kayhan.ir

کد خبر: ۳۴۷۹۸
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۱۲

ربا؛ بر هم زننده تعادل فرد و جامعه


 خدیجه احمد مهرابی

یکی از ویژگی‌های جامعه جاهلیت موضوع ربا بوده است که پیامبر اکرم(ص) صریحا آن را نفی کردند. در نص صریح قرآن نیز آمده است که ربا حرام است و رباخوار را با صفت کفار معرفی کرده است اگرچه رباگیرنده در قرآن نیامده ولی در روایات معصومین رباگیرنده هم برابر با رباخوار عذاب خواهد شد. ماده 595 قانون تعزیرات و مجازات‌های بازدارنده مصوب 1375 هم در مورد ربادهنده و هم در مورد رباگیرنده و هم واسطه، مجازات دارد. جرم رباخواری دارای جنبه عمومی بوده و نیازی به شکایت شاکی خصوصی نداشته و به محض اطلاع دادستان قابل پیگیری و مجازات است. دلیل حرمت ربا و تاکید قرآن کریم بر این موضوع اختلاف در اقتصاد جامعه و متزلزل شدن چرخه ربا می‌باشد که نویسنده در نوشتار حاضر به تبیین ابعاد مذکور می‌پردازد.
مفهوم ربا
ربا در لغت به معنای افزون شدن، نشو و نما کردن و زیاد شدن است (لغت‌نامه دهخدا ج 125، قاموس المحیط، ج 4، ص 332) و در اصطلاح به معنای: خرید و فروشی است که کالا با عوض آن همجنس بوده و یکی افزون بر دیگری است از این رو در تحقق ربا سه شرط لازم است: 1- عوض و معوض ثمن و مثمن متجانس بوده که ملاک همجنس بودنم آنها عرف است مثل انگور و کشمش 2- عوض و معوض، ثمن و مثمن افزون بر دیگری است 3- جنس مورد معامله از گونه اجناسی باشد که به وزن و پیمانه‌ فروش می‌رسد لذا در اجناسی که عددی به فروش می‌رسند ربا نیست همچون فرش و یا تخم‌مرغ در شهری که آن را به عدد می‌فروشند (دانش‌نامه قرآن و قرآن‌پژوهی ج 1 بهاءالدین خرمشاهی ص 1094)
در آیات سوره‌های: حج/ 5 مومنون/ 50 حاقه/ 10 رعد/17 نحل/92 و اسراء/2 کلمات ربوه، رابیهًْ، رابیا و... آمده که همه به معنای زیادی و افزایش است البته در مفهوم سرزمین مرتفع، زیادی ثروت و بزرگی و... بکار رفته است اما آنچه قرار است در این مجال به آن پرداخته شود ربا به معنای معامله ربوی است. که در آن زیادت سرمایه مورد نظر است و در ادیان الهی حرام می‌باشد.
در قانون مجازات اسلامی در ماده 595 تعریف از بزه ربا به عمل نیامده و تنها به ذکر مصادیق آن اکتفا گردیده است؛ اما بند 1 ماده 1 قانون نحوه اجرای اصل 49 قانون اساسی (مصوب 1363/17/5) در تعریف ربا و انواع آن مقرر داشته است: «ربا بر دو نوع است: الف- ربای قرضی و آن بهره‌ای است که طبق شرط یا بنا بر روال، مقرض از مقترض دریافت نماید. ب- ربای معاملی و آن زیاده‌ای است که یکی از طرفین معامله زائد بر عوض یا معوض از طرف دیگر دریافت کند به شرطی که عوضین، مکیل یا موزون و عرفا یا شرعا از جنس واحد باشند.»
با توجه به تعریف مذکور و انواع آن به نظر می‌رسد که ربای موضوع ماده 595 قانون مجازات اسلامی نیز اعم از ربای قرضی یا معاملی است چرا که در صدر ماده مذکور، هم به ربای جنسی در معاملات و هم به ربای قرضی از طریق اخذ مبلغی مازاد بر مبلغ پرداختی اشاره شده است. خداوند متعال موضوع ربا و ابعاد مختلف این عمل حرام را در 8 آیه قرآن کریم تبیین فرموده است.
