اخبار ویژه
دیپلمات انگلیسی: ایران اهل تسلیم نیست
توهم ترامپ تعبیر نمیشود
دیپلمات سابق انگلیسی و افسر MI6 گفت: رویای ترامپ برای تسلیم ایران یک توهم است!
الیستر کروک از افسران ارشد سابق سازمان اطلاعاتی MI6 تصریح کرد: ترامپ امیدوار است بتواند ایران را بیقید و شرط وادار به تسلیم کند؛ اما چنین چیزی هرگز رخ نخواهد داد و در صورت ناکامی، آمریکا مسیر جنگ را در پیش خواهد گرفت.
وی افزود: چین و روسیه آشکارا اعلام کردهاند که بازگرداندن تحریمهای ایران از نظر آنان فاقد اعتبار است. نگرانی اصلی آمریکا نیز احتمال ورود و حمایت مستقیم چین و روسیه از ایران، در صورت حمله اسرائیل یا ایالاتمتحده است.
در همین حال سیانان تُرک در تحلیلی عنوان کرد: ایران آمادهتر و قدرتمندتر از همیشه برای مقابله با اسرائیل است.
تحلیلگر این شبکه خاطرنشان کرد: ایرانی که امروز در برابر اسرائیل ایستاده، با ایرانی که سهماه مقابل آنها بود، تفاوت زیادی دارد. ملت ایران اکنون در بالاترین سطح تاریخ خود ضداسرائیل و متحد علیه این رژیم شدهاند. افزون بر این، ایران صاحب موشکهای هایپرسونیک و بالستیک است که توانایی هدف قرار دادن اسرائیل را دارند.
رئیس سابق موساد
از تلهگذاری برای استخدام جاسوس میگوید
رئیس اسبق سیا در کتاب خود بخشی از روشهای استخدام جاسوس در ایران را روایت کرد.
یوسی کوهن که اکنون مدیر دفتر شرکت تجاری «سافتبانک» (SoftBank) در رژیم صهیونیستی است، از سال 2016 تا 2021 رئیس سرویس جاسوسی موساد بود. او در کتاب شمشیر آزادی مینویسد: بیایید یک هدف خیالی بسازیم، احمد، یک روزنامهنگار ارشد سیاسی از تهران. او ارتباطات بسیار خوبی دارد و شنیدهام که نویسندهای ناامید است. او میخواهد بهخاطر نوشتههای خلاقانهاش شناخته شود، نه بهخاطر تبلیغات بیارزشی که زیر نامش ظاهر میشوند. او یکی از راههای ورود من به رژیم است. من برگزارکننده یک جشنواره ادبی جدید در ژنو میشوم. با او تماس میگیرم و از او دعوت میکنم که در جشنواره شرکت کند. چه کسی هزینه را پرداخت میکند؟ فرانک سوئیس یا دلار آمریکا، ترجیح او چیست؟ هدف چیست؟ ما نویسندگانی با پیشینههای مختلف را دعوت میکنیم تا ببینیم چه چیزی آنها را متحد میکند. ما مجموعهای از بحثهای فکری مهیج را پیشبینی میکنیم. اینجاست که داستان روی جلد، فصل دیگری پیدا میکند. برای روشنشدن بحث، به یک نهاد رسمی، یعنی آکادمی نویسندگان ژنو، میروم و از آنها میخواهم که میزبان جشنواره باشند. مدیران روابط عمومی و بازاریابی من در این جلسه مرا همراهی میکنند. آنها، البته، همکاران موساد هستند.
من پیشنهاد میدهم که تمام هزینهها را بپردازم و یک بورسیه نویسندگی به نام آکادمی تأمین مالی کنم، اگر آنها متعهد شوند که نام خود را به این رویداد قرض دهند و لوگوی یکی دیگر از ابتکارات من، مؤسسه بینالمللی نویسندگان، را به نمایش بگذارند. ما موافقت میکنیم که فارغالتحصیلان آکادمی در جشنواره ارائه دهند و سایر اعضا مهمان ما باشند چرا این کار را میکنم؟ این کار به یاد پدرم است که برای انتشار آثارش تلاش زیادی کرد. من هنوز تعدادی از دستنوشتههای او را در اتاق زیرشیروانیام دارم. احمد از اینکه قرار است جزو پنجاه نفر از همسنوسالهایش باشد، هیجانزده است. به او میگویم که هنگام ورود، از من بپرسد و جزئیات هتل را برایش فرستادهام.
