دنبالهروهای نوچه انگلیس را چه به شهید مدرس؟!
شهید راه مبارزه با استعمار انگلیس و استبداد نیابتی آن رژیم را با روزنامه غربگرا چه کار؟ این سؤالی است که با دیدن تصویر صفحه اول روزنامه هممیهن به ذهن مخاطبان متبادر میشود.
روزنامه مذکور دیروز تیتر نخست خود را به «نسبت مجلس با مدرس» اختصاص داد و ضمناً با دو مقاله سعی کرد مجلس شورای اسلامی را در مقابل مشی و مرام شهید مدرس نشان دهد.
این روزنامه نوشت: در چند دهه اخیر هر وقت بحث ارزیابی رفتار و عملکرد نمایندگان پیش آمده از جمله معیارها و ترازها برای آن شخصیت سیدحسن مدرس بوده است. روحانی سیاستورزی که نامش در تاریخ پارلمان ملی و پس از آن در حافظه جمهوری اسلامی، بهعنوان نماد استقلال رأی، شجاعت در نقد قدرت و پایبندی به منافع ملی ثبت شده است. حالا هم در سالگرد شهادت او که در تقویم ما به عنوان روز مجلس نامگذاری شده است، این نمایندگان مجلس دوازدهم هستند که در برابر این ارزیابی قرار دارند. مجلس دوازدهم در شرایطی شکل گرفت که فضای سیاسی کشور زیر سایه مجموعهای از چالشها و انتظارات انباشته قرار دارد. در چنین فضائی، ارجاع مکرر نمایندگان به نام مدرس، بیش از آنکه صرفاً احترام نمادین باشد، بیانگر نیاز اجتماعی به الگویی برای کنشگری سیاسی است؛ الگویی که هم استقلال فردی نماینده را به رسمیت بشناسد و هم رفتار او را در چارچوب مصالح عمومی تعریف کند».
روزنامه متعلق به غلامحسین کرباسچی، همچنین به قلم محکوم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان مینویسد: اگر بخواهیم پسرفت یا ترقی معکوس برخی از نهادهای کشور را نشان دهیم، مجلس نمونه مناسب آن است. در پاسخی کوتاه درباره نسبت مجلس و مدرس باید گفت که میان این دو، هیچ نسبت محتوایی و نیز شکلی، متصور نیست. مدرس بهعنوان یک مجتهد با مسائل کشور به امور مستحدثه برخورد فقهی نوآورانهای داشت و اداره کشور در چهارچوب دولت- ملت را خوب درک میکرد. جالب اینکه وی در دوره سوم سعی کرد فراکسیون هیئت علمیه (فراکسیون روحانیت) را تشکیل دهد؛ ولی بعداً دریافت که تصمیم ناموفقی بود، لذا تا سه دوره دیگری که در مجلس بود سراغ آن نرفت. مدرس اهل انتقامکشی سیاسی با مخالفینش نبود و حتی در مواقع ضروری با آنها بر سر مصالح کشور ائتلاف هم میکرد... مدرس در تعامل با قدرتهای بزرگ قائل به ایجاد موازنه بود و از برخوردهای تند شعاری پرهیز داشت. سلامت و پاکدستی و نیز غنای گفتاری و ادبی او نیز روشن است. اکنون میتوانیم با نگاهی به وضعیت خود دریابیم که مجلس یا نمایندگان آن در ایران کجا بودند و اکنون کجا هستند؟ و چه نسبتی میان این الگوی رسمی نهاد مجلس با واقعیت آن وجود دارد؟
روزنامه هممیهن در یادداشت دیگری با عنوان «الگـو و شاخص، دریغ و افسوس» مینویسد: «دریغ امروز و 88 سال پس از قتل مدرس، یا ۴۷ سال بعد از انقلابی که نام او را زنده کرد و همواره به عنوان الگو و شاخص معرفی شده، این است که باید فانوس برداریم و در پارلمانی که به خاطر یادآوری نام او به بهارستان بازگشته، دنبال مدرس
بگردیم».
فعلاً از این نکته میگذریم که نویسنده مشترک روزنامههای متعلق به آقایان کرباسچی و حضرتی، از سلامت و پاکدستی حرف میزند! اما نکته مهمتر این است که شهید مدرس، در برابر استعمار انگلیس و نوچه دست نشانده آن (پهلوی) تا پای جان ایستاد و به هیچ کوتاه بیاید. این، واقعیت انکارناپذیری است که هممیهن، کتمان میکند. علت را میتوان در دنبالهروی از آمریکا و انگلیس و همبازی شدن با سلطنتطلبان ورشکسته در حوادثی مثل فتنه 1401 مشاهده کرد.
از سوی دیگر، شهید مدرس بر خلاف عناصر غربگرا، قائل به پیوند کامل دیانت و سیاست بود چنان که میفرمود دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست. این باور را که به قیمت جان شهید مدرس تمام شد، با لاابالیگری فکری و سیاسی برخی گردانندگان هممیهن در زمینه ترویچ سکولاریسم و اباحیگری حتی در موضوع حجاب و عفاف و مسکرات و... یا موجهسازی نفوذ غرب و دعوت به تسلیم در برابر فشارهای آن مقایسه کنید که تباین و تنافر مطلق است. در حالی که غربگرایان همواره نسخه تسلیم میپیچند شهید مدرس تأکید میکرد از ترس مرگ خودکشی
نمیکنیم.
نهایتاً اینکه اگر مستبدانی مانند رضاخان (رضا پالانی) دشمن مجلس بودند، امروز هم دیکتاتور کوچولوهای غربگرا، نقش مشابهی را در تخریب و ترور شخصیت مجلس ایفا میکنند.