روزنامه دولت یا...؟! (نگاه)
دکترفؤاد ایزدی
هفته گذشته، مرکز پژوهشهای افکار عمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران نتایج یکی از نظرسنجیهای خود از مردم کشور که به صورت متداول انجام میدهد را منتشر کرد. این نظرسنجی، که مصاحبههای آن در مهرماه سال 1393 انجام گرفته بود، نتایجی مشابه با نتایج سایر موسسات افکارسنجی ایرانی و خارجی داشته و حاکی از حمایت قاطع مردم از برنامه هستهای کشور و مخالفت آنها با هرگونه عقبنشینی از دستاوردهای کشورمان در این حوزه بود. به عنوان مثال، بر اساس این نظرسنجی اکثریت قریب به اتفاق (91درصد) مردم کشورمان توسعه برنامه هستهای را برای کشور بااهمیت ارزیابی میکنند و با وجود اذعان به تاثیر نامطلوب تحریمها بر شرایط اقتصادی کشور، 74 درصد از مردم کشورمان بر این عقیده میباشند که ایران نباید از دستاوردهای هستهای خود عقبگرد کند، حتی اگر ایستادگی ایران منجر به تشدید تحریمها شود.
همچنین نتایج منتشر شده توسط این مرکز دانشگاهی بیانگر آن است که 59 درصد از مردم کشورمان بر این باورند که امتیاز دادن ایران در موضوع پرونده هستهای کشور، بیشتر باعث خواهد شد تا آمریکا در موضوعات دیگر نیز با استفاده از ابزار فشار و تحریم، برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایران تلاش کند و 76درصد از مردم کشورمان معتقدند که حتی اگر ایران خواستههای آمریکا در مورد برنامه هستهای خود را به طور کامل پذیرفته و اجرا کند، باز هم آمریکا به دلایل و بهانههای دیگری به فشارها و تحریمهای خود علیه کشورمان ادامه خواهد داد. به همین دلیل و بر اساس این تحقیق، اگر مذاکرات فعلی بین ایران و کشورهای 5+1 در مورد برنامه هستهای ایران به توافقی نهایی منجر نگردد، اکثریت قریب به اتفاق مردم ما آمریکا، کشورهای غربی و 5+1 را مقصر اصلی شکست مذاکرات قلمداد خواهند نمود و تنها 7درصد از مردم کشور، دولتمردان ایران و یا سیاستهای آنان را مقصر خواهند دانست.
نتایج تحقیق انجام گرفته توسط مرکز پژوهشهای افکار عمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران در هفته گذشته انعکاس گستردهای در رسانهها داشته و بسیاری از روزنامهها و سایتهای خبری با گرایشات سیاسی مختلف به تفصیل به این تحقیق پرداخته و از منظر خود نتایج آن را مورد بررسی قرار دادهاند. در این میان رویکرد روزنامه «ایران»، که روزنامه رسمی دولت محترم است، قابل تامل است. این رسانه رسمی دولت در خبری کوتاه که در دهم دیماه 1393 در صفحه سوم خود گنجانده بود تنها به گزارش ذیل از این تحقیق اکتفا نمود:
«80 درصد مردم معتقد هستند تحریمها بر اوضاع اقتصادی کشورمان اثر نامطلوبی داشته است. به گزارش عصر ایران و بر اساس نظرسنجی مرکز پژوهشهای افکار عمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران نتایج این پژوهش که در مهرماه سال 1393 گردآوری شده نشان میدهد 58 درصد مردم ایران در مورد «معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای» یا همان «انپیتی» آگاهی دارند. 65 درصد مردم ایران هم تولید سلاحهای هستهای را برخلاف اصول اسلامی میدانند.»
