کد خبر: ۳۲۴۲۳۰
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۱
مقاله وارده

پیام ضعف نفرستید

 علیرضا معشوری *
سیاست خارجی هر کشور آیینه‌ای از برداشت آن کشور از محیط امنیتی، ظرفیت‌های قدرت ملی و درک واقعی‌اش از رفتار بازیگران بین‌المللی است. برای ایران که در یکی از پیچیده‌ترین مناطق ژئوپلیتیکی جهان قرار دارد و همواره هدف فشارهای مستقیم و غیرمستقیم قدرت‌های بزرگ بوده اهمیت این موضوع دوچندان است. اتخاذ هر تصمیم دیپلماتیک، ارسال هر پیام سیاسی و حتی نوع ادبیات وزارت امور خارجه می‌تواند بر محاسبات دشمن تأثیر بگذارد. اما برخی رفتارها و رویکردهای سیاست خارجی ایران، به ویژه در قبال آمریکا، اروپا و برخی از همسایگان نشان داده که فاصله‌ای معنادار میان اصول اعلام شده و عملکرد دستگاه سیاست خارجی شکل گرفته است.
در این چارچوب یکی از مهم‌ترین چالش‌ها عملکرد وزارت خارجه ایران در قبال مذاکره با آمریکا در شرایطی است که این کشور به طور مستقیم یا از طریق متحدانش اقداماتی خصمانه علیه ایران انجام داده است. پس از بمباران مراکز هسته‌ای ایران توسط آمریکا و همچنین حمله اسرائیل در جنگ دوازده روزه که با پشتیبانی آشکار واشنگتن و دقیقا در بحبوحه مذاکرات صورت گرفت، تداوم صحبت از «آمادگی برای مذاکره» با منطق امنیت ملی همخوانی نداشته و پیام ضعف و پیش‌بینی‌پذیری را به دشمن منتقل می‌کند. دشمنی که همزمان هم میز مذاکره را حفظ می‌کند و هم از ابزار نظامی برای افزایش فشار استفاده می‌کند، دقیقا به دنبال آزمودن میزان هزینه‌پذیری طرف مقابل است. اینکه آمریکا بارها اعلام کرده که بمباران مراکز هسته‌ای ایران موفق بوده و ایران دیگر تهدیدی محسوب نمی‌شود بخشی از یک جنگ روانی است که هدف آن القای ناتوانی ایران و کشاندن کشور به روندی از امتیازدهی تدریجی است. به همین دلیل تکرار مداوم بازبودن باب مذاکره از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از چنین حملاتی، دقیقا همان چیزی است که آمریکا می‌خواهد و پیش‌بینی کرده؛ اینکه ایران «خط قرمز عملیاتی» ندارد و حتی در شرایط اوج تهدید نیز مسیر گفت‌وگوی یکطرفه را ادامه می‌دهد.
از سوی دیگر تکیه‌ مداوم به اروپا در حالی که تجربه نشان داده است اروپا در موضوعات کلیدی بازیگری مستقل نبوده و دنباله‌رو سیاست‌های آمریکا می‌باشد، امری نادرست و هزینه‌زا است. سفر وزیر امورخارجه ایران به فرانسه برای گفت‌وگو، آن هم پس از اقدام این کشور در فعال‌سازی اسنپ‌بک و اظهارات تند و غیرمحترمانه وزیر خارجه فرانسه علیه ایران، نمونه‌ای روشن از ارسال پیام ضعف در حوزه دیپلماسی است. درست در زمانی که ایران باید با رویکردی فعال و عزتمندانه، اروپا را از هزینه‌های اقدامات خصمانه خود آگاه می‌کرد، این سفر پیامی معکوس ارسال کرد؛ پیامی که اعلام می‌کرد ایران حاضر است حتی پس از رفتارهای خصمانه، باز هم برای گفت‌وگو پیشقدم شود. چنین رفتاری هم اصل بازدارندگی را تضعیف می‌کند و هم باعث می‌شود اروپا مطمئن باشد هر اقدام یکجانبه‌ای علیه ایران تبعات جدی نخواهد داشت.
اعتماد مکرر به طرف‌های شناخته‌شده و بازیگران بدعهد و فریبکار در نظام بین‌الملل خطائی راهبردی است که هزینه‌های آن تنها در سطوح اقتصادی یا سیاسی قابل مشاهده نیست؛ این اعتماد مکرر، به مشروعیت دستگاه دیپلماسی و انسجام ملی نیز آسیب می‌زند. کشورهایی که بارها توافقات را نقض کرده‌اند، به تعهدات خود پایبند نبوده‌اند و آشکارا در کنار دشمنان ایران قرار گرفته‌اند نباید در مرکز توجه و محاسبات سیاست خارجی ایران قرار گیرند. سفرهای پی‌درپی، گفت‌وگوهای بی‌نتیجه و تکرار ادبیاتی که بر «باز بودن باب تعامل و گفت‌وگو» با همین طرف‌ها تأکید دارد، فضای ذهنی طرف مقابل را به گونه‌ای شکل می‌دهد که ایران را کشوری نیازمند مذاکره و ناگزیر به ادامه گفت‌وگوها می‌بیند.
