کد خبر: ۳۲۴۴۲۲
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۷
جهان آینده؛ ضرورت نگاه چندبُعدی (بخش هفتم)

آیـنـده اطـلاعـات؛ داده به‌مثابه سرمـایـه

محمدجواد نجفی، عضو هیات علمی دانشگاه جامع امام حسین(ع)

اشاره: اگر در قرون گذشته زمین، طلا و سپس نفت پایه‌های اصلی ثروت بودند، امروز و در آینده نزدیک، داده به مهم‌ترین سرمایه جهانی تبدیل خواهد شد. جهان آینده را نه‌فقط کشورهایی با ارتش قوی یا منابع طبیعی غنی، بلکه کشورهایی هدایت خواهند کرد که مالکیت و کنترل داده‌ها را در اختیار دارند. در این نوبت به بررسی اهمیت داده، تهدیدها و فرصت‌های آن، و پیامدهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی آن برای آینده می‌پردازیم.
***
داده؛ نفت قرن بیست‌ویکم
اصطلاح «داده نفت جدید است» صرفاً یک استعاره نیست، بلکه توصیفی دقیق از جایگاه داده در جهان دیجیتال امروز است؛ جهانی که در آن داده‌ها به خوراک اصلی هوش مصنوعی و الگوریتم‌های تصمیم‌سازی بدل شده‌اند و بدون انباشت و پردازش آن‌ها، هیچ سامانه هوشمند یا ساختار پیش‌بینی‌گری قادر به عمل نیست. داده‌های سلامت، مالی و آموزشی نه‌تنها امکان تحلیل و مدیریت جوامع را فراهم می‌کنند، بلکه خود به پایه شکل‌گیری اقتصادهای نوین و زنجیره‌های جدید ارزش تبدیل شده‌اند؛ اقتصادهایی که دیگر بر منابع طبیعی کلاسیک تکیه ندارند و محور آن‌ها اطلاعات، تحلیل و پیش‌بینی است. 
در همین چارچوب، داده‌های رفتاری و اجتماعی نقشی فراتر از کارکرد اقتصادی یافته و به ابزار مهندسی افکار عمومی و تغییر رفتار جوامع تبدیل شده‌اند. از این منظر، مالکیت داده و توان پردازش و تحلیل آن، قدرتی فراتر از سلاح‌های سنتی در اختیار کشورها و شرکت‌ها قرار می‌دهد؛ قدرتی که می‌تواند جهت تصمیم‌گیری‌ها، الگوهای مصرف، انتخاب‌های سیاسی و حتی سبک زندگی ملت‌ها را تحت تأثیر قرار دهد و موازنه قدرت جهانی را بدون شلیک حتی یک گلوله جابه‌جا کند.
انباشت و تمرکز داده
بزرگ‌ترین چالش جهان آینده، تمرکز عظیم داده‌ها در دست تعداد محدودی از شرکت‌ها و دولت‌هاست؛ تمرکزی که در آن غول‌هایی مانند گوگل، متا، آمازون، بایدو و شرکت‌های مشابه، میلیاردها داده از زندگی روزمره مردم را در اختیار گرفته‌اند و عملاً بر جریان اطلاعات، رفتار کاربران و حتی الگوهای تصمیم‌گیری آن‌ها اثر می‌گذارند. این وضعیت، نظم اقتصادی نوینی را شکل می‌دهد که در آن مزیت رقابتی نه بر پایه نوآوری همگانی، بلکه بر انباشت انحصاری داده استوار است و میدان رقابت را به سود بازیگران محدود و به زیان سایرین تنگ می‌کند.
در همین چارچوب، این تمرکز صرفاً یک مسئله اقتصادی نیست و ابعاد سیاسی و راهبردی جدی دارد؛ زیرا کشورهایی که دسترسی مستقیم و مستقل به این داده‌ها ندارند، به مصرف‌کنندگان صرف فناوری و خدمات دیجیتال تبدیل می‌شوند. چنین وابستگی‌ای به‌تدریج قدرت تصمیم‌سازی مستقل را تضعیف کرده و امکان اعمال نفوذ بیرونی بر افکار عمومی، سیاست‌گذاری‌ها و حتی امنیت ملی را فراهم می‌کند؛ روندی که شکاف میان دارندگان داده و محرومان از آن را به یکی از خطوط اصلی تقابل در جهان آینده بدل می‌سازد.
