بازیگران نمایش فریب(یادداشت روز)
تنها دو هفته از روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ در آمریکا میگذشت که بنیامین نتانیاهو نخستین مهمان رئیسجمهور جدید آمریکا در کاخ سفید شد و 4 فوریه 2025 (16 بهمن 1403) با او دیدار کرد. ترامپ در دیدار با نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفت دوست دارد با ایران به توافقی بزرگ و خوب برسد، میخواهد ایران پیشرفت کند و برای دیدار با رئیسجمهور ایران نیز اعلام آمادگی کرد. برای همین بود که 5 روز بعد در 9 فوریه 2025 (21 بهمن 1403) وقتی نتانیاهو واشنگتن را به مقصد تلآویو ترک میکرد؛ ناظران سیاسی رضایت او از سفرش به آمریکا را به مواضع ترامپ درباره غزه و حماس نسبت دادند نه سخنان ترامپ درباره ایران؛ اما پشت این نمایش اختلاف و دیپلماسی واقعیتی دیگر جریان داشت.
روزنامه «واشنگتنپست» طی گزارشی در آخرین روزهای هفته گذشته فاش کرد که نتانیاهو و ترامپ، پس از اولین دیدارشان در فوریه 2025 (بهمن 1403)، «برنامهریزی برای حمله به برنامه هستهای ایران را آغاز و یک برنامه فریب دقیق تدوین کردند.» این برنامه فریب البته چندان هم دقیق نبود و از همان زمان میشد شواهدی غیرقابل انکار از هماهنگی کامل آمریکا و اسرائیل در پشت صحنه را رصد کرد. همان زمان در
14 فوریه 2025 (26 بهمن 1403) پایگاه خبری-تحلیلی المانیتور گزارشی قابل توجه منتشر کرد و نوشت: «ترامپ و نتانیاهو در مورد ایران تفاهم کامل دارند» این پایگاه خبری حتی زمان حمله به ایران را هم به صورت تقریبی مشخص کرده بود: «گزارش رسانههای آمریکایی در مورد اینکه اسرائیل قصد حمله در نیمه اول سال ۲۰۲۵ را دارد، فصل بهار را به فصلی سرنوشتساز در این زمینه تبدیل کرده است.» المانیتور
بر این اساس راز رضایت نتانیاهو از سفر به آمریکا را آشکار کرد: «احساس رضایت نتانیاهو [از سفر به آمریکا] در واقع ناشی از تفاهماتی است که در کاخ سفید درباره ایران حاصل شد.»
البته فقط این پایگاه خبری نبود که از هماهنگی آمریکا و اسرائیل در مورد ایران خبر میداد و از زمان تقریبی حمله میگفت؛ آن زمان «واشنگتن پست» و «والاستریت ژورنال» هم به نقل از ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا گزارش دادند که اسرائیل در اواسط سال 2025 میلادی به سایتهای هستهای ایران در فردو و نطنز حمله خواهد کرد.
علیرغم همه این شواهد و مستندات؛ یک «نمایش فریب» در حال اجرا بود. نمایشی که در آن اختلاف میان آمریکا و اسرائیل در موضوع ایران را برجسته میکرد؛ مذاکرات ایران و آمریکا را امیدبخش و یک توافق خوب را در دسترس نشان میداد. این چیزی است که از گزارش هفته گذشته «واشنگتنپست» متوجه میشویم. آنطور که این روزنامه آمریکایی به نقل از منابع اطلاعاتی خود میگوید: «تمام گزارشهایی که در مورد اختلاف نتانیاهو با ویتکاف یا ترامپ منتشر شد، نادرست بود. اما وجود چنین برداشتی مفید بود؛ این به پیشبرد برنامهریزی جنگ بدون جلب توجه کمک کرد.» این نمایش تا آخرین روزهای منتهی به جنگ 12 روزه ادامه داشت. بر اساس گزارش واشنگتنپست «اسرائیل تصمیم به حمله [در 13 ژوئن، 23 خرداد] گرفته بود و آمریکا کاملاً در جریان این تصمیم قرار داشت.» با این وجود برای دور بعدی مذاکرات در تاریخ 15 ژوئن (25 خرداد 1404) با ایران قرار گذاشت تا فریب کامل شود.
پیش از این «والاستریتژورنال» نیز فاش کرده بود مسئولان آمریکایی و اسرائیلی عمداً خبرهایی را در رسانهها منتشر کردند تا به نظر برسد اختلافات زیادی بین ترامپ و نتانیاهو بر سر ایران وجود دارد؛ اما در واقعیت، رئیسجمهور آمریکا درست همان زمانی که در پستهای شبکه اجتماعی خود از دیپلماسی حرف میزد؛ از حملات اسرائیل باخبر بوده است. 7 جولای 2025 (16 تیر 1404) نیز «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در گفتوگو با روزنامه جروزالم پست
از زمانبندی حمله به ایران و هماهنگی آن با آمریکا در مراحل مختلف خبر داده بود.
