اختلافات در دولت، مانع خدمت به ملت است
سرویس سیاسی-
هیچ کس منکر مشکلات موجود نیست، اما در چنین شرایط حساس و حیاتی که باید شیرازه اتحاد مقدس را حفظ کنیم، برخی خودزنیها، بیعملیها و ناهماهنگیها توان اجرائی دولت را فرسایش داده است. این وضعیت قابل اصلاح و ترمیم است اما نه با لقلقه شعار «وفاق» بر زبان بلکه با ایمان به ظرفیتهای داخلی و اقدام و عمل انقلابی و مؤثر برای بهرهگیری از آن.
دولت چهاردهم، با شعار «وفاق ملی» و تأکید بر ورود «کارشناسان» به عرصه، از نخستین روزهای تشکیل خود عزم داشت تا اختلافات سیاسی را پشت سر بگذارد و همه ظرفیتهای کشور را برای حل مسائل بسیج کند. اما بهرغم تلاشها، گذشت زمان نشان داد دولت چهاردهم حتی در ایجاد «وفاق» میان کابینه خود نیز چندان توانا نیست.
پاسکاری جنجالی در قلب اقتصاد
در قلب این بحران، اختلافات جدی میان اعضای ارشد اقتصادی دولت کاملاً مشهود است. به عنوان نمونه، چندی پیش سیدعلی مدنیزاده، وزیر اقتصاد، به صراحت اعلام کرده که مسئولیتی در قبال سیاستهای ارزی ندارد و پاسخگوی نرخ دلار و تورم نیست! وی با استناد به قانون، تأکید کرده که سیاستهای پولی و ارزی کاملاً در اختیار بانک مرکزی است و وزارت اقتصاد دست بازی در این زمینه ندارد.
از سوی دیگر، محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی، اصرار دارد که نرخ ارز ترجیحی ۲۸۵۰۰ تومان و نظام چندنرخی کنونی باید حفظ شود و تکنرخی شدن ارز در شرایط فعلی غیرممکن است. این کشمکش در تیم اقتصادی چنان جدی است که نه فقط در جلسات پنهانی، بلکه بهصورت علنی و رسانهای توسط هر دو طرف پیگیری میشود. نتیجه این نزاع، آشفتگی در بازار ارز، نااطمینانی سرمایهگذاران، التهاب تورم و زیان مستقیم به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان است.
جنگ رسانهای دولت علیه دولت
آنچه امروز در عملکرد بخش کشاورزی مشاهده میشود، بیش از هر چیز یادآور سردرگمی در تصمیمسازی و ناهماهنگی در اجراست. افزایش قیمت کالاهای اساسی در ماههای اخیر - از گوشت و مرغ گرفته تا حبوبات و برنج - عملاً نشان میدهد که وزارت جهاد کشاورزی در مدیریت زنجیره تأمین دچار اختلال ساختاری است. آمارهای رسمی مرکز آمار نیز مؤید آن است که نرخ تورم خوراکیها در یکسال اخیر سهم قابل توجهی در رشد هزینههای خانوار داشته است. این ناکارآمدی حتی در رسانههای رسمی و وابسته به دولت نیز انعکاسی آشکار پیدا کرده است.
خبرگزاری دولتی ایرنا پیش از این در مطلبی نوشت: «بازارگاه، عامل گرانی گوشت مرغ/ دست تولیدکننده به نهاده نمیرسد.» این رسانه دولتی تأکید کرد که سامانه بازارگاه به جای تسهیل توزیع نهادهها، بستری برای مشکلاتی چون توزیع قطرهچکانی و ورود دلالان غیرقانونی شده است. مدیرعامل اتحادیه مرغداران در گفتوگو با ایرنا اعلام کرد که تنها ۲۰ تا ۳۰ درصد نیاز مرغداران از بازارگاه تأمین میشود و بقیه نهادهها به قیمتهای بالاتر از بازار آزاد خریداری میشود.
این انتقاد تند خبرگزاری دولت از یکی از اعضای کابینه دولت، نشاندهنده نبود هماهنگی در عملکرد درون دولت است. رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات نیز با اذعان به ناکارآمدی وزارت کشاورزی، خواستار اصلاحات اساسی شدهاند. برای نمونه وقتی وزیر جهاد در پاسخ به سؤال خبرنگار مبنی بر «مرغ گران شد؟» گفت: «قیمت مرغ اصلاح شد.»
کانال تلگرامی اصلاحات نیوز وابسته به یکی از اعضای بدنام شورای اطلاعرسانی دولت این پاسخ را دستمایه تمسخر قرار داد. این وضعیت، بازتابی از چالشهای هماهنگی میان تیمهای مختلف دولت است؛ جایی که رسانههای رسمی وابسته به دولت نیز در برخی موارد نهتنها همسو نیستند، بلکه نظرات متضاد و متفاوتی ارائه میدهند. این تفاوت دیدگاهها نشان میدهد که دولت با وجود شعار «وفاق»، هنوز فاصله زیادی تا وفاق دارد.
