ناکامی در مذاکرات دولت را به کام عوامفریبی میکشد؟!(خبر ویژه)
سایت الف، دولت و رئیسجمهور را از توسل به رفتارهای پوپولیستی برحذر داشت.
الف در تحلیل خود نوشت: مذکرات هستهای، از ابتدا جزو مهمترین و اصلیترین دغدغههای آقای روحانی بود؛ به گونهای که دولت عملاً سرنوشت بسیاری از مسائل داخلی را به حل و فصل این مذاکرات گره زد. بنابراین موفقیت یا ادعای موفقیت در این مذاکرات، میتواند به عنوان نتیجه دیپلماسی موفق دولت ارزیابی و به جامعه القاء شود. (حتی پیش از پایان مذاکرات هم، شاهد شتابزدگی رئیسجمهور در این خصوص بودهایم تا جایی که وی توافق اولیه را پیروزی بزرگ قلمداد کرده و طی نامهای به رهبر معظم انقلاب، این موفقیت بزرگ را به ایشان تبریک گفته بود!) از طرفی شکست مذاکرات هم، به معنای فروریزی شالوده و پایه و اساس دولت تلقی میشود. بر این اساس میتوان گفت که استمرار این دولت در گرو نتیجه مذاکرات و حل و فصل مسئله هستهای است. به همین علت، این احتمال وجود دارد که دولت به هر قیمتی این مذاکرات را به پایان برساند! یعنی با وجود همه شعارها در خصوص رعایت خطوط قرمز و کوتاه نیامدن از حقوق ملت، احتمال هر توافقی وجود دارد. وقتی سرنوشت دولت به همین مذاکرات گره خورده باشد، پس به هیچ وجه اجازه شکست آن را نخواهد داد!
نویسنده ادامه میدهد: دولت آقای روحانی از ابتدای مذاکرات، با یک فرافکنی عجیب و ایجاد یک دو قطبی کاذب، همه منتقدان خود را در زمره مخالفان مذاکره و توافق قرار داد. رسانههای حامی دولت نیز با دمیدن بر این دو قطبی غیرواقعی، دوگانه مذاکره/ عدم مذاکره، یا توافق/ عدم توافق را مطرح کردند. حال آن که بسیاری از منتقدان دولت با نفس مذاکره هیچ مخالفتی نداشته و ندارند، حرف آنها در کیفیت و چگونگی مذاکره است. منتقدان، به جای دوگانه غیر عقلانی (مذاکره/ عدم مذاکره یا توافق/ عدم توافق) دوگانه (توافق خوب/ توافق بد) را پیشنهاد دادند و از توافق خوب استقبال کردند.
با این حال، حامیان رسانهای دولت و اشخاصی در خود دولت، با فرار از این دوگانه عقلانی، همچنان بر دوگانه غیرعقلانی خود تأکید و همه منتقدان را هم به عنوان مخالفان توافق معرفی میکنند. هدف این سیاست چیزی جز تهییج برای حمایت از دولت در پیشبرد اهداف خود نیست.
الف با اشاره به رویکرد پوپولیستی دولت تصریح میکند: مشاورین و تئوریپردازان دولت به صراحت خواستار برچیده شدن سیاست خیابانی هستند و بارها به همین بهانه از غیرعقلانی بودن استفاده از نظرات عامه مردم (رانندگان تاکسی و لبو فروشان و...) برای موضوعاتی از قبیل مسائل هستهای شدهاند. حال چگونه میتوان این نگاه نخبهسالار را بااظهارات عوامفریبانه جمع کرد؟!