جعفر مدرس صادقی:
ادبیات معاصر از بوف کور و گلشیری آسیب اساسی دید(اخبار ادبی و هنری)
یک رماننویس گفت: ادبیات معاصر از دو ناحیه آسیب اساسی دید: یکی از ناحیه بوف کور و یکی از ناحیه هوشنگ گلشیری. بوف کور زدههای دهه چهل و گلشیریزدههای دهه پنجاه بلایی سر داستاننویسی آوردهاند که آثار مخربش هنوز باقی است.
جعفر مدرس صادقی نویسنده در گفتوگویی با ماهنامه سینما و ادبیات، پیرامون ادبیات معاصر اظهار داشت: یک نفر را نشان بدهید که از زیر شنل گلشیری بیرون آمده باشد و بالیده باشد و یک نویسنده شاخص و صاحب سبکی شده باشد برای خودش. اما تا دلتان بخواهد نویسندههایی مثل خودش تربیت کرد: گلشیریزدهها.
وی افزود: گلشیری به جای اینکه یک معلوماتی در اختیار بچهها بگذارد و یک زمینهای برای آنها به وجود بیاورد تا بتوانند یک دست و پایی بزنند و خودشان را پیدا کنند، شاید بدون اینکه خودش بخواهد راهحل شخصی خودش را به آنها تحمیل کرد و دست و بال آنها را بست. دریافت گلشیری از زبان و از داستان یک دریافت شخصی و محصول معلومات ناقصی بود که خودش از طریق گوش و در محافل روشنفکری به آن رسیده بود و متأسفانه آثار و عواقب این دریافت را توی داستانهای دوستان به وفور میبینید.
مدرس صادقی همچنین درباره صادق هدایت هم این گونه گفته است: خود صادق هدایت معلمی نکرد، اما کتاب بوف کور کار خودش را کرد و تأثیر خودش را روی نسل بعدی گذاشت. بوف کور زدههای دهه 40 و گلشیریزدههای دهه 50 بلایی سر داستاننویسی ما آوردهاند که آثار مخربش هنوز باقی است و من فکر میکنم تا سالهای سال باقی باشد. این دو گرایش مخرب (که دومی از قضا در ادامه و مکمل اولی بود) ادبیات داستانی ما را فلج کردند و کاری کردند که درمحدوده ادبیات محفلی درجا بزند و بال و پرش را چیدند.