نمونه دیگری از تصمیمات نادرست در حوزه سیاست خارجی، تداوم سفرهای بی‌نتیجه برخی مقامات ایرانی به جمهوری آذربایجان است. در شرایطی که باکو در سال‌های گذشته بارها علیه منافع ایران اقداماتی از قبیل تحریک مسائل قومیتی تا ایجاد تنش‌های مرزی و همکاری نزدیک با اسرائیل انجام داده است، انتظار می‌رود رویکرد ایران در قبال این کشور به صورت مقتدرانه، هوشمندانه‌تر، با محاسبات دقیق و ارسال پیام روشن‌تری همراه باشد. این در حالی است که آقای پزشکیان در اظهاراتی تأمل‌برانگیز، ایران را مقصرِ نبود روابط مطلوب با جمهوری آذربایجان معرفی کرده و ریشه مشکل را در عملکرد جمهوری اسلامی دانسته و آن را به کم‌کاری در این زمینه متهم می‌کند. از طرفی تکرار سفرهای رسمی بدون دستاورد و عدم تغییر رفتار جمهوری آذربایجان، تنها باعث تقویت این تصور شده که ایران حاضر است حتی در برابر رفتارهای خصمانه، به رایزنی‌های دیپلماتیک یکطرفه ادامه دهد. 
آنچه ایران امروز به آن نیاز دارد تکرار الگوهای گذشته و اقدامات واکنشی و احساسی نیست. جمهوری اسلامی ایران نیازمند تدوین یک راهبرد جامع و عزتمندانه در سیاست خارجی است؛ راهبردی که بر پایه واقعیت‌های قدرت ایران، نیازهای امنیت ملی، تهدیدهای محیطی و اصول انقلاب اسلامی بنا شود. ایران کشوری با ظرفیت‌های عظیم ژئوپلیتیکی، عمق راهبردی منطقه‌ای، توان بازدارندگی قابل توجه و سرمایه اجتماعی- انقلابی است. سیاست خارجی باید ترکیبی از گفت‌وگو، بازدارندگی، تنوع‌بخشی به شرکای خارجی، عمق‌بخشی به روابط منطقه‌ای، کاهش وابستگی به بلوک‌های قدرت و ایجاد توازن در تعاملات باشد. اما این سیاست زمانی مؤثر است که سیاست خارجی با اصول انقلابی هم همسو باشد. چنین سیاستی از یکسو جایگاه ایران را به عنوان یک بازیگر قدرتمند و مستقل تثبیت می‌کند و از سوی دیگر آینده کشور را نیز از وابستگی به وعده‌های پوچ غرب دور خواهد کرد و زمینه را برای شکل‌گیری سیاست خارجی انقلابی واقعی فراهم می‌سازد.
ایران در عمل باید پس از هر اقدام خصمانه آمریکا یا متحدانش، به جای ارسال مکرر پیام ضعف و آمادگی برای مذاکره، پیامی روشن و بازدارنده ارسال کند. مذاکره زمانی ارزشمند است که از موضع قدرت باشد و دشمن را متقاعد کند بدون احترام به خطوط قرمز ایران هیچ مسیری برای گفت‌وگو وجود ندارد. در غیر این صورت مذاکره به جای اینکه ابزاری برای تأمین منافع ملی باشد، به ابزاری برای مدیریت رفتار ایران از سوی دشمن تبدیل می‌شود. همچنین ایران باید از تکیه بیش از حد به اروپا فاصله بگیرد و به جای آن راهبردی بر اساس «دیپلماسی متوازن» و «چندجانبه‌گرایی واقعی» دنبال کند؛ راهبردی که در آن روسیه، چین، قدرت‌های نوظهور آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین جایگاه پررنگ‌تری داشته باشند. البته این نیز باید با احتیاط و واقع‌بینی همراه باشد تا وابستگی جدیدی ایجاد نشود.
اگر ایران می‌خواهد در برابر آمریکا و دیگر دشمنان خود به سطح بالاتری از بازدارندگی و اثرگذاری برسد، باید به جای پیام ضعف، پیام قدرت ارسال کند. طرف‌های مقابل باید درک کنند که ایران کشوری نیست که با فشار، تهدید یا عملیات نظامی راه خود را تغییر دهد؛ و مهم‌تر از آن، کشوری نیست که پس از هر اقدام خصمانه، دوباره به سوی همان بازیگران بدعهد دست دراز کند. در جهانی که هر قدرتی به دنبال بیشینه‌سازی منافع خود است، ارسال پیام‌های اشتباه می‌تواند زمینه‌ساز فشارهای بیشتر و امتیازگیری‌های گسترده‌تر شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* دکتری روابط بین‌الملل