غزه؛ نقطه عطفی در تاریخ روابط بینالملل(نگاه)
مترجم: سید محمد امینآبادی
آنچه طی دو سال در نوار غزه در جریان بود؛ صرفاً یک فاجعه انسانی نیست؛ بلکه جنایتی سیاسی با پیامدهای عمیق تاریخی و ژئوپلیتیکی است. این رویداد ضعف گفتمان بینالمللی درباره حقوق بشر، صلح و امنیت را برملا کرده است، چرا که این سخنان هیچ تأثیری در توقف کشتارهای مداوم اسرائیل نداشته و نتوانسته مانع سیاستهای این رژیم برای آوارگی اجباری فلسطینیان از غزه شود؛ سرزمینی که اکنون به یکی از بزرگترین قبرستان های روباز جهان تبدیل شده است.
با این حال، این نسلکشی وجدانهای بیدار در سراسر جهان را نیز برانگیخته و الهامبخش دفاعی جمعی از انسانیت، عدالت و حق ملتها برای تعیین سرنوشت خویش شده است. میلیونها نفر در سراسر جهان صدای خود را علیه قتلعام مردان، زنان و کودکان در غزه و نابودی بخش بزرگی از زیرساختهای غیرنظامی این سرزمین بلند کردهاند. کشورهایی از جمله بریتانیا، فرانسه و کانادا، در کنار دیگران، بهتازگی موجودیت کشور فلسطین را به رسمیت شناختهاند و بر ضرورت یافتن مسیری سیاسی واقعی برای همزیستی مسالمتآمیز تأکید کردهاند.
حتی برای کشورهایی که سالها از اسرائیل حمایت کردهاند، نسلکشی در غزه دیگر قابل چشمپوشی نیست. آنچه در دو سال گذشته رخ داده، یکی از شنیعترین جنایتها علیه بشریت در دوران معاصر است. غیرنظامیان هدف قرار گرفتهاند، کمکهای انسانی مسدود شده و محلههای زندگی مردم غزه بهطور کامل از روی نقشه محو شدهاند. از غذا بهعنوان ابزاری برای نابودی استفاده شده و هزاران فلسطینی گرسنه در مراکز توزیع کمکها به دست نیروهای اسرائیلی کشته شدهاند.
اسرائیل آشکارا قوانین بینالمللی بشردوستانه را نقض کرده و هنجارها و معاهدات جهانی را نادیده گرفته است؛ موضوعی که در گزارشهای متعدد سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای مدافع حقوق بشر به روشنی مورد تأکید قرار گرفته است. این تجاوز بیرحمانه صرفاً یک تراژدی انسانی نیست؛ بلکه لحظهای سرنوشتساز در تاریخ روابط بینالملل است که بسیاری از کشورها را واداشته تا مواضع خود در قبال این مناقشه را بازنگری کنند و در عین حال این جنگ معیارهای دوگانه نهفته در نظام بینالمللی را آشکار کرده است.
این وضعیت پرسشهای مهمی را برمیانگیزد: چگونه میتوان یاد قربانیان را زنده نگه داشت و جنایتهای هولناک اسرائیل را بهگونهای مستند کرد که از تکرار آنها جلوگیری شود؟ بررسی نسلکشی در غزه مجموعهای از واقعیتها و دگرگونیها را در چشمانداز مناقشه اسرائیل و فلسطین آشکار میسازد. جنگ غزه و نسلکشی مردم فلسطین دروغ بودن ادعای ارتش اسرائیل مبنی بر «اخلاقیترین ارتش جهان» را برملا کرد؛ چرا که استفاده بیرویه و غیرموجه از زور موجب مرگ بیش از ۶۷ هزار نفر در غزه شده است که نیمی از آنان زنان و کودکان بودهاند.
جنایتهای دیگر اسرائیل همچنین شامل هدف قرار دادن بیمارستانها، مراکز درمانی، پناهگاهها و مدارس، و نیز بمباران خانهها با ساکنان غیرنظامی در داخل آنها بوده است. اسرائیل متهم به استفاده از سلاحهای ممنوعه بینالمللی است و محاصره خفهکنندهای که بر غزه تحمیل کرده، به گسترش گرسنگی و قحطی در سراسر این منطقه انجامیده است. در همین حال، جابهجایی اجباری فلسطینیان به مناطقی چون المواصی، که بهدروغ «منطقه امن» نامیده شده، بحران را تشدید کرده است؛ زیرا هیچ ظرفیت محلی برای پذیرش این حجم عظیم از آوارگان وجود ندارد، آنهم در حالی که اسرائیل همچنان این منطقه را زیر آتش توپخانه دارد.
