کد خبر: ۳۲۲۵۴۰
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - ۲۱:۳۷

اخبار ویژه

ننگ این قبیله‌گرایی
بر پیشانی مدعیان اصلاحات می‌ماند
انتصاب رئیس سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی با حکم پزشکیان که اصلاح‌طلبان او را از قبیله خود نمی‌دانند، سندی محکم در اثبات سه دهه ادعای منتقدان اصلاحات درباره قبیله‌گرایی آنان است. 
به نوشته روزنامه جوان؛ قبیله‌گرایی اصلاح‌طلبان‌، سزاوار سرزنش و تقبیح است. حکم اسماعیل سقاب اصفهانی، چنان اصلاح‌طلبان مدعی حمایت از دولت را برآشفته و عصبانی کرده، که گویی دکتر پزشکیان مرتکب ذنب لایغفر شده و تصمیمی ابلیسی گرفته است. آن هم تنها به این دلیل که منصوب رئیس‌جمهور، جوانی به قول اصلاح‌طلبان «برکشیده از دولت شهید رئیسی» است! همین قدر وقیح، قبیله‌گرا، نژادپرستانه و بی‌پروا. آنها نه تنها جانب احترام به تصمیم دکتر پزشکیان را نگرفتند که بعضاً به نشانه اعتراض به این تصمیم، از مناصب دولتی استعفا کردند. فیاض زاهد عضو شورای اطلاع‌رسانی دولت و از اشخاص حاضر در تعیین ترکیب کابینه، از جمله آنها بود. او زمان انتخابات چندین‌بار برای پزشکیان بغض کرد. برخی استعفای فیاض زاهد را صوری و در پی عزل او با دستور عارف می‌دانند. 
روزنامه سازندگی ارگان حزب سازندگی هم نوشت: «آقای سقاب اصفهانی، در اوایل سال ۱۴۰۲ با حکم رئیسی به عنوان دبیر ستاد راهبردی تحول و مسئول رصد و پایش سند تحول دولت سیزدهم منصوب شد. همین فرد اکنون با حکم مسعود پزشکیان وظیفه سیاستگذاری درباره بهینه‌سازی مصرف سوخت را برعهده گرفته است.» گویی اعتماد مرحوم رئیسی به سقاب اصفهانی را باید به حساب ضعف و شایسته ‌نبودن او گذاشت. 
جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات هم مدعی شد این انتصاب خلاف نهج‌البلاغه است!
اما الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت بدون اشاره صریح به هجمه‌های سازمان‌یافته به دولت، پاسخ حامیان قبیله‌گرای دولت را این‌گونه داد: «از همان روز نخست، تلاش‌های گسترده‌ای آغاز شد تا دولت را ناکارآمد نشان دهند، بی‌دولتی و بی‌تصمیمی را تبلیغ کنند. این روند از شبکه‌های بیرونی استارت خورد و متأسفانه برخی از دوستان منتقد ناانصاف در داخل نیز، ناخواسته به آن دامن زدند». 
در این میان البته بودند اشخاصی با پایگاه فکری اصلاح‌طلبی که علیه قبیله‌گرایی جریان اصلاحات برآشفته شدند و هجمه‌ها علیه دولت و شخص رئیس‌جمهور را دعوایی کاسبکارانه توصیف کردند. محمدجواد آذری جهرمی در حمایت از تصمیم رئیس‌جمهور نوشت: «جوان با دانش و انگیزه‌مند و مخالف ما در انتخابات، شرف و ارجحیت دارد بر پیرمرد‌های بی‌خاصیت و ظاهراً هم جهت با ما در انتخابات، که با کسب زوری کرسی‌های مدیریت کلان، دولت را منفعل و ناکارآمد کردند! کشور را کارآمد اداره کنید نه بی‌خاصیت»!
احمد زیدآبادی، هم در حمایت از تصمیم دکتر پزشکیان نوشت: «اعتراض‌ها عمدتاً بدین دلیل است که آقای سقاب را برکشیده مرحوم سید ابراهیم رئیسی می‌دانند. این نوع نزاع‌های سیاسی هم گم‌کردن راه و هم گمراه‌کردن جامعه است! این بحثی گمراه‌کننده و تا حدی هم خجالت‌آور است، چون کل ماجرا را نزد مردم جنگ بر سر مناصب و مکاسب نشان می‌دهد... اصولاً طاعون‌سازی از گرایش جناحی افراد، هم غیراخلاقی و هم مغایر حقوق شهروندی است». 
