دنبال این ذکر و آن ذکر نباش!
مرحوم آیتالله محمدی ریشهری
هشتم. قرائت قرآن
قرائت روزانۀ قرآن
یکی از سفارشهای آیتالله حقشناس این بود که در شبانهروز، دست کم، صد آیه از قرآن را بخوانید. میفرمود: «نیمی از آن را پیش از اذان صبح بخوانید و نیم دیگر را بعد از نماز صبح». مثلاً دربارۀ سورۀ یس میفرمود: «پنجاه آیه از آن را همزمان با شروع اذان صبح به پایان برسانید و ۳۳ آیۀ دیگرِ آن را به ضمیمۀ هفده آیه از سورۀ بعدی- یعنی سورۀ صافّات- بعد از نماز صبح بخوانید؛ زیرا هنگام اذان صبح، وقت ورود و خروج ملائکه است؛ ملائکۀ شب میروند و ملائکۀ روز میآیند. با این کار، هر دو گروه، قرآن خواندنِ شما را ثبت میکنند»[1و2]
***
از رهنمودهای آیتالله حقشناس این بود که: «روزی صد آیه قرآن بخوانید». ایشان به خواندن سورۀ یس و در ادامۀ آن، خواندن هفده یا هجده آیۀ اوّل سورۀ صافّات نیز بسیار تأکید داشت. همچنین میفرمود: «وقتی میخواهید قرآن بخوانید، حتماً با وضو باشید که تأثیرش به مراتب بیشتر است و اگر نتوانستید وضو بگیرید، تیمّم کنید».[3]
***
آیتالله حقشناس قرائت روزانه حدّاقل پنجاه آیه از قرآن کریم و پنج آیه همراه تفسیر آن را از لوازم سلوک معنوی میدانست.[4]
***
آیتالله حقشناس اهل تلاوت قرآن بود و به ما نیز آن را سفارش میکرد. میفرمود: «انسان، مخصوصاً شخص جوان وقتی قرآن میخواند، با پوست و گوشت و استخوانش ممزوج میشود.[5] پس وقتی حرف میزند، حرفش اثرگذار میشود».[6]
مطالعۀ تفسیر قرآن
قرائت قرآن، حجابها و رنگها را از روی قلب برمیدارد؛ خصوصاً اگر انسان با تدبّر بخواند. این همه تفسیر نوشتهاند. شما تفاسیر را مطالعه کنید و ببینید کدام یک با ذوق شما موافقت میکند، همان را انتخاب کنید و مطالعه نمایید. تفسیر حضرت علّامه طباطبایی، به درد نوع شما نمیخورد! آن تفسیر برای اشخاص درس خوانده و منتهی است؛ شما از همین کلاس اوّل شروع کنید. مثلاً تفسیر ملّا فتحالله [کاشانی][7] را که هم ملخّص است و هم مفصّل، بگیرید و مطالعه کنید.[8]
اُنس با تفسیر قرآن
یکی از ویژگیهای آیتالله حقشناس، ارتباط عمیق ایشان با قرآن بود. از برنامههای همیشگی ایشان، مطالعۀ کتابهای تفسیر بود و دورۀ مطالعاتی تفسیر داشت که در ساعاتی مشخّص از روز انجام میداد. به نظرم تا زمانی که زنده بود، تفسیری چاپ نشده بود که آن را نخوانده باشد.