احکام ربا
در آیه 275 سوره بقره آمده: الذین یاکلون الربا لا یقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطان من المس... کسانی که ربا می‌خورند، (در قیامت) برنمی‌خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان، دیوانه شده است.
یتخبطه به معنای عدم حفظ و تعادل بدن هنگام راه رفتن و برخاستن است در این آیه شخص رباخوار به فردی تشبیه شده که دیوانه شده و هنگام راه رفتن قادر نیست تعادل بدن خود را حفظ کند. (تفسیر نمونه ج 2 ص 424 و 425 تفسیر المیزان ج 2 ص 627) این تشبیه در روایات معصومین هم برای دنیای رباخوار است و هم برای آخرت و هنگام قیامت چنانچه امام صادق(ع) می‌فرمایند: رباخوار از دنیا نمی‌رود مگر اینکه به نوعی جنون مبتلا خواهد شد. (نمونه ج 2 ص 425) و از پیامبر(ص) نقل است: هنگامی که به معراج رفتم دسته‌ای را دیدم به حدی شکم آنان بزرگ بود که هر چه جدیت می‌کردند برخیزند و راه روند برای آنان ممکن نبود و پی در پی به زمین می‌خوردند، از جبرئیل پرسیدم این‌ها چه افرادی هستند و جرمشان چیست؟ جواب داد این‌ها رباخواران هستند. (مس شیطان هم کنایه از روانی و جنون است) (تفسیر نورالثقلین ج1 ص 291)
در ادامه این آیه آمده: بانهم قالوا انما البیع مثل الربا و احل‌الله البیع و حرم‌الربا ... رباخواران می‌گفتند که بیع هم مثل ربا است یعنی نوعی مبادله با رضایت طرفین ولی قرآن می‌فرماید: خداوند بیع را حلال و ربا را حرام کرده است به چند دلیل: 1- در خرید و فروش معمولی هر دو طرف یکسان در معرض سود و زیان هستند 2- در خرید و فروش معمولی طرفین در مسیر تولید و مصرف هستند 3- با شیوع رباخواری سرمایه در مسیرهای ناسالم می‌افتد و پایه‌های اقتصادی متزلزل می‌گردد 4- رباخواری منشا دشمنی و جنگهای طبقاتی است. (تفسیر نمونه ج 2 ص 430 تفسیر المیزان ج 2 ص 635)
در آیات 276 و 277 و 278 نظر خداوند در مورد رباخوار بیان شده و آمده است، ربا خوران افراد بی‌ایمان، ناسپاس و بسیار گنهکارند و با ترک انفاق و صدقه به هر وسیله‌ای برای ظلم و ستم به مردم متوسل می‌شوند (یمحق‌الله الربا و یربی‌الصدقات والله لایحب کل کفار اثیم) و در مقابل افراد با ایمانی هستند که نماز می‌خوانند و زکات می‌دهند و به مردم کمک می‌کنند و پاداش اینان آرامش و راحتی و عدم غم و اندوه است (لاخوف علیهم و لا هم یحزنون) (نمونه ج 2ص 424 تا 433 المیزان ج 2 ص 627 تا 640)
همچنین علی(ع) در مقام تاکید بر حرمت ربا می‌فرماید: «آکل الربا و موکله و کاتبه و شاهده فیه سواء» خورنده (گیرنده) ربا و کسی که ربا می‌دهد و کسی که شاهد و ناظر ربا است و کسی که نویسنده ربا است در این که کار حرام انجام می‌دهند، مساوی هستند. (الکافی، ج5، ص 144)
وظیفه حکومت اسلامی در برابر رباخوار