گزارش نشنال‌اینترست
 از گسترش موشک‌های قدرتمند ایران
نشریه آمریکایی گزارش داد که ایران با درس آموختن از جنگ 12روزه، در حال ارتقای توانمندی‌های موشکی خویش است.
نشنال‌اینترست می‌نویسد: فعالیت موشک‌های بالستیک ایران با وجود تحریم‌های شورای امنیت، در حال گسترش است. در حالی که آتش‌بس میان اسرائیل و ایران همچنان برقرار است، تهران برنامه توسعه تولید موشکی خود را پنهان نمی‌کند. 
اوایل همین ماه، وزیر خارجه ایران اعلام کرد که زرادخانه تسلیحاتی کشور بسیار فراتر از توان دوره جنگ ۱۲روزه است. عراقچی افزود: اهداف اسرائیل در تنش اخیر میان دو کشور هیچ‌کدام محقق نشد و رژیم صهیونیستی شکست خورد. سردار سرتیپ عزیز ناصرزاده وزیر دفاع هم با تکرار همین موضع گفت: صنعت دفاعی ایران طی چند ماه گذشته پیشرفت کرده و کیفیت و کمیت زرادخانه موشکی کشور تنها افزایش یافته است.
در اکتبر، منابع اطلاعاتی اروپایی گزارش دادند که ایران واقعاً پس از جنگ ۱۲روزه در حال تقویت برنامه موشک‌های بالستیک خود است. با وجود تحریم‌های سازمان ملل که فروش سلاح به این حکومت را ممنوع می‌کند، فعالیت موشک‌های بالستیک تهران در حال گسترش به نظر می‌رسد. مشخصاً گزارش‌ها نشان می‌دهد چندین محموله «سدیم پرکلرات» از چین به بندرعباس ارسال شده است. این ماده شیمیایی برای تولید سوخت جامد مورد استفاده در موشک‌های متعارف ایران حیاتی است و این محموله را به موضوعی بسیار نگران‌کننده تبدیل می‌کند. در حالی که تخلفات تهران از تعهدات برآمده از سازمان ملل چیز جدیدی نیست، تمرکز رژیم بر پر کردن دوباره ذخایر موشکی، تهدید مستقیمی برای اسرائیل در پی جنگ اخیر محسوب می‌شود.
مقامات ایرانی در طول جنگ ۱۲روزه به ارزیابی‌های مهمی درباره ظرفیت تسلیحاتی خود دست یافتند. بهنام بن‌طالب‌لو، پژوهشگر ارشد در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، توضیح می‌دهد که ایران چگونه در حال به‌کارگیری درس‌های آموخته‌شده از جنگ است. او می‌گوید: جمهوری اسلامی، براساس هدف‌ها، موقعیت‌ها و فرمول پرتابی که هنگام شلیک از پایگاه‌های واقع در شرق ایران به‌کار گرفت، یاد گرفت گه چگونه با شلیک کمتر، اثرگذاری بیشتری به‌دست آورد. تردیدی نیست که ایران می‌خواهد مرگباری و قدرت تخریب موشک‌های خود را ارتقا دهد. ایران قطعاً بین عملیات وعده صادق یک، دو و سه، چیزهای زیادی آموخته است.
ایران در طول جنگ، برخی از مرگبارترین و پیشرفته‌ترین موشک‌های خود را به سمت اسرائیل شلیک کرد. موشک بالستیک میان‌برد شهاب-۳، موشک بالستیک سوخت جامد کوتاه‌برد فاتح-۱۱۰، و موشک بالستیک دوربرد ذوالفقار تنها بخشی از تسلیحاتی بودند که تهران در این درگیری به‌کار گرفت.
ایران هرگز در مورد قدرت موشکی خود رودربایستی نداشته است. تنها در سال ۲۰۲۵، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بارها ظرفیت موشکی ایران را با انتشار ویدئوهای تبلیغاتی از تأسیسات زیرزمینی موشکی در سراسر کشور به نمایش گذاشت. علاوه‌ بر تصاویر منتشرشده‌، ایران به‌طور مداوم به نیروهای نیابتی خود در منطقه از جمله حماس در غزه، حزب‌الله در لبنان و حوثی‌ها در یمن، سلاح، بودجه و آموزش ارائه می‌دهد. واضح است که اولویت‌دادن تهران به توسعه توان موشکی در حال افزایش است.
