از دستفروشی تا سکوی نایبقهرمانی (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
افتخارآفرینیهای اخیر ورزشکاران ایرانی- که اوج آنها در کشتی اتفاق افتاد- بار دیگر واقعیات را درباره تواناییهای بالقوه ورزش و استعداد شگرف ورزشکاران ایران جلوی چشم همگان به نمایش گذاشت. ورزشکاران کشورمان به دفعات و در رشتههای گوناگون و میادین مختلف ثابت کردهاند که برای بزرگی کردن و خلق افتخار برای ایران عزیز و شاد کردن دل مردم بزرگوار آن از هنر ذاتی و استعداد مثالزدنی و انگیزه بالا و ارادهای آهنین برخوردار هستند.
در مسابقات جهانی کشتی، همگان - و نه فقط ایرانیان- شاهد درخشش باصلابت و قدرتمندانه یلان ایران در دو رشته فرنگی و آزاد بودند که با فتح سکوهای افتخار، کسب مدالهای رنگارنگ و بالاخره تصاحب عنوان قهرمانی همراه شد و همه میدانیم که بدون اغراق، این فقط گوشهای از تواناییهای جوانان ایرانی در عرصه ورزش بود و توان آنها برای کسب افتخارات و قهرمانیها و فتح سکوها- نه فقط در ورزش بلکه در حوزههای مختلف علمی و هنری و...- خیلی بیشتر از اینهاست.
چنانکه بارها- و آخرین بار چند هفته قبل در همین صفحه- نوشتهایم، برای اینکه تواناییهای ذاتی شکوفا و قابلیتهای پنهان آشکار شود و این توان بالقوه به فعل درآید، عوامل دیگری باید به میدان بیاید که بدون شک مهمترین آنها، «مدیریت» است، مدیریتی که بتواند اولا مکانیزم و سیستمی ایجاد کند برای کشف استعدادهای پرشماری که در جای جای این ملک پر گهر وجود دارد و ثانیا آنها را تربیت کند و به سوی قلههای افتخار و فتح سکوهای قهرمانی در عرصههای بینالمللی سوق دهد.
تاکید و تکرار کردیم که یکی از دهها کار معطل مانده و انجام نشده در ورزش، فقدان سیستم شناسایی و کشف استعدادهاست. این یکی از نقایص بزرگ ورزش ماست و جا دارد مسئولان و مدیران ارشد به جای اختصاص وقت و بودجه برای مسائل روبنایی و دلخوشکنک، چنین سیستمی را ایجاد کنند. در همان مطلب یادآور شدیم چه بسیار استعدادها و قهرمانان بالقوهای در گوشه و کنار این سرزمین بزرگ و پهناور وجود دارند که بدون اینکه استعدادهایشان شناخته و کشف شود، عمر خود را در کار دیگری میگذرانند و فرصت بزرگی از دست میرود.
اتفاقا همین چند روز پیش شاهد از غیب رسید یعنی وقتی بعد از نایب قهرمانی پیام احمدی در وزن 55 کیلوی کشتی فرنگی قهرمانی جهان، با انتشار عکسهایی معلوم شد که او تا دو سال پیش در کنار خیابانهای شهر ایذه به دستفروشی مشغول بوده است. در واقع صرفا به خاطر بخت خوش و اقبال نیک احمدی بود که استعداد و توانایی ذاتیاش شکفته شد و او تا سطح اول کشتی ایران پیش رفت و به تیم ملی راه یافت و بالاخره با شایستگی و در عین جوانی بر روی سکوی نایب قهرمانی جهان ایستاد!
اگر به داستان زندگی اکثریت قریب به اتفاق ورزشکاران و افتخارآفرینان رجوع شود یا از خود آنها بپرسید، متوجه خواهید شد که هیچ یک از آنها محصول یک سیستم تعلیم و تربیتی نبوده و اکثرا بر اساس «اتفاق» و بازی روزگار به عرصه ورزش راه پیدا کردهاند و لیاقت و تواناییهای خود را بروز دادهاند. البته چنانکه میدانیم، نقش آدمهای عاشق و مربیان گمنام در کشف و پرورش استعدادهای جوان و معرفی آنها به ردههای بالای ورزش را نمیتوان انکار کرد، مربیان بیادعایی که بیهیاهو و تبلیغات و حقوقهای نجومی و آنچنانی، با عشق و انگیزه و اخلاص تمام به اصطلاح از شکم زن و بچه خود میزنند و با حقوق کارگری و کارمندی و معلمی، وظیفه بسیاری از دستگاهها و تشکیلات عریض و طویل با بودجههای سنگین اما بیخاصیت و خنثی را انجام میدهند.