لبنان با منطقه جولان اشغالی حضور دارند و (به زعم سران رژیم صهیونیستی) میتوانند از این طریق برای اهل سنت لبنان سلاح ارسال کنند و لبنان را به آشوب بکشانند بهترین فرصت برای حمایت از آنها است.
تلآویز مدعی شده که از منطقه قنیطره خطر قریبالوقوعی موجودیت این رژیم را تهدید میکرده است، اما در واقع این رژیم میخواهد در این منطقه توطئههای خود را علیه حزبالله و سوریه به اجرا درآورد.
به همین دلیل است که حزبالله کاملا از این نقشهها و توطئهها آگاه است و به راحتی به دام نمیافتد.
به نظر میرسد که رژیم اسرائیل از حمله روز یکشنبه خود خشنود است و فکرمیکند به اهداف خود رسیده است اما باید منتظر بود و دید که در روزهای آینده آیا این خشنودی دوام خواهد داشت یا خیر؟
اهداف اصلی ازحمله تروریستی به قنیطره
ناظران سیاسی چهار هدف اصلی برای حمله به جنوب سوریه و به شهادت رساندن شماری از فرماندهان و رزمندگان مقاومت اسلامی از سوی رژیم صهیونیستی برشمردند:
1- بالا بردن روحیه نظامی رژیم صهیونیستی به ویژه پس از سخنان سیدحسن نصرالله دبیر کل حزبالله.
جنگ 50 روزه رژیم صهیونیستی علیه غزه هزینه سنگینی برای این رژیم به جا گذاشت، هزینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که نتایج فاجعهباری برای این رژیم در برداشت.
این رژیم درطول عمر کوتاه خود نزدیک به 10 جنگ با همسایگان عربش تجربه کرده و به علاوه دهها عملیات و درگیریهای کوچک و بزرگ با مقاومت اسلامی در منطقه داشته است.
همین مسئله باعث شده است که بحرانها و چالشهای زیادی در درون و برون این رژیم به وجود آید و موجودیت این رژیم جعلی بیش از پیش به خطر بیفتد. اما مهمترین مسئلهای که به غیر از مشکلات سیاسی واقتصادی برای این رژیم به وجود آمده، مسئله روحی و روانی نظامیان این رژیم است که در هر جنگ از نبردهای قبلی، پشیمانتر، نادمتر و دچار مشکلات روحی و روانی بیشتری میشوند. به غیر از نظامیانی که در طول منازعات با فلسطینیها خودزنی میکنند و یا به عناوین مختلف خود را به پشت جبههها منتقل میکنند، افسران و سربازان دیگر پس از اتمام جنگ به مشکلات روحی و روانی دچار میشوند و شماری از آنان دست به خودکشی می زنند یا در مراکز درمانی و روانی بستری میشوند. بنابر اطلاعات محرمانه ارتش اسرائیل، هر ساله به طور متوسط 24 نظامی اسرائیلی تصمیم به خودکشی میگیرند. این در حالی است که یک وبلاگنویس اسرائیلی اطلاعاتی را درباره آمار واقعی خودکشی در میان ارتش اسرائیل منتشر کرد که به دستگیری و زندانیشدن وی انجامید.
خودکشی به عنوان اولین علت مرگ و میر در ارتش اسرائیل محسوب میشود و شمار سربازان اسرائیلی که خودکشی کردهاند از آمار نظامیان کشتهشده در جنگ بیشتر است.
بالا بردن روحیه نظامیان اسرائیلی به ویژه پس از سخنرانی سیدحسن نصرالله که گفت نبرد بعدی با رژیم صهیونیستی درون سرزمینهای اشغالی خواهد بود یکی از دلایل عمده حمله تروریستی رژیم اشغالگر به قنیطره عنوان شده است.
