کد خبر: ۳۲۰۸۳۱
تاریخ انتشار : ۳۰ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۶
سالگرد شهادت آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی

الطاف خفیه‌ای که ایران را تکان داد

* دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان
«... این‌طور قضایا‏‎‎‏ مهم نیست خیلی، پیش می‌آید. برای همۀ مردم پیش می‌آید. و‏‎ ‎‏خداوند تبارک و تعالی الطافی دارد ظاهر و الطافِ خفیّه. یک الطاف خفیّه‌ای خدای‏ تبارک و تعالی دارد که ماها علم به آن نداریم، اطلاع بر او نداریم. و چون ناقص هستیم از‏‎ ‎‏حیث علم، از حیث عمل، از هر جهتی ناقص هستیم، از این جهت در این‌طور اموری که‏‎ ‎‏پیش می‌آید جزع و فزع می‌کنیم، صبر نمی‌کنیم. این برای نقصان معرفت ماست به مقام‏‎ ‎‏باری تعالی. اگر اطلاع داشتیم از آن الطاف خفیّه‌ای که خدای تبارک و تعالی نسبت به‏‎ ‎‏عبادش دارد ‏‏و اِنَّهُ لَطیفٌ عَلی عِبادِه و اطلاع بر آن مسائل داشتیم، در این‌طور چیزهایی که‏‎ ‎‏جزئی است و مهم نیست این‌قدر بی‌طاقت نبودیم؛ می‌فهمیدیم که یک مصالحی در کار‏‎ ‎‏است، یک الطافی در کار است، یک تربیت‌هایی در کار است...»1
این جملات بخشی از بیانات حضرت امام خمینی پس از شهادت فرزند برومندشان، آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی در اول آبان 1356 بود. بیاناتی که در ابتدای نخستین جلسه درس ایشان در حوزه علمیه نجف 
به تاریخ 10 آبان‌ماه 1356، پس از تعطیلی 10 روزه مدارس این حوزه ایراد گردید. حضرت امام علی‌رغم داغ عظیمی که بر دل داشتند و مصیبت بزرگی که به خانواده ایشان وارد آمده بود، اولین جلسه درس را برگزار نموده و در ابتدای آن، بیانات بسیار ارزشمندی فرمودند که درواقع می‌توان آن را مانیفست یا بیانیه مسیر ادامه نهضت تا پیروزی انقلاب دانست.
به شهادت تاریخ.... 
در آن سخنرانی ضمن تقدیر و تشکر از همه طبقات و ملت‌های مسلمان که ابراز همدردی و احساسات کرده و مجالس ترحیم برگزار نموده یا به‌وسیله تلگراف و تلفن و نامه اظهار همراهی کرده بودند، به چشم‌انداز آینده نهضت پرداختند که ورای همه آن مصیبت و فاجعه، آینده‌ای بسیار روشن و درخشان را تصویر می‌نمود.
امام در ابتدا برای تسکین غم‌های حاضرین در شهادت حاج سید مصطفی و نوید آینده‌ای روشن و نورانی از بابت این شهادت، به نکته‌ای ‌اشاره کردند که گویا پیشگویی وقوع نزدیک آن آینده درخشان بود. امام از «الطاف خفیّه الهی» در چنین مسائل و مصائبی سخن گفتند که در ابتدا و هنگام وقوع آنها درک و فهم نمی‌شوند.
الطاف خفیّه‌ای که حضرت امام در آن سخنرانی، مورد اشاره قرار دادند در طی ده روز قبل از آن، به وضوح خود را نشان داده بود. فضای خفقان‌زده و سنگین و گرفته ایران با فریاد‌های رعدآسای مردم در مساجد و حسینیه‌هایی که به یاد آیت‌الله شهید سید مصطفی خمینی، مراسم ترحیم و بزرگداشت برگزار کرده بودند، در هم شکست و دیگر هیچ قدرتی توانایی جلوگیری از ادامه آن را نداشت. همان‌گونه که امام خمینی بعدا در سوگ فاجعه مسجد جامع کرمان فرمودند: 
«... به شهادت تاریخ هیچ قدرتی نمی‌تواند آتش قلب ملت مظلومی را که برای رسیدن به آزادی و استقلال قیام کرده است، فرو نشاند...»2
از حوزه‌های علمیه شروع شد
از همان صبح یک‌شنبه 9 ذیقعده 1397 یا یکم آبان 1356 که خبر شهادت آیت‌الله حاج سید مصطفی خمینی در ایران منتشر شد، حوزه‌های علمیه قم و مشهد و اصفهان و شیراز و تبریز و... تعطیل گردید. مردم و علمای قم در منزل امام در این شهر تجمع کردند و ازدحام جمعیت، کوچه‌های اطراف را فراگرفت. اولین مجلس ختم، یکشنبه‌شب در مسجد اعظم قم برپا شد که علی‌رغم بی‌خبری اغلب مردم، حدود 8 هزار نفر در آن شرکت کردند. 
