تاثیر پیشرفتهای کشور در سفره مردم باید مشهود گردد
بخش دوم
اگرچه فرهنگ و فرهنگسازی نیز میتواند ریلگذاری درستی برای قطار اقتصادی باشد؛ اما اولویت مردم چارهاندیشیهای اجرائی است که اثراتش برایشان ملموس باشد. به همین دلیل اکثریت مردم اقتصاد را نسبت به فرهنگ حائز رتبه برتری میدانند و معتقدند وقتی نیازهای اساسی نظیر غذا، مسکن و بهداشت تأمین نشود، پرداختن به موضوعات فرهنگی مبنا و معنایی ندارد. درواقع اقتصاد موضوعی مهم و بر پایه دغدغههای ساده و ضروری زندگی است.
ایران اسلامی از لحاظ پیشرفتهای چشمگیر در دنیا بینظیر عمل کرده است و به اذعان رسانههای بیگانه یا گردشگرانی که به این کشور سفر میکنند، تحریمها بهویژه در طول چند سال گذشته کمترین تأثیری در روند حرکت ایران نداشته و نتوانسته درآمدهای نفتی این کشور را به صفر برساند، هدفی که بارها توسط مقامات سابق و فعلی دولت آمریکا بیان شده است. مواردی که نشاندهنده تلاش دانشمندان ایران اسلامی در همه زمینهها اعم از پزشکی، نظامی، اقتصادی، ورزشی، هنری، فرهنگی و... است. رسانههای بیگانه اذعان دارند که «ایران در سالهای اخیر درصدد تکیه بیشتر به منابع دیپلماتیک و اقتصادی خود است و برایش دور زدن تحریمهای آمریکا به جای تسلیم شدن در برابر فشارهای واشنگتن برای ضربه به برنامههای هستهای، دفاعی و سیاست خارجی کشور در ازای کاهش تحریمها کاربرد و منفعت بیشتری دارد.»
اما چرا با وجود پیشرفتهای ممتاز و چشمگیر ایران در توانمندیها، هنوز معیشت مردم در جای خودش درجا میزند؟ و چرا آثار موفقیتهای ایران در سفره مردم پیدا نیست؟ سؤال پر تکراری که وقتی از فروش بیشتر نفت، موفقیتهای علمی، پیشرفتهای پزشکی و... سخن به میان میآید، مکرر پرسیده میشود. البته بدیهی است انتخاب اشخاص اشتباهی توسط خود مردم این اتفاق را رقم زده است. ضمن اینکه فریبکاری افراد در دادن شعارهای پرطمطراق و گره زدن تمام مشکلات به تحریمها، روی خوش نشان دادن برخی دولتمردان به دشمن درجه یک مردم و در نهایت و به طور خلاصه سیاستهای فاجعهبار این افراد، زمینهساز بیکاری، تعطیلی کارخانهها، افزایش قیمت طلا و دلار و تعطیلی برخی پروژهها و بیکاری و... شده است. اتفاقاتی شوم که اثرات مستقیمی بر کوچک شدن سفرههای مردم دارد.
گرانی میزان نشاط جامعه را پایین میآورد
کرامت عابدی کاسب به گزارشگر کیهان گلایه میکند: «از روایات است که ۹ جزء از ۱۰ جزء عبادت کسب روزی حلال است. عملاً کسب روزی را سخت کردهاند.
اگر شکاف طبقاتی نبود و خانهها و ویلاهای هزاران میلیاردی در چشممان نمیرفت، گرانی را تحمل میکردیم؛ ولی این شکاف مردم را ناراحت میکند.»
سیروس نبیاللهی، راننده تاکسی است و معتقد است: «مشکلات اقتصادی با وجود فساد اقتصادی در هیچ کشوری جبران نخواهد شد. اول به مشکل مهمتر یعنی فساد اقتصادی رسیدگی کنید. بقیهاش خودبهخود درست میشود. کشور ما روبهرشد است و در این سالها پیشرفت زیادی داشته است؛ اما گرانی باعث شده مردم این پیشرفتها را کمتر حس کنند.»
محسن مهدوی زاده، دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد معتقد است: «ریشه تورم و بحران معیشتی در سیاستهایی است که منابع عمومی را به جای شایستگان، به جیب عدهای خاص و از ما بهتران سرازیر کرده است. برای همین بازارسپاری در شرایط کنونی، به معنای تحمیل هزینههای سنگین به مردم و تقویت انحصار مافیای اقتصادی است، نه ایجاد بازار آزاد واقعی.»