آلزایمر حادّ مدعیان مذاکره با آمریکا 
 بهزاد نبوی، رئیس سابق جبهه اصلاحات می‌گوید باید با آمریکا مذاکره راهبردی انجام دهیم.
روزنامه کارگزارانی سازندگی، گفت‌و‌گوی بهزاد نبوی با سایت تابناک را ذیل تیتر «مذاکره راهبردی با آمریکا بازنشر کرد و نوشت: نبوی در این گفت‌وگو با اشاره به شرایط راهبردی در مواجهه با آمریکا تأکید کرد که راهبرد در زمان و مکان می‌تواند تغییر کند بدون آنکه ایدئولوژی دچار دگرگونی شود. او یادآور شد که همواره دیدگاه ایران نسبت به آمریکا ضدامپریالیستی بوده و هست اما شیوه تعامل با این کشور بسته به شرایط متفاوت است. نبوی برای مثال اشاره می‌کند که پس از مرگ کارتر قصد داشته در مصاحبه‌ای از او تجلیل کند، اگرچه برخی دوستان سیاسی‌اش مخالف این تجلیل بودند زیرا مواضع کارتر در جریان انقلاب، هرچند در جهت منافع آمریکا، برای ایران نیز مفید بود و فشار او به رژیم شاه در گسترش آزادی‌های سیاسی مؤثر واقع شد. 
وی همچنین به دوره ریاست‌جمهوری خاتمی و فرصت‌های پیش آمده با حضور اوباما اشاره کرد و گفت که اوباما تلاش داشت با خاتمی دیدار کند، اما آقای خاتمی به شکلی از این دیدار اجتناب کرد. او معتقد است: آن زمان فرصت مناسبی برای مذاکره با آمریکا و به نفع ما بود. لذا در آن شرایط، مذاکره و حتی عادی‌سازی روابط با آمریکا مشکلی نداشت. تکرار می‌کنم که همه کشورها نیز به ‌دنبال منافع خود هستند؛ مثلا روسیه هم منافع خود را دنبال می‌کند و منافعش همواره هم‌‌جهت با منافع ما نیست. ما قرار نیست وابسته روسیه شویم؛ ما می‌توانیم با روسیه در حوزه‌هایی منافع مشترک داشته باشیم بدون اینکه این به معنای وابستگی به آن دولت باشد. بنابراین راهبرد، در معنای واقعی کلمه چیزی است جدا از ایدئولوژی؛ از منظر ایدئولوژیک، ما همواره آمریکا را قدرتی مستکبر دانسته‌ایم و همچنان می‌دانیم اما از منظر راهبردی می‌توان با یک قدرت مستکبر نیز مذاکره کرد و در برخی حوزه‌ها به تفاهم رسید. باید اذعان کرد که اوضاع داخلی‌مان تغییر کرده است و زمانی وضع داخلی‌مان مطلوب‌تر بود. 
نبوی درباره روند مذاکرات اخیر و رخدادهای همزمان با آن نیز گفت: تصور من این است، ترامپ در عین حال که با ما مذاکره می‌کرد همزمان با اسرائیل نیز هماهنگی انجام می‌داد؛ چون ترامپ از آن نوع مذاکره چندان خشنود نبود، شنیدم آقای عراقچی در جایی گفته بودند که در این مذاکرات هرچه ما می‌گفتیم، ویتکاف می‌پذیرفت؛ این امر مشکوک است بنابراین در مراحل بعد با شناخت بیشتر باید مذاکره کنیم. راهی که برخی دوستان درباره جنگیدن مطرح می‌کنند، راه مناسبی نیست. در جایی درباره اسکندر و برخوردش با امپراتوری چین مطلبی خواندم که اسکندر می‌خواست به چین حمله کند، پادشاه چین پیشنهاد مذاکره داد و گفت به ‌جای نبرد، مبلغی خراج پرداخت می‌کند؛ اسکندر گفت «اگر پنج سال خراج بدهی، موافقم که نجنگم». پادشاه چین گفت این مبلغ خیلی زیاد است و نمی‌تواند بپردازد، او گفت که نیروی نظامی‌اش قوی است و می‌تواند وارد جنگ شود اما حتی اگر در جنگ پیروز شود، پیروزی بر تو نوعی شکست خواهد بود زیرا تمام امکانات و منابع کشورم تحلیل می‌رود. سپس اسکندر پیشنهاد داد «دو سال» خراج بدهند؛ امپراتور گفت «نه، یک سال بیشتر نمی‌توانم بدهم». اسکندر پذیرفت و بعد از توقف جنگ، امپراتور چین دو سال خراج پرداخت؛ و گفت همین که جنگ نشد، خودش برای ما پیروزی است. هر جنگی حتی اینکه احساس پیروزی هم داشته باشیم به ضرر کشور و منافع ملی است. هیچ کشوری نباید طالب جنگ باشد، همه باید طالب صلح و شرایط آرام و باثبات باشند.
