کد خبر: ۳۱۹۲۲۰
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۷
موج گرانی را چطور می‌توان مهار کرد؟

پیامدهای روانی افزایش قیمت‌ها خطرناک‌تر از فشار اقتصادی

بخش سوم

بیشترین فشار نابسامانی اقتصادی و گرانی، بر قشر کم‌درآمد و آسیب‌پذیر جامعه است.  فساد و نابرابری اقتصادی می‌تواند به تمرکز ثروت در دست قشری خاص کمک کرده، به التهابات اجتماعی دامن زده، فقر را به ‌عنوان نتیجه‌ مستقیم فساد و توزیع ثروت و منابع مالی میان یک قشر خاص میان اکثریت یک جامعه تثبیت کند.
دین مبین اسلام فقر را امری مذموم برای جامعه و فرد می‌داند و در دستورات خود برای پرهیز از آن برنامه‌هایی جدی و تأکیدات فراوان دارد. جریان ‌نداشتن ربا در جامعه، توصیه به عدم گران‌فروشی و پرهیز از احتکار و حبس مال... از جمله راهکارهای دین اسلام برای کاهش فقر در جامعه است.
فقر، پدیده‌ای پیچیده و چندوجهی است که ریشه در عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ساختاری دارد. در برخی موارد ممکن است علت فقر، تحمیلی باشد و بسیاری از افراد در فقر خود نقشی نداشته باشند. مانند بلایای طبیعی، بیماری‌های سخت و... همچنین مهم‌ترین عوامل پیدایش فقر تحمیلی را باید در عرصه اقتصاد جست‌وجو کرد؛ و عامل اصلی در بیان این عوامل، نوع روابط اقتصادی حاکم بر جامعه است. روابط ناسالم اقتصادی بر بسیاری از مردم تأثیر گذاشته، شکاف طبقاتی میان اقلیت پردرآمد و اکثریت مردم را افزایش می‌دهد.
امام علی‌(ع) در این زمینه می‌فرمایند: «ماجاع فقیر الا بمامتع به غنی» (حکمت 328) «خداوند سبحان غذا و نیاز نیازمندان را در اموال ثروتمندان معین کرده؛ پس هیچ فقیری گرسنه نمی‌ماند، مگر به واسطه اینکه ثروتمندان از حق آنان بهره‌مند شده‌اند و خداوند آنها را به‌خاطر این عمل مؤاخذه خواهد کرد.» (حکمت 328)
 امام در ارتباط با حبس مال توسط مردم نیز می‌فرمایند: «از بخیل در شگفتم! به‌ سوی فقری می‌شتابد که از آن می‌گریزد و سرمایه‌ای را از دست می‌دهد که برای آن تلاش می‌کند. در دنیا چون فقیران و تهیدستان زندگی می‌کند؛ اما در آخرت چون سرمایه‌داران محاکمه می‌شود.» (حکمت 123)
گرانی، فساد و فقر سبب انحراف می‌شود
فقر زمينه و بستر مناسبي براي پيدايش بسياري از انحرافات است. بر اساس آموزه‌های دين مبين اسلام، فقر نه‌تنها بر کردار و رفتار افراد فقير تأثير منفي دارد، بلکه حتي بنیان‌های فکري و اعتقادي آنان را نيز مضطرب و لرزان می‌سازد؛ چرا که کسب درجات بالاي ايمان نيازمند شناخت قوي و خرد ديني است. فساد، به‌ویژه در شکل‌های مختلف آن مانند رشوه‌خواری، اختلاس و سوءاستفاده از قدرت، می‌تواند به طور مستقیم به فقر منجر شود. فساد می‌تواند منابع عمومی را به سمت منافع شخصی منحرف کند، مانع از توسعه‌ زیرساخت‌ها و خدمات عمومی‌شود، و فرصت‌های اقتصادی را به طور ناعادلانه توزیع کند. این امر می‌تواند منجر به فقر گسترده در جوامع شود. فساد می‌تواند فرصت‌های آموزشی، شغلی و اقتصادی را برای افراد فقیر محدود کرده سبب فقر بیشتر افراد محروم جویای کار شود. بااین‌حال فقر را نمی‌توان صرفاً به فساد تقلیل داد. فقر ممکن است ناشی از عوامل دیگری مانند بلایای طبیعی، جنگ، بحران‌های اقتصادی، یا سیاست‌های ناکارآمد باشد. در نتیجه، فقر پدیده‌ای پیچیده است که ممکن است هم اجتناب‌ناپذیر و هم نتیجه فساد باشد. ریشه‌کن ‌کردن فقر نیازمند رویکردی جامع است که شامل مقابله با فساد، اصلاحات ساختاری، توزیع عادلانه منابع و فرصت‌ها، و سرمایه‌گذاری در آموزش، بهداشت و زیرساخت‌ها ست.