نمایش فریبی که در آن سوی مرزها توسط ترامپ و نتانیاهو کارگردانی میشد، بازیگرانی در داخل ایران هم داشت. شناسایی بازیگران داخلی این نمایش فریب چندان سخت نیست، فقط کافی است نگاهی به رسانههای آنها و نحوه پوشش این اخبار توسط آنها بیندازید. در حالی که هماهنگی نسبتا کاملی میان آمریکا و اسرائیل در مواجهه با ایران وجود داشت، این جریان در محتوای رسانهای خود و با ارائه مشاوره و تصمیمسازی برای دولتمردان، نمایش دشمن در وجود اختلاف و امیدواری به توافق را معتبر جلوه میداد. آنها با نقشآفرینی خود در نمایش آمریکا و اسرائیل، مقامات ایرانی را آنقدر در خلسه دیپلماسی، مذاکره با آمریکا، توافق، لغو تحریم و سرازیر شدن سرمایهگذاران آمریکایی به ایران غرق کردند تا نقشه اصلی یعنی حمله به ایران به اندازه کافی غافلگیرکننده باشد.
پس از اولین دیدار نخستوزیر رژیم صهیونیستی با رئیسجمهور آمریکا در 16 بهمن 1403 که در آن برای حمله به ایران برنامهریزی شد و با اظهارات ترامپ مبنی بر علاقهمندی به پیشرفت ایران و توافق با ایران، نمایش فریب روی پرده رفت؛ روزنامه سازندگی در تکمیل این نمایش 18 بهمن 1403 از قول دبیرکل حزب سازندگی نوشت: «از آنچه [ترامپ] بیان کرد میتوان دریافت نه تنها نگاه او به ایران منفی نیست بلکه تغییر کرده و این سخنانش مثبت تلقی میشود.» روزنامه هممیهن خواستار مذاکرات هر چه سریعتر با آمریکا شد و روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت نوشت «ترامپ در تله نتانیاهو نمیافتد» و «ایران نباید فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست بدهد.»
درست در روزهایی که روزنامه اعتماد از «گام مثبت» در مذاکرات میگفت (24 فروردین 1404) و برای «استیو ویتکاف» نماینده آمریکا در مذاکرات گزارش تبلیغاتی میرفت (31 فروردین 1404)؛ «یسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که از همکاری آمریکا در حمله به ایران مطمئن بود 17آوریل 2025 (28 فروردین 1404) به ارتش اسرائیل دستور آمادهباش داد. 7 اردیبهشت 1404 (27آوریل2025) وقتی روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت برایمان از «امید» به مذاکرات و «سرمایهگذاری آمریکا در پروژههای بلندمدت ایران» میگفت؛ فرماندهی سنتکام طرح عملیاتی اسرائیل برای حمله به ایران را ملاحظه کرد. 3 خرداد 1404 روزنامه رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در حالی از «خوشبینی به توافق با آمریکا» گفت و آن را تیتر اصلی خود کرد که دقیقا روز قبل از آن یعنی در 22 می 2025(2 خرداد 1404) آمریکا و اسرائیل مانور مشترک نظامیشان برای حمله به ایران را برگزار کرده بودند. آنها حتی به این نمایش فریب پس از جنگ 12 روزه و شهادت دانشمندان هستهای، سرداران نظامی و بیش از
1000 غیرنظامی ایرانی ادامه دادند و کمتر از سه هفته پس از پایان جنگ بار دیگر مدعی ایجاد اختلاف و شکاف میان ترامپ و نتانیاهو شدند و پیشنهاد مذاکره و توافق با آمریکا را دادند.
هر طور حساب کنیم چنین عملکرد و رویهای را فقط به پای سادهلوحی این جریان بدسابقه نمیتوان نوشت. آنها بخشی از مهرههای تبلیغاتی دشمن در درون مرزهای ایران هستند و
بر هر نهاد نظارتی واجب است تا آنها را از کانونهای تصمیمساز نظام دور کنند. آنها با اخبار و تحلیلهای مخدوش و جهتدار خود در ذهن رئیسجمهور و سایر دولتمردان خطای محاسباتی ایجاد کرده و اهدافی که دشمن در جنگ به آن نرسید را در صلح برایش فراهم میکنند.
سید محمدعماد اعرابی