قرار است او از استانبول پرواز کند. موساد بیستوچهار ساعته با اوست. او به هیچچیز مشکوک نمیشود. من در اتاق کنفرانس کار میکنم و داستان پوششیام را پخش میکنم، اما به احمد توجه ویژهای دارم میشوند. او یکی از راههای ورود من به رژیم است. او سه روز عالی را پشتسر گذاشته و از احترام و توجهی که دریافت میکند، بسیار خرسند است. او را به یک رویداد کوچکتر و منتخبتر دعوت میکنم. آنجاست که حرفم را میزنم. مؤسسه قصد دارد در منطقه او گسترش یابد؛ نویسندگان خوب زیادی به زبان مادریشان، فارسی، وجود دارند که ما دوست داریم آنها را به نمایش بگذاریم. آیا او مایل است سرپرستی آن را برای من برعهده بگیرد؟ من ماهی ۱۰۰۰۰ دلار آمریکا، برای کمی بیشتر از یک روز کار، و دری باز به سوی غرب پیشنهاد میدهم.
فقط بحث پول نیست. میتواند بحث غرور هم باشد. اگر غرورش جای دیگر ارضا شود، من عمیقتر به قلبش نفوذ میکنم. من کسی را نمیشناسم که به چیزی نیاز نداشته باشد. شاید ماهها طول بکشد، اما کمکم، او بهترین دوست من خواهد شد.
از او میخواهم که در صورت لزوم، به صورت ناشناس، به نوشتن کتابی در مورد روند سیاسی ایران فکر کند. به عنوان بخشی از یک پروژه شخصی، از یک سیاستمدار ارشد که مایل به ملاقات با او هستم، نام میبرم. او هدف واقعی من است. احمد نمیداند چرا، اما نمیخواهد این فرصت را از دست بدهد. او فریفته پول آسان و چشمانداز تحسین بینالمللی شده است.
یادآور میشود کوهن چند هفته قبل در گفتوگویی اظهار کرده بود: از ۲۰
تا ۲۵ سال پیش برای جنگ با ایران برنامهریزی کردهایم و ایران را عمیقاً مطالعه کردهایم تنها هک و عملیات سایبری نبود؛ موساد روی جاسوسی انسانی سرمایهگذاری زیادی کرده بود. ما برای پیروزی همچنان به جاسوسان انسانی نیاز داریم. حمله به ایران مانند لبنان نیست؛ ایران کشوری بزرگ با ملیگرایی و اعتقادات عمیق است. ایرانیها معتقدند نابودی اسرائیل خواست خداست.
راغفر: دولت با اخلاگران اقتصادی همکار آمریکا
برخورد کند
کارشناس اقتصادی حامی دولت تأکید کرد دولت نباید در برخورد با جریان اخلالگری که به آمریکا در ایجاد بیثباتی اقتصادی کمک میکند، کوتاهی کند.
دکتر حسین راغفر، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا در گفتوگو با فرارو اظهار کرد: به اعتقاد من اهمیت کارهایی که نباید انجام شود، نسبت به کارهایی که در حال انجام است بسیار مهمتر است و حتی معتقدم اقداماتی که نباید انجام شود، مهمتر از تحریمها است. بیتوجهی دولت نسبت به مسئله قیمتها یا آنانی که داخل کشور، عامدانه ارز را بالا میبرند جای سؤال دارد. همه این افراد و گروهها در قبال شرایط فعلی، مسئولند. در شرایطی که دولت میکوشد از شوک خارج شود، چطور حاضر است شوکهایی را که به جامعه وارد میشود تحمل کند؟ افزایش قیمت ارز تقریباً هیچ ربطی به تحولات جهانی ندارد بلکه توسط برخی گروههای سودجو هدایت میشود.