فقر، دین انسان را ناقص و عقل را مشوش می‌کند
از آنجا که فقر پدیده‌ای اقتصادی است، به طور طبیعی در حوزه اقتصاد آثاری ویرانگر برجای می‌نهد. این پدیده چنانچه بموقع شناسایی و نابود نشود، چون غده‌ای سرطانی گسترش ‌یافته، جامعه را فرامی‌گیرد و به مرگ اجتماع می‌انجامد؛ به تعبیر جامعه‌شناسان، فقر، فقر می‌زاید.
آقا امام علی‌(ع) نیز مکرر به پیامدهای شوم فقر برای فرد و جامعه تأکید فرموده‌اند. از جمله امام خطاب به محمد بن حنفیه می‌فرمایند: «فرزندم! از فقر بر تو می‌ترسم، از آن به خدا پناه ببر! زیرا فقر دین انسان را ناقص و عقل و اندیشه او را مشوش، و مردم را نسبت به او، و او را نسبت به مردم بدبین می‌سازد.» (حکمت 319)
و در روایت دیگر می‌فرماید: «ازدست‌ رفتن دین، سبب نابودی امنیت است و با ترس و وحشت، زندگی مفهومی ندارد، و زوال عقل سبب زوال زندگی است و جامعه بی‌خرد را جز با مردگان نتوان قیاس کرد.» (حکمت 319) 
آدمی اول اسیر نان بُوَد
میان مردم ضرب‌المثلی است که؛ «شکم‌ گرسنه ایمان نمی‌شناسد.» این ضرب‌المثل نه‌تنها در بیان عامه مردم؛ بلکه در کلام بزرگان نیز ریشه دارد. 
در همین ارتباط آیت‌الله شهید مرتضی مطهری در کتاب اسلام و مقتضیات زمان آورده‌اند: به قول مولوی «آدمی‌ اول اسیر نان بود» اول باید شکم سیر باشد، بعد انسان دنبال ایمانش‌ می‌رود اینکه می‌گویند: «شکم‌ گرسنه ایمان ندارد» یک حرفی است، یعنی‌ اول باید شکم سیر بشود تا بعد انسان بتواند دنبال غریزه ایمان برود. بگویید: «ایمان خودش غریزه است»، غریزه باشد، ولی اساس این است‌ که اول باید شکم سیر بشود جاه و قدرت و پست و مقام و همه اینها بعد از این است که شکم سیر باشد. آدم وقتی که شکمش گرسنه است، جاه می‌خواهد برای چه؟ مقام می‌خواهد برای چه؟ پست می‌خواهد برای چه؟ برتری یعنی چه‌؟ اول شکمش باید سیر شود؛ حتی عامل جنسی هم همین‌طور است انسان بعد از سیری شکم، به دنبال این عواطف می‌رود اگر شکم‌ گرسنه باشد، ممکن است‌ یک کسی تا آخر عمرش هم همسر انتخاب نکند، چون در درجه اول باید دنبال‌ نان برود.
خواه‌ناخواه- چون این شرط اولی حیات است- همه چیز باید از آن تبعیت کند. پیغمبر هم که فرمود: «من لا معاش له لا معادله» معنایش این است که اگر معاش نباشد، معاد نمی‌تواند وجود داشته‌ باشد.»
فرهنگ جامعه از اقتصاد تأثیر می‌گیرد
گرانی، تورم و مشکلات اقتصادی نه‌تنها در سلامت جامعه بلکه بر موضوعات فرهنگی نیز تأثیرگذار است.
متخصصان حوزه جامعه‌شناسی معتقدند که؛ حتی اگر مشکلات اقتصادی جبران شوند؛ اما پیامد‌های اجتماعی آن جبران ناشدنی بوده نسل‌ها را درگیر می‌کنند. درواقع پیامدهای روانی و ویرانگر افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها که در بسیاری موارد از هیچ قانون و روال مشخصی تبعیت نمی‌کند، به مراتب از پیامدهای اقتصادی خطرناک‌تر است. بحران‌های اقتصادی به خسارات‌ اجتماعی نیز دامن خواهد زد و در صورت عدم اقدام جدی مسئولان پیامد‌های نگران‌کننده‌ای را به همراه خواهد داشت.  این روز‌ها کمتر کسی است که دغدغه معیشت و افزایش هزینه‌ها را نداشته باشد. در خرید کالا متوجه کاهش قدرت خرید خود نشود و ماندگاری این نابسامانی اقتصادی می‌تواند سبب التهابات اجتماعی، افسردگی و افزایش آمار آسیب‌های اجتماعی شود.
جامعه‌شناسان معتقدند: «تشدید مشکلات اقتصادی دوره‌ای ممکن است در هر جامعه و کشوری رخ دهد و این رخداد به‌خودی‌خود موضوع عجیب و باورنکردنی نیست. مرور تاریخ‌گذشته بسیاری از جوامع از جمله کشور خودمان نشان می‌دهد که هر جامعه در یک مقطع تاریخی ممکن است در بحران‌هایی، چون تورم و یا رکود اقتصادی گرفتار و بعد از مدتی از این شرایط سخت خارج شود.»