من در مقطعی، مسئولیّت کتابخانۀ مدرسه را بهعهده داشتم و ایشان مطالعاتش را در آنجا انجام میداد. تقریباً از صبح تا ظهر میدیدم ایشان تفسیر مطالعه میکرد. وقتی خبر چاپ تفسیر اثنی عشری[9] را شنید، از من خواست که آن را تهیّه کنم. وقتی یک دوره از این کتاب را خریدم، ایشان در همان کتابخانه از همان روز اوّل، مطالعۀ آن را شروع کرد. گاهی الان در منابع تفسیری اهل سنّت به مطلبی برمیخورم که در صحبتهای ایشان وجود داشت و معلوم میشود که ایشان آنها را هم مطالعه کرده بوده است و من تازه برای اوّلین بار میبینم.[10]
***
آیتالله حقشناس به تفسیر قرآن، اهتمام جدّی داشت و بارها از مهجوریّت قرآن، حتّی میان روحانیان و طالبان علوم دینی، به شدّت اظهار تأسّف مینمود.[11]
***
از مرحوم آیتالله حقشناس شنیدم که فرمود: «هر بار که آیه (وَ الَّذيـنَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا)[۱۲] را خواندم، یک معنای جدیدی را خدا به من نشان داد».[13]
اهتمام به قرآن در فرآیند استنباط فقهی
به یاد دارم که آیتالله حقشناس، بارها دریغاگوی کمتوجّهی به قرآن و مهجوریّت آن در استنباطات فقهی بود. همچنین به یاد دارم به طور خاص در چند مورد، سخت افسوس میخورد که این کمتوجّهی، به گونهای است که برخی فقیهان حتّی در نقل آیات قرآنی، از مراجعۀ مستقیم به قرآن و ملاحظۀ قبل و بعد آیه مورد نظر، خودداری کرده و به نقل آنها از روی متون فقهی و «نقل از نقل» بسنده نمودهاند.[14]
نُهم. ذکر
هیچگاه تسبیح در دست نداشت!
ذکر خدا به زبان، باید همراه ذکر قلبی باشد. وقتی میگوییم: «سبحان الله»، واقعاً دل ما هم آن را بگوید. وقتی در عزای سیّدالشهدا گریه میکنیم، دل ما هم باید همراه باشد وگریه کند. اگر در دل به یاد خدا باشیم، حتّی اگر به زبان هم ذکر نگوییم، مشکلی نیست؛ زیرا وقتی دل انسان به یاد خدا باشد، تمام وجودش به یاد اوست. ما که هیچ وقت ندیدیم در دست حاج آقای حقشناس تسبیح باشد و در حال ذکر گفتن باشد. اشخاص مختلفاند. ما بعضی از بزرگان را دیدهایم که دائماً تسبیح دستشان بود و ذکر میگفتند؛ ولی ایشان چنین نبود؛ چرا که وقتی همۀ وجود، مشغول ذکر باشد، از ذکر زبانی هم کفایت میکند.[15]
زیارت و دعای سفارش شده
آیتالله حقشناس هیچگاه دستور ذکر نمیداد. بنده در خاطر ندارم که توصیۀ ذکر کرده باشد. البتّه برای کسانی که حاجتی یا مشکلی داشتند، گاهی دستورهایی میداد، مانند دستور چلّۀ زیارت عاشورای مشهور و متداول و البتّه با شرایط خاصّ آن،[16] یا در این اواخر، زیارت عاشورای غیر معروفه را هم توصیه کرده بود. همچنین مکرّر، پانزده روز دعای توسّل دوم نقل شده در مفاتیح الجنان را توصیه میکرد و میفرمود: «از نظر سند هم تمام است».[17]
***
بارها از من پرسیدهاند که: آیتالله حقشناس چه ذکری را توصیه مینمود؟ پاسخ، این است که ایشان اصلاً اهل ذکر به آن معنا نبود. ذکر ایشان، ذکر عملی بود؛ یعنی دقّت در انجام واجبات و ترک محرّمات. تمام دستورهای ایشان بر اساس کتاب و سنّت بود. ذکر زبانی هم اگر بود، محدود به اذکار و ادعیۀ دارای سند مثل صلوات، زیارت عاشورا و دعای توسّل بود.[18] شخصی نزد آیتالله حقشناس آمد و گفت: کسی به من گفته است که برای فلان مشکل، فلان عدد ذکر «سبحان الله» و فلان عدد ذکر «لا اله الّا الله» را بگو. نظر شما در این مورد چیست؟ ایشان فرمود: «داداش جون! دنبال این ذکر و آن ذکر نباش. شما اگر همین حلال و حرام و واجبات و محرّمات را رعایت کنی، بَسَت است».[19]