نکته قابل تامل اینجاست که حتی اگر فرض شود که نگارنده مطلب فوق تنها گزارش «عصر ایران» از این تحقیق را ملاحظه کرده باشد، چرا و با چه رویکردی تمامی نکات حائز اهمیت گزارش «عصر ایران» نظیر بیاعتمادی مردم کشورمان به کشورهای 5+1، حمایت قاطع آنها از برنامه هستهای، حسن رویکرد مردم به تیم مذاکرهکننده و از همه مهمتر مخالفت 74درصدی مردم کشورمان با هرگونه عقبگرد از دستاوردهای هستهای کشور حتی در صورت تداوم و یا تشدید تحریمها را سانسور کرده و تنها بر اثر نامطلوب تحریمها از دید مردم و آگاهی آنها از «انپیتی» و حرمت تولید سلاحهای هستهای اشاره میکند؟ این رویکرد و سانسور خبری روزنامه «ایران» این سوال را در ذهن خوانندگان ایجاد میکند که آیا دولتمردان و تیم مذاکرهکننده، آنطور که شایسته است از حمایت روزنامه دولت برخوردار نیستند که حتی حمایت مردم از مذاکرهکنندگان و مقصر ندانستن آنها در صورت شکست احتمالی مذاکرات نیز توسط روزنامه خود دولت سانسور میشود؟
همچنین - اگرچه به اشتباه، اما- این نوع سانسور خبری توسط روزنامه رسمی دولت میتواند این سوال را در ذهن مخاطبان ایجاد کند که آیا دولتمردان و تیم مذاکرهکننده نیز همانند رسانه رسمی دولت چشمان خود را بر حمایت مردم کشورمان از حقوق مسلم هستهای و مخالفت قاطع آنها با هرگونه عقبگرد از حقوق و دستاوردهای هستهای کشور بسته و تنها برای تاثیر نامطلوب تحریمها اصالت قائل بوده و به مذاکرات تنها از زاویه رفع تحریمها و نه حفظ حقوق و تداوم دستاوردهای هستهای کشور مینگرند؟ پرواضح است که شکلگیری چنین رویکردی نسبت به دولت محترم در افکار عمومی، اگرچه خلاف واقع باشد، میتواند هزینههای گوناگونی را برای دولت و تیم مذاکرهکننده ایجاد نماید.
از آنجا که رئیسجمهور محترم و جناب آقای دکتر ظریف به عنوان مسئول تیم مذاکرهکننده ایران مکررا بر ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای آمریکا و کشورهای 5+1 تاکید کرده و هرگونه پیشنهادی را که حقوق مسلم کشورمان را نادیده بگیرد، مردود دانستهاند، به نظر میرسد لازم است که دولت این رویکرد خود را به رسانه رسمی خود مخابره کند تا این روزنامه نیز رویکردهای خود را اصلاح کرده و با عینکی نو به مسائل بنگرد. در غیر این صورت طبیعی به نظر میرسد که مردم کشورمان به این جمعبندی برسند که دولت محترم گوش شنیدن مطالبات آنها را نداشته و با رویکردی مجزا مسائل را دنبال کند.
دست آخر اینکه بر اساس سفارشات مکرر رهبر معظم انقلاب، رقابتهای سیاسی جریانات داخل کشور نباید به گونهای باشد که مرز آنها را با جریانات خارجی و یا معاند کمرنگ سازد. سالهاست که موسسات افکارسنجی ایرانی و خارجی در حال رصد کردن افکار عمومی کشورمان در مورد تحریمها و برنامه هستهای ایران میباشند و در این دوران بارها نتایج این دسته از نظرسنجیها منتشر شده و توسط رسانههای داخلی و بیگانه مخابره شدهاند.