دوئل در سیاست خارجی
در حوزه سیاست خارجی نیز، وضعیتی رخ داده که معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور و معاون راهبردی معزول رئیسجمهور، بهشدت از عملکرد دستگاه دیپلماسی انتقاد میکنند؛ اما جالب اینکه هر دو از درون همان تیم دیپلماسی برخاستهاند و حالا گویی از درون خانه به ساکنان خانه سنگ میزنند. چندی پیش مهدی سنایی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور، در نشست مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا سؤالاتی مطرح کرد که تلویحا نشان میداد دستگاه سیاست خارجه را نشانه گرفته؛ «پرسش امروز مردم و نخبگان این است که برنامه آینده کشور چیست؟ آیا قرار است تا پایان دولت کنونی آمریکا صبر کنیم، یا در قالبی تازه و با زبانی متفاوت وارد گفتوگو شویم؟»
او صریحاً اعلام کرد که «دستفرمان سیاست خارجی بعد از جنگ ۱۲ روزه و بازگشت تحریمها گم شده» و «برنامهای روشن و منسجم برای مدیریت بحرانهای پیچیدهای چون مکانیسم ماشه وجود ندارد.» این اظهارات از زبان یکی از نزدیکان دولت، هم آینه عبرتی برای دولتمردان است و هم نشان میدهد وضعیت سیاست خارجی دولت بیشتر از نظم و انسجام، در باتلاق سردرگمی گرفتار شده است؛ یا آقای سنایی فراموش کرده که معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور است و در دولت چهاردهم خدمت میکند و یا مشخص نیست در اتاق فرمان دولت چهاردهم چه میگذرد؟ دقیقا چه کسی وزیر خارجه است و مسئولیت سیاست خارجی را برعهده دارد و حوزه اختیارات آقای سنایی
تا کجاست!
همزمان، محمدجواد ظریف، معاون راهبردی معزول رئیسجمهور که علیرغم برکناری ظاهرا همچنان عقل منفصل دولت به حساب میآید در کنار سنایی به نقد تلویحی تیم دیپلماسی دولت میپردازد. این وضعیت، نمادی آشکار از تناقض است؛ کسانی که از کارگزاران سیاست خارجی دولت به حساب میآیند، همزمان به دیگر بخشهای سیاست خارجی دولت نه در جلسات خصوصی و کارشناسی که پیش چشم مردم حمله و انتقاد میکنند. این اوضاع باعث شده حتی شایعه بازگشت سنایی به سمت سفیر ایران در روسیه مطرح شود؛ موضوعی که در صورت صحت، پرسشهای جدی درباره سازوکارهای تصمیمگیری و مدیریت سیاست خارجی دولت ایجاد میکند؛ زیرا سابقه عملکرد وی در آن سمت ناموفق بوده و بعید است بتواند گرهای از مشکلات فعلی باز کند.
ناترازی انرژی و بیمسئولیتی وزرا
روی اعصاب مردم
اما ماجرا ادامه دارد؛ ناترازی انرژی و خاموشیهای تابستان، علاوه بر بهستوه آوردن مردم و تولیدکنندگان، سوءمدیریت آشکار دو وزارتخانه حیاتی کشور را نیز عیان کرد. هر دو وزارتخانه، به جای پذیرش مسئولیت و ارائه راهکار، یکدیگر را متهم میکردند؛ وزارت نیرو با فرافکنی کمبود گاز را عامل خاموشیها جلوه داد و در مقابل وزارت نفت مدعی شد تولید و تحویل سوخت به تمام بخشهای صنعتی و خانگی و... نهتنها بیهیچ کم و کاستی انجام شده بلکه بیشتر هم شده است و با این موضع عملا مقصر خاموشیها را وزارت نیرو عنوان کرد.
وزارت نیرو در بیانیهای رسمی، علیه وزارت نفت(زمستان1403) اعلام کرد: «آمارها نشان میدهد وزارت نفت در تخصیص گاز و سوخت کافی برای نیروگاهها تعلل و کوتاهی کرده و مقصر اصلی بروز خاموشیها و بحرانهای اجتماعی و سیاسی ناشی از آن بوده است. اما متأسفانه حاضر نیست مسئولیت خودش را بپذیرد و مثل سنوات گذشته توپ را به زمین وزارت نیرو انداخته و باعث شده وزارت نیرو مقصر جلوه داده شود، در حالی که وزارت نیرو واقعاً مقصر نیست.»
پزشکیان نیز با کنایه وضعیت را چنین تشریح کرد: «یکی میگوید او نمیدهد و دیگری میگوید ذخیره نمیفرستد؛ امکان فرستادن ذخیره اصلاً نیست. اگر بنشینیم با هم دعوا کنیم، زمین سفت است و نمیتوانیم شخم بزنیم؛ به هم دیگر کله میزنیم و میگوییم تو چرا نمیکشی.» این سخنان نماد خود درگیری و ناکارآمدی مدیریتی است که عملاً سیاستگذاری انرژی کشور را با بحران مواجه کرده است و از طرفی حکایت اسکی رفتن روی اعصاب و روان مردم در شرایط سخت معیشتی و ناترازی انرژی است.
ناکامی دولت در ایجاد وفاق در کابینه
بنابراین، وقتی حتی رسانههای وابسته به دولت علیه وزیران دولت عملیات رسانهای میکنند، اختلافات کابینه علنی و آشکار شده، وزرای اقتصادی درگیر پاسکاری مسئولیتها با یکدیگر هستند، چهرههای دیپلماتیک دولت در منازعات داخلی گرفتار آمدهاند، یعنی دولت در ایجاد وفاق در میان اعضای خود نیز ناکام بوده است.
هیچ کس منکر مشکلات موجود نیست، اما در چنین شرایط حساس و حیاتی که باید شیرازه اتحاد مقدس را حفظ کنیم، برخی خودزنیها، بیعملیها و ناهماهنگیها توان اجرائی دولت را فرسایش داده است. این وضعیت قابل اصلاح و ترمیم است اما نه با لقلقه شعار «وفاق» و «وحدت» بر زبان بلکه با ایمان به ظرفیتهای داخلی و اقدام و عمل انقلابی و مؤثر
برای بهرهگیری از آن.