زهرا سادات ابراهیمی، دانشجوی دکترای بازاریابی بینالملل میگوید: «در اقتصاد قاعدهاي به عنوان چسبندگي قيمت داريم، مسئولین میگویند: جلوي افزايش تورم و گراني لجامگسیخته گرفته شده است. اما هیچکس نميپرسد كه چه كساني با چه سياستهايي منجر به تورم 40 درصد شدند و باعث شدند اقتصاد ايران كوچك شود. بلكه اين سؤال مطرح است كه چرا اقتصادي كه به ريل برگشته، تندتر حركت نميكند؟ اگرچه بعضی تغییرات چشمگیر نیست؛ اما ملموس است. سازندگي شاخصهاي كلان اقتصاد نياز به زمان دارد در سال ریاستجمهوری شهید رئیسی بستر مناسبي فراهم شده بود که اقتصاد به سمتي مطلوبتر حركت خواهد کرد به شرطی که قربانی بازیهای سیاسی سهم خواهان و روی آوردن به بیگانگان نشود.»
مرکز آمار ایران گزارش داده است که نرخ تورم نقطهبهنقطه تیرماه ۱۴۰۴ به ۴۱.۲ درصد رسیده است، و خانوارها نسبت به تیرماه ۱۴۰۳، بیش از ۴۱ درصد بیشتر هزینه کردهاند.
احسان سلطانی، کارشناس بازارهای مالی و پژوهشگر اقتصادی در گفتوگو با ما، ریشه اصلی تورم را به افزایش نرخ ارز گرهزده و میگوید: «وقتی دولت نرخ دلار را به ۹۰ هزار تومان میرساند، در اقتصادی که بهشدت به دلار وابسته است، نمیتوان انتظار کاهش تورم داشت.»
وی میافزاید: «تحقیقات نشان میدهد، تورم در ایران به طور مستقیم باقیمت کالاهای وارداتی و شاخص دلار مرتبط است، نه صرفاً نقدینگی.»
افزایش حقوق یکبار در سال
و قیمتها چند بار در سال!
نکته اینجاست که از لحاظ روانی، مردم به اقدامات ظرفیتساز اقتصادي كه غيرمستقيم در رفاه نقش دارد، مثل گسترش نيروگاهها، توجه کمتری نسبت به اقلام داخل سبد خانوار دارند. اگر مردم در تهيه كالاهايي مانند شير، گوشت، مرغ و مواد اصلي غذايي گشايشي احساس نكنند، احساسي در بهتر شدن اوضاع نيز نخواهند داشت.
مشكل اشتغال نیز موضوع مهمی است. با اينكه دولتها تلاش کردهاند اشتغال را تقویت کنند؛ اما هنوز بیکاری موضوعی مهم است و افزایش حقوق شاغلین نیز با رشد تورم همخوانی ندارد.
در این باره نبیالله محمدی، نماینده مردم زنجان در مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مجلس میگوید: «مجلس باید سازوکارهای کنترلی بیشتری بر بانک مرکزی داشته باشد و بانک مرکزی نباید به صرافی مرکزی مبدل شود.» عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات در این باره در نطق میان دستور خود میگوید: «افزایش حقوق و دستمزد کارگران، کارمندان، پرستاران، کادر بهداشت و درمان، معلمان، اساتید دانشگاه، بازنشستگان با رشد تورم همخوانی ندارد.»
وی با انتقاد از رشد تورم در کشور، بیان میکند: «طبق قانون قرار بود حقوق به میزان نرخ تورم افزایش پیدا کند، حقوق یکبار در سال افزایش پیدا میکند و قیمتها چند بار در سال، درآمد قابل ملاحظهای از مردم شریف ایران کفاف هزینههای زندگی آنها را نمیدهد و امروزه بزرگترین ناترازی کسری مخارج مردم در مقابل درآمد آنها است.»
نبیالله محمدی تأکید دارد: «امروزه ما بیشتر مکلف به بسط توانمندیهای داخلی و مقاومسازی اقتصاد در مقابل تکانههای بینالمللی هستیم، کسری انرژی هر روز بیشتر میشود و امیدوارم مجلس و دولت تمهیداتی فراهم نمایند تا سرمایهگذاریها به سمت حوزه انرژی سوق پیدا کند تا منجر به رفع ناترازی و پایداری تولید شود، پایداری تولید یقیناً با پایداری اشتغال برای مردم و با پایداری درآمد برای کارفرمایان، دولت و بهویژه کارگران زحمتکش همراه خواهد بود.»