در آیه 278 و 279 سوره بقره و 131 سوره آل‌عمران آمده: اگر ایمان دارید دست از ربا بردارید و توبه کنید، خداوند می‌بخشد، اصل سرمایه بدون سود برای خودتان است و ستمی در این مورد به شما نمی‌شود ولی اگر توبه نکنید: «فاذنوا بحرب من الله و رسوله» این اعلام جنگ و پیکار خداوند و رسول با رباخوار است و از این جمله برمی‌آید که حکومت اسلامی می‌تواند با توسل به قوه قهریه جلوی رباخوار را بگیرد (کلمه حرب به صورت نکره کنایه از اهمیت جنگ است) (تفسیر نمونه ج 2 ص 430 المیزان ج 3 ص 277). ماده 595 قانون تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده مصوب 1375 هم در مورد ربادهنده و هم در مورد رباگیرنده و هم واسطه، مجازات دارد. با توجه به اینکه جرم مذکور جنبه عمومی دارد اطلاع از آن به هر طریق که باشد به حاکم شرع اجازه تعقیب، رسیدگی و مجازات مجرم را می‌دهد. وفق ماده 64 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 یکی از جهات قانونی شروع به تعقیب، اطلاع دادستان از وقوع جرم است این اطلاع از هر طریق قانونی می‌تواند حاصل شود و نیاز به طرح شکایت شاکی خصوصی ندارد و طبق ماده 11 قانون مذکور تعقیب متهم و اقامه دعوی از جهت حیثیت عمومی بر عهده دادستان می‌باشد.
حرمت ربا در ادیان
در آیه 161 سوره نساء آمده: و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه و اکلهم اموال الناس بالباطل و اعتدنا للکافرین منهم عذابا الیما «و به خاطر رباخواری در حالی که از آن نهی شده بودند و خوردن اموال مردم به باطل و برای کافران آن‌ها عذاب دردناکی آماده کرده‌ایم.»
از این آیه بر می‌آید که ربا مخصوص اسلام نیست و در ادیان پیشین هم حرام بوده است در تورات نیز صریحاً از ربا منع شده است، در سفر خروج می‌‌گوید: اگر نقدی را به یکی از قوم من که در نزد تو فقیر است قرض بدهی، مثل تقاضا کننده مباش و ربا بروی مگذار و در سفر لاوی آمده: و اگر برادر تو فقیر شده نزد تو تهیدست شود او را دستگیری نمای اگر چه غریب و یا میهمان باشد تا آن که با تو زندگانی نماید نقد خود را به او به ربا مده و خوراک خود را به مرابحه به او آمده. و در سفر مثنی آورده: با برادرت معامله سودی مکن نه معامله نقره نه معامله آذوقه، نه معامله هر چیزی که جهت سود داده می‌شود. (نمونه 4 ج 273 و 274)
در مسیحیت
عهد جدید در چندین قسمت به رباخواری اشاره می‌کند. انجیل متی 27: 25 و لوقا 19:22 دارای اشاراتی به رباخواری هستند. در انجیل متی 5:42 و لوقا 6:34 عیسی به دادن کمک مالی به افراد نیازمند و بخشش بدهیها توصیه می‌کند.
فاحش‌ترین ربا
در آیه 130 سوره آل‌عمران آمده: «یا ایها الذین امنوا لا تاکلوا الربوا اضعافا مضاعفه و اتقوا‌الله لعلکم تفلحون». ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ربا (و سود پول) را چند برابر نخورید، از خدا بپرهیزید، تا رستگار شوید.