دوشنبه علاوه ‌بر بسته شدن بازار قم، مجلس دیگری این بار با حضور دو برابر جمعیت شب قبل برپا شد، به طوری که تمام شبستان‌ها و صحن مسجد اعظم مملو از جمعیت شده بود. این تجمعات درون جو رعب و وحشت حاکم بر قم در حالی شکل می‌گرفت که تنها نام بردن از امام خمینی، 6 ماه زندان در پی داشت.3
اما همین خفقان و جلوگیری از برپایی آزادانه مراسم بزرگداشت آیت‌الله شهید باعث شد تا در شب دوم، مردم داغدار به خشم آمده، دست به تظاهرات بزنند و با شعار «درود بر خمینی» و نثار صلوات به روان پاک شهدای اسلام، صحن مسجد اعظم را به لرزه درآورند. به دنبال آن در مجالس بعدی، سخنرانان به صراحت از امام سخن به میان آورده و از مقام علمی و عملی و فضائل اخلاقی آیت‌الله سید مصطفی خمینی سخن گفتند.4
شب‌ سه‌شنبه 11 ذیقعده که مصادف با سالروز ولادت حضرت امام رضا علیه‌السلام بود، همه برنامه‌های جشن و شادی در قم به مجلس ترحیم و عزاداری بدل شد و از هر سوی صدای ‌گریه به گوش می‌رسید. در آن شب برای همدردی با این غم سنگین، حتی برق قم را قطع کردند و خاطره پانزده شعبان سال 43 که امام خمینی به ترکیه تبعید شده بودند را زنده نمودند. همه مساجد و مدارس و مراکز علمی، یکپارچه سیاهپوش شدند و شبانه‌روز از بلندگوهای مدارس حجتیه و خان و حقانی و دارالتبلیغ و... صوت قرآن پخش می‌شد. شب سه‌شنبه و صبح و بعد از ظهر سه‌شنبه هم همچنان مراسم ترحیم از سوی مراجع مختلف در مسجد اعظم برقرار بود که تخمین زده شد در مجلس دوم بیش از چهل‌هزار نفر از اقشار مختلف مردم حضور داشتند.
مجالس بزرگداشت آیت‌الله شهید سید مصطفی خمینی علی‌رغم محدودیت‌ها و بگیر و ببندهای ساواک و مزدوران رژیم شاه، همچنان در روزها و شب‌های بعد، از سوی مراجع عظام، علمای اعلام، مدرسین حوزه، فضلا و طلاب و محصلین و دانشجویان و بازرگانان و کسبه قم و همچنین سایر شهرستان‌ها برگزار شد تا عصر روز جمعه 14 ذیقعده (6 آبان) که از سوی بازرگانان و اصناف، بازار قم یکسره از معابر اصلی تا فرعی‌های متعدد آن‌که بالغ بر هزار متر می‌شد، تماما فرش گردید و مجلس بسیار باشکوهی برگزار شد که بنا به اذعان حاضرین، در تاریخ قم چنان مجلسی سابقه نداشت. تمام بازار و مسجد حسین‌آباد، مسجد مسگرها، مسجد ملاجعفر و همه کاروانسراها و تیمچه‌ها از جمعیت موج می‌زد و حتی در جلو ورودی‌های بازار، جمعیت زیادی ایستاده بودند. شاهدان عینی جمعیت آن روز را 60 تا 100 هزار نفر تخمین زدند.
به شهرها و کشورهای دیگر گسترش یافت
در تهران نیز علی‌رغم محدودیت‌های ساواک و شهربانی از سوی آیت‌الله ثقفی (پدر بزرگ آیت‌الله شهید) در مسجد جامع بازار و همچنین از سوی روحانیون، اساتید دانشگاه، مهندسین، پزشکان و بازرگانان و اصناف علاوه ‌بر انتشار اعلامیه، در مسجد ارگ مجالس پرشکوهی برگزار شد.
همچنین در مسجد همّت تجریش، مسجد جامع بازار از سوی آیت‌الله مجتبی تهرانی، مسجد امام حسین(ع)، مسجد آیت‌الله کاشانی از سوی حجت‌الاسلام شاه‌آبادی و حسین کاشانی، از سوی دانشجویان دانشگاه در مسجد امام سجّاد (علیه‌السلام) واقع در خیابان شاه سابق (جمهوری اسلامی فعلی)، از سوی علمای غرب تهران در مسجد ابوذر (آقای مطلّبی) و مجالس بی‌شمار دیگری در مساجد گوناگون تهران برگزار شد.
