ضربات فراوانی که ورزش از درون میخورد!(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
واکنش مسئولینی که باید به بررسی و ارزیابی عملکردها بپردازند و تصمیمات مقتضی و بایسته را به نفع و مصلحت ورزش بگیرند- از حرف و وعدههای بیعمل که بگذریم- بیاغراق «صفر» است. کافی است اتفاقات ناخوشایند ماههای اخیر را بررسی کنیم، از ماجرائی که در کره جنوبی برای چند دو و میدانیکار ایرانی رخ داد تا همین دو سه هفته پیش و شکست سنگین و تحقیرآمیز (7-1) یکی از نمایندگان فوتبالمان در مسابقات باشگاهی رده دوم آسیا. در واکنش به اعتراض مردم و نقد و تحلیل کارشناسان و رسانهها و... مسئولان غیر متخصص و عوضی آمده چه کردند، جز دادن مشتی وعده توخالی و «موضوع را بررسی و مقصران را شناسایی میکنیم و میگیریم و میبندیم و میزنیم و اخراج میکنیم» و در نهایت چه اتفاقی افتاد؟ هیچ!
دوهفته بعد، باخت دوم در همان مسابقات و در برابر حریفی که مثل اولی جزو حریفان شکست خورده سنتی فوتبال ما به حساب میآید! رخنه مدیران نا اهل و نامدیر در ورزش ما، علی الخصوص فوتبال درد بیدرمانی است که سالهاست به جان این رشته ورزشی پرطرفدار و محبوب افتاده است. مدیرانی که به ضرب رانت و پارتی و سفارش نامشروع و غیر قانونی و ضد منافع ملی برای جبران ناداشتههای مالی و شخصیتی و پرش به سمت مناصب بالاتر سیاسی و اقتصادی و تجاری و فرهنگی! و... چند روزی مهمان ناخوانده فوتبال میشوند و با احساسات و عواطف مردم بازی و از کیسه بیتالمال برای پیشبرد اغراض خود و همکارانی که از خودشان نااهلتر و غیرمتخصصتر هستند و نه اهداف فوتبال و ورزش و بدتر از همه به سخره گرفتن آبرو و حیثیت ورزش ایران در میادین بینالمللی(نظیر آنچه که در دوومیدانی در کره جنوبی رخ داد و شکست سنگینی که برای نماینده فوتبال ایران در برابر حریف اماراتی چهره بست و...) خرج میکنند و بعد هم بدون اینکه به کسی درباره عملکرد مخرب خود پاسخگو باشند، راست شکمشان را میگیرند و سرخوش و طلبکارانه پی کار و کاسبیشان میروند و در دل به ریش صغیر و کبیر میخندند!
لب و جان کلام اینکه اصل مورد تایید عقل و شرع و همه آحاد بشر در طول تاریخ یعنی اصل تخصصگرایی در ورزش ما رعایت نمیشود و خیلی وقتها به عمد و آگاهانه به مسلخ رفاقتها و مصلحتاندیشیهای خودخودهانه و باندبازی و جناح گرایی و... میرود و ورزش مستعد و بالقوه توانمند ما زیانهای بسیار دیده و ضربات فراوانی از «درون» میخورد. اینجا مجال پرداختن به جزئیات نیست و حرفهای دیگری هم هست که قصد داریم به آنها بپردازیم. به همین دلیل به ذکر این نکته بسنده میکنیم که در تحلیل اتفاقات ناخوشایندی که در هفتههای اخیر افتاده و خاطر علاقهمندان را آزرده و با آبروی ورزش ایران به اشکال مختلف بازی کرده، به بعضی از آنها اشاره کردیم و به این واقعیت تلخ رسیدیم که عدم رعایت اصل تخصص و یا نبودن کار دست مدیران دلسوز و متعهد، دلیل و ریشه اصلی این اتفاقات است نظیر خیلی از ناکامیهای دیگری که در گذشته رخ داده بود.
در این باره، نویسندگان و کارشناسان و رسانهها و... به کرات هشدار دادهاند اما همانطور که عرض کردیم از سوی مسئولان هیچ حرکت بایسته و واکنش شایستهای صورت نگرفته و حداکثر خیلی که به خود زحمت دادهاند، سری به تاسف تکان داده و «نوچ نوچی»! کردهاند و دیگر هیچ! با این وجود به مصداق:
گرچه دانی که نشنوند بگوی
هرچه دانی ز نیکخواهی و پند
و براساس وظیفه حرفهای و وجدانی که داریم و برای اطاعت از خواسته خوانندگان که غالبا تجربهای در ورزش دارند و سالهاست با رشتهها و باشگاههای مختلف ورزشی زندگی کرده و مسائل را تعقیب و تحلیل و بررسی میکنند و از همین روی از طریق تماس تلفنی یا پیامکی از ما میخواهند در این باره و سایر مشکلات و کمبودها و آفات بنویسیم و خسته و مأیوس نشویم و هشدار و تذکر دهیم بلکه گوش شنوایی پیدا شود و اقداماتی مثبت صورت بگیرد، تا جان در بدن و قلم در دست داشته باشیم، در این باره مینویسیم، به این امید که به «اصول» بیش از پیش عمل شود و «وعدهها»ی داده شده، عینیت یابد.