جایگاه سالک حامل امانت الهی(سلوک عارفانه)
(ای سالک راه خدا!) این انسان کذایی، طرفه معجونی است که در او از همه عوالم امکان نمونهای هست، بلکه از تمام صفات و اسمای الهی جلجلاله تأثیری در او موجود است، کتابی است که «احسنالخالقین» (مؤمنون- 14) او را با دست خود نوشته است و او است مختصر از «لوح محفوظ» و او است «اکبر حجتالله» و او است حامل امانتی که آسمانها و زمینها نتوانستند آن را حمل نمایند (احزاب- 72) و به عبارت دیگر، از (هر سه عالم) محسوسات و عالم مثال و عالم معقول در انسان حظ وافری گذاشتهاند، و اگر انسان دو عالم (حس و مثال) خود را تابع عقلش نماید، یعنی توجهش را به آن عالمش کند و همتش را به آن عالم قرار دهد و قوه آن را به فعلیت بیاورد، سلطنت دو عالم (شهادت و مثال) بر او موهبت میشود و خلاصه به مقامی میرسد که بر قلب احدی خطور نکرده از: شرافت و لذت و بهجت و بهاء و معرفت حضرت حق تعالی. از پیامبر گرامی(ص) نقل شده که پروردگار عالم فرمود: برای بندگانم نعمتهایی را آماده کردهام که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر قلب هیچ انسانی خطور نکرده است. (بحارالانوار، ج8، ص191)
بلی! آنچه اندر وهم ناید آن شود، و اگر عقلش را تابع عالم حس و شهادتش که عالم طبیعت و عالم سجین است نماید و منغمر (فرو رونده) در عالم طبیعت شود و مصداق «اخلد الی الارض» (اعراف- 176) باشد، خدا میداند که بعد از مفارقت روحش از این بدن، چه ابتلایی و چه شقاوتی و چه ظلمتی و چه شدتی به او خواهد رسید؟! لاسیما در قیامت کبری که «یوم تبلی السرائر» (طارق-9) است و روزی است که نهادها آشکار خواهد شد.(1)
_______________________
1- رساله لقاءالله، آیتالله میرزا جواد ملکی تبریزی، ص24