2- افزایش محبوبیت «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی، نزد افکار عمومی به ویژه با توجه به نزدیک بودن زمان برگزاری انتخابات،
بر پایه نظرسنجیهای انجام شده توسط روزنامه جروزالم پست و معاریو که ماه گذشته انجام شد، اکثر اسرائیلیها دیگر نتانیاهو را نمیخواهند و خواستار شکست وی در انتخابات ماه مارس (فروردین) هستند.
اقتصاد اسرائيل و مسئله امنیت مهمترین دغدغه اسرائیلیها است؛ آنها معتقدند در دوران نتانیاهو وضعیت وخیمی را تجربه کردهاند و شرایط زندگی برای آنان بسیار سختتر شده است.
درگیریهای سیاسی، سقوط کابینه و سپس فروپاشی کنست (پارلمان) از دیگر عواملی است که باعث شده نتانیاهو اعتبار خود را از دست بدهد و افکار عمومی خواستار برکناری وی بشود.
براساس اطلاعاتی که بانک مرکزی اسرائیل اوایل ماه جاری میلادی منتشر کرد وضعیت اقتصادی این رژیم همچنان به سبب جنگ پرهزینه تلآویو علیه غزه نابسامان است.
به گزارش این بانک، رشد اقتصادی اسرائیل درسال 2014 به پایینترین حد خود طی پنج سال گذشته رسیده است. به همین خاطر، بسیاری از اسرائیلیها به امید داشتن زندگی بهتر در حال ترک اراضی اشغالی هستند.
3- پیشگیری از حملات آتی به اسرائیل، مقامات رژیم صهیونیستی مدعی شدند که هدف از حمله تروریستی به قنیطره پیشگیری از حملات آینده حزبالله به این رژیم است.
تحلیلگران سیاسی معتقدند این مسئله چندان هم از واقعیت دور نیست چرا که پس از سخنرانی دبیرکل حزبالله لبنان رژیم صهیونیستی دستپاچه شد و از ترس حملات آتی حزبالله به این حمله شتابزده دست زد. پس از این سخنرانی، کارشناسان اسرائيلی اعلام کردند که روزهای سختی در انتظار این رژیم است و به ارتش این رژیم هشدار دادند برای نبرد با حزبالله آماده باشند.
به همین دلیل، مقامات تلآویو برای مقابله با نگرانی این تهدید دست به حمله غافلگیرانه، شتابزده و نابخردانهای زدند تا به تصور خودبازدارندگی ایجاد کنند.
سران رژیم صهیونیستی که میخواستند با این اقدام از چاله بیرون آیند ولی به چاهی افتادند که فشارها بر این رژیم را هم در درون و هم در بیرون افزایش داده است. منابع خبری صهیونیستی هشدار دادند که مقاومت در واکنش به شهادت یکی از مبارزانش در «عدلون» عملیات بینظیری را در «شبعا» انجام داد و لذا طبیعی است که پس از هدف قرار گرفتن 9 تن از مبارزان و اعضای این حزب در قنیطره، واکنش دردناکتری نشان دهد. به گفته این منابع، اسرائيل بیپروا وارد ماجراجویی حساب نشدهای شد که سناریوهای ناگواری را برای این رژیم به دنبال خواهد داشت.
4- مخدوش کردن مسئله پیگیری جنایات رژیم صهیونیستی در دادگاه لاهه، اقدام فلسطین برای شکایت از رژیم صهیونیستی به دلیل جنایات این رژیم در جنگ غزه خشم و عصبانیت رژیم صهیونیستی و آمریکا را به همراه داشت.
این اقدام با توجه به اینکه کارشناسان حقوقی اعلام کردند که در این مورد تلآویو قطعا پیروز نخواهد شد و با محکومیت و مجازات روبهرو میشود موجب نگرانی رژیم صهیونیستی شده است.
نسلکشی فلسطینیان، تجاوز آشکار به نوار غزه و به شهادت رساندن هزاران فلسطینی آنقدر آشکار صورت گرفته بود که به نظر میرسید اینبار تلآویو و واشنگتن در پرده پوشی این جنایات توفیقی نخواهند داشت.