درباره سخنان منتشر شده از نبوی، چند نکته را باید یادآور شد. نخست اینکه حافظه آقای نبوی درست کار نمی‌کند، چراکه دوره ریاست‌جمهوری خاتمی اصلا مقارن با دوره ریاست اوباما نبوده که بخواهد با او ملاقات کند! دوره‌ ریاست‌جمهوری خاتمی سال 1384 به پایان رسید و اوباما سه سال بعد رئیس‌جمهور شد که دوران ریاست وی مقارن با دوران ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد در ایران بود.
ثانیاً آقای روحانی پس از 15 دقیقه تماس تلفنی گفت که اوباما را بسیار مودب یافته است اما همین فرد به ظاهر مودب، سر آقای روحانی را در برجام نه یک‌بار بلکه چندبار کلاه گذاشت، تحریم‌های ویزایی و آیسا و... را به اجرا گذاشت و شرکت‌های طرف همکاری با ایران را از همکاری ترساند و حتی مانع صدور ویزا برای آقای ابوطالبی (معاون سیاسی دفتر روحانی) به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل شد.
ثالثاً بستن کلمات قلنبه و سلنبه مانند راهبردی و جامع و بزرگ به واژه مذاکرات، موجب تولید معنا برای مذاکرات پوچ و بی‌محتوایی که به واسطه چندبار خیانت و جنایت طرف آمریکایی، سالبه به انتفای موضوع شده، نمی‌شود. ضمن اینکه راهبردهای ملی برخلاف تاکتیک‌ها قابل تغییر و جابه‌جایی نیستند و حتی اگر به فرض محال قابل تغییر هم بودند، اکنون که ترامپ برجام را زیرپا گذاشته و در وسط مذاکرات هم خیانت کرده و جنگ به راه انداخته، ادعای تغییر راهبرد نمی‌تواند معنایی جز تسلیم‌طلبی و واگذاری امتیازات جدید (لابد این‌بار بر سر برنامه دفاعی) داشته باشد.
رابعاً توجیه سودمندی مذاکرات، لغو تحریم‌ها و دور کردن سایه جنگ بود و حالا که هم تحریم‌ها دو برابر شده، و هم میز مذاکره بمباران شده و برنامه ترور سران سه قوه و مسئولان در کنار فرماندهان نظامی و دانشمندان هسته‌ای به اجرا درآمده، زمزمه مذاکره چیزی جز وطن‌فروشی و بی‌غیرتی نمی‌تواند باشد. بلکه حتی می‌توان گفت ادبیات ضعف و تسلیم‌طلبانه درباره مذاکره، یکی از علل اصلی تحمیل جنگ به کشور بوده و خون نزدیک به 1100 شهید جنگ 12روزه بر گردن عناصر تسلیم‌طلب و مدعی مذاکره سنگینی می‌کند.
مجموعاً می‌توان گفت که به نظر می‌رسد آلزایمر سیاسی حادّ،‌ گریبان امثال آقای نبوی را گرفته است.
رفتار منافقانه مدعیان اصلاحات
درباره فرد منصوب پزشکیان
توضیحات رئیس‌جمهور و رئیس شورای اطلاع‌رسانی دولت درباره درستی انتخاب رئیس سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی، این پرسش را پیش می‌کشد که با وجود روشن بودن موضوع، چرا برخی محافل سیاسی به مخالف‌خوانی و حاشیه‌سازی در این‌باره پرداختند و فیاض زاهد عضو افراطی شورای اطلاع‌رسانی، ضمن استعفا مدعی شد دولت دچار انحراف گفتمانی شده؟!