از منظر حقوق بشر و حقوق بینالملل، این نسلکشی معیارهای دوگانه بسیاری از کشورهایی را برملا کرده که مدعی پایبندی به این اصول هستند، اما همزمان با حمایت سیاسی و نظامی از اسرائیل، به تداوم همین نسلکشی یاری میرسانند. در سطح جهانی، مردم نسبت به نظم تثبیتشده بینالمللی بیاعتماد شدهاند؛ در غرب، فعالان مدنی خود دست به اعتراض زده و دولتهایشان را به تغییر مسیر واداشتهاند. این روند یکی از عوامل اصلی موج اخیر شناسایی رسمی کشور فلسطین از سوی چند دولت بود.
همزمان شاهد شکلگیری ائتلافهای بینالمللی تازهای هستیم که نظم سنتی جهانی را به چالش میکشند و شاید آغازگر دورهای از استقلال بیشتر در پایتختهای اروپایی باشند. دولتهای اروپایی در حال دور شدن از همسویی کامل با چشمانداز آمریکا و اسرائیل هستند. چنین تحولی در نهایت میتواند به پایان دوران هژمونی آمریکا بینجامد.
ضروری است که یاد نسلکشی غزه در وجدان و آگاهی جمعی جهان حک شود تا اطمینان یابیم چنین جنایاتی هرگز تکرار نخواهد شد و فشار برای تحقق عدالت بهصورت پیوسته ادامه یابد. ما به مستندها و فیلمهای سینمایی نیاز داریم که روایتهای مستقیم قربانیان و شاهدان عینی را از نسل کشی غزه جاودانه کنند و این فاجعهها را به زبانی انسانی روایت کنند تا دل و ذهن مردم سراسر جهان را درگیر سازند.
باید موزههایی در داخل و خارج از غزه ایجاد شود تا جنایتهای اسرائیل را ثبت کنند، ویرانیها را به نمایش بگذارند و روایت قربانیان را بازگو نمایند. همچنین، مطالب آموزشی درباره مناقشه اسرائیل و فلسطین باید بهطور جدی در برنامههای درسی مدارس جهان گنجانده شود تا نسلهای آینده به اهمیت مبارزه با بیعدالتی آگاه شوند. همچنین باید روزی جهانی برای یادبود نسلکشی در غزه تعیین شود که به ابتکار سازمان ملل متحد برگزار گردد و در سراسر جهان با رویدادهای سیاسی و فرهنگی گرامی داشته شود.
گذشت دو سال از آغاز نسلکشی در غزه صرفاً گذر زمان نیست؛ بلکه فراخوانی فوری است برای پاسداشت حافظه انسانی بهعنوان کنشی از مقاومت و قطبنمایی اخلاقی برای جهان. جنایات غزه - نابودی نظاممند وجود انسانی - باید در وجدان جمعی جهانی بهعنوان یکی از سیاهترین فصلهای تاریخ بشر حک شود. این امر مستلزم فروپاشی همه تلاشها برای توجیه یا عادیسازی جنایتهای اسرائیل است. همچنین، نیازمند حمایت بیقید و شرط از دادگاههای بینالمللی هستیم تا جنایتها علیه بشریت از مصونیت سیاسی برخوردار نباشند؛ اقدامی برای پاسداری از ارزشها و معیارهایی که پس از جنگ جهانی دوم برای حفظ صلح و امنیت جهانی بنیان گذاشته شد.
دو سال پس از آغاز نسلکشی غزه، بشریت در نقطه عطفی تاریخی ایستاده است. این وظیفه اخلاقی و سیاسی ماست که نظام بینالمللی را بازسازی کنیم و نفوذ بیرویه قدرتهای استعمارگر را از آن بزداییم. حق مردم فلسطین برای آزادی و استقلال ملی، حقی ذاتی و غیرقابل مذاکره است و باید بهطور کامل همسنگ حقوق همه ملتهای جهان به رسمیت شناخته شود. فراتر از بازسازی فیزیکی غزه، جهان باید متعهد شود که اجازه ندهد یاد این نسلکشی به فراموشی سپرده شود. باید پیمانی جدی برای جلوگیری از تکرار آن علیه هر ملت یا مردمی در هر نقطه جهان بسته شود. راه صلح از تضمین عدالت فراگیر، پایان اشغال و برپایی کشور فلسطین آغاز میشود. تنها در آن صورت است که میتوان اطمینان یافت فریادهای غزه بیهوده نبودند، و قربانیان غیرنظامی آن نه اعدادی سرد و بیجان، بلکه تلنگر و زخمی بر وجدان بشریت در مسیر عدالتخواهی هستند.
منبع: میدل ایست آی