نکته قابل توجه اینجاست که اگرچه رسانههای بیگانه در گزارشات خود از این نظرسنجیها معمولا بیشتر بر تاثیر نامطلوب تحریمها تمرکز میکنند ولی هرگز توان نادیده گرفتن حمایت قاطع مردم کشورمان از برنامه هستهای ایران و ایستادگی آنها در مقابل زیادهخواهیها را نداشته و در گزارشات خود بلااستثناء به آن اشاره نمودهاند. حال سوال اینجاست که واقعا روزنامه ایران کجا ایستاده است و چرا رسانه رسمی دولت حتی مانند رسانههای بیگانه و صرفا در جهت تظاهر به انصاف، ابعاد دیگر این نظرسنجی را مورد اشاره قرار نداده و به سانسور مطالبی پرداخته که حتی رسانههای بیگانه از سانسور آن شرم داشتهاند؟
هفته گذشته، مرکز پژوهشهای افکار عمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران نتایج یکی از نظرسنجیهای خود از مردم کشور که به صورت متداول انجام میدهد را منتشر کرد. این نظرسنجی، که مصاحبههای آن در مهرماه سال 1393 انجام گرفته بود، نتایجی مشابه با نتایج سایر موسسات افکارسنجی ایرانی و خارجی داشته و حاکی از حمایت قاطع مردم از برنامه هستهای کشور و مخالفت آنها با هرگونه عقبنشینی از دستاوردهای کشورمان در این حوزه بود. به عنوان مثال، بر اساس این نظرسنجی اکثریت قریب به اتفاق (91درصد) مردم کشورمان توسعه برنامه هستهای را برای کشور بااهمیت ارزیابی میکنند و با وجود اذعان به تاثیر نامطلوب تحریمها بر شرایط اقتصادی کشور، 74 درصد از مردم کشورمان بر این عقیده میباشند که ایران نباید از دستاوردهای هستهای خود عقبگرد کند، حتی اگر ایستادگی ایران منجر به تشدید تحریمها شود.
همچنین نتایج منتشر شده توسط این مرکز دانشگاهی بیانگر آن است که 59 درصد از مردم کشورمان بر این باورند که امتیاز دادن ایران در موضوع پرونده هستهای کشور، بیشتر باعث خواهد شد تا آمریکا در موضوعات دیگر نیز با استفاده از ابزار فشار و تحریم، برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایران تلاش کند و 76درصد از مردم کشورمان معتقدند که حتی اگر ایران خواستههای آمریکا در مورد برنامه هستهای خود را به طور کامل پذیرفته و اجرا کند، باز هم آمریکا به دلایل و بهانههای دیگری به فشارها و تحریمهای خود علیه کشورمان ادامه خواهد داد. به همین دلیل و بر اساس این تحقیق، اگر مذاکرات فعلی بین ایران و کشورهای 5+1 در مورد برنامه هستهای ایران به توافقی نهایی منجر نگردد، اکثریت قریب به اتفاق مردم ما آمریکا، کشورهای غربی و 5+1 را مقصر اصلی شکست مذاکرات قلمداد خواهند نمود و تنها 7درصد از مردم کشور، دولتمردان ایران و یا سیاستهای آنان را مقصر خواهند دانست.
نتایج تحقیق انجام گرفته توسط مرکز پژوهشهای افکار عمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران در هفته گذشته انعکاس گستردهای در رسانهها داشته و بسیاری از روزنامهها و سایتهای خبری با گرایشات سیاسی مختلف به تفصیل به این تحقیق پرداخته و از منظر خود نتایج آن را مورد بررسی قرار دادهاند. در این میان رویکرد روزنامه «ایران»، که روزنامه رسمی دولت محترم است، قابل تامل است. این رسانه رسمی دولت در خبری کوتاه که در دهم دیماه 1393 در صفحه سوم خود گنجانده بود تنها به گزارش ذیل از این تحقیق اکتفا نمود:
«80 درصد مردم معتقد هستند تحریمها بر اوضاع اقتصادی کشورمان اثر نامطلوبی داشته است. به گزارش عصر ایران و بر اساس نظرسنجی مرکز پژوهشهای افکار عمومی و تحولات اجتماعی دانشگاه تهران نتایج این پژوهش که در مهرماه سال 1393 گردآوری شده نشان میدهد 58 درصد مردم ایران در مورد «معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای» یا همان «انپیتی» آگاهی دارند. 65 درصد مردم ایران هم تولید سلاحهای هستهای را برخلاف اصول اسلامی میدانند.»
