تـوقـف در قـاهـره
در راه برگشت از کویت به اسرائیل، در قاهره توقف کردم و آنجا همراه با ابو ابراهیم با وزیر گردشگری مصر و رئیس هیئتمدیره شرکت هواپیمایی ملی مصر ملاقات کردم و هر دو آنها ابراز خرسندی کردند و همکاری کامل در پرواز گردشگران مسلمان به اورشلیم را تضمین کردند. بلافاصله پس از فرود هواپیمایم در اسرائیل درباره آمادهسازی و ترکیب فهرست مهمانان VIP که با اولین هواپیمای افتتاحکننده خط هوائی جدید کویت-قاهره-اورشلیم خواهند رسید، گزارشی به وزارت امور خارجه دادم و با آمادگی ادامه دادیم تا تمام فرمها و مجوزهای لازم برای پرواز را بگیریم. پرواز نخست «شروق ایر» برای تاریخ 25 نوامبر تعیین شد. دو روز قبل از آن نامهای از روی شوق به رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر امور خارجه، حملونقل و گردشگری، شهردار اورشلیم و سفیر مصر در اسرائیل فرستادم و در آن نوشتم: «سالهای بسیاری من و میر کپلان آوردن زائران مسلمان به اورشلیم را یک رؤیا میدیدیم و همانطور که شما میدانید، در سالهای اخیر برای ترویج این گردشگری مسلمانی کار کردیم [...] یکی از شرکتهای تحت کنترل من، «زیارت»، با شرکت عربی «شروق ایر» همراه با یک شرکت هواپیمایی مصری و شرکت هواپیمایی کویتی همکاری میکند. سالها آرزو داشتم خط «شروق ایر» را به اورشلیم بگشایم [...] من خوشحالم که شما را مطلع کنم که روز 25 نوامبر 1993 در ساعت 16:00 اولین هواپیمای حامل پرچم مصر در فرودگاه عتروت در اورشلیم به زمین خواهد نشست.»
اما خوشحالی خیلی زود بود. در واقع اسرائیل که برای پیشبرد این موضوع و اثبات سودآوری اقتصادی صلح با خود به جهان عرب، منفعت واضحی داشت؛ در این زمان مهم کنار من نبود. زمانی که مقامات هواپیمایی مصر بدون درنگ مجوز هفتهای سه پرواز به اورشلیم را برای شرکت «شروق ایر» صادر کردند، مسئول هواپیمایی اسرائیل اطلاع داد که او اجازه تنها هفتهای یک پرواز را به شرکت میدهد.
برخلاف مدیر فرودگاه عتروت که از جانب او همکاری مشترک کاملی را کسب کردیم، مسئول هواپیمایی اسرائیل ترسید که ما قصد داریم خطی را افتتاح کنیم که با خط قاهره- لود «العال» رقابت کند. سعی کردیم توضیح دهیم که قصد رقابت با «العال» را نداریم و این که تمام آنچه که ما میخواهیم مجوز برای آوردن گردشگران مسلمان به اورشلیم است، اما هیچ یک از توضیحات فایدهای نداشت. حتی زمانی که لیست مسافران محترمی را که قرار بود در اولین پرواز باشند نزد مسئول هواپیمایی به تفصیل شرح دادم، موضعشان را تغییر ندادند.
هفتهای یک پرواز کل پروژه را غیر اقتصادی میکرد. شرکت «شروق ایر» با عصبانیت اطلاع داد که فعالسازی خط تنها یک بار در هفته اقتصادی نیست و این که اگر مجوز برای هفتهای سه پرواز دریافت نکنیم، آنها پرواز برنامهریزی شده و کل خط را ابطال خواهند کرد. 25 نوامبر رسید و من مجبور شدم درباره ابطال پرواز نخست اطلاعرسانی کنم. مقامات ارشد با پرواز به اورشلیم نیامدند و من برخلاف میلم از رویای اولین نفر بودن برای راهاندازی خط هوائی مستقیم انتقالدهنده زائران مسلمان به اورشلیم صرف نظر کردم.
موفق نشدم زائران مسلمان را به اورشلیم بیاورم اما این امر آسیبی به همکاری مشترک میان من و ابو ابراهیم وارد نکرد. به دنبال توافقنامهای که در کویت با او امضا کردیم، شروع به کار کردم تا فعالسازی شرکت نفت مشترکمان- نورا پترولیوم- را به پیش ببرم. در این میان قبل از اینکه به اسرائیل برگردم، با مدیر شرکت نفت ملی کویت دیدار کردم و برنامه را به او ارائه کردم، این که شرکت مشترک، نفت کویت را به اروپا صادر خواهد کرد. برنامهها را برایش شرح دادم، «شما نفت دارید و ما خط لوله نفت و راههای ذخیره آن در اسرائیل را داریم و از این جا آن را به اروپا منتقل میکنیم.» میدانستم بعد از آن که شروع به صادرات نفت کویت کنیم، میتوانیم با دولت اسرائیل قراردادهای عرضه نفت از کویت را امضا کنیم، موردی که روند صلح در منطقه را خیلی خوب پیش میبرد.
