اصلاحات و اصلاح طلبی انقلابی و آمریکایی« از دیدگاه امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظله)»
قرآن کلید اصلاح جامعه(پاورقی)
مسجد، دین و تقوا، کلید اصلاح همة امور
از بزرگترين اهداف روزة ماه رمضان يا شايد بشود به يك معنا گفت: «تمام الهدف» تقواست. «لعلكم تتّقون.» و اين دست ماست. مردم بايد هركدام خودشان، و اگر بتوانند ديگران را اصلاح كنند. اين، مخصوص معمّمين نيست. لكن علما و روحانيون و خطبا و وعاظ آمادگى دارند. خداى متعال به آنها اين بيان، اين امكان، اين ذهن، اين موقعيت اجتماعى و اين لباس را داده است؛ و ما بايد از آن استفاده كنيم. از جمله چيزهايى كه در اين ماه رمضان عادى است، اين عبارت صريح خداى متعال است كه «ليلة القدر خير من الف شهر، تنزّلالملئكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر، سلامٌ هى حتى مطلع الفجر.(46)» يك شب تا صبح، مظهر سلام الهى است. همان «سلامٌ قولاً من ربّ رحيم(47)» كه مخصوص مؤمنين است. مخصوص اهل بهشت است. مخصوص بندگان خالص خداست. اين، در اختيار ماست كه استفاده كنيم. اين، آن كلمهاى است كه من مىخواهم در باب ماه رمضان عرض كنم. اين، كليد اصلاح همة امور است؛ و از اينجا شروع مىشود. كمااینکه اصل انقلاب از اينجا شروع شد: از مسجد و دين و تقوا.
اگر به امام بزرگوار نگاه كنيد، بيشتر معلوم مىشود كه پايه و قاعدة اصلى اين حركت عظيم، تقوا بود. امام، مظهرِ تقوا و توجّه و معرفت و عمل براى خدا و اخلاص بود. اگر اين نبود، نمىشد. اگر امام آنقدر خوب و اهل معنا و معرفت نبود، اين كار به اينجا نمىرسيد. اين مقدّمهاى براى اصلاح است.(48)
قرآن، کتاب اصلاح جامعه
از آن طرف قرآن هم كه كتاب زنده الهى است، آن هم آن قدرى كه دنبال اين بوده است كه تهذيب كند مردم را، دنبال چيزهاى ديگر نبوده است. اصلاً، مىشود گفت كه قرآن براى همين مقصد آمده است؛ براى اینکه بشر به اين مطلب از همه چيز بيشتر احتياج داشتند. قرآن كتابى است براى انسانسازى، در تمام مراحلى كه انسان طى مىكند، قرآن در همه مراحلش دعوت دارد و راه دارد. و تمام قصههايى كه در قرآن نقل شده است- گاهى هم تكرار شده است، براى اين بوده است كه مسئله اهميت داشته است- اين قصهها راهنماى مردم بوده است و براى تهذيب بوده است. قرآن كتاب احكام نيست؛ كليات را، كليات احكام را، اصولش را ذكر فرموده است، [آن] هم نه بهطور تمام آن. قرآن كتاب دعوت است و كتاب اصلاح يك جامعه است كه بعد از اینکه به قرآن اصلاح شد جامعه، به سنّت نبى و اخبار وارده از طرف پيغمبر اكرم به وسيلة ائمة هُدى و رُوات آنها عمل بشود.(49)
دعاها، عامل اصلاح
این دعاها و کلمات مأثور ائمه (علیهمالسّلام) در این ایّام و شبها، یاد دادنِ نوعِ ارتباط ما با خداست که بتوانیم دائم روی خودمان اثر بگذاریم و خودمان را اصلاح کنیم. در دعای ابوحمزه داریم که: «اللّهم فارحمنی اذاً قطعت حجّتی و کلّ عن جوابک لسانی و طاش عند سؤالک ایّای لبّی»؛ خدایا! آن لحظهای که در پاسخ به سؤال و مؤاخذة تو دست من از استدلال خالی بماند و نتوانم استدلال بکنم- چرا این اقدام را کردی؟ چرا این اقدام را نکردی؟ حالا از ما سؤال کنند، همینطور پشت سر هم محاجّه میکنیم، استدلال میکنیم؛ اما آنجا دستمان از استدلال خالی خواهد ماند؛ چون حقایق روشن است؛ آنجا دیگر جای پشتِهماندازی نیست- آنجا به من رحم کن؛ چون «و کلّ عن جوابک لسانی»؛ زبان انسان در مقابل سؤال و مؤاخذة الهی بند میآید. «و طاش عند سؤالک ایّای لبّی»؛ و ذهن انسان به هم میریزد. باید فکر آنجا را کرد. امروز من و شما در فرصت حیات و در فرصت نفس کشیدن، میتوانیم؛ و راهش هم همین مراقبت است و مراقبت هم در این ماه حاصل میشود و میتوان این مراقبت را حاصل کرد. این، حرف و عرض اصلیِ ماست. البته مخاطبِ درجة یکِ این توصیهها هم خودِ این بنده هستم؛ چون از همة شماها بیشتر احتیاج دارم که این مراقبت را داشته باشم. حالا میگوییم، شاید إنشاءالله خدای متعال اثری بگذارد و در این کلمات قرار بدهد؛ تا هم بر دل خود ما اثر کند، هم بر دل شما.(50)