وی با اشاره به رشد تورم در کشور، اظهار میدارد: «طبق قانون قرار بود حقوق به میزان نرخ تورم افزایش پیدا کند، حقوق یکبار در سال افزایش پیدا میکند و قیمتها چند بار در سال، درآمد قابل ملاحظهای از مردم شریف ایران کفاف هزینههای زندگی آنها را نمیدهد و امروزه بزرگترین ناترازی کسری مخارج مردم در مقابل درآمد آنها است؛ این در حالی است که عدهای از کاسبان تحریم ثروتهای نجومی کسب میکنند.»
گلایه مردم از گرانیها
نماینده مردم در مجلس دوازدهم، بیان میدارد: «در دیدارهای مردمی؛ مردم از گرانیها گلهمند هستند، مسئولان باید در کوچه و بازار به استعلام قیمت برنج، گوشت و اقلام ضروری بپردازند و ببینند که آیا حقوق کارگران، کارمندان، پرستاران، کادر بهداشت و درمان، معلمان، اساتید دانشگاه، بازنشستگان و سایر اقشار برای امرار معاش کافی است؟ چرا در کشوری که روی نفت و گاز معادن قرار دارد وضعیت اقتصادی و معیشتی اینگونه باید باشد، آیا ضروری نیست به مدیریت منابع و مصارف توجه داشته باشیم؟»
وی در ادامه میافزاید: «در حوزه نفت باید مشخص شود که نفت کشور از طریق چه افرادی و با چه هزینهای به فروش میرسد، چرا برای جبران کسری بودجه پول بدون پشتوانه چاپ میشود؟ مجلس باید سازوکارهای کنترلی بیشتری بر بانک مرکزی داشته و بانک مرکزی نباید به صرافی مرکزی مبدل شود.»
بخش خصوصی در دست مافیا
وضعیت کنونی اقتصاد ایران نتیجه سیاستهایی است که به جای خدمت به مردم، منابع عمومی را به نفع گروهی خاص مصادره میکند و در اثر همین سیاستهای غلط و گاهی مغرضانه و بر مبنای رانت هزینهها و تورم به مردم تحمیل میشود. سیاستهایی که منابع و ثروت را در دست رانتخواران متمرکز کرده و سبب فشار میشود. بر همین اساس بیشتر بنگاههای وابسته به مافیای اقتصادی هستند که بازار را در انحصار خود دارند.
کارشناسان اقتصادی در این باره میگویند: «از میانه فروردین 1404 تا قبل از افزایش قیمت کاذب روزهای اخیر، نرخ هر دلار آمریکا که از مرز 105 هزار تومان هم عبور کرده بود، به حدود 82 هزار تومان کاهش یافت. به زبان دیگر ارزش ریال در این مدت بیش از 20 درصد افزایش پیدا کرد
و با این وجود، قیمت دیگر کالاها و خدمات، نه تنها نسبت به گذشته تغییر نکردند که برخی قیمتها مانند لبنیات هم افزایش هم پیدا کردند. این در حالی است که هر گاه قیمت ارز بالا میرود، عموم قیمتها به سرعت خود را با این افزایش تطبیق میدهند و تورم میانگین نیز افزایش مییابد.» در اقتصاد مفهومی به نام چسبندگی قیمت وجود دارد، یعنی قیمتها به سختی و به کندی تغییر میکنند؛ حتی اگر شرایط بازار تغییر، دلار و طلا کاهش پیدا کنند. به زبان سادهتر، افزایش قیمتها به شکل دائمی و روزمره قیمت کالاها و خدمات را بالا میبرند؛ اما کاهش قیمتها یا رخ نمیدهند و یا اگر رخ دهند محدود به چند قلم کالاست.
از طرفی دیگر تورم و افزایش۵۰ تا ۶۰ درصدی قیمتها با افزایش ۳۰ درصدی حقوق یا یارانهها نمیتواند جبران شود و آنچه نتیجه میشود تنها فربه شدن بخش خصوصی ویژه و البته نحیف شدن جیب مردم است.