فهم دیرهنگام ارگان حزب اصلاحطلب از اهمیت اتحاد با چین و روسیه
ارگان حزب اتحاد ملت با تاخیر فاز دست کم ده ساله، از «ضرورت اتحاد راهبردی با چین و روسیه» سخن میگوید.
در حالی که بسیاری از مدعیان اصلاحات و از جمله اعضای حزب اتحاد ملت در طول دهه گذشته به ستایش از سیاست اعتماد به غرب و تخطئه تعامل با چین و روسیه پرداخته بودند، کانال «امتداد» وابسته به حزب مذکور در تحلیلی نوشت: نظام بینالملل در دهه اخیر وارد فازی از تکانهها و بازتعریف موازنه قدرت شده است. جنگ اوکراین، فشار تحریمها، تغییر مسیر زنجیرههای تأمین جهانی، افزایش رقابت فناورانه، تسریع روند قطببندیها و ظهور قدرتهای نوظهور، همگی نشانههایی از پایان یک دوره و شروع دورهای دیگر هستند.
در این میان، جنگ ۱۲ روزه اخیر در منطقه نشان داد که منطقه خاورمیانه نمیتواند از تحولات بینالمللی منزوی بماند و هر حرکت بزرگ در صحنه جهانی تأثیر مستقیم بر امنیت، اقتصاد و سیاست داخلی کشورها خواهد داشت. ایران در این شرایط نه تنها باید استراتژی خود را بازبینی کند، بلکه باید موقعیت بینالمللی خود را بهگونهای مستحکم کند که نه تنها بازدارنده تهدیدها باشد، بلکه بتواند در نظم نوین جهانی نقشی فعال و تأثیرگذار ایفا نماید. یکی از مهمترین راهبردها در این مسیر، تعمیق اتحاد با دو قدرت بزرگ شرقی، یعنی چین و روسیه است.
گرایش به شرق و تعدیل روابط با قدرتهای غیرغربی، پدیدهای نیست که مختص ایران باشد. بسیاری از کشورهای قدرتمند و متوسط جهان به تدریج مسیر «میانهروی چندقطبی» را دنبال میکنند. اتحادیه اروپا در دهههای اخیر، با چالشهای جدید اقتصادی، فشارهای تجاری و نیاز به تنوع شرکای اقتصادی، به سمت تعامل بیشتر با چین گرایش پیدا کرده است. هرچند سیاست خارجی اروپا هنوز به آمریکا وابسته است، اما در حوزه تجارت، فناوری و زیرساختهای دیجیتال، تقویت روابط با چین یک واقعیت انکارناپذیر است. در مقابل فشار آمریکا بر شرکتهای چینی نظیر هوآوی برای ممنوعیت فعالیت در بازارهای اروپایی، برخی کشورها مقاومت نشان دادهاند زیرا منافع اقتصادی و فناوریشان به ارتباطات با چین وابسته است. بسیاری از کشورهای آفریقا نیز طی چند دهه گذشته به بزرگترین شریک اقتصادی چین تبدیل شدهاند.
از پروژههای زیربنایی عظیم (راهآهن، بنادر، شبکه برق، مخابرات) تا سرمایهگذاری در معادن و انرژی، چین توانسته است نفوذ عمیقی در قاره سیاه ایجاد کند. بسیاری از کشورها در آفریقا مشارکت در طرح «یک کمربند، یک جاده» را بهعنوان گزینهای راهبردی برای توسعه زیرساختی و جذب سرمایهگذاری دیدهاند. کشورهای عربی حوزه خلیجفارس نیز روابط گسترده اقتصادی و فناوری با چین برقرار کردهاند. در زمینه امنیت انرژی و تأمین بازار صادرات نفتی، بسیاری از کشورهای عربی در چارچوب همکاری در اوپک پلاس، همراه با روسیه عمل کردهاند؛ این مشارکت بخشی از گرایش به ائتلافهای شرقیتر است. ایران نیز در سالهای اخیر تلاش کرده تا بر اساس اشتراکاتی همچون نگرش به مقابله با تحریمها، تامین امنیت منطقهای و استقلال سیاسی، روابط خود را با چین و روسیه ارتقا دهد.
بنابراین، سیاست نگاه به شرق یک انتخاب انحصاری ایران نیست؛ بلکه بخشی از روند جهانی تحولات قدرت است.
از سال ۲۰۱۴ به بعد، همکاری دفاعی و نظامی میان چین و روسیه به طور چشمگیر افزایش یافته است؛ این همکاری شامل رزمایشهای مشترک دریایی و زمینی، سامانههای هشدار موشکی مشترک و توسعه فناوریهای مشترک است.
روابط نظامی و فنی بین ایران و روسیه طی سالهای اخیر پیشرفت کرده است: همکاری در حوزه سامانههای دفاع هوایی، انتقال فناوری فضائی، ارسال قطعات و ادوات نظامی به ایران در شرایط تحریم، از جمله ابعاد این تعامل است. گزارش ۲۰۲۵ سازمان اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) اشاره میکند که ایران در سالهای اخیر برنامۀ فضائی و موشکی خود را با کمک روسیه گسترش داده است، خصوصاً در حوزه سیستمهای پرتاب ماهوارهای و فناوریهای پیامرسان فضائی.
روسیه تحت تحریمهای گسترده غربی قرار دارد، اما همکاری با چین و ایران به عنوان شرکای کمتحریم برای تأمین قطعات، مواد اولیه و فناوری به کمک آمده است. از منظر روسیه، داشتن متحدانی مانند ایران در شرق میانه کمک میکند تا سطح نفوذ ژئوپلیتیک خود را فراتر از اروپا و آسیای شمالی توسعه دهد. برای چین، شریک راهبردی مانند روسیه امکان نفوذ سیاسی و امنیتی در مناطق همسایه را فراهم میکند و مثلاً در تعاملات با هند و آسیای مرکزی قدرت چانهزنی بیشتری ایجاد میکند. با توجه به روند جهانی و آمارها، میتوان ضرورت اتحاد راهبردی ایران با چین و روسیه را در چند محور کلیدی بررسی کرد:
ژئوپلیتیک و موقعیت فضائی ایران: ایران در قلب آسیا، بر سر راه اتصال انرژی، حملونقل و ترانزیت قرار دارد. موقعیت جغرافیایی ایران پل بین آسیای میانه، خلیجفارس، جنوب آسیا و خاورمیانه است. ایران میتواند به نقطه وصل چین و روسیه در اوراسیا بدل شود.
مزیت اقتصادی: سرمایهگذاری چینی در پروژههای زیربنایی ایران (راه، راهآهن، حملونقل، انرژی، مخابرات) میتواند بخش بزرگی از نیاز کشور به منابع مالی را تأمین کند در شرایطی که از تحریمهای غربی آسیب دیدهایم. صادرات نفت، گاز، پتروشیمی و محصولات معدنی ایران به چین و روسیه میتواند به کاهش اثر تحریمها کمک نماید. همکاریهای بانکی و مالی میان ایران، چین و روسیه میتواند امکان انجام معاملات به ارزهای محلی را فراهم کند و نقش دلار را کاهش دهد. تجربه جهانی نشان میدهد کشورهای بسیاری برای دور زدن تحریمها از راهکارهایی شبیه ایران استفاده کردهاند و چین و روسیه در چنین مکانیزمهایی فعالاند.