اصلاح، لازمة توبه
در قرآن بارها «توبه» با «اصلاح» همراه آمده است؛ «الّا الّذين تابوا و اصلحوا»، «من تاب و امن و عمل صالحا». در جايى مصداق اين اصلاح هم ذكر شده است: «انّ الّذين يكتمون ما انزلنا من البيّنات»؛ در مقابل كسانى كه كِتمان كنندگان حقايق بودند، «الّا الّذين تابوا و اصلحوا و بيّنوا». يا «الّا الّذين تابوا و اصلحوا و اعتصموا باللَّه و اخلصوا دينهم للَّه»؛ دربارة كسانى است كه نفاق ورزيدند و دودله شدند. مىفرمايد توبه و اصلاح اينها به اين است كه خودشان را يك دله و خالص كنند. بنابراين اصلاح لازمة توبه است.(51)
نماز، عامل اصلاح فرد و جامعه
اهميت كار اقامة نماز و ترويج نماز، ناشى است از اهميت خود نماز. وقتى ما مىبينيم در شرع مقدس اسلام اين همه راجع به نماز - چه در قرآن، چه در كلمات نبىّ مكرّم، چه در فرمايشات معصومين - ترغيب و تشويق و اهتمام نشان داده شده، كشف میکنيم كه اين نماز در بين مجموعة داروهاى درمانگرِ بيماریهاى جسمى و روحى و فردى و اجتماعى انسان، آن عنصر اصلى يا يكى از اصلىترين عناصر است. همة واجبات شرعى، اجتناب از همة محرّمات، تشكيل دهندة مجموعهاى است از داروى تجويز شدة از سوى پروردگار براى تقويت بنية روحى و اصلاح امور دنيا و آخرت انسان - اصلاح جامعه، اصلاح فرد - منتها در اين مجموعه بعضى از عناصر كليدى هستند كه شايد بشود گفت نماز كليدىترينِ اين عناصر است. «الّذين ان مكّنّاهم فى الارض اقاموا الصّلوة».(52) مؤمنان، مجاهدان راه خدا، ايثارگران طريق تحكيم معارف الهى اين جورىاند كه وقتى «ان مكّنّاهم فى الارض»؛ وقتى ما اينها را در زمين متمكّن كرديم، قدرت را به اينها سپرديم، خيلى كارها بايد انجام بدهند: استقرار عدالت، ايجاد چه، چه، اما اوّلْچيزى كه وجود دارد: «اقاموا الصّلوة»؛ نماز را اقامه میکنند. چه رازى است در اين نماز كه اقامة آن اينقدر مهم است؟(53)
حج، اصلاح یک ملت
البته شايد بشود گفت كه اكثر فرايض عبادى اسلام - حتّى نماز - يك جنبة اجتماعى هم دارد، ولى جنبة اجتماعى حج، يك عالم غريبى است، محشرى است، چيز ماندگارى است؛ اما اين دفعه نه در حافظة يك فرد، بلكه در حافظة يك امّت و يك ملت. واقعاً اگر از يك موسم حج، به لحاظ جنبة اجتماعى، درست استفاده شود، يك مراسم حج در يك سال كافى است كه دنياى اسلام را متحوّل كند. اگر رابطهها درست باشد؛ دلها به هم وصل شود، جويبار بابركت مفاهيم و فرهنگها و معلومات از سوى ملتهاى گوناگون، به سمت دلهاى ديگر سرازير گردد، مسلمانان در آنجا همديگر را بيابند، مجموعه را ببينند، معناى طواف و سعى و وقوف و مبيت را درك كنند، مفاهيم اجتماعى اينها را بفهمند، حقيقتاً يك حج مىتواند كار يك امّت را اصلاح كند. اينقدر با بركت است.(54)
نکات تصریحی فصل دوم
1- مصالح جامعه بالاترین ارزش از نگاه انبیاء الهی است.
2- راه اصلاح همة امور، تقویت و اصلاح رابطه با خداست.
3- برای اصلاح رابطه با مردم، باید به اصلاح رابطة خود با خدا پرداخت.
4- اسلام و ایمان اسلامی، برای اصلاح دنیا و آخرت مردم برنامه دارد.
5- معنویت و دعوت به آن، ضرورت اصلاح جوامع بشری است.
6- مسجد، دین، قرآن، نماز، دعاها، حج، از جمله مهمترین راههای معنویت و اصلاح امور جامعه است.
پانوشتها:
46 - سورة قدر، آیة 5-3.
47 - سورة یس، آیة 58.
48 - بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با روحانیون و مبلّغان اعزامی به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، 17/11/1372.
49 - صحیفة امام، ج 15، صص 504 و 505.
50 - بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با مسؤولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی، 18/7/1385.
51 - بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام، 08/08/1384.
52 - سورة حج، آیة 41.
53 - بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با شرکت کنندگان در هفدهمین اجلاس سراسری نماز، 29/08/1387.
54 - بیانات مقام معظّم رهبری در دیدار با حجتالاسلام والمسلمین آقای محمّدی ری شهری و دستاندرکاران امور حج، 13/12/1376.