وی افزود: ما بیسابقهترین کاهش ارزش پول ملی را داریم. اما سؤال این است که چرا دولت در برابر این جریانات سکوت کرده است؟ مهمترین مشکل کشور ما در حال حاضر شوکهای ارزی است که به کشور وارد میشود. این شرایط زمینهساز خشم عموم مردم و بهویژه آسیبپذیرها شده است. انفعال دولت در برابر غارتگریهایی که برخی از آن منتفع هستند را انتظار نداریم. انتظار این است که دولت فعالانهتر در برابر مهار این تجاوزات به حقوق ملت عمل کند.
این اقتصاددان در ادامه گفت: «ظاهراً عدهای در کشور فقط نشستهاند منتظر که از هر لحظه حساس سیاسی به نفع خود و برای غارتگری بیشتر اموال مردم استفاده کنند. بنابراین تأکید من این است که اولین اقدام سلبی که باید اجرا شود، کوتاه کردن دست چپاولگران و غارتگران از اقتصاد کشور است. نمیدانم چطور و چند بار باید اعلام کنیم که چنین شرایطی میتواند زمینهساز ناراحتیهای گسترده مردم شود؟ چطور باید اعلام کنیم این وضعیت برای مردم آزاردهنده و توهینآمیز است و نمیشود جیب یک عده سرشار باشد ولی سهم طبقات پایین جامعه صفر باشد؟ گوش مسئولان از هشدارهای ما پر اما بیتفاوت است. نخستین اقدام مهم دولت، مجلس و سایر مسئولان باید مبارزه با این وضعیت آزاردهنده باشد.
وی افزود: دولت باید اقدامات مؤثر و مشخصی را برای مبارزه با این وضعیت داشته باشد. نمیشود چنین وضعیتی را به حال خود رها کرد. اقدامات برخی چپاولگران که موجبات نارضایتی اقشار آسیبپذیر را فراهم میکند، با اقدامات آمریکا همسو است. باید به این مسئله بسیار جدیتر از آنچه تاکنون برخورد میشد، برخورد کرد. کشور ما در شرایط عادی قرار ندارد که بخواهد در برابر جهشهای بیسابقه و انفجاری قیمتها منفعل عمل کند. نمیشود به نیازهای مردمی بیتفاوت بود.
راغفر تأکید کرد: چطور وقتی در برابر عدم رسیدگی به اقشار آسیبپذیر اعتراض میکنیم میگویند پول نداریم اما اینقدر راحت در بازار بورس ریخت و پاش میشود؟ بودجهها چگونه تعیین تکلیف میشود که برای مردم پول نیست اما برای بازارهای خاص پول هست؟ اصلاً فعالیت بورس چه ربطی به دولت دارد؟ به هر حال اگر دولت تصمیم بگیرد روی حمایت از مردم متمرکز شود، تاثیر تهدیدهای خارجی به شدت کاهش پیدا میکند.
آتشی که غربگرایان
به فریب هزار میلیارد دلاری برافروختند
ارگان مطبوعاتی حزب کارگزاران میگوید: دولت پزشکیان با فعالشدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها، ناگزیر شده بهجای برنامهریزی بلندمدت، همچون آتشنشانها، بیوقفه درگیر مهار بحرانهای روزانه شود؛ از کمبود دارو تا نوسان ارز و... در چنین وضعیتی، سیاستگذاری به واکنش بدل میشود و توسعه، قربانی اضطرار و بقا میگردد.
روزنامه سـازندگی در تیتر اول خود با عنوان دولت آتشنشان نوشت: یک سـال پس از وعدههایی برای عبور از بحران، پزشـکیان و همکارانـش در دولت، ناگهان با تحریمهای خردکنندهای روبهرو شـدهاند که اساس دولت او و مردم ایران را هدف قـرار دادهاند و دولت را از مسـیر برنامهریزی بلندمدت منحـرف کرده و به جبهـه تأمین روزانه نـان، دارو و آرامش روانی مردم کشانده اسـت. دولت پزشـکیان که بنا بود فرصتی برای توسعه باشد با فعال شدن مکانیسم ماشه رسماً به دولتی برای تأمین معیشـت تبدیل شـد. فشـار روانی تحریمهـای پیـش رو، محدودیتهای ارزی و کسـری بودجه مزمن باعث شده که اولویت دولت از برنامههـای میان مدت و بلندمدت به تأمین نیازهای روزمره مردم تغییر کند. مسعود پزشکیان در مراسم گرامیداشت روز آتشنشانی با تأکید بر اراده ملت، گفت: «انتخاب با ملت ماست؛ یا باید سر خم کنیم یا باید بایستیم».