آقای پزشکیان رئیس‌جمهور درباره انتصاب سقاب اصفهانی گفت: از نخستین روز آغاز به کار، موضوع حل ناترازی‌های انرژی برای من و مجموعه دولت یکی از اصلی‌ترین، مهم‌ترین و حیاتی‌ترین مسائل کشور بوده است. بر همین اساس، از گروه‌های متعدد صاحب‌نظر، ایده‌پرداز و دارای برنامه دعوت شد تا دیدگاه‌ها و پیشنهاد‌های خود را در این زمینه ارائه کنند. از میان این طرح‌ها و مباحث و برنامه‌ها، تحلیل‌ها و تسلط تیم و شخص آقای سقاب اصفهانی جامع‌تر، دقیق‌تر و کارآمدتر بود؛ از این‌رو ایشان برای ریاست سازمان بهینه‌سازی و مدیریت راهبردی انرژی برگزیده شدند تا ان‌شاءالله با همکاری همه دستگاه‌ها، امور و برنامه‌ها در مسیر صحیح هدایت شود.
همچنین الیاس حضرتی رئيس شوراي اطلاع‌رساني دولت درباره انتصاب اسماعيل سقاب اصفهانی از سوي رئيس‌جمهور گفت: طرح‌هاي مختلفي براي حل معضل ناترازي‌ها طي ساليان اخير از سوي مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي، سازمان برنامه و بودجه، دستگاه‌ها، كارشناسان، پژوهشكده‌ها و... ارائه شده بود كه رئيس‌جمهور تمامي آنها را مورد بررسي قرار داده و در همين راستا نيز با صاحب‌نظران مختلف ديدار و جلسات متعددي را نيز برگزار كرده است. 
حضرتي اظهاركرد: در مجموع اين بحث‌ها و جلسات برگزارشده، آقاي سقاب اصفهاني و تيم ايشان با توجه به تجربه طولاني كه در دولت شهيد رئيسي نيز داشتند و همچنين با توجه به جامعيت طرح و ايده‌اي كه مطرح كردند، به نوعي مسلط‌ترين گروهي بودند كه برنامه جامعي براي حل مشكلات ناشي از ناترازي ارائه كردند. از اين رو رئيس‌جمهور نيز در حكمي ايشان را به عنوان رئيس سازمان بهينه‌سازي و مديريت راهبردي انرژي منصوب كردند. جمع‌بندي نهايي رئيس‌جمهور پزشكيان نيز اين بود كه طرح‌هاي ارائه شده از سوي اين تيم كامل‌تر و نزديكي بيشتري با موضوع عدالت انرژي كه مدنظر رئيس‌جمهور نيز قرار داشت، دارد.
حضرتي گفت: آقاي سقاب اصفهاني از حدود 8 ماه پيش طرح‌ها و ايده‌هاي خود را به برخي از كارشناسان نيز ارائه كرده بودند.
او در پاسخ به پرسشي در موردجهت‌گيري ايده‌ها و نقطه‌نظرات سقاب اصفهاني با ديدگاه و رويكرد رئيس‌جمهور پزشكيان و دولت وفاق ملي نيز گفت: «آقاي سقاب اصفهاني كاملا از رويكردهاي رئيس‌جمهور در اين حوزه با خبر هستند و جهت‌گيري و برنامه‌هاي تيم ايشان نيز منطبق با همين رويكرد است. جاي نگراني در اين خصوص وجود ندارد و ايشان قطعا ديدگاه‌هاي رئيس‌جمهور در حوزه عدالت انرژي را دنبال و اجرا خواهند كرد». اکنون با این توضیحات به نظر می‌رسد جنجال علیه انتصاب سقاب اصفهانی آن هم با وجود هماهنگی کاملش با آقای پزشکیان، صرفاً یک اقدام سیاسی‌کارانه و مظلوم‌نمایانه از سوی افراطیون مدعی اصلاحات، برای فرافکنی بی‌کفایتی آشکار خویش ظرف یک سال گذشته بوده است.