عوامل مصونیت از دوزخ
هادی خرمیان
دوزخ یا همان جهنم، نقطه مقابل بهشت است که برای اهل معصیت میباشد و هر کسی از کافران و مشرکان وحتی مسلمانان که اهل معصیت باشند وارد آن میشوند، هر چند که در نهایت مسلمان از دوزخ میرهند، اما پس از آنکه از آلودگی معصیت به آتش دوزخ پاک شدند به بهشت وارد میشوند.
بنابراین، مهمترین و اصلیترین عامل مصونیت انسان از دوزخ چیزی جز اطاعت از خدا نیست که در آموزههای قرآن بر آن بسیار تاکید شده است.
تصویری حقیقی از دوزخ
ممکن است کسی بگوید: خب مدتی در دوزخ میمانیم، پس از آن آزاد میشویم و به بهشت میرویم؛ اما اگر کسی تصویری درست از دوزخ و مدت بقای آن داشته باشد، هرگز به جای طاعت گرایش به معصیت پیدا نمیکند؛ زیرا دوزخ جایگاهی بس وحشتناک است که آتش آن مستمر بدون انقطاع(مدثر، آیات 26 تا 28؛ مرسلات، آیات 28 تا 31)، انبوه به هم پیوسته(کهف، آیه 29؛ زمر، آیه 16)، بزرگ (اعلی، آیه 12)، مهیب و خروشناک(فرقان، آیات 11 و 12)، دارای شرارههای بزرگ(مرسلات، آیات 30 تا 32)، سوزاننده درون و جان آدمی(همزه، 6 و 7)، مایه ذلت و خواری(توبه، آیه 63)، غیرقابل تحمل و طاقت فرسا(فرقان، آیات 11 تا 13)، فراگیر(کهف، آیه 29)، فوق تصور و درک (مدثر، آیات 26 تا 28)، دارای نوسان و شدت و ضعف(اسراء، آیه 97؛ تکویر، آیه 12) با آشامیدنیهای جوشان(انعام، آیه 70)، دارای آبی چرکین و خونین (ابراهیم، آیه 16)، گنداب بسیار سرد (ص، آیات 53 و 57)، مایع چرکین جاری شده از پوست دوزخیان(همان)، با بادهای مسموم (واقعه، آیه 42)، متلاشیکننده بدن(کهف، آیه 29)، غذاهای تلخ و بدبو (واقعه، آیات 51 تا 56)، گلوگیر(مزمل، آیات 12 و 13)و خاردار بسیار تلخ و متعفنتر از مردار(غاشیه، آیات 4 تا 6)، با میوههای درخت زقوم بسیار تلخ و زهرمار(صافات، آیات 43 تا 47)، با فضای آکنده از دود سیاه و فاقد خنکی و خوشی(واقعه، آیات 43 و 44)، صداهای ناخوشایند(فرقان، آیات 11 و 12)، جوش و خروش وحشتناک(همان) و شرایط سخت و دشوار میان بودن و نبودن، یعنی نه مرگ و نه زندگی(ابراهیم، آیات 16 و 17؛ طه، آیه 74؛ اعلی، آیات 12 و 13)، با زنجیرهای بلند و دراز به طول هفتاد ذراع(حاقه، آیات 31 تا 34)، همراه با شکنجههای بیپایان(حج، آیات 19 تا 21) با تن پوشهایی از آتش(همان)، و فلزات چسبان(ابراهیم، آیات 49 و 50)، بیتخفیف در عذاب (ابراهیم، آیه 21) و مانند آنها است که هر که داخل آن شد، پشیمان میشود که سودی برایش نخواهد داشت.(فاطر، آیه 37) بنابراین، اگر کسی شرایط و وضعیت دوزخ و دوزخیان را بداند و ادراک درستی از آن داشته باشد، دمی دوست ندارد در آن باشد، چه برسد سالیان یا هزاران سال اخروی در آن باشد تا تصفیه و پاک شود و بتواند به پایینترین سطح از بهشتهای هشتگانه وارد شود که داغ و نشان دوزخ را با خود دارد.