مدیر شرکت نفت کویتی با برنامهها موافقت کرد. از آنجایی که به خانواده امیر، حاکم کویت، بسیار نزدیک بود، در این قضیه چراغ سبزی برای شروع حرکت دیدم. با برگشتم به اسرائیل با رؤسای تمام سازمانهای معتبر در اسرائیل ملاقات کردم: وزارت انرژی، شرکت خدمات نفت، شرکت خط لوله نفت ایلات- اشکلون که در زمان شاه، نفت ایرانی را در دست داشت و پالایشگاهها در حیفا. خدمت همه آنها برنامهها را ارائه دادم و توافقاتی را که در کویت امضا کردم به آنها نشان دادم. آنها را از این احساس که ما در آستانه شروع یک دوران جدید هستیم [مطلع کردم]. نفت از کویت در لولههای کاتسا (خط لوله ایلات- اشکلون) در اسرائیل جاری خواهد شد. پالایشگاههای ما نفت خامی را که از کویت میرسد پالایش خواهند کرد وتانکرها به بندر اشدود خواهند آمد تا نفت کویتی را بارگیری کنند. وزیر انرژی شحل هم در احساسات من شریک بود. او از این طرح استقبال کرد اما به زحمت اشاره کرد که در این مرحله تمام مسئولیت اجرا برعهده کارفرمای خصوصی یعنی من و شرکای کویتی من است. این حرف مرا مضطرب نکرد. به تواناییهایم ایمان داشتم تا این پروژه را برپا کنم. به موازات مذاکرات در اسرائیل، شروع به راهاندازی ارتباطات با پالایشگاههایی در خارج از اسرائیل کردیم و ظرف مدت زمان کوتاهی نامههای مهرُ و موم شدهای هم توسط مقامات نفتی اسرائیل و هم پالایشگاههای خارج از اسرائیل به دستم میرسید که تمایلشان را برای خرید نفت کویتی از ما اظهار میکردند.
ابتدای نوامبر 1993 در کنفرانس کازابلانکا برای تجار شرکت کردم که در مراکش برگزار شد. صدها تاجر از جهان عرب برای اولین بار با تاجرانی از اسرائیل دیدار کردند. سرعت حرکت صلح در خاورمیانه یکی از موضوعات اصلی در کنفرانس بود و همراه با همه شرکتکنندگان با رغبت فراوان به سخنرانی وزیر اطلاعات کویت گوش فرا دادم که میگفت زمان آن فرا رسیده که همه کشورهای عربی بایکوت را لغو کنند و تجارت با اسرائیل را آغاز کنند. در کنفرانس با دوست ابو ابراهیم ملاقات کردم که به عنوان یک عضو از همراهان وزیر اطلاعات کویت آمده بود. احساس من و اکثریت این بود که کویت کشوری خواهد بود که انقلابی را در روابط اقتصادی با اسرائیل ایجاد خواهد کرد اما نه به طور اتفاقی. کویتیها برای این لحظه تاریخی از همهشان آمادهتر بودند. تنفر عمیقشان از عراق و فلسطینیها پس از تهاجم عراق در آگوست 1990 قویتر شده بود و این واقعیت که کشورهای عربی حاضر به کمک به آنها در ساعات سخت نشدند، آنها را وادار کرد تا سعی کنند کانالهای جدیدی ورای کشورهای عربی پیدا کنند. توافق اسلو میان اسرائیل و فلسطینیها باعث رفع مشکل مخالفت بزرگ با روابط با اسرائیل و همچنین درباره آنچه که ما بنا کردیم شد. در اسرائیل هم احساس عصر جدیدی بود که در آستانه گشایش است. آن را رئیسجمهور عزر وایزمن به خوبی بیان کرد. رئیسجمهور در مصاحبه با روزنامه نگار کویتی- مصری، دوستم محمد مصطفی که چند مقاله درباره روابط اسرائیل-کویت در آینده نوشته و با من با هواپیما از کویت آمده بود، گفت که تحولات چشمگیر در خاورمیانه منجر به همکاری مشترک اقتصادی گسترده با کویت و کشورهای خلیج [فارس] خواهد شد. احساس کردم هر روز جدیدی که از راه میرسد احتمالات تازهای را پیش روی ما میگشاید- کل دنیا که از شرق به ما امتداد مییابد و در آن صدها میلیون انسان هستند که به تواناییهای فنی ما احتیاج دارند، برای پیشرفتهای فوقالعادهای که در سالهای اخیر به آنها رسیدهایم و برای هوش یهودی که برای کمک به دوران صلح به کار گرفته خواهد شد.