با وجود اینکه آمریکا سابقه طولانی در تحت فشار گذاشتن نهادهای بینالمللی برای پیگیری نکردن جنایات رژیم صهیونیستی دارد، اما تحلیلگران بر این باورند که این بار مخالفت آمریکا با پیگیری جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، کمکی به این رژیم برای فرار از محکومیت نخواهد کرد به همین دلیل آمریکا و اسرائیل به فکر توطئه جدیدی برای مخدوش کردن مسئله پیگیری جنایات رژیم صهیونیستی در دادگاه لاهه افتادند. تهدید شدن کشورهای عضو دادگاه بینالمللی کیفری، قطع کمکهای مالی و حمله تروریستی به قنیطره، از جمله راهکارهای واشنگتن و تلآویو برای به تاخیر انداختن تحقیقات این دادگاه درباره جنایات رژیم صهیونیستی درباره جنگ غزه است. در مجموع میتوان گفت که حمله روز یکشنبه (28 دی) رژیم صهیونیستی به منطقه قنیطره در جنوب سوریه و به شهادت رساندن جمعی از رزمندگان حزبالله بار دیگر شتابزدگی و دستپاچگی توام با هراس این رژیم در قبال مقاومت اسلامی در منطقه را نشان داد.
مقامات تلآویو علائم و نشانههای فروپاشی را به خوبی درک کردهاند و از نظر درونی و همچنین فشارهای بینالمللی با چالشها و مشکلات عدیدهای مواجه هستند و برای فرار از این مشکلات به هر راه و چارهای متوسل میشوند بدون اینکه پیامدهای آن را در نظر بگیرند. تحلیلگران منطقه معتقدند رژیم صهیونیستی حزبالله را به خوبی میشناسد و از قدرت انتقامگیری آن با خبر است و میداند که پاسخ مقاومت به این عملیات تروریستی دردناک خواهد بود. پس علت این اقدامات تروریستی در واقع عملیات انتحاری علیه خود است و نهایتا به دریافت ضربههای سخت از سوی مقاومت منجر خواهد شد.
به گفته این تحلیلگران، احتمال وقوع جنگ در آینده نزدیک وجود دارد، اما این جنگ همانند نبرد 33 روزه یا نبردهای دیگر صهیونیستها با مقاومت اسلامی نخواهد بود بلکه بسیار متفاوت است و حزبالله قطعا دست بالا را خواهد داشت.
اشاره
ارتش رژیم صهیونیستی روز یکشنبه (28 دی) با شلیک دو موشک، حومه شهرک قنیطره در جنوب سوریه را هدف قرار داد و شماری از رزمندگان حزبالله از جمله «جهاد مغنیه» فرزند شهید «عماد مغنیه» فرمانده ارشد حزبالله و سردار «محمدعلی اللهدادی» از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به شهادت رساند.
درپی این اقدام تروریستی، تحلیلگران و کارشناسان مسائل سیاسی و راهبردی به تجزیه و تحلیل و بررسی ابعاد این جنایت پرداختند. مطلب زیر، ترجمه اظهار نظر «جوناتان کوک» در این باره در سایت اینترنتی Information clearing house است.
کوک معتقد است پشت پرده حمله تروریستی به قنیطره استراتژی خاصی نهفته که چندان هم دور از انتظار نبوده است؛ اسرائیل میخواهد برای هر اقدام خود زمینههای پیشدستانهای داشته باشد تا در مواقع لزوم از آنها بهره ببرد.
تلآویو مدعی است که تهدیدهای حزبالله قابل پیشبینی نیست، به همین دلیل اسرائیل میخواهد دستش باز باشد و نقش فعالتری در بحران سوریه داشته باشد و نشان دهد که در این کشور نفوذ دارد. این ادعای اسرائیل برای حمله به قنیطره و هدف قرار دادن مبارزان حزبالله و فرماندهان ایرانی بوده است.