تهدیدها و آسیب‌پذیری‌ها
در کنار فرصت‌ها، تهدیدها و آسیب‌پذیری‌های جدی نیز در حوزه داده پدیدار شده است که نادیده‌گرفتن آن‌ها می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای داشته باشد. نقض حریم خصوصی یکی از اصلی‌ترین این مخاطرات است؛ جایی که بدون وجود چارچوب‌های حقوقی دقیق و شفاف، داده‌های شخصی شهروندان به‌راحتی می‌تواند به ابزاری برای کنترل، پایش دائمی یا سوءاستفاده‌های اقتصادی و سیاسی بدل شود. 
همزمان، داده‌های رفتاری و اجتماعی بستری مناسب برای مهندسی اجتماعی و جنگ اطلاعاتی فراهم می‌کنند؛ به‌گونه‌ای که از طریق تحلیل و بهره‌برداری هدفمند از این داده‌ها، امکان تأثیرگذاری بر انتخابات، جهت‌دهی به افکار عمومی و حتی تخریب روابط اجتماعی فراهم می‌شود.
در سطحی دیگر، مسئله امنیت سایبری به یکی از نقاط آسیب‌پذیر جدی تبدیل شده است؛ زیرا انباشت گسترده داده‌ها، در صورت نبود حفاظت مؤثر، آن‌ها را به اهدافی جذاب برای حملات سایبری، نفوذ و سرقت اطلاعات بدل می‌کند. افزون بر این، وابستگی بسیاری از کشورها به زیرساخت‌های خارجی برای ذخیره‌سازی و پردازش داده‌ها، تهدیدی راهبردی محسوب می‌شود؛ وابستگی‌ای که نه‌تنها استقلال دیجیتال را تضعیف می‌کند، بلکه در شرایط بحران می‌تواند ابزار فشار و اعمال نفوذ بر حاکمیت ملی و تصمیم‌سازی‌های کلان کشورها باشد.
فرصت‌ها و کاربردها
در سوی دیگر این معادله، فرصت‌هایی قرار دارد که در صورت مدیریت هوشمندانه، داده می‌تواند به موتور محرک توسعه تبدیل شود. اقتصاد داده‌محور این امکان را فراهم می‌کند که داده به بستر نوآوری و شکل‌گیری صنایع جدید بدل شود؛ از توسعه هوش مصنوعی و پلتفرم‌های پیشرفته گرفته تا طراحی و اداره شهرهای هوشمند که بر پایه تحلیل لحظه‌ای اطلاعات عمل می‌کنند. در چنین اقتصادی، ارزش‌آفرینی نه از استخراج منابع فیزیکی، بلکه از تحلیل، ترکیب و به‌کارگیری هوشمند داده‌ها حاصل می‌شود و کشورهایی که زودتر به این منطق مسلط شوند، مزیت رقابتی پایدارتری به دست می‌آورند. همزمان، حاکمیت هوشمند به دولت‌ها اجازه می‌دهد با اتکا به تحلیل داده‌های کلان، سیاست‌های دقیق‌تر و کارآمدتری در حوزه‌هایی مانند بهداشت، آموزش و حمل‌ونقل اتخاذ کنند و تصمیم‌گیری‌ها را از حد حدس و آزمون به سطح پیش‌بینی و برنامه‌ریزی مبتنی بر شواهد ارتقا دهند. در سطح بین‌المللی نیز قدرت نرم و دیپلماسی داده اهمیت فزاینده‌ای می‌یابد؛ به‌گونه‌ای که کشورهایی که بتوانند داده‌های علمی، فرهنگی و دانشی خود را به‌صورت جهانی عرضه و مرجعیت ایجاد کنند، نفوذ بیشتری در معادلات جهانی خواهند داشت و جایگاه خود را در نظم آینده تثبیت می‌کنند.
آینده سیاست داده
جهان آینده به‌تدریج به سمت «جنگ داده‌ها» حرکت خواهد کرد؛ جایی که کشورها برای مالکیت داده، تدوین و اعمال قوانین حاکمیت داده (Data Sovereignty) و کنترل بر جریان اطلاعات جهانی وارد رقابتی فشرده و راهبردی می‌شوند. 
در این فضا، داده نه‌تنها منبعی اقتصادی، بلکه عنصری تعیین‌کننده در امنیت ملی و موازنه قدرت خواهد بود و دولت‌ها می‌کوشند با ایجاد زیرساخت‌ها و چارچوب‌های حقوقی مستقل، از وابستگی اطلاعاتی به دیگران بکاهند و کنترل بیشتری بر دارایی‌های دیجیتال خود به دست آورند.