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) درباره آتش دوزخ میفرماید: نارُكُم هذهِ جُزءٌ مِن سَبعينَ جُزءا مِن نارِ جَهنّمَ، لكُلِّ جُزءٍ مِنها حَرُّها؛ اين آتش دنيا يكى از هفتاد جزء آتش دوزخ است، كه هر يك از آن اجزا، داغى خود را دارد.(میزان الحکمه، ج، ذیل واژه جهنم) در جایی دیگر امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: إنّها نارٌ لا يَهْدَأ زَفيرُها، و لا يُفَكُّ أسِيرُها، و لا يُجْبرُ كَسِيرُها، حَرُّها شَديدٌ، و قَعْرُها بَعيدٌ، و ماؤها صَديدٌ؛ دوزخ آتشى است كه شعله آن فروكش نمىكند و اسير آن رهايى نمىيابد و شكسته آن ترميم نمىشود. داغى آن سخت و ژرفايش بسيار و آبش چركابه است.(همان)
راهکار مصونیت از جهنم
اصولا دو دسته اصلی وارد دوزخ میشوند: کافران و مشرکان و مسلمانان معصیت کار؛ بنابراین، عنوانی که برای اهل دوزخ میتوان مشترک یافت، عنوان معصیت است؛ لذا هر کسی بخواهد از دوزخ مصونیت یابد باید اهل طاعت باشد نه اهل معصیت.(آل عمران، آیات 131 و 132) از همین رو پيامبر خدا درباره واردان به دوزخ میفرماید: إنَّ لِجَهنّمَ بابا لا يَدخُلُها إلاّ مَن شَفا غَيظَهُ بِمَعْصيةِ اللّه ِ تعالى؛ جهنّم را درى است كه كسى از آن وارد نمىشود، مگر آنكه با معصيت خدا خشم خود را فرو نشانده است.(میزان الحکمه، ج 2، واژه جهنم) در توضیح درهای دوزخ هفتگانه امام باقر(ع)ـ درباره آيه «جهنّم هفت در دارد و براى هر در، گروهى از آنان ···» ـ فرمود: به من خبر رسيده ـ و البته خدا داناتر است ـ كه خداوند دوزخ را هفت دَرَك (طبقه) قرار داده است: بالاترين درك جَحيم است، كه اهلش بر فراز تخته سنگى از آن مىايستند و مغز سرشان به جوش مىآيد، همچون به جوش آمدن محتويات ديگ. دَرَك دوم، لَظى است، پوست سر و اندام را مىكند، [و ]هر كس را كه [به حق] پشت كرده و روى برتافته و گرد آورده و انباشته باشد، فرامىخواند.دَرَك سوم، سَقَر است كه نه باقى مىگذارد و نه رها مىكند، پوستها را سياه مىگرداند [و ]بر آن نوزده [نگهبان] است. دَرَك چهارم، حُطَمَه است كه از آن شعلههايى چون كاخى [بلند] شراره مىافكند. گويى كه اشترانى زرد رنگند ···دَرَك پنجم، هاوِيَه است. در آنجا گروهى هستند كه فرياد مى زنند و مىگويند: اى مالك! به فريادمان برس. پس، چون بخواهد كمكشان كند، ظرفهاى زرد رنگِ آتشين به آنان دهد، كه در آنها زردابه و چركى است كه چونان مس گداخته از پوستهايشان جارى مى شود···دَرَك ششم، سَعير است كه در آن سيصد سراپرده از آتش است··· دَرَك هفتم، جهنّم است كه فَلَق در آن است، و آن چاهى است در جهنّم كه چون دهان باز كند، آتش بشدّت زبانه كشد، كه درد آورترين آتش است.(همان)
امام صادق(ع) نیز میفرماید: ثلاثٌ إذا كُنَّ في الرّجُلِ فلا تَحَرّجْ أن تَقولَ: إنَّهُ في جَهنّمَ: الجَفاءُ و الجُبْنُ و البُخْلُ. و ثلاثٌ إذا كُنّ في المرأةِ فلا تَحَرّجْ أنْ تَقولَ: إنّها في جَهنّمَ: البَـذاءُ و الخُيَـلاءُ و الفَخْرُ؛ سه خوى است كه اگر در مرد باشد، باكى نيست كه بگويى او دوزخى است: خشونت و بزدلى و بخل. و سه خوى است كه اگر در زن باشد، پروايى نيست كه بگويى او دوزخى است: بى حيايى، بزرگ منشى و فخرفروشى.(همان) بنابراین، افزون بر اینکه انسان باید بر اساس آموزههای قرآن، اهل ایمان باشد و کافر و مشرک نباشد(بقره، آیات 23 و 24)، باید اهل تقوا در عمل باشد و اطاعت را پیشه گیرد نه آنکه اهل فجور و معصیت باشد.(لیل، آیات 14 و 17) مهمترین عامل مصونیت از دوزخ افزون بر ایمان میتوان به عمل صالح (فاطر، آیه 37) اشاره کرد که موجب تقوای الهی است.