هم زمان، معاون اول رئیسجمهور رسـماً اولویت دولت را تأمین معیشت مردم اعلام کرد. این موضعگیریها نشان میدهد که از این پس باید شـاهد تغییر چشمگیر ریل سیاستگذاری و ادبیات سیاسـی باشـیم؛ ادبیاتی که بر مقاومت و استقامت در برابر فشـارهای بیرونی تأکید دارد و سیاسـتهایی که آغاز دورهای از ریاضت اقتصادی و تمرکز بر مدیریت محدودیتها و بحرانهای معیشتی را رقم میزند.
آیا دولت میتواند شرایط فعلی را مدیریت کند؟ بنا به پیشبینی اقتصاددانان در آینده نزدیک اقتصاد ایران تحت فشـارهای متعددی قرار میگیرد؛ از یک سـو، فعال شدن مکانیسـم ماشه و تشدید تحریمها، جریان ورودی ارز و دسترسـی به منابع مالی بینالمللی را محدود میکند و از سـوی دیگر، جریان تجارت خارجی با مشـکلات زیادی مواجه میشود. این مسـیرها نه تنها به کاهش فشار تحریمها کمک میکند بلکه امکان تأمین کالاهای اساسـی، دارو و نهادههای تولید را با سرعت و پایداری بیشتری فراهم میآورد و نقش مهمی در سیاستهای کوتاه مدت معیشتی دولت ایفا خواهد کرد».
روزنامه سازندگی درباره نقش خود و حزب متبوعش در دادن آدرس گمراهکننده به دولت و غافلگیری آن پس از 9 ماه چیزی نگفته است. به عنوان مثال همین چند ماه قبل حسین مرعشی دبیر کل حزب ادعا کرده بود توافق با آمریکا و جذب سرمایه هزار میلیارد دلاری نزدیک است. او چند سال قبل هم در گفتوگوی تلویزیونی ادعا کرده بود اگر مقامات دو کشور یک دیدار با هم بکنند و دست بدهند همه چیز جوش میخورد و تحریمها لغو میشود! اما خیانت دولت ترامپ و حمله غافلگیران درست وسط مذاکرات نشان دادکه چقدر تحلیلهای برخی عناصر غربگرا هپروتی است.
از سوی دگر باید پرسید که ماجرای اسنپبک تازه به اجرا گذاشته شده و تبعات روانیاش موجب تلاطم و گرانی و واکنش دولت شده، قبلاً از آن برنامه دولت جز مذاکره با آمریکا چه بود؟ اصلاً کنش و برنامه مستقلی وجود داشت؟ ضمن اینکه از سال گذشته پیشبینی میشد که اروپای عهدشکن، از مکانیسم ماشه تعبیه شده در برجام و قطعنامه 2231، برای فشار به ایران استفاده خواهد کرد؟ بنابراین سؤال از بزک کنندگان برجام این است که اولاً چرا دیکته غرب برای جاسازی اسنپ بک در توافق را پذیرفتند و ثانیاً چرا با وجود اطلاع از تدارک خباثت آلود غرب، جز مذاکره بیهوده با طرفی که بیچشم و رویی خود را در همان سالهای اولیه اجرا برجام نشان داده بود، تدبیر دیگری نکردند؟
اسنپبک تأثیر چندانی ندارد
مراقب بیتدبیری و خودتحریمی باشیم
یک نماینده مجلس میگوید: اسنپبک، فشار چندانی بر ایران وارد نمیکند و بیشتر نگران اسنپبک داخلی و بیبرنامگی هستیم.
حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی به خبرآنلاین گفت: دولت به ما اعلام کرده که یک برنامه ویژه اقتصادی دارد که اهداف آن کنترل تورم، حفظ معیشت مردم و رونق کسبوکارها است اما این برنامه هنوز به مجلس ارائه نشده است. لازم است تلاشها هم در دولت و هم در مجلس افزایش یابد.
صمصامی در پاسخ به این سؤال که نیاز کشور، چه برنامهای است؟، گفت: واقعیت این است که ما امروز کشورمان در یک وضعیت جنگی قرار دارد اما اقتصاد ما وضعیت جنگی به خود نگرفته است. حتی در زمینه سیاستگذاری هم، همچنان نوع سیاستگذاری بودجهای و اقتصادی، سیاستگذاری روزهای عادی و نرمال است، نه سیاستگذاری عصر جنگ.
او درباره اسنپبک گفت: پیش از آنکه هر اتفاقی بیفتد نرخ ارز در بازار به اوج میرسد و بورس دچار ریزش میشود. این در حالی است که به نظر نمیرسد اجرای اسنپبک فشارها بر کشور را ناگهان چند برابر کند و در عمل من فکر نمیکنم فشار زیادی به اقتصاد وارد کند. حال آنکه انفعال یا اتخاذ سیاستهای اشتباه میتواند زمینه ایجاد بحرانهایی بزرگتر را فراهم کند.
وی گفت: اجرای اسنپبک به معنای بازگشت تحریمهای شورای امنیت است. این تحریمها به طور خاص مانند تحریمهای ایالاتمتحده نیستند که اقتصاد ما را نشانه بگیرند. در تحریمهای آمریکا مشاهده کردیم که فروش نفت یا محصولات پتروشیمی هدف قرار گرفته شدند و درآمدهای ارزی ما را دچار مشکل کرد. تحریمهای شورای امنیت اما از جنس دیگری هستند. این تحریمها به طور خاص برنامه اتمی را نشانه گرفته و محدودیتهایی که اعمال میشود هم در همین چارچوب است. در این میان ما در هر دو حوزه هستهای و تسلیحاتی به خودکفایی رسیدیم و اعمال تحریم در این بخشها حتی تاثیر چندانی بر توان دفاعی ما هم نخواهد گذاشت چه برسد بر اقتصاد.
او ادامه داد: از دستگاه اجرائی انتظار میرود تا با اقدامات و ابزارهایی که دارند انتظارات عمومی را کنترل و مدیریت کنند. آنها توانستند با توقف معامله ارز در اوج جنگ ۱۲روزه نرخ ارز را کنترل کنند و اگر اراده داشته باشند، میتوانستند پس از جنگ هم به کنترل بازار دست بزنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه بهشتی، دو اقدام را بر افزایش نرخ ارز مؤثر دانست و تصریح کرد: وقتی بانک مرکزی اقدام به حراج سکه میکند، قیمتگذاری سکههایش براساس نرخ دلار ۹۷هزار تومانی است. این قیمت یک سیگنال مشخص به بازار ارز آزاد و غیررسمی میدهد که پایه نرخ دلار رو به افزایش است و آنها هم براساس همین سیگنال قیمتهای خود را بالا میبرند.
صمصامی تاکید کرد: من فکر میکنم مدل و الگوی سیاستگذاری در داخل و خودتحریمیهای داخلی به مراتب نقش بیشتری در ایجاد بحرانهای فعلی داشتند تا تحریمهای غرب و آمریکا. همانطوری که توضیح دادم، منابع ارزی کشور ما به جای اینکه صرف توسعه و پیشرفت کشور شود، شده زمینه گسترش سفتهبازی و تضعیف پایههای تولید و صنعت داخلی. من بیش از آنکه نگران چکاندن ماشه از سوی سه کشور اروپایی باشم، نگران ماشههایی هستم که در داخل کشور با سیاستگذاری غلط، خودمان به سمت قلب و مغز تولید کشورمان میچکانیم. من بیش از اقدامات خصمانه دشمن، نگران سودجویان و سفتهبازان داخلی هستم. عمیقاً باور دارم توان تخریب در داخل به مراتب بیش از توان تخریبی است که در اختیار دشمنانمان قرار دارد.