تشدید مشکلات اقتصادی در بسیاری از کشورها به‌و‌یژه پس از جنگ‌های ادامه‌دار مشاهده شده است؛ اما دولتمردان در چنین شرایطی، سه نوع رفتار اصلاحی و ترمیمی را در کشورها اجرا می‌کنند. ورود سازمان‌های بیمه‌گر به موضوع و تلاششان برای کاهش هزینه‌های عمومی، ورود نهاد‌های مردم‌نهاد و یا ورود دولت به این مسائل از جمله راهکار‌هایی است که در بسیاری از کشور‌ها متداول است و هر کشور بنا به برنامه‌ریزی‌های گذشته از این روش‌ها برای کاهش مشکلات بهره می‌برد. به‌ویژه که فشارهای اقتصادی در مورد قشرهای مستضعف و کسانی که قدرت خریدشان کاهش ‌یافته است، بار روانی سنگینی را به همراه خواهد داشت که از محیط کار به محیط خانواده و جامعه منتقل می‌شود و آسیب‌هایی چون طلاق، اعتیاد، سرقت و... را در جامعه تشدید 
می‌کند.
نظام سرمایه‌داری غرب آفت اقتصاد جامعه اسلامی
ایده آزادی لیبرالی در اقتصاد و نظام اقتصاد سرمایه‌داری بیشتر در رقابت با مصالح عموم مردم است. اگرچه دین مبین اسلام تأکیدات مکرری بر تلاش‌های فردی اعم از کسب دانش، تجربه، جست‌وجو و اقدام به کار، تدبیر و چاره‌اندیشی، غنیمت شمردن فرصت‌ها دارد؛ اما جامعه را نیز موظف به همیاری اجتماعی، ایجاد روحیه تعاون و همکاری، نظارت بر کار دولت می‌داند. 
 علاوه ‌بر این دولت را موظف می‌داند تا با تقویت تأمین اجتماعی، نظارت جدی بر بازار، نظارت بر مالکیت‌ها عدالت اقتصادی را برای تمام مردم ایجاد کرده از سیاست‌های مبتنی بر شرع و عرف استفاده کرده و از تجویز نسخه‌های کارآمد کلان که بیشتر مبتنی با سیاست‌های بیگانگان بوده و سنخیتی با جامعه اقتصادی ایرانی ندارد بپرهیزد.
بارها و بارها بزرگان تأکید کرده‌اند اقتصاد کنونی جهان اقتصاد فریب و نیرنگ است و با تکیه ‌بر دلار تنها اقتصاد مردم به یغما می‌رود. درحالی‌که اقتصاد اسلامی ایده‌های منطقی و شرعی و سازمان‌یافته دارد و باید زمینه برای پیاده‌سازی احکام فقهی در جامعه فراهم 
شود.
دین مبین اسلام غنی از مفاهیم اقتصادی است و با تعلیم ‌و تربیت انسان‌ها و تفهیم آنها مبنی بر عدم حصر منافع در منافع مادی و دنیوی، منافع اجتماعی را به ‌عنوان یک قید الزامی و باور دینی برای منافع شخصی مسلمانان قرار داده و با ارائه معنای وسیعی از «سود» که شامل امور معنوی نیز می‌شود، انسان اقتصادی اسلام را چنان تربیت نموده که بر اساس آن، گاه از منافع مسلم شخصی‌اش به نفع دیگران چشم‌پوشی می‌کند.
شهید محمدباقر صدر، در مذمت نظام سرمایه‌داری لیبرالی گفته است: «اگر فرض کنیم و بپذیریم که انگیزه‌های شخصی به‌تنهائی مصالح عموم جامعه را تضمین کنند، آیا این نظریه می‌تواند درباره مصالح جوامع مختلف مطرح باشد؟ به‌طوری که با تأمین مصالح جامعه سرمایه‌داری، مصالح سایر جوامع انسانی نیز تأمین شود؟ وقتی نظام اقتصاد سرمایه‌داری به‌دور از هر تقید اخلاقی، تنها به منافع خود می‌اندیشد، چه چیز مانع از این می‌شود که برای رسیدن به امیال خود و رفع نیازهایش، جوامع دیگر را غارت نکرده و به نفع خود به زنجیر کشاند.»
در واقع می‌توان گفت دین اسلام با تقویت انگیزه‌های فردی در عرصه‌های مختلف اقتصادی و ارج‌ نهادن تلاش و کار، بر بالندگی تلاش انسان‌ها و رقابت آزاد آنها در کسب حداکثر سود با کمترین هزینه تأکید می‌ورزد. نتیجه چنین فرآیندی، افزایش کیفی و کمی تولید و کاهش سطح قیمت‌ها به دنبال فزونی تولید و در نتیجه افزایش رفاه عمومی است.