تسبیحات حضرت زهرا
آیتالله حقشناس نسبت به تسبیحات حضرت زهرا تأکید زیادی داشت. میفرمود: «هر وقت مشکلی داشتی، تسبیحات حضرت زهرا را بگو، انشاءالله مشکل مرتفع میشود».[20]
ذکرهای مورد تأکید
آیتالله حقشناس، ذکر زبانی خاصّی را توصیه نمیکرد و ذائقۀ ایشان بیشتر، ذکر عملی بود. با این حال، یادم هست زمانی که در خیابان، معطّل تاکسی یا ماشین مسافرکش میشدیم، حاج آقا ذکر «لا حول و لا قوّة إلّا بالله» را دو سه بار میگفت و پس از آن، خیلی زود ماشین پیدا میشد. همچنین ایشان برای حفظ اموال میفرمود: «شبها سورۀ یاسین را بخوانید».[21]
***
آیتالله حقشناس، ذکر «لا حول و لا قوّة إلّا بالله» را برای دور شدن از افکار بد توصیه میکرد.[22]
دستور ذکر آیتالله بروجردی
خدا حضرت آیتالله العظمی بروجردی را رحمت کند! وقتی که خدمت ایشان عرض کردم: آقا! یک ذکر و وِردی به ما بگویید، ایشان فرمودند: «ذکر مؤمن و اشخاص مطیع، نماز شب است. این، ذکر پروردگار است و تمام اذکار را هم در بر دارد: استغفار دارد، دعای برای مؤمنین دارد، العفو میگویی و...».[23]
***
آیتالله حقشناس از آیتالله بروجردی نقل میفرمود که برای سالک، بالاترین ذکر، نماز شب است.[24]
***
آیتالله حقشناس، ذکر یا وِردی خاص را به اشخاص توصیه نمینمود؛ بلکه میفرمود: «ذکر خدا، نماز شب است».[25]
***
خیلی افراد برای گرفتن ذکر به آیتالله حقشناس مراجعه میکردند. ایشان به آنها میفرمود: «بالاترین ذکر، نماز شب است. نماز شب بخوانید و سحر بیدار شوید».[26]
ذکر توکّلافزا
زمانی از آیتالله حقشناس در مورد «ذکر یونسیّه»[27] که از مشهورات التزامات اهل سلوک است، سؤال نمودم. ایشان بر آن بسیار تأکید نمود و افزود: «بر توکّلِ سالک میافزاید». آنگاه به اتّکای لطف خاص و ویژهای که از او سراغ داشتم، پرسیدم: آیا شما خود، روزانه بر این ذکر مداومت دارید؟ تأمّلی کرد و در حالی که لبخندی بر لب داشت، فرمود: «من با پروردگارم رفیقم».[28]
رهنمودی برای برآورده شدن حاجتها
یکی از دعاهایی که آیتالله حقشناس خواندن آن را برای برآورده شدن حاجات توصیه میکرد، این بود که بعد از هر نماز یا روزی سه بار بگوید: «يا حَیُّ يا قَيّومُ، يا حَيّاً لا يَموتُ، يا حَیُّ لا إلهَ إلّا أنتَ، كاشِفُ الغَمِّ، مُجيبُ دَعوَةِ المُضطَرّينَ، أسأَلُکَ بِأَنَّ لَکَ الحَمدُ، لا إلهَ إلّا أنتَ، بَديعُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ، ذُو الجَلالِ وَ الإكرامِ وَ رَحمانُ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ رَحيمُهُما، اِرحَمنی رَحمَةً تُغنينی بِها عَن رَحمَةِ مَن سِواکَ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ».[۲۹]
آیتالله حقشناس این دعا را نوشته بود و در اتاقش نصب کرده بود.[30]
***
آیتالله حقشناس به کسانی که حاجتی داشتند، خیلی تأکید میکرد که نامهای به امام زمان بنویسند؛ همان رقعهای را که در آن آمده است: «هذِهِ رُقعَتی وَ حاجَتی إلى مَولانا فَسَلِّمها إلَيهِ فَأَنتَ الثِّقَةُ الأَمينُ»[31] میفرمود: «اگر میخواهید حاجتتان را بگیرید، این رقعه را بنویسید و آن را ترجیحاً داخل ضریح امام رضا بیندازید. اگر خودتان هم نرفتید، هزینۀ سفر، اقامت و خورد و خوراک طلبهای را بدهید تا او برای شما ببرد». من خودم، یکی دو حاجتِ بسیار مهم داشتم که از همین طریق نتیجه گرفتم.[32]