در چنین چشم‌اندازی، سناریوهای محتمل متعددی شکل می‌گیرد؛ از ظهور جهانی چندقطبی در حوزه داده که در آن هر بلوک قدرت مانند آمریکا، چین و اروپا به‌دنبال ساخت اکوسیستم داده‌ای مستقل است، تا گسترش جنگ‌های سایبری مبتنی بر داده که در آن حمله به مراکز داده و زیرساخت‌های اطلاعاتی، اهمیتی همتراز حمله به پالایشگاه‌ها یا نیروگاه‌ها پیدا می‌کند. همزمان، شکل‌گیری بازار جهانی داده نیز دور از انتظار نیست؛ بازاری که در آن داده به کالایی قابل خرید و فروش بدل می‌شود و به‌تدریج قوانین و رژیم‌های حقوقی جدیدی برای تجارت جهانی داده پدید می‌آید و نظم اقتصادی و سیاسی تازه‌ای را رقم می‌زند.
بُعد اجتماعی و انسانی
فراتر از سیاست و اقتصاد، داده‌ها به‌تدریج زندگی روزمره انسان‌ها را دگرگون می‌کنند و به بخشی جدایی‌ناپذیر از زیست اجتماعی آن‌ها بدل می‌شوند. هویت دیجیتال هر فرد، که از مجموعه‌ای از داده‌های رفتاری، ارتباطی و حرفه‌ای شکل می‌گیرد، به‌مرور در کنار هویت واقعی او معنا پیدا می‌کند و حتی در بسیاری از موقعیت‌ها تعیین‌کننده‌تر می‌شود. در همین مسیر، الگوریتم‌ها نقش پررنگ‌تری در روابط انسانی ایفا خواهند کرد و از آموزش و مسیر شغلی گرفته تا تعاملات اجتماعی و حتی انتخاب شریک زندگی، بیش از پیش تحت تأثیر تحلیل داده و پیشنهادهای هوشمند قرار می‌گیرد.
در چنین فضائی، چالش اصلی نه صرفاً توسعه فناوری، بلکه یافتن تعادلی پایدار میان آزادی فردی و استفاده جمعی از داده‌هاست. اگر این تعادل به‌درستی برقرار نشود، خطر تقلیل انسان به مجموعه‌ای از داده‌های قابل پیش‌بینی و کنترل وجود دارد؛ اما در صورت مدیریت آگاهانه و مسئولانه، داده‌ها می‌توانند به ابزاری برای بهبود کیفیت زندگی، افزایش عدالت اجتماعی و ارتقای تصمیم‌گیری‌های فردی و جمعی تبدیل شوند، بی‌آنکه کرامت و اختیار انسان قربانی کارآمدی فناورانه شود.
 داده؛ ستون‌فقرات قدرت در نظم آینده
آینده اطلاعاتی، آینده‌ای است که در آن داده به سرمایه اصلی قدرت بدل می‌شود و جایگاهی هم‌تراز با منابع راهبردی کلاسیک پیدا می‌کند. در چنین جهانی، کشورها و جوامعی که بتوانند چارچوب‌های بومی حاکمیت داده ایجاد کنند و قواعد مالکیت، دسترسی و بهره‌برداری از داده را متناسب با منافع ملی خود تعریف نمایند، از مزیت راهبردی برخوردار خواهند شد. همزمان، برخورداری از زیرساخت‌های ایمن و مقاوم برای ذخیره‌سازی و پردازش داده، به یکی از مؤلفه‌های اصلی امنیت و استقلال تبدیل می‌شود؛ زیرساخت‌هایی که بدون آن‌ها، هرگونه توسعه دیجیتال شکننده و وابسته خواهد بود.
در این چارچوب، استفاده هوشمندانه از داده برای توسعه اقتصادی و ارتقای کیفیت زندگی، مرز میان بازیگران اثرگذار و بازیگران حاشیه‌ای را مشخص می‌کند. جوامعی که بتوانند داده را به ابزار تصمیم‌سازی، نوآوری و بهبود حکمرانی تبدیل کنند، در معادلات جهانی دست بالا را خواهند داشت؛ در مقابل، کشورهایی که داده‌هایشان در اختیار دیگران قرار گیرد یا فاقد توان تحلیل و مدیریت آن باشند، به‌تدریج به مصرف‌کنندگان منفعل نظم دیجیتال بدل‌شده و از کانون‌های اصلی قدرت و تصمیم‌سازی جهانی کنار گذاشته خواهند شد.