این حادثه باعث شد که اسرائیل در تمام سرزمینهای اشغالی حالت آمادهباش کامل اعلام کند و حتی «بنی گانتس» رئیس ستاد مشترک اسرائیل سفر خود به اروپا را به تعویق انداخت و اعلام کرد، خطراتی که از سوی مقاومت حزبالله وجود دارد موجودیت ما را تهدید میکند.
وی مدعی شد بحران سوریه نهتنها برای این کشور بلکه برای تمام کشورهای منطقه خطرناک است.
این درحالی است که هم مقاومت حزبالله و هم ایران اعلام کردند که حق پاسخگویی برای آنان محفوظ است، اما به پاسخگویی نظامی مستقیم نمیپردازند.
این پاسخگویی میتواند به صورت پرتاب هزاران موشک از سوی حزبالله به الجلیل و سایر شهرهای سرزمینهای اشغالی باشد و این مسئلهای است که مقامات تلآویو به خوبی به آن واقف هستند.
واقعیت این است که ایران و حزبالله از نظام «بشار اسد» در سوریه حمایت میکنند و درحال مقابله با گروههای تروریستی متعددی هستند که علیه سوریه درحال جنگ هستند.
در چنین شرایطی نه حزبالله و نه ایران علاقهای به باز کردن جبهه جدیدی علیه اسرائیل ندارند.
از سوی دیگر هم ایران و هم مقاومت حزبالله به خوبی میدانند که رژیم تلآویو درحال طراحی توطئه جدیدی علیه نظام بشار اسد و حامیان این نظام است به همین دلیل به راحتی به دام این توطئه نمیلغزند و خود را درگیر جنگ با اسرائیل نمیکنند.
بر کسی پوشیده نیست که حزبالله هزاران موشک در اختیار دارد و بخشی از آنها را ایران در اختیار این جنبش قرار داده است و هر زمان که تصمیم بگیرد میتواند آنها را به سوی سرزمینهای اشغال شده فلسطین شلیک کند، اما درحال حاضر استراتژي ایران یا حزبالله رویارویی مستقیم نظامی با این رژیم نیست.
«پتروس حرب» وزیر ارتباطات لبنان نیز به این مسئله اشاره میکند و میگوید: «در حال حاضر باز کردن جبهه جدید علیه اسرائیل به نفع هیچ کس نیست.»
مسلماً ایران و حزبالله در آیندهای نه چندان دور از اسرائیل انتقام خواهند گرفت، اما نوع عملیات و زمان آن مشخص نیست.
ممکن است این پاسخگویی از داخل سوریه و توسط رزمندگان حزبالله در این کشور باشد.
ممکن است در جبهه گستردهتری و به صورت نبرد مستقیم میان حزبالله و رژیم صهیونیستی باشد همانند جنگ 33 روزه در سال 2006، یا به صورتهای دیگر باشد.
از سوی دیگر، اینکه این حمله هوایی در منطقه قنیطره در جنوب سوریه و بلندیهای جولان اشغالی صورت گرفت قابل تعمق و بررسی است و پیامهای متعددی برای طرفین دارد؛ رژیم اسرائیل میخواهد به مقاومت حزبالله نشان دهد که همچنان جولان را در اشغال خودش دارد و به مخالفان و تروریستهای مخالف نظام سوریه کمک میکند.
از سوی ایران و حزبالله نیز این پیام به رژیم صهیونیستی داده شده است که در همه مناطق حتی مناطق تحت اشغال اسرائیل هم میتوانند عملیات انجام دهند و نفوذ به اسرائیل کار مشکلی نیست.