دستوری برای افزایش روزی
یک بار در ماشین، همراه آیتالله حقشناس به جایی میرفتیم که صحبت از معیشت و راههای وسعت رزق پیش آمد. ایشان فرمود: «هرکس سورۀ واقعه را هر روز بخواند، روزیاش تأمین است و مشکل معیشت نخواهد داشت»[33و34]
دعائی برای بعد از نماز صبح
در همۀ امور باید حدّ وسط را از خدا خواست و مسئلت کرد. «اللهمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ البُؤسِ وَ الفَقرِ، وَ مِن غَلَبَةِ الدَّينِ وَ السُّقمِ، وَ أسأَلُکَ أن تُعينَنی عَلى أداءِ حَقِّکَ إلَيکَ وَ إلَى النّاسِ».[35] این دعا را صبحها بعد از نماز
بخوانید.[36]
دستوری برای بیدار شدن برای نماز شب
آیتالله حقشناس برای کسانی که در سنین جوانی بودند و میخواستند برای نماز شب بیدار شوند، خواندن این آیۀ شریف را توصیه مینمود: (قُل إنَّما أنَا بَشَرٌ مِثلُكُم يُوحى إلَیَّ أَنَّما إلهُكُم إِلهٌ واحِد فَمَن کانَ يَرجوا لِقاءَ رَبِّهِ فَليَعمَل عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشرِك بِعِبادَةِ رَبِّهِ أحَداً).[37]
همچنین خواندن این دعا را: «اللهمَّ أَنبِهنِی لِأَحَبِّ السَّاعاتِ إلَيکَ أدعُوکَ فَتُجيبُنی وَ أَسأَلُکَ فَتُعطينی وَ أَستَغفِرُکَ فَتَغفِرُ لی»[38و39]
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. «إسحاق بن عمّار: قُلتُ لِأَبی عَبدِ الله: أخبِرنی بِأَفضَلِ المَواقيتِ فی صَلاةِ الفَجرِ؟ فَقالَ: مَعَ طُلوعِ الفَجرِ، إنَّ الله يَقولُ: {وَ قُرآنَ الْفَجرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجرِ كانَ مَشهُوداً} يَعنی صَلاةَ الفَجرِ، تَشهَدُهُ مَلائِكَةُ اللَّيلِ وَ مَلائِكَةُ النَّهارِ، فَإذا صَلَّى العَبدُ الصُّبحَ مَعَ طُلوعِ الفَجرِ اُثبِتَت لَهُ مَرَّتَينِ، أثبَتَها مَلائِكَةُ اللَّيلِ وَ مَلائِكَةُ النَّهارِ؛ اسحاق بن عمّار میگوید: به امام صادق گفتم: مرا از بهترین وقت نماز صبح باخبر کن. فرمود: همزمان با سپیدهدم. خداى مىفرماید: {و قرائت سپیدهدم، که قرائت سپیدهدم، مشهود [همگان] است}. مقصود از «قرائت»، خواندن نماز صبح است که فرشتگان شب و روز، آن را مشاهده مىکنند و چون بنده، نماز صبح را همزمان با سپیدهدم بخواند، فرشتگان شب و فرشتگان روز، [هر دو دسته،] عمل او را مىنویسند» (الکافی: ج۳ ص۲۸۳ ح۲). 2. به نقل از آقای عبّاس صفری. 3. به نقل از دکتر جواد محمّدی. 4. به نقل از حجّتالاسلام سیّد عبّاس قائممقامی. 5. امام صادق: «مَن قَرَأَ القُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اختَلَطَ القُرآنُ بِلَحمِهِ وَ دَمِه؛ هرکس در حال جوانى و با ایمان قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خون او مىآمیزد» (الکافی: ج۲ ص۶۰۳ ح۴). 6. به نقل از آقای سیّد محمّدصادق مدرّسی. 7. تفسیر منهج الصادقین فی إلزام المخالفین. 8. مواعظ: ج۳ ص۱۱۱. 9. این تفسیر، نوشتۀ سیّد حسین حسینی شاه عبد العظیمی ۱۲۷۹- ۱۳۴۳ش است که در سال ۱۳۶۳ش در چهارده مجلّد به چاپ رسیده است. 10. به نقل از حجّتالاسلام سیّد محمّد یوسفی. 11. به نقل از حجتالاسلام سیّد عبّاس قائممقامی. 12. {و آنان که با تمام توان براى ما بکوشند، به راههاى خود، راهنمایىشان مىکنیم} (عنکبوت: آیۀ ۶۹). 13. به نقل از حجتالاسلام غلامحسن بخشی. 14. به نقل از حجتالاسلام سیّد عبّاس قائممقامی. 15. برگرفته از سخنرانی حجتالاسلام محمّدعلی جاودان در: http://new.javedan.ir.