در مشهد نیز برنامه‌های جشن و بزرگداشت سالروز ولادت حضرت امام رضا علیه‌السلام، به مجالس ترحیم و عزاداری آیت‌الله شهید سیّد مصطفی خمینی تبدیل شد و ساواک را کاملا غافلگیر ساخت. از جمله از سوی علمای اعلام و حوزه علمیه مشهد مجلس باشکوهی در مسجد حاج ملاهاشم برگزار شد.
در شیراز از سوی آیت‌الله دستغیب و آیت‌الله محلاتی، در تبریز، اصفهان، یزد (از سوی آیت‌الله صدوقی) و همچنین در کاشان، آبادان، خرمشهر، اهواز، قزوین، همدان، کرمانشاه، رضاییه (ارومیه فعلی)، زنجان، شهسوار (تنکابن فعلی)، چالوس، نوشهر، رشت، آمل، بابل، بابلسر، بندر پهلوی (بندر انزلی فعلی)، رودسر، شاهی (قائم‌شهر فعلی) و ساری و دیگر شهرها و شهرستان‌ها و روستاهای ایران مجالس متعددی در سوگ شهید حاج سید مصطفی خمینی برگزار شد. همچنین در خارج کشور، در پاکستان، افغانستان، عربستان، کویت، بحرین، قطر، آمریکا، کانادا، هند، سوئد و انگلیس و... مجالس مختلفی به همین مناسبت برپا گردید و در لندن، تظاهرات عظیمی شکل گرفت که از مجلس بزرگداشت شروع و به‌ هاید پارک لندن رسید.
راه انقلاب باز شد
اما علی‌رغم همه آن مجالس و تظاهرات و حرکت‌های بی‌سابقه مردمی در طی 10 روز پس از شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی، شاید بسیاری از حاضران در آن جلسه درس امام خمینی در 10 آبان 1356 و بسیاری دیگر در خارج از آن جلسه که سخنرانی آن روز امام را شنیدند و یا متن آن را خواندند، حکمت تعبیر ایشان از «الطاف خفیه الهی» را متوجه نشدند. شاید در آن روز هیچ‌کس حتی به مخیله‌اش نیز نمی‌رسید که یک سال و 3 ماه و 12 روز بعد، نهضتی که می‌رفت اوج بگیرد، به پیروزی رسیده و رژیم 2500 ساله ستمشاهی را سرنگون می‌سازد.
پس از آن، مجالس بزرگداشت آیت‌الله شهید سید مصطفی خمینی، رژیم شاه و اربابانش را آنچنان به خشم آوردکه زبونانه، مقاله‌ای توهین‌آمیز علیه امام خمینی در روزنامه اطلاعات به چاپ رساندند و در مقابل آن مقاله موهن بود که ابتدا قم قیام کرد و سپس در چهلم‌های پی‌در‌پی، به خیزش تبریز و یزد و اصفهان و مشهد و شیراز و... و سپس سراسر ایران انجامید تا 22 بهمن 1357 که به پیروزی انقلاب اسلامی منجر شد. 
و در آن هنگام دیگر مفهوم آن تعبیر ظریف و هوشمندانه امام در آن جلسه درس 10 آبان 1356 روشن شد که «الطاف خفیه الهی» چه تاثیری در برآمدن نهضتی داشت که نزدیک به 15 سال زیر خاکستر مانده بود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره آن پیام و کلام تعیین‌کننده امام فرموده‌اند:
«... دستگاه جبار ناگهان در مقابل یک حادثه حساب‌نشده قرار گرفت؛ او نمی‌اندیشید که یک شهادت این‌گونه مردم را حرکت بدهد؛ مغزهای حسابگر ساواک و سیا و موساد نمی‌توانستند عمق مسئله را درک کنند... فکر نمی‌کردند حادثه این همه با موج عکس‌العمل عظیم 
روبه‌رو شود...».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی: 1- صحیفه امام، ج 3، ص 234 و 235. 2- صحیفه امام، ج 4، ص 161 و 171. 3- مدارک نهضت اسلامی ایران (1)، شهیدی دیگر از روحانیت، روحانیون مبارز ایرانی خارج از کشور، نجف ‌اشرف، بازنشر: انتشارات مفید، 1357، ص 85 تا 87. 4- همان، ص 88.