تروریستهای «القاعده» و همچنین «النصره» در جولان اشغالی حضور دارند و از سال 1967 رژیم صهیونیستی با حمایت از این تروریستها این منطقه را به محلی برای فعالیتهای تروریستی تبدیل کرده است. تلآویو نه تنها از طریق کمکهای مالی، تسلیحاتی و آموزشی از این تروریستها حمایت میکند، بلکه مسئولیت درمان و خدمات پزشکی این عناصر مسلح را نیز به عهده گرفته است. تروریستهای القاعده، النصره و دیگر تروریستها نیز در مقابل این حمایتها به رژیم صهیونیستی کمک میکنند و مواضع مقاومت حزبالله یا نظام سوریه را هدف قرار میدهند.
رژیم صهیونیستی با کمک این تروریستها موفق شده زیرساختهای نظام سوریه را تخریب و بحران را عمیقتر کند. هواپیمای سوریه که ماه سپتامبر (شهریور) در جولان اشغالی سقوط کرد نه از سوی تروریستها بلکه توسط رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفته بود.
به هر صورت پشت پرده حمله تروریستی به رزمندگان حزبالله استراتژی خاصی نهفته است هرچند که رسانههای اسرائیلی ادعا کردند حمله روز یکشنبه برای جلوگیری از ارسال سلاح به رزمندگان حزبالله در سوریه بوده است.
دلیل دیگری که در پشت پرده این حمله وجود دارد مسئله سنیها و شیعیان است.
اسرائیل میخواهد به هر صورت ممکن میان شیعیان و سنیها اختلاف به وجود بیاورد و در شرایط کنونی که سنیها در مرزهای لبنان با منطقه جولان اشغالی حضور دارند و (به زعم سران رژیم صهیونیستی) میتوانند از این طریق برای اهل سنت لبنان سلاح ارسال کنند و لبنان را به آشوب بکشانند بهترین فرصت برای حمایت از آنها است.
تلآویز مدعی شده که از منطقه قنیطره خطر قریبالوقوعی موجودیت این رژیم را تهدید میکرده است، اما در واقع این رژیم میخواهد در این منطقه توطئههای خود را علیه حزبالله و سوریه به اجرا درآورد.
به همین دلیل است که حزبالله کاملا از این نقشهها و توطئهها آگاه است و به راحتی به دام نمیافتد.
به نظر میرسد که رژیم اسرائیل از حمله روز یکشنبه خود خشنود است و فکرمیکند به اهداف خود رسیده است اما باید منتظر بود و دید که در روزهای آینده آیا این خشنودی دوام خواهد داشت یا خیر؟
اهداف اصلی ازحمله تروریستی به قنیطره
ناظران سیاسی چهار هدف اصلی برای حمله به جنوب سوریه و به شهادت رساندن شماری از فرماندهان و رزمندگان مقاومت اسلامی از سوی رژیم صهیونیستی برشمردند:
1- بالا بردن روحیه نظامی رژیم صهیونیستی به ویژه پس از سخنان سیدحسن نصرالله دبیر کل حزبالله.
جنگ 50 روزه رژیم صهیونیستی علیه غزه هزینه سنگینی برای این رژیم به جا گذاشت، هزینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که نتایج فاجعهباری برای این رژیم در برداشت.
این رژیم درطول عمر کوتاه خود نزدیک به 10 جنگ با همسایگان عربش تجربه کرده و به علاوه دهها عملیات و درگیریهای کوچک و بزرگ با مقاومت اسلامی در منطقه داشته است.
