وضعیت سایه روشن در افغانستان
انتخابات ریاستجمهوری، امضای توافقنامه امنیتی کابل- واشنگتن و خروج آمریکا و ناتو از افغانستان سه سرفصل مهم تحولات سال 2015 در این کشور بودند.
انتخابات ریاستجمهوری که به دور دوم کشیده شده بود، نهایتاً به تقسیم قدرت میان دو کاندیدای این دوره یعنی «اشرف غنی احمدزی» و «عبدالله عبدالله» انجامید؛ احمدزی رئیسجمهور و عبدالله نیز رئیس شورای اجرایی «چیزی شبیه نخستوزیری» شد.
از آنجا که این ساختار شبهریاستی تحمیل شده با واقعیتهای اجتماعی و سیاسی افغانستان چندان همخوانی ندارد، همه چیز به روحیات و میزان دوراندیشی و بردباری این دو نفر پیوند خورده است. تاکنون احمدزی و عبدالله با هم همکاری نسبی داشتهاند و در مرحله حاضر اگر بتوانند، بر سر تشکیل کابینه با هم به توافق برسند روند سیاسی در افغانستان را یک قدم به جلو خواهند برد. اما شکست و پایان همکاری میان آنها، میتواند برای افغانستان فاجعهبار باشد و در نبود نیروهای اشغالگر، شکاف میان آنها عمیقتر گردد.
آمریکا و ناتو نیز دو هفته قبل رسماً مراسم پایان عملیات رزمی خود در افغانستان را اعلام کردهاند.
این تصمیمگیری به توافقنامه امنیتی ربط پیدا میکند؛ توافقنامهای که بالاخره توسط واشنگتن و معاون امنیتی احمدزی به امضاء رسیده است.
این توافقنامه علاوه بر اینکه تعدادی پایگاه نظامی دایمی را برای آمریکا در خاک افغانستان محفوظ نگه میدارد، رژیم قضاوت کنسولی «کاپیتولاسیون» را نیز بر دولت و مردم افغانستان تحمیل میکند.
کابل به توافقنامه امنیتی چندان دلگرم نیست؛ از یک طرف میبیند که آمریکا بدون هرگونه دستاوردی در حوزه امنیتی، افغانستان را ترک کرده و تروریستهای طالبان را با دولت و ارتش افغانستان تنها گذارده است. از طرف دیگر، هیچ ضمانتی وجود ندارد که از این پس دلارهای آمریکایی برای بازسازی افغانستان سرریز شوند.
ممکن است که ایالات متحده در افغانستان نیز مانند عراق، کوره جنگ میان کابل و طالبان را گرم نگه دارد. پدیدهای که اگر عملیاتی شود، منافع زیادی برای واشنگتن به دنبال خواهد داشت. به هر حال، افغانستان اگر جنگ داخلی را پشت سر بگذارد، به مرحله بازسازی میرسد که معنی دیگرش، مطالبه دلارها و وعدهها از آمریکاست. اما اگر بازار جنگ در افغانستان گرم بماند، کابل در شرایط امنیتی از آمریکا چیزهای دیگری مثل تسلیحات را طلب میکند که این به نفع ایالات متحده است.