آموزش «مهارت های زندگی» ضرورت امروز و نیاز فردای نسل جدید
مهدی برازنده
مهارتهای زندگی به عنوان بازویی قدرتمند و ارزشمند میتواند انسان امروزی را در دنیای پرمشغله راهنمایی کند. مهارتی که نظام آموزشی، سلامت و رسانهها در ترویج و تبلیغ فراگیری آن نقش مهمی برعهده دارند.
به گزارش کیهان، شعار «پیشگیری بهتر از درمان است» همواره در تبلیغات و رسانهها از زبان مسئولان و متخصصان شنیده میشود، اما به نظر میرسد تحقق و توجه به این شعار چندان جدی گرفته نمیشود؛ یکی از این موارد توجه به فراگیری مهارتهای رفتاری و شناختی و «مهارتهای زندگی» است که آموختن آنها به صورت عملی و نهفقط تئوری میتواند در زندگی افراد جامعه تاثیر مهمی برجای بگذارد. به عنوان مثال یادگیری مهارت «مدیریت استرس» میتواند به افراد کمک کند که در موقعیتهای پرفشار و اضطرابآمیز، کنترل بیشتری روی هیجان و ذهن خود داشته باشد و از طریق این مهارتها، جلوی بسیاری از بیماریهای جسمی مثل فشار خون و سکته قلبی را بگیرند. همچنین افراد با یادگیری مهارتهای ارتباطی و مدیریت رابطه میتوانند در زندگی اجتماعی و خانوادگی خود، جلوی بسیاری از درگیریها را بگیرند و آن را مدیریت کنند.
بنابراین در دنیای کنونی که با پیچیدگیهای اجتماعی، تنشهای روانی و تغییرات سریع فرهنگی مواجه است، آموزش مهارتهای زندگی، ضرورتی اجتنابناپذیر برای تضمین سلامت روانی و اجتماعی همه نسلها و خصوصاً نسل آینده محسوب میشود. کارشناسان اعتقاد دارند که بسیاری از آسیبهای اجتماعی و اختلالات روانشناختی در صورت آموزش ساختاریافته مهارتهای زندگی از دوران کودکی و نوجوانی قابل پیشگیری است.
مهارتهای زندگی، مجموعهای از توانمندیهای روانی- اجتماعی هستند که به فرد کمک میکنند با چالشهای روزمره سازگار شود، ارتباط مؤثر برقرار کند و در مواجهه با استرسها و هیجانات، واکنشهای سالم نشان دهد. مهارتهایی مانند خودآگاهی، مدیریت استرس، کنترل خشم، همدلی، مهارت تصمیمگیری و حل مسئله از جمله این تواناییها هستند که علاوه بر نهادهای بینالمللی معتبر مثل سازمان بهداشت جهانی، در کشور ما نیز اگرچه بسیار محدود اما در مراکز سلامت وزارت بهداشت آموزش داده میشود و آموزشوپرورش نیز به صورت تئوری آنها را در برخی پایههای تحصیلی به کودکان آموزش میدهند، البته تاثیر کاربردی یادگیری این مهارتها در زندگی کودکان مدرسهای جای سؤال است.
جای خالی ارائه کاربردی مهارتهای زندگی
در نظام آموزشی
با وجود تأکید اسناد بالادستی از جمله سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی در کتابهای درسی کشورمان وارد شده اما توقع این است که برای حصول نتیجه بهتر این آموزشها به صورت ساختارمند و کاربردی در نظر گرفته شود.
در نتایج مقالهای با عنوان «اهمیت آموزش مهارتهای زندگی براساس اسناد بالادستی و سند تحول» که در سال 1403 در «اولین همایش بینالمللی معلمان برتر» منتشر شد، آمده است: «اجرای موفق برنامههای آموزشی مهارتهای زندگی، نیازمند توجه به زیرساختهای آموزشی، آموزش معلمان برای به کارگیری روشهای نوین تدریس و هماهنگی با سیاستهای کلان آموزشی کشور است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که تلفیق مهارتهای زندگی در برنامههای آموزشی نهتنها میتواند منجر بهبود عملکرد تحصیلی شود، بلکه در افزایش تعاملات اجتماعی و بهبود سلامت روانی دانشآموزان نیز مؤثر است.»