همین مسئله باعث شده است که بحرانها و چالشهای زیادی در درون و برون این رژیم به وجود آید و موجودیت این رژیم جعلی بیش از پیش به خطر بیفتد. اما مهمترین مسئلهای که به غیر از مشکلات سیاسی واقتصادی برای این رژیم به وجود آمده، مسئله روحی و روانی نظامیان این رژیم است که در هر جنگ از نبردهای قبلی، پشیمانتر، نادمتر و دچار مشکلات روحی و روانی بیشتری میشوند. به غیر از نظامیانی که در طول منازعات با فلسطینیها خودزنی میکنند و یا به عناوین مختلف خود را به پشت جبههها منتقل میکنند، افسران و سربازان دیگر پس از اتمام جنگ به مشکلات روحی و روانی دچار میشوند و شماری از آنان دست به خودکشی می زنند یا در مراکز درمانی و روانی بستری میشوند. بنابر اطلاعات محرمانه ارتش اسرائیل، هر ساله به طور متوسط 24 نظامی اسرائیلی تصمیم به خودکشی میگیرند. این در حالی است که یک وبلاگنویس اسرائیلی اطلاعاتی را درباره آمار واقعی خودکشی در میان ارتش اسرائیل منتشر کرد که به دستگیری و زندانیشدن وی انجامید.
خودکشی به عنوان اولین علت مرگ و میر در ارتش اسرائیل محسوب میشود و شمار سربازان اسرائیلی که خودکشی کردهاند از آمار نظامیان کشتهشده در جنگ بیشتر است.
بالا بردن روحیه نظامیان اسرائیلی به ویژه پس از سخنرانی سیدحسن نصرالله که گفت نبرد بعدی با رژیم صهیونیستی درون سرزمینهای اشغالی خواهد بود یکی از دلایل عمده حمله تروریستی رژیم اشغالگر به قنیطره عنوان شده است.
2- افزایش محبوبیت «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی، نزد افکار عمومی به ویژه با توجه به نزدیک بودن زمان برگزاری انتخابات،
بر پایه نظرسنجیهای انجام شده توسط روزنامه جروزالم پست و معاریو که ماه گذشته انجام شد، اکثر اسرائیلیها دیگر نتانیاهو را نمیخواهند و خواستار شکست وی در انتخابات ماه مارس (فروردین) هستند.
اقتصاد اسرائيل و مسئله امنیت مهمترین دغدغه اسرائیلیها است؛ آنها معتقدند در دوران نتانیاهو وضعیت وخیمی را تجربه کردهاند و شرایط زندگی برای آنان بسیار سختتر شده است.
درگیریهای سیاسی، سقوط کابینه و سپس فروپاشی کنست (پارلمان) از دیگر عواملی است که باعث شده نتانیاهو اعتبار خود را از دست بدهد و افکار عمومی خواستار برکناری وی بشود.
براساس اطلاعاتی که بانک مرکزی اسرائیل اوایل ماه جاری میلادی منتشر کرد وضعیت اقتصادی این رژیم همچنان به سبب جنگ پرهزینه تلآویو علیه غزه نابسامان است.
به گزارش این بانک، رشد اقتصادی اسرائیل درسال 2014 به پایینترین حد خود طی پنج سال گذشته رسیده است. به همین خاطر، بسیاری از اسرائیلیها به امید داشتن زندگی بهتر در حال ترک اراضی اشغالی هستند.
3- پیشگیری از حملات آتی به اسرائیل، مقامات رژیم صهیونیستی مدعی شدند که هدف از حمله تروریستی به قنیطره پیشگیری از حملات آینده حزبالله به این رژیم است.
تحلیلگران سیاسی معتقدند این مسئله چندان هم از واقعیت دور نیست چرا که پس از سخنرانی دبیرکل حزبالله لبنان رژیم صهیونیستی دستپاچه شد و از ترس حملات آتی حزبالله به این حمله شتابزده دست زد. پس از این سخنرانی، کارشناسان اسرائيلی اعلام کردند که روزهای سختی در انتظار این رژیم است و به ارتش این رژیم هشدار دادند برای نبرد با حزبالله آماده باشند.
به همین دلیل، مقامات تلآویو برای مقابله با نگرانی این تهدید دست به حمله غافلگیرانه، شتابزده و نابخردانهای زدند تا به تصور خودبازدارندگی ایجاد کنند.