نکته قابل تامل اینجاست که حتی اگر فرض شود که نگارنده مطلب فوق تنها گزارش «عصر ایران» از این تحقیق را ملاحظه کرده باشد، چرا و با چه رویکردی تمامی نکات حائز اهمیت گزارش «عصر ایران» نظیر بیاعتمادی مردم کشورمان به کشورهای 5+1، حمایت قاطع آنها از برنامه هستهای، حسن رویکرد مردم به تیم مذاکرهکننده و از همه مهمتر مخالفت 74درصدی مردم کشورمان با هرگونه عقبگرد از دستاوردهای هستهای کشور حتی در صورت تداوم و یا تشدید تحریمها را سانسور کرده و تنها بر اثر نامطلوب تحریمها از دید مردم و آگاهی آنها از «انپیتی» و حرمت تولید سلاحهای هستهای اشاره میکند؟ این رویکرد و سانسور خبری روزنامه «ایران» این سوال را در ذهن خوانندگان ایجاد میکند که آیا دولتمردان و تیم مذاکرهکننده، آنطور که شایسته است از حمایت روزنامه دولت برخوردار نیستند که حتی حمایت مردم از مذاکرهکنندگان و مقصر ندانستن آنها در صورت شکست احتمالی مذاکرات نیز توسط روزنامه خود دولت سانسور میشود؟
همچنین - اگرچه به اشتباه، اما- این نوع سانسور خبری توسط روزنامه رسمی دولت میتواند این سوال را در ذهن مخاطبان ایجاد کند که آیا دولتمردان و تیم مذاکرهکننده نیز همانند رسانه رسمی دولت چشمان خود را بر حمایت مردم کشورمان از حقوق مسلم هستهای و مخالفت قاطع آنها با هرگونه عقبگرد از حقوق و دستاوردهای هستهای کشور بسته و تنها برای تاثیر نامطلوب تحریمها اصالت قائل بوده و به مذاکرات تنها از زاویه رفع تحریمها و نه حفظ حقوق و تداوم دستاوردهای هستهای کشور مینگرند؟ پرواضح است که شکلگیری چنین رویکردی نسبت به دولت محترم در افکار عمومی، اگرچه خلاف واقع باشد، میتواند هزینههای گوناگونی را برای دولت و تیم مذاکرهکننده ایجاد نماید.
از آنجا که رئیسجمهور محترم و جناب آقای دکتر ظریف به عنوان مسئول تیم مذاکرهکننده ایران مکررا بر ایستادگی در برابر زیادهخواهیهای آمریکا و کشورهای 5+1 تاکید کرده و هرگونه پیشنهادی را که حقوق مسلم کشورمان را نادیده بگیرد، مردود دانستهاند، به نظر میرسد لازم است که دولت این رویکرد خود را به رسانه رسمی خود مخابره کند تا این روزنامه نیز رویکردهای خود را اصلاح کرده و با عینکی نو به مسائل بنگرد. در غیر این صورت طبیعی به نظر میرسد که مردم کشورمان به این جمعبندی برسند که دولت محترم گوش شنیدن مطالبات آنها را نداشته و با رویکردی مجزا مسائل را دنبال کند.
دست آخر اینکه بر اساس سفارشات مکرر رهبر معظم انقلاب، رقابتهای سیاسی جریانات داخل کشور نباید به گونهای باشد که مرز آنها را با جریانات خارجی و یا معاند کمرنگ سازد. سالهاست که موسسات افکارسنجی ایرانی و خارجی در حال رصد کردن افکار عمومی کشورمان در مورد تحریمها و برنامه هستهای ایران میباشند و در این دوران بارها نتایج این دسته از نظرسنجیها منتشر شده و توسط رسانههای داخلی و بیگانه مخابره شدهاند.
نکته قابل توجه اینجاست که اگرچه رسانههای بیگانه در گزارشات خود از این نظرسنجیها معمولا بیشتر بر تاثیر نامطلوب تحریمها تمرکز میکنند ولی هرگز توان نادیده گرفتن حمایت قاطع مردم کشورمان از برنامه هستهای ایران و ایستادگی آنها در مقابل زیادهخواهیها را نداشته و در گزارشات خود بلااستثناء به آن اشاره نمودهاند. حال سوال اینجاست که واقعا روزنامه ایران کجا ایستاده است و چرا رسانه رسمی دولت حتی مانند رسانههای بیگانه و صرفا در جهت تظاهر به انصاف، ابعاد دیگر این نظرسنجی را مورد اشاره قرار نداده و به سانسور مطالبی پرداخته که حتی رسانههای بیگانه از سانسور آن شرم داشتهاند؟