در اینباره، سهیلا سرایی، روانشناس و نویسنده کتاب مهارتهای زندگی، در گفتوگو با خبرگزاری مهر میگوید: «متأسفانه مهارتهای زندگی در کتابهای درسی به صورت جدی و ساختاریافته گنجانده نشدهاند. آنچه تحت عنوان مهارت در مدارس تدریس میشود، بیشتر جنبه تئوریک دارد و کمتر با نیازهای واقعی دانشآموزان در زندگی روزمره تطابق دارد.»
وی افزود: «آموزشوپرورش باید فراتر از صرف انتقال دانش حرکت کند و نسل آینده را برای زیستن در جامعهای پیچیده، پرتنش و متغیر، از نظر روانی و اجتماعی آماده سازد. تا زمانی که آموزش مهارتهای زندگی وارد متن اصلی کتابهای درسی نشود و در کنار ریاضی و علوم جدی گرفته نشود ما در پیشگیری از آسیبهای روانی توفیق چندانی نخواهیم داشت.»
اقدامات نظام سلامت
برای آموزش مهارتهای زندگی
اما اهمیت «آموزش مهارتهای زندگی» به خانوادهها و نوجوانان، صرفاً وظیفه نهادهای آموزشی مثل آموزشوپرورش نیست، بلکه نظام سلامت و در راس آن وزارت بهداشت نیز که شعار «پیشگیری بهتر از درمان است» را همیشه عنوان میکند، مسئولیت مهمی در این زمینه دارد.
محمدرضا شالبافان، سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت درباره اهمیت یادگیری مهارتهای زندگی در گفتوگو با کیهان اظهار داشت: «بهترین سن آموزش مهارتهای زندگی در سنین نوجوانی است، البته مطالعات نشان داده است که در این رابطه باید اطلاعرسانی شود، به این صورت که خانوادهها و افراد از اهمیت این موضوعات مطلع شوند.»
وی درباره اقدامات وزارت بهداشت برای آموزش مهارتهای زندگی افزود: «مهارتهای زندگی از جمله مواردی است که وزارت بهداشت از مدتها پیش در مراکز جامع سلامت، خصوصاً به صورت گروهی آموزش میدهد و گروهدرمانیهایی در این زمینه به صورت رایگان انجام میشود. البته وزارت بهداشت به تنهائی قابلیت پوشش گسترده این آموزشها را ندارد و به طور مثال برای جمعیت کودک و نوجوان که دسترسی عمومی آنها به واسطه آموزشوپرورش است، توسط آموزشوپرورش باید اقداماتی تدوین شود و ما در وزارت بهداشت آمادگی داریم تا در قالب کشوری این مهارتها را به نوجوانان آموزش دهیم.»
شالبافان مهارتهایی همچون «مدیریت زمان، مدیریت استرس، مهارت همدلی و خودآگاهی» را از جمله مهارتهای اصلی دانست که باید به صورت گسترده به نوجوانان آموزش داده شود و افزود: «روانشناسان ما در وزارت بهداشت این مهارتها را در سیستم شبکه سلامت به گروههای هدف ارائه میدهند، اگرچه باید پوشش گستردهتری را در این زمینه در نظر بگیریم.»
سرپرست دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت تاکید کرد: «اهمیت مهارتهای زندگی باید برای مردم تبیین شود، ضمن اینکه باید انگیزه شرکت در آموزش مهارتهای زندگی را برای مردم افزایش دهیم. بعضی مطالعات عنوان میکنند که اجباری کردن آموزش مهارتهای زندگی و یا وابسته کردن فراگیری این مهارتها به نمرات درسی ممکن است مؤثر نباشد.»
جمعبندی
بنا به گفته کارشناسان و آنچه که میتوان نتیجه گرفت، برای ارتقای هرچه بیشتر سلامت روانی و اجتماعی جامعه میتوان با تحول در نظام آموزشی با گنجاندن «مهارتهای زندگی» به عنوان یک درس اصلی و کاربردی در کنار سایر دروس و فراهم کردن زیرساختها برای این موضوع گام بزرگی برداشت. ضمن اینکه همه معلمان و در خلال همه درسها نیز میتوانند در این زمینه اثر گذار باشند.
همچنین رویکرد عملیاتی در این زمینه میتواند تاثیر بهتری از نگاه تئوریک و نظری باشد. علاوهبر این، نهادی مثل وزارت بهداشت در نظام سلامت باید آموزش این مهارتها را گستردهتر از قبل به خانوادهها حتی در سطح محلات و با ایجاد یکسری مشوقها آموزش دهد. در کنار این موارد نقش رسانهها نیز برای اطلاعرسانی و تبیین اهمیت مهارتهای ضروری زندگی میتواند مؤثر و مفید واقع شود.