ربای فاحش «اضعافا مضاعفه» این است که سرمایه به شکل تصاعدی در مسیر ربا سیر کند یعنی سود در مرحله نخستین با اصل سرمایه ضمیمه شود و مجموعاً مورد ربا قرار گیرند و در هر مرحله سود به اضافه سرمایه، سرمایه جدیدی را تشکیل دهد و در مدت کمی از راه تراکم سود مجموع بدهی بدهکار به چندین برابر اصل بدهی افزایش می‌یابد و به کلی از زندگی ساقط می‌شود از روایات بر می‌آید که در زمان جاهلیت معمول بوده که اگر بدهکار در رأس مدت نمی‌توانست بدهی خود را بپردازد از طلبکار تقاضا می‌کرد که مجموع سود و بدهی را به شکل سرمایه جدیدی به او قرض بدهد و سود آن را بگیرد مثل عملکرد رباخواران عصر ما (نمونه ج 3 ص 118 تا 120 المیزان ج 3 ص 280)
انواع ربا
«آنچه را به عنوان ربا می‌پردازید تا در اموال مردم فزونی یابد نزد خدا فزونی نخواهد یافت و آنچه را به عنوان زکات می‌پردازید و تنها رضای خدا را می‌طلبید کسانی که چنین می‌کنند دارای پاداش مضاعفند». (آیه 39 سوره روم)
مالی را که انسان به مردم می‌دهد تا اموالش زیاد شود نه برای رضای خدا، آن مال نزد خداوند زیاد نمی‌شود و ثوابی از آن عاید فرد نمی‌شود برای اینکه قصد قربت در آن نیست. منظور از زکات هم مطلق صدقه است و معنایش این است که آن مالی که برای رضای خدا دادید و اسراف هم نکردید چند برابر عایدتان می‌شود. کلمه مضعف به معنای دارنده چند برابر است پس مراد از ربا و زکات به قرینه مقابله و شواهدی که همراه این دو کلمه است ربای حلال است و آن این است که چیزی را به کسی عطا کنی و قصد قربت نداشته باشی و مراد از صدقه آن مالی است که برای رضای خدا بدهی. (نمونه ج 16 ص 468 تا 470 المیزان ج 16 ص 250)
در حدیث از امام صادق (ع) نقل شده: ربا بر دو گونه است یک نوع حلال و نوع دیگری حرام است. اما ربای حلال آن است که انسان به برادر مسلمانش قرضی دهد به این امید که او هنگام پس دادن قرض چیزی بر آن بیفزاید بدون آن که شرطی در میان آن دو مقرر باشد در این صورت اگر وام گیرنده چیزی بیشتر به او بدهد بدون آن که شرط کرده باشد این افزایش برای او حلال است ولی ثوابی از قرض دادن خود نخواهد برد و این همان است که قرآن در جمله «فلا یربوا اعند الله» خداوند چیزی بر او نمی‌افزاید بیان کرده اما ربای حرام آن است که انسان قرضی به دیگری بدهد و شرط کنند که بیش از آن چه وام گرفته به او باز پس گرداند این ربای حرام است (نورالثقلین ج 4 ص 191)
فلسفه حرمت ربا
امام رضا (ع) در روایتی فلسفه تحریم ربا را چنین بیان می‌فرمایند: علت تحریم ربا این است که: خوبی‌ها از میان جامعه می‌رود و اموال و ثروت‌های مردم تلف می‌شود و انسان‌ها به دنبال سود و منفعت می‌روند و قرض دادن را ترک می‌نمایند در حالی که قرض دادن کار نیکویی است و موجب فساد و ظلم و ستم و از بین رفتن اموال می‌شود. (وسائل‌الشیعه، ج 18، ص 117).
همچنین در روایتی دیگر هشام ابن حکم از امام صادق (ع) سؤال کرد درباره علت تحریم ربا، حضرت در جواب فرمودند: اگر ربا حلال بود مردم از تجارت دست بر می‌داشتند و آن چه به آن (از صنایع و حرفه‌ها) محتاج بودند ترک می‌کردند لذا خداوند ربا را حرام نمود تا مردم از حرام به حلال و تجارت و خرید و فروش رو بیاورند و بین ایشان قرض باقی بماند. (من لایحضره الفقیه، ج3، ص 567)
از حضرت علی (ع) روایت شده که فرمود: رسول خدا در کار رباخواری پنج نفر را لعنت کرد یکی خورنده آن و دوم خوراننده‌اش سوم و چهارم دو شاهد و پنجم نویسنده‌اش را. (تفسیر مجمع‌البیان، ج 2، ص 208).