البته برای تحقق این امر مهم لازم است که انسان اهل ذکر باشد(اعلی، آیات 12 تا 15)، همچنین باید اهل تزکیه نفس(همان)، دارای صفات اخلاقی پسندیده و حسن خلق(انبیاء، آیات 98 تا 101)، اقامه نماز(اعلی، آیات 12 تا 15)، زکات و انفاق مالی(همان)، دعا و تضرع(طور، آیات 27 و 28) و مانند آنها باشد که همگی از مصادیق ایمان و عمل صالح است.
در روایات تفسیری ازمعصومان(ع) ابعاد جزئیتر و مصادیق ریزتر این امور مصونیتزا تبیین شده است. چنانکه امام على(ع) میفرماید: لن يَنْجوَ مِن النّارِ إلاّ التّارِكُ عَملَها؛ هرگز از آتش نرهد مگر آن كس كه اعمال دوزخى را واگذارد.(میزان الحکمه، ج 2، ذیل واژه جهنم)
پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله ) درباره نخستين كسى كه به دوزخ مى رود، میفرماید: أوَّلُ مَن يَدخُلُ النّارَ أميرٌ مُتَسلّطٌ لم يَعْدِلْ، و ذو ثَرْوَةٍ من المالِ لَم يُعْطِ المالَ حقَّهُ، و فَقيرٌ فَخورٌ؛ نخستين كسانى كه به دوزخ مى روند، فرمانرواى قدرتمندى است كه عادلانه رفتار نكند و توانگرى كه حقوق مالى خود را نپردازد، و تهيدست متكبر.(میزان الحکمه، ج 2) بنابراین، فرقی نمیکند شخص کافر و مشرک باشد یا مسلمان.
به هر حال، بر اساس تعالیم قرآن، همانگونه که انسان با عناوینی چون کفر و شرک به دوزخ میرود، ملکاتی چون: تکبر(اعراف، آیات 36 و 40 و 41)، اتکا به ستمگران(هود، آیه 113)، اختلاف افکنی در صفوف ایمانی(توبه، آیات 107 و 109)، اسراف(غافر، آیه 43)، بخل(ق، آیات 24 و 25)، بدعت(یونس، آیه 27)، ترک واجبات چون نماز و زکات(توبه، آیات 34 و 35؛ مدثر، آیات 40 تا 43)، حرام خوری
(نساء، آیات 29 و 30)، خودکشی(همان)، حسادت(نساء، آیات 54 و 55)، خوردن مال یتیم(نساء، آیه 10)، خیانت(تحریم، آیه 10)، دروغگویی(جاثیه، آیات 7 تا 10)، رباخواری
(نساء، آیات 142 تا 145)، زناکاری(فرقان، آیات 68 و 69)، سرمستی و فرحناکی(غافر، آیات 75 و 76)، عیبجویی(همزه، آیات 1 تا 6)، عهدشکنی(رعد، آیه 25)، غیبت(همزه، آیه 1)، فسادگری(رعد، آیه 25)، کتمان حق(بقره، آیات 174 و 175)، کم فروشی(مطففین، آیه 1)، کفران نعمت(ابراهیم، آیات 28 و 29)، گناه و عصیان(نساء، آیه 14)، لهو و لعب(طور، آیات 12 و 13)، مخالفت با رهبری و ولایت مشروع(نساء، آیه 115)، نفاق(بقره، آیات 204 تا 206؛ نساء، آیه 145)، همکاری مسلمان با دشمن(توبه، آیات 107 و 109)، همنشینی با اهل باطل و مشرکان(مدثر، آیات 40 تا 45؛ صافات، آیات 22 و 23)، هواپرستی(کهف، آیات 28 و 29) و مانند آنها میتواند در کافر و مشرک و مسلمان تحقق یابد و همگان را به دوزخ بکشاند. پس مسلمان ایمن از عذاب دوزخ نیست و باید برای مصونیت به عوامل پیش گفته بیاویزد.