شکست جنگ تجاری آمریکا در مقابل قدرت صادراتی چین
سرویس خارجی-
بلومبرگ در گزارشی با اشاره به تداوم جنگ تجاری آمریکا علیه چین نوشته است صادرات روزانه یک میلیارد دلاری چین به آمریکا نشان میدهد که ترامپ در جنگ تجاری خود علیه پکن شکست خورده است.
ترامپ زمانی که بهمنماه 1403 برای بار دوم وارد کاخسفید شد وعده داد با جنگ تعرفهای که به راه خواهد انداخت عظمت را به اقتصاد آمریکا بازگرداند، کسری تجاری با سایر کشورها و بهویژه چین را جبران کند و جلوی سوءاستفاده از آمریکا را بگیرد. اما دادههای اقتصادی و اظهارات کارشناسان نشان میدهد که این سیاست تاکنون کارساز نبوده است. تعرفهها هزینة مواد اولیه و قطعات وارداتی را افزایش داده و تولیدکنندگان آمریکایی را با فشار اقتصادی بیشتر روبهرو کرده است. جنگ تعرفهای همچنین تورم را در آمریکا افزایش و بازار را از کالاهای چینی پر کرد و بر تنشهای جهانی دامن زد، با این وجود ترامپ همچنان به تداوم این جنگ تعرفهای اصرار دارد. وی بامداد دیروز و در گفتوگو با خبرنگاران در دفتر کار خود در کاخسفید هشدار داد که «اگر تا اول نوامبر(10 آبان) به توافق نرسیم، چین با تعرفههای ۱۵۰درصدی مواجه خواهد شد و من معتقدم که آنها نمیتوانند این را تحمل کنند».
شکست آمریکا در جنگ تجاری
اما با وجود ادامه جنگ تجاری آمریکا و چین رسانه آمریکایی بلومبرگ در گزارشی نوشته است: صادرات روزانه یک میلیارد دلاری چین به آمریکا نشاندهنده قدرت و مقاومت اقتصادی این کشور است. با وجود تعرفههای ۵۵درصدی که دولت ترامپ بر کالاهای چینی وضع کرده، پکن توانسته است به طور قابلتوجهی به حفظ و افزایش صادرات خود ادامه دهد. به گزارش ایرنا به نقل از بلومبرگ تحلیلگران بر این باورند که این وضعیت ممکن است به چین در مذاکرات آتی با آمریکا قدرت چانهزنی بیشتری بدهد و سؤالات جدی درباره کارآیی تعرفههای آمریکا در کنترل واردات ایجاد کند. آیا چین واقعاً در حال فتح بازار آمریکا است و تواناییهای اقتصادیاش میتواند بر نتایج جنگ تجاری تأثیر بگذارد؟
بلومبرگ نوشته است: چین روزانه حدود یک میلیارد دلار کالا را از طریق اقیانوس آرام به آمریکا صادر میکند. با وجود کاهش دو رقمی ارزش کل تجارت در شش ماه گذشته، این مقدار در ماه سپتامبر(شهریور) نسبت به ماه اوت(مرداد) افزایش یافته و صادرات برخی کالاها نیز نسبت به سال ۲۰۲۴ بیشتر شده است. این امر نشان میدهد که پکن در جنگ تجاری با واشنگتن به چالش کشیده است. نتیجه این است که به نظر میرسد توانایی تعرفههای آمریکا در کنترل واردات شرکتهای آمریکایی محدود است و به دلیل تسلط چین بر عناصر خاکی کمیاب و الکترونیک، حذف محصولات این کشور از اقتصاد آمریکا در کوتاهمدت دشوار به نظر میرسد. «چانگ شو» و «دیوید چو»، تحلیلگران بلومبرگ، هشدار دادند که در کوتاهمدت کشورهای دیگر نمیتوانند جایگزین چین شوند و با اشاره به زمانبر بودن تنظیم مجدد تولید نوشتند: «موقعیت قوی چین در زنجیرههای تأمین جهانی به این کشور در کوتاهمدت قدرت چانهزنی با واردکنندگان آمریکایی میدهد.» در سهماهه سوم، آمریکا بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار کالای چینی وارد کرد که به پکن کمک کرد تا رشد اقتصادی را در مسیر هدف سالانه خود نگه دارد و مازاد تجاری دوجانبه را به ۶۷ میلیارد دلار برساند. همه اینها به شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در مذاکرات تجاری با ترامپ و تمدید آتشبس تعرفهای ۹۰روزه قدرت چانهزنی بیشتری میدهد.
ناکارآمدی راهبرد سیاسی ترامپ
در کنار شکست جنگ تعرفهای مجله آمریکایی تایم هم در گزارشی به ناکارآمدی راهبرد سیاسی مبتنی بر معاملهگری ترامپ در مناسبات بینالمللی پرداخته و نوشته است: راهبرد «دونالد ترامپ» در تقلید از الگوی رومی تاکنون نتوانسته ثبات واقعی ایجاد کند زیرا صلح پایدار، برخلاف تصور رئیسجمهور آمریکا، از مسیر معاملهگری فردی نمیگذرد، بلکه نیازمند دیپلماسی حرفهای، همگرایی و درک واقعبینانه از منافع متقابل است.
به گزارش ایرنا، این نشریه در تحلیلی با عنوان «برای درک ترامپ، به امپراتوری روم نگاه کنید» نوشته است: ترامپ همواره سیاست خارجی خود را بر پایه نمایش قدرت، روابط شخصی و معاملهگری مستقیم بنا کرده است. بسیاری از تحلیلگران، میان روشهای ترامپ و سیاستهای امپراتوری روم شباهتهایی میبینند. با این حال، بررسی دقیقتر نشان میدهد که تلاش ترامپ برای بازآفرینی نوعی «صلح رومی» در قرن بیستویکم، با وجود برخی موفقیتهای موقت، در مجموع ناموفق بوده است و قادر نشده تا ثباتی پایدار ایجاد کند.
به نوشته تایم ترامپ همانند امپراتوران روم بر روابط شخصی و اعتماد متقابل تکیه و اعتقاد دارد دوستیهای سیاسی مانند «دوستیهای رومی» میتوانند ابزار گسترش نفوذ باشند. به همین دلیل وی از دیپلماسی سنتی فاصله گرفته و افرادی چون «جرد کوشنر»و «استیو ویتکاف» را به عنوان فرستادگان ویژه به خاورمیانه فرستاد. این دو فرد نه دیپلمات حرفهای، بلکه نزدیکان خانوادگی و تجاری ترامپ هستند. چنین انتخابهایی، هرچند اعتماد
شخصی ترامپ را تضمین میکند، اما از نظر حرفهای ضعف بزرگی محسوب میشود؛ زیرا دیپلماسی بینالمللی نیازمند تجربه، تداوم و بیطرفی است، نه وابستگی خانوادگی و انگیزههای شخصی.