kayhan.ir

کد خبر: ۳۴۹۷۲
تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۶
ردپای 60 سال خیانت و جنایت روایتی مستند از دخالت‌ها و جنایات‌ آمریکا در ایران 1392-1332

آمریکا از چه زمانی به فکر حمله عراق به ایران بود؟!(پاورقی)

هنوز یک ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که جیمز شلزینگر وزیر انرژی آمریکا، با اظهار نظر درباره انقلاب اسلامی، آن را باعث تغییر چشمگیر در توازن قدرت در منطقه دانست و خیلی صریح از صدام حسین یاد کرد و گفت که صدام، انقلاب ایران را تهدید مستقیمی علیه عراق می‌داند .1

 Research@kayhan.ir

ابوغزاله وزیر دفاع اسبق مصر هم طی سخنانی به آمادگی صدام برای حمله به ایران، چنین اشاره می‌کند:
« صدام حسین از هنگام سقوط شاه و پیروزی انقلاب در ایران در اوایل سال 1979 ( بهمن 1357 ) خود را آماده حمله به ایران می‌کرده است. » 2
آمریکا برای دفع خطرات ناشی از انقلاب اسلامی، نقشه‌های مختلفی را طراحی کرد که یکی از آنها، ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران از طریق حمله نظامی عراق بود.  برای اينكه مشخص شود آمريكا از چه زماني در فكر طراحي حمله‌ عراق به ايران بوده ،‌ به اسناد زير توجه شود:
در يك سند با طبقه‌بندي «خيلي محرمانه» كه سفارت آمريكا در تهران در زمان روي كارآمدن بختيار در زمستان سال 1357 تهيه كرده، چنين‌ آمده است:
« احتمال ضعيفي براي حمله به ايران توسط يك قدرت خارجي وجود دارد. اما بي‌ثباتي مداوم جوّي را به وجود مي‌آورد كه در آن چنين اقدامي را وسوسه مي‌كند. افغانستان هنوز در راه انقلاب خود مشكلاتي دارد. پاكستان، عربستان سعودي و امارات، از نظر نظامي خيلي ضعيف هستند كه چنان اهداف جاه‌طلبانه‌اي را داشته‌ باشند. شوروي به علت نقشش به عنوان يك قدرت بزرگ، احتمالاً به جز در حمايت از يك دولت ماركسيست در ايران، حركت ديگري نخواهد كرد. عراق به عنوان بزرگ‌ترين تهديد براي ايران باقي مي‌ماند. البته اگر تخاصمات جهاني را از نظر دور بداريم. حمله از طرف عراق احتمالاً محدود به مناطق نفت‌خيز بهعنوان يك هدف خواهد بود. تصميم براي اقدام به چنين حمله‌اي مستلزم يك ارتش ضعيف شده در ايران و داشتن دليل دنياپسند است. »3
در یک سند «سرّی» سازمان سیا مربوط به سال 1978 (1357) نیز چنین آمده:  « اتکای نظامی ایران به ایالات متحده، در واقع به اندازه‌ای حساس است که اگر حمایت ایالات متحده برداشته شود، نیروهای مسلح ایران قادر نخواهند بود در مقابل عملیات خصمانه تمام عیار، بیش از دو هفته دوام آورند. »4
جیمز شلزینگر وزیر انرژی آمریکا، در تاریخ 9 اسفند 1357 با اشاره به اثرات انقلاب اسلامی در کشورهای منطقه اظهار داشت که عراق، ایران را تهدیدی علیه خود می‌داند. وی گفت:
« هم اکنون نشانه‌های نگرانی در عربستان به چشم می‌خورد و صدام حسین معاون رئیس جمهور عراق نیز انقلاب ایران را تهدید مستقیمی علیه عراق خوانده است. »5
در چنین شرایطی برای اولین بار، حملات هوایی ارتش عراق در تاریخ 13 فروردین 1358 یعنی حدود 50 روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در منطقه مهران آغاز شد .6
آمریکایی‌ها برای فراهم کردن مقدمات حمله همه جانبه عراق به ایران، شروع به جمع آوری اطلاعات از وضعیت نظامی ایران می‌کنند. برای این کار، تعدادی از نظامیان سلطنت طلب را به عنوان عوامل اطلاعاتی خود، جلب همکاری می‌کنند. يكي از نظاميان سابق ايراني به نام سرتيپ حميد شيرازي، طبق برخي از اسناد به‌دست آمده از سفارت آمريكا، در طي مسافرتي به هنگ‌كنگ با آمريكايي‌ها تماس مي‌گيرد و پس از يك سري ملاقات‌ها، قبول مي‌كند كه به عنوان يك عامل اطلاعاتي براي «سيا» كار كند.
وی پيش‌بيني مي‌كند كه بتواند در نيروي هوايي ايران پست مهمي بگيرد و به همين دليل آمريكايي‌ها براي آموزش و توجيه او تلاش زيادي مي‌كنند. «سيا» از وي خواهان اطلاعاتي در مورد موقعيت نيروي هوايي ايران و مقايسه آن با نيروي هوايي عراق، آمادگي هواپيماهاي جنگي و روحيه خلبان‌ها، «طرح جديد دفاع هوايي ايران در مقابل حمله احتمالي عراق» و ... مي‌شود و با توجه به اين نيازها وي را ترغيب به گرفتن شغلي در نيروي هوايي مي‌كند.7  
در این سند می‌بینیم که سازمان سیا از این فرد خواهان «طرح جدید دفاع هوایی ایران در مقابل حمله احتمالی عراق» می‌شود. یعنی آنها می‌خواهند بدانند که در صورت حمله عراق، دفاع هوایی ایران چگونه خواهد بود.
در چند سند ديگر در مورد يكي ديگر از نظاميان سابق به نام سرهنگ هاشم كام‌بخش با اسم رمز (اس. دي. تندرا-1) مطالب جالبي به چشم مي‌خورد. وي در پي مسافرتي كه به همراه خانواده‌اش به ايتاليا داشته است، در چهاردهم شهريورماه 1358 به سفارت آمريكا در رم مراجعه مي‌نمايد و خود را «آماده خدمت به آمريكايي‌ها» اعلام مي‌كند. قرارگاه سيا در رم با ستاد مركزي «سيا» در خصوص سوابق وي شروع به تحقيق مي‌نمايد و به عنوان شروع از او درخواست اطلاعاتي در خصوص ادامه قرارداد خريد زيردريايي از آلمان غربي و ناوچه از هلند و هم‌چنين اطلاعاتي در مورد «آمادگي‌هاي رزمي نيروهاي مسلح ايران در قبال حمله عراق» مي‌كند. در پي يك سلسله تماس و كاوش در ويژگي‌هاي رواني و خصوصيات فردي اين شخص و سوابق كاري و هم‌چنين دسترسي‌هاي وي به اطلاعات، «سيا» براي شناسايي سرهنگ‌هاي درجه دوم كه بعدها هسته رهبري آتي ارتش را به عهده مي‌گرفتند، علاقه‌مند به استخدام وي مي‌گردد.8
همان گونه که در اینجا نیز ملاحظه می‌گردد، سازمان سیا از این فرد در مورد «آمادگی‌های رزمی نیروهای مسلح ایران در قبال حمله عراق» سؤال می‌کنند. این دوره، زمانی است که روابط عراق با آمریکا هر روز نزدیک‌تر می‌شود.