سران رژیم صهیونیستی که میخواستند با این اقدام از چاله بیرون آیند ولی به چاهی افتادند که فشارها بر این رژیم را هم در درون و هم در بیرون افزایش داده است. منابع خبری صهیونیستی هشدار دادند که مقاومت در واکنش به شهادت یکی از مبارزانش در «عدلون» عملیات بینظیری را در «شبعا» انجام داد و لذا طبیعی است که پس از هدف قرار گرفتن 9 تن از مبارزان و اعضای این حزب در قنیطره، واکنش دردناکتری نشان دهد. به گفته این منابع، اسرائيل بیپروا وارد ماجراجویی حساب نشدهای شد که سناریوهای ناگواری را برای این رژیم به دنبال خواهد داشت.
4- مخدوش کردن مسئله پیگیری جنایات رژیم صهیونیستی در دادگاه لاهه، اقدام فلسطین برای شکایت از رژیم صهیونیستی به دلیل جنایات این رژیم در جنگ غزه خشم و عصبانیت رژیم صهیونیستی و آمریکا را به همراه داشت.
این اقدام با توجه به اینکه کارشناسان حقوقی اعلام کردند که در این مورد تلآویو قطعا پیروز نخواهد شد و با محکومیت و مجازات روبهرو میشود موجب نگرانی رژیم صهیونیستی شده است.
نسلکشی فلسطینیان، تجاوز آشکار به نوار غزه و به شهادت رساندن هزاران فلسطینی آنقدر آشکار صورت گرفته بود که به نظر میرسید اینبار تلآویو و واشنگتن در پرده پوشی این جنایات توفیقی نخواهند داشت.
با وجود اینکه آمریکا سابقه طولانی در تحت فشار گذاشتن نهادهای بینالمللی برای پیگیری نکردن جنایات رژیم صهیونیستی دارد، اما تحلیلگران بر این باورند که این بار مخالفت آمریکا با پیگیری جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، کمکی به این رژیم برای فرار از محکومیت نخواهد کرد به همین دلیل آمریکا و اسرائیل به فکر توطئه جدیدی برای مخدوش کردن مسئله پیگیری جنایات رژیم صهیونیستی در دادگاه لاهه افتادند. تهدید شدن کشورهای عضو دادگاه بینالمللی کیفری، قطع کمکهای مالی و حمله تروریستی به قنیطره، از جمله راهکارهای واشنگتن و تلآویو برای به تاخیر انداختن تحقیقات این دادگاه درباره جنایات رژیم صهیونیستی درباره جنگ غزه است. در مجموع میتوان گفت که حمله روز یکشنبه (28 دی) رژیم صهیونیستی به منطقه قنیطره در جنوب سوریه و به شهادت رساندن جمعی از رزمندگان حزبالله بار دیگر شتابزدگی و دستپاچگی توام با هراس این رژیم در قبال مقاومت اسلامی در منطقه را نشان داد.
مقامات تلآویو علائم و نشانههای فروپاشی را به خوبی درک کردهاند و از نظر درونی و همچنین فشارهای بینالمللی با چالشها و مشکلات عدیدهای مواجه هستند و برای فرار از این مشکلات به هر راه و چارهای متوسل میشوند بدون اینکه پیامدهای آن را در نظر بگیرند. تحلیلگران منطقه معتقدند رژیم صهیونیستی حزبالله را به خوبی میشناسد و از قدرت انتقامگیری آن با خبر است و میداند که پاسخ مقاومت به این عملیات تروریستی دردناک خواهد بود. پس علت این اقدامات تروریستی در واقع عملیات انتحاری علیه خود است و نهایتا به دریافت ضربههای سخت از سوی مقاومت منجر خواهد شد.
به گفته این تحلیلگران، احتمال وقوع جنگ در آینده نزدیک وجود دارد، اما این جنگ همانند نبرد 33 روزه یا نبردهای دیگر صهیونیستها با مقاومت اسلامی نخواهد بود بلکه بسیار متفاوت است و حزبالله قطعا دست بالا را خواهد داشت.