16. ر. ک: ص۳۰۲، پانوشت ۴. 17. به نقل از حجتالاسلام محمّدعلی جاودان. 18. به نقل از حجتالاسلام سیّد میرهاشم حسینی. 19. به نقل از آقای علی تهرانی. 20. به نقل از آقای رضا مطلّبی کاشانی. 21. به نقل از آقای سیّد رضا همایونی. 22. به نقل از آقای مرتضی اخوان. 23. مواعظ: ج۴ ص۶۹. در اینباره، ر. ک: ص۲۸۸ (بهترین مرکب). 24. به نقل از حجتالاسلام سیّد عبّاس قائممقامی و حجتالاسلام غلامحسن بخشی. 25. به نقل از حجتالاسلام عبدالرضا پورذهبی. 26. به نقل از آقای مرتضی اخوان. 27. {لا إلهَ إلّا أنتَ سُبحانَكَ إنّی كُنتُ مِنَ الظّالِمين} (انبیا: آیۀ ۸۷). 28. به نقل از حجتالاسلام سیّد عبّاس قائممقامی. 29. «ای زنده، ای پاینده!ای زندهای که نمیمیرد! اى زندهاى که معبودى نیست جز تو که از بین برندۀ اندوهی و اجابت کنندۀ دعاى بیچارگانی! از تو درخواست مىکنم، که ستایش، ویژۀ توست، معبودى جز تو نیست، تویی که پدید آورندۀ آسمانها و زمینی، شکوهمند و بزرگوارى و رحمتگرِ دنیا و آخرت و مهربان آن دو هستی! بر من رحمتى آور که مرا با آن، از رحمتِ دیگران بىنیاز گردانى، اى مهربانترینِ مهربانان!».
در روایتی از امام علی چنین آمده است: «كانَ النَّبِیُّ إذا نَزَلَ بِهِ كَربٌ أو هَمٌّ دَعا: «يا حَیُّ يا قَيّومُ... يا أرحَمَ الرّاحِمينَ» قالَ رَسولُ الله: ما دَعا أحَدٌ مِنَ المُسلِمينَ بِهذِهِ ثَلاثَ مَرّاتٍ إلّا اُعطِیَ مَسأَلَتَهُ إلّا أن يَسأَلَ مَأثَماً أو قَطيعَةَ رَحِمٍ؛ هرگاه بر پیامبر اندوه یا نگرانىاى فرود مىآمد، چنین مىخواند: «ای زنده، ای پاینده!...ای مهربانترینِ مهربانان!». رسول خدا فرمود: هیچ مسلمانی نیست که این دعا را سه بار بخواند، جز آن که درخواست او عطا میشود، مگر آن که گناه یا قطع رحمی را بخواهد» (الأمالی، طوسی: ص۵۱۱ ح۱۱۱۸). 30. به نقل از آقای احسان نوری. 31. المصباح، کفعمی: ص۴۰۴. 32. به نقل از آقای مرتضی اخوان. 33. ر. ک: ثواب الاعمال: ص۱۱۷ و البرهان فی تفسیر القرآن: ج۵ ص۲۴۹. 34. به نقل از آقای عبّاس صفری. 35. «عبد الله بن سنان میگوید: به امام صادق شکایت بردم. فرمود: آیا چیزى نیاموزمت که هرگاه بگویى، خداوند بدهیات را ادا فرماید و نشاطت بخشد و حالت را خوش گرداند؟ گفتم: به چنین چیزى بسیار نیازمندم. امام این دعا را آموخت که بعد از نماز صبح بخوانم: «تَوَكَّلتُ عَلَى الحَیِّ الَّذی لا يَموتُ، وَ الحَمدُ لِلهِ الَّذی لَم يَتَّخِذ وَلَداً، وَ لَم يَكُن لَهُ شَريکٌ فِی المُلکِ، وَ لَم يَكُن لَهُ وَلیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرهُ تَكبيرا. اللهمَّ إنّی أعوذُ بِکَ مِنَ البُؤسِ وَ الفَقرِ، وَ مِن غَلَبَةِ الدَّينِ وَ السُّقمِ، وَ أسأَلُکَ أن تُعينَنی عَلى أداءِ حَقِّکَ إلَيکَ وَ إلَى النّاسِ؛ توکّل مىکنم بر زندهاى که هرگز نمیمیرد و سپاس، خداى را که همنشین و فرزندى نمیگیرد و در حکمرانى، شریکى ندارد و از سرِ فروترى یارى نمیگیرد و او را بسى بزرگ بشمار. بار خدایا! به تو پناه مىبرم از بدحالى و فقر و از غالب شدن قرض و بیمارى و از تو درخواست مىکنم که یارىام فرمایى تا حقّ تو و مردم را ادا کنم» (تفسیر العیّاشی: ج۲ ص۳۲۰ ح۱۸۲، بحار الأنوار: ج۸۶ ص۱۳۲ ح۸ و ج۹۵ ص۳۰۲ ح۴). 36.همان 37. {بگو: من هم مثل شما بشرى هستم، و[لى] به من وحى مىشود که: خداى شما، خدایى یگانه است. پس هرکس به لقاى پروردگار خود امید دارد، باید به کار شایسته بپردازد و هیچکس را درپرستش پروردگارش شریک نسازد} (کهف: آیۀ ۱۱۰). امام صادق: «ما مِن أحَدٍ يَقرَأُ آخِرَ الكَهفِ عِندَ النَّومِ إِلّا تَيَقَّظَ فِی السَّاعَةِ الَّتی يُريدُ؛ کسى نیست که آخر [سورۀ] کهف را هنگام خوابیدنش بخواند، مگر آن که در هر ساعتى که بخواهد، بیدار میشود» (الکافی: ج۲ ص۵۴۰ ح۱۷). 38. شیخ طوسی بدون اسناد به معصوم میگوید: «مَن أرادَ الانتِباهَ لِصَلاةِ اللَّيلِ وَ خافَ النَّومَ، فَليَقُل عِندَ مَنامِهِ: {قُل إنَّما أنَا بَشَرٌ مِثلُكُم} إلى آخِرِ السّورَةِ. ثُمَّ يَقولُ: اللهمَّ لا تُنسِنی ذِكرَکَ، و لا تُؤمِنّی مَكرَکَ، وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلينَ، وَ أنبِهنی لِأَحَبِّ السّاعاتِ إلَيکَ، أدعوکَ فيها فَتَستَجيبُ لی، وَ أسأَلُکَ فَتُعطينی، وَ أستَغفِرُکَ فَتَغفِرُ لی، إنَّه لا يَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ؛ هرکه میخواهد برای نماز شب بیدار شود ولی میترسد خواب بماند، هنگام خوابیدنش بگوید: «خدایا! یادت را از خاطرم مبر و از عذابت غافلم مساز و از غافلان قرارم نده و در ساعاتى که بیشتر دوست دارى، بیدارم کن تا تو را بخوانم و پاسخم دهى و از تو بخواهم و عطایم کنى و پوزش بخواهم و مرا ببخشى که جز تو کسى گناهان را نمىبخشد، اى برترین رحمکنندگان!» (مصباح المتهجّد: ص۱۲۳ ح۲۰۲- ۲۰۳). 39. به